بیل زنی در کشتی قاجاری!
این کشتی سومین کشتی تاریخی است که در سواحل دریای مازندران پهلو میگیرد. از سال ۷۹ تا سال ۸۲ یک کشتی تجاری هم در سواحل روستای «زاغمرز» به فاصله یک کیلومتری جنوب غرب شبه جزیره «میانکاله» به گِل نشست.
کد خبر :
۷۶۰۵۷
بازدید :
۱۵۸۴
زهرا کشوری | کاوش باستانشناسی با بیل در کشتی تاریخی در سواحل تالش به واکنش اعتراضآمیز برخی از باستانشناسان مستقل و خارج از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی منجر شد.
با وجود این «روحالله شیرازی» رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و با توجه به آتشسوزی پیشین این کشتی تاریخی، ورود باستانشناسان به کاوش و «گمانهزنی» را یک قدم رو به جلو میداند! اما حرفهای او آرامش را به منتقدان کاوشهای باستانشناسی ساحل تالش گیلان منتقل نمیکند. آنها میپرسند آیا گمانه زنیها و کاوشهای باستانشناسان میتواند مقدمه رسیدن این کشتی به ساحل امن حفاظتی باشد؟
هیچ یک از مسئولان میراث فرهنگی جواب واضحی برای این سؤال روزنامه ایران ندارند. «محمد حسن طالبیان» معاون وزیر میراث فرهنگی هم در گفتگو با «ایران» ثبت ملی این کشتی را منوط به انجام گمانهزنیهای باستانشناسان در ساحل «تالش» میداند. گمانهزنیهایی که محل بحث برخی از باستانشناسان استان گیلان قرار گرفته است. آنها ، خالی کردن شن داخل کشتی با «بیل» توسط گروه باستانشناسی را باعث مخدوش شدن این اثر تاریخی میدانند.
«رامین ادیبی» یکی از باستانشناسان منتقد این کاوشها از کشتی قروق به «شناور کرگان رود» یاد میکند. به گفته او، شناور کرگان رود سال ۹۲ شناسایی میشود و همان سال او پرونده ثبت ملی این کشتی تاریخی را تهیه و به سازمان میراث فرهنگی در گیلان میدهد. هرچند تا به امروز این کشتی که هم او و هم «حسین توفیقیان» شناخته شدهترین باستانشناس زیر آب، تاریخ احتمالی آن را قاجاری میدانند، در فهرست ملی میراث فرهنگی کشور ثبت نشده است. حسین توفیقیان در حال حاضر مسئولیت کاوش این کشتی را به عهده دارد.
این کشتی سومین کشتی تاریخی است که در سواحل دریای مازندران پهلو میگیرد. از سال ۷۹ تا سال ۸۲ یک کشتی تجاری هم در سواحل روستای «زاغمرز» به فاصله یک کیلومتری جنوب غرب شبه جزیره «میانکاله» به گِل نشست. در همین بازه زمانی یک کشتی تاریخی دیگری هم در امیرآباد کشف شد.
منتقدان درباره کاوش کشتی قروق چه میگویند؟
ثبت ملی شدن این کشتی از نگاه «رامین ادیبی» نامعلوم است. او میگوید: «این کشتی در دنیای مجازی و علمی باستانشناسی شناخته شده است. مقاله و پایان نامه درباره آن نوشته شده و به لحاظ تاریخی ارزش دارد، اما هیچ اقدامی برای حراست آن انجام نگرفته است.»
او و یکی دیگر از باستانشناسان استان که نمیخواهد نامی از او به میان بیاید، به شیوه کاوش تیم باستانشناسی اعتراض دارد! ادیبی میپرسد: «تیم کاوش چه روشی برای کاوش کشتی انتخاب کردهاند تا کمترین آسیب به اثر برسد؟» او به کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی «زیرآب» اشاره میکند و میگوید: «این کنوانسیون تأکید میکند که در کاوشها باید روشی انتخاب کرد که کمترین آسیب را به اثر بزند.»
او کاوشهای در حال انجام را علمی نمیداند و میگوید: «این کاوش باید ترانشهبندی میشد، اما آنچنان که در تصاویر هم دیده میشود کاوشها غیرعلمی و با بیل و کلنگ انجام میگیرد.» به گفته این باستانشناس، معلوم نیست کارگرانی که به تیم کاوش اضافه شدهاند، آموزش لازم را دیدهاند یا خیر!
او به مجوز «گمانهزنی» پژوهشگاه میراث فرهنگی برای کشتی «قروق» اشاره میکند و میگوید: «اما تصاویر منتشر شده از کشتی نشان میدهد که باستانشناسان به جای گمانهزنی در حال کاوش آن هستند.»
او این کشتی تاریخی را در کشور منحصربه فرد میداند و میگوید: «حتی در کشتی کشف شده در خلیج فارس هم باستانشناسان به محموله داخل کشتی دست یافتند نه خود کشتی. در آن کاوشها اسکلت کشتی یافت نشد، ولی ما اینجا با اسکلت کشتی طرف هستیم و همین موضوع را منحصر میکند.»
ادیبی، باستانشناسی زیر آب را بسیار مهم میداند و میگوید: «کاوشهای زیرآب زوایای تاریک تاریخ را روشن میکنند برای همین هم به کشتیهای کشف شده «کپسول زمان» میگویند.» او اعتقاد دارد که کاوشها در این کشتی باید نقطه به نقطه و با ترانشههای منظم انجام میگرفت، اما میگوید: آنچه دیده میشود نشان میدهد سایت تاریخی (کشتی) مخدوش شده است!
او منظم بودن ترانشهها را لازمه تهیه نقشه و تصویر ذهنی آثار کاوش شده میداند و میگوید: «اگر سایت مخدوش شود نمیتوان این تصویر را به دست آورد.»
وضعیت کشتی کرگان رود تا پیش از این کاوشها هم خوب نبود. به گفته اهالی منطقه این کشتی توسط گردشگران تهدید میشود و آنها از چوب آن، برای تهیه غذا و درست کردن چای استفاده میکنند. یکی از باستانشناسان منطقه میگوید: «وضعیت کشتی به حدی بد بود که در نهایت مردم تالش جمع شدند و در اعتراض به تخریب کشتی توسط گردشگران و بیتوجهی مسئولان میراث فرهنگی دست به ایجاد زنجیره انسانی زدند.»
چرا کارگاه حفاظتی روی کشتی تاریخی کشیده نشد؟
مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی آنطور که «روحالله شیرازی» رئیس پژوهشکده باستانشناسی میگوید: «برای گمانهزنی و خواناسازی کشتی صادر میشود نه کاوش باستانشناسی.»، اما «حسین توفیقیان» سرپرست کاوش کشتی کتمان نمیکند که در حال کاوش روی این کشتی است.
او درباره روش کاوش در این کشتی هم میگوید: «بهدنبال بیرون کشیدن کشتی از زیر ماسههای ساحلی نیست بلکه هدفش خواناسازی این اثر است، بنابراین سه ترانشه یکی در داخل کشتی و دو ترانشه در خارج از کشتی زده است.»
هر باستانشناسی برای کاوش خود یک «فرضیه» دارد، اما توفیقیان این سؤال را بیپاسخ میگذارد که فرضیهاش برای کاویدن باستانشناسانه این کشتی چیست؟
او در پاسخ به این سؤال که چرا برای کاوشها «کارگاه» ایجاد نکردید تا کشتی از آسیب باد و باران- بعد از بیرون آمدن از زیر لایههای شن- در امان بماند هم مسأله را به اعتبار ناچیز کاوشها میکشاند. او میگوید: «بعد از کاوشها دوباره کشتی را با شن و ماسهها میپوشاند.» حرفهای او این سؤال را پیش میآورد که چرا دست به کاوشی زدهاند که آسیب کشتی را بیشتر میکند؟ چرا کشتی را به همان حال نگذاشتهاند تا اعتبار لازم و کافی اختصاص یابد؟
حسین توفیقیان میگوید: «این کشتی بارها و بارها بوسیله امواج دریا پر و خالی شده است؛ بنابراین ما مجبور بودیم در زمانی اندک با بودجهای کم درون کشتی را خواناسازی کنیم.»
او درباره چرایی استفاده از «بیل» هم میگوید: «این کشتی سایت پیش از تاریخ نیست و هر سایتی استراتژی خاص خود را دارد. در کاوشها یک زمانی شما از بیل استفاده میکنید یک زمانی از کمچه، زمانی هم از بُرِس. داخل کشتی از ابتدا خالی بوده و با امواج دریا مدام پر از شن و ماسه میشده، بنابراین ما هم از بیل استفاده کردیم.»
به گفته توفیقیان اگر تیم کاوش میخواست دراین کاوش از «کمچه» استفاده کند کاوش سه ماه زمان میبرد. او درباره عدم ایجاد کارگاه و حفاظت کشتی هم میگوید: «کشتی ۲۷ متر طول دارد و باید یک کارگاه ۳۰ متری روی آن زده میشد!»
«شیرازی» رئیس پژوهشکده باستانشناسی هم در گفتگو با «ایران» از وضعیت بسیار بد کشتی تا پیش از برنامه پژوهشکده میگوید: «بارها این کشتی را آتش زدهاند.» او هم مثل توفیقیان انجام کاوشها را که البته شیرازی از آن به «گمانهزنی» یاد میکند یک گام رو به جلو در حفاظت از این اثر تاریخی میداند! شیرازی البته از عدم ایجاد کارگاه باستانشناسی روی کشتی اظهار بیاطلاعی میکند ومی گوید: «باید روی آن کارگاه میزدند!»
عدم ایجاد کارگاه روی کشتی این اثر را در معرض تغییرات جوی و هوایی قرار میدهد. باستانشناسان منتقد اعتقاد دارند پژوهشکده باستانشناسی با توجه به اعتبار کمی که از دریابانی گرفت نباید کشتی را از دل خاک بیرون میکشید تا شرایط جدید باعث آسیب پذیرتر شدن آن نشود. شیرازی در پاسخ به اعتراضها میگوید: «دوستان تا الان کشتی را رها کردهاند و اگر به همین منوال باقی بماند تا دوسال دیگر چیزی از این کشتی تاریخی باقی نمیماند.» در نهایت این سؤال پیش میآید که چرا کشتی قاجاری ثبت ملی نشد؟
همچنین فعالان میراث فرهنگی استان میپرسند چرا یک تابلو که معرف تاریخ کشتی باشد در کنار آن نصب نمیشود تا گردشگران از چوب کشتی استفاده نکنند؟ «محمد حسن طالبیان» معاون وزیر میراث فرهنگی مثل همیشه به پاسخی کوتاه بسنده میکند.
او میگوید: «باید گمانهزنی باستانشناسان تمام شود و مستندات در اختیار اداره ثبت قرار داده شود تا این اثر ثبت ملی شود.» او هم درباره عدم ایجاد کارگاه حفاظتی روی کشتی میگوید: «باید از پژوهشگاه بپرسم.» پاسخهای او این سؤال را پیش میآورد که آیا کشتی تاریخی کرگان رود بعد از کاوشها زیر شنهای فراموشی دفن میشود یا ثبت ملی به نجات آن میآید.
منبع: روزنامه ایران
۰