فاجعهای در راه است؟
ازآنجاکه در دنیای جدید زندگی اکثریت مردم مثل زنجیر به هم متصل است و کسبوکارها روی یکدیگر اثر مستقیم دارد و، چون شبکهای بههمپیوسته یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهد، میتوان ادعا کرد که زندگی همه دچار آسیب و اختلال خواهد شد و کسی ایمن نخواهد بود.
کد خبر :
۸۲۴۱۲
بازدید :
۴۷۲۶
نبیاله عشقیثانی | برخلاف تصور اولیه که به نظر میرسید بیماری کرونا فقط سه، چهار ماه میهمان ماست و با گرمشدن هوا و رسیدن تابستان از بین میرود و مردم را به حال خودشان وامیگذارد، اکنون جا خوش کرده و برای مدت طولانی همراه ماست.
از سوی دیگر خبری از تولید داروی ضد کووید ١٩ که وعده آن داده میشد، نیست و دستاندرکاران بهداشت جهانی و مراکز تحقیقاتی که زمانی میگفتند در آینده نزدیک و حداکثر تا چند ماه واکسن این بیماری ساخته میشود، امروز میگویند حتی با نگاه خوشبینانه تا یک سال آینده در انتظار تولید و به بازارآمدن واکسن نباشید.
در اوایل تهاجم این ویروس گفته میشد این بیماری فقط افراد مسن و بالای ۶٠ سال را تهدید میکند و گروههای سنی پایینتر نگران ابتلا به این بیماری نباشند. امروز متأسفانه میشنویم که افراد جوانتر هم به این بیماری مبتلا شده و برخی نیز جانشان را از دست دادهاند.
همچنین مکرر شنیدهایم که کووید ١٩ یک بیماری تنفسی است که از طریق گلو، ریهها را تحت تأثیر قرار میدهد و همراه با تب شدید و سرفه خشک است؛ درحالیکه خبرهای جدید میگوید این بیماری میتواند از طریق سیستم گوارشی نیز وارد بدن شود و با علائم و عوارض دیگری خود را نشان دهد.
این خبرها و اطلاعات پزشکی دیگری که همهروزه به گوش میرسد، نشان میدهد که متأسفانه دانش و آگاهی کافی از ابعاد این بیماری وجود ندارد و بعد از پنج ماه از همهگیرشدن بیماری کووید ١٩، هر روز ابعاد پیچیدهتری از پیامدهای این بیماری آشکار میشود.
مدتی گذشت تا آثار مثبتی از مقابله با بیماری مشاهده شد، نگرانیها کمتر و امید به زندگی افزایش یافت. بعد از اخبار مثبتی که از کنترل و کاهش این بیماری داده شد و تعداد تلفات روزانه آن در کشور به کمتر از ۵٠ نفر رسید، کمکم لبخند بر لبان مردم نشست، از کنترلها کاسته شد و رعایت نکات بهداشتی کاهش یافت و دولت نیز اجازه رفتوآمد در شهرها را داد و شروع به کار کسبوکارها اعلام شد و بازار به سمت رونق رفت. دیدارها بین بستگان نیز شروع شد.
در چنین شرایطی ناگهان موج دوم تهاجم بیماری خود را نشان داد و تعداد تلفات هر روز جهش پیدا کرد؛ بهطوریکه در روز پنجشنبه، ١٩ تیر اعلام شد که تعداد فوتیها به ٢٢١ نفر در یک روز رسیده است. اینها در شرایطی پیش آمد که کادر پزشکی بیمارستانها بعد از چند ماه تلاش مداوم و بدون استراحت اکنون خسته و کمتوان شدهاند و در سوگ ازدستدادن همکارانشان هستند.
در نتیجه چنین وضعیتی افرادی نیز صدایشان بلند شده که بعد از کاهش کوتاهمدت آمار افراد مبتلا به کرونا نباید اجازه بازشدن مکانهای تجمع و کسبوکارها داده میشد.
در پاسخ، مسئولان هم میگویند فشار اقتصادی بسیار شدید شده و بیشازاین نمیتوان از فعالیت کسبوکارها جلوگیری کرد؛ زیرا دیگر مردم نمیتوانند زندگی خانوادههایشان را اداره کنند.
در آن سوی جهان، دراینباره یکی از تشکلهای مردمی غیرایرانی اعلام کرد به دلیل ازدسترفتن کسبوکارها و درآمدها، کشورها باید در انتظار تکانشهای اجتماعی شدید باشند که درآمدشان را از دست دادهاند و قادر به اداره امور زندگی خانوادهشان نیستند. این افراد چنانچه مورد حمایت قرار نگیرند، بر اثر فشار اقتصادی دست به اقدامات ضداجتماعی میزنند.
باز شنیده میشود چنانچه در آینده نزدیک بازار و اقتصاد مجددا فعال نشود، خسارتها و تلفات آن از خسارات و تلفات کرونا بیشتر خواهد بود. این اظهارنظرها بر دامنه نگرانیها خواهد افزود. همچنان که ملاحظه شد، پیامدهای تعطیلی کسبوکارها ابتدا بر افراد کمتوانتر و با درآمد محدودتر خود را نشان داد، با گسترش و طولانیشدن دوره تهاجم کرونا تدریجا دیگر اقدامها هم تحت تأثیر قرار گرفت و فعالیتهای زیادی مختل شد؛ در نتیجه افراد بیشتری زندگیشان از حالت عادی خارج شد و درآمدشان را از دست دادند.
اکنون مستأجران زیادی قادر به پرداخت اجارهبهای محل کسبوکار یا اجاره منازل مسکونیشان نیستند که این موضوع سبب شده مالکان هم منبع مالی اداره زندگیشان مختل شود و قادر به گذران امور عادی خانواده خودشان نباشند. از سوی دیگر شنیده میشود که کسانی برای تأمین حداقلهای زندگی خانواده خود مستأصل شده و دست به کارهای ناصواب میزنند.
ازآنجاکه در دنیای جدید زندگی اکثریت مردم مثل زنجیر به هم متصل است و کسبوکارها روی یکدیگر اثر مستقیم دارد و، چون شبکهای بههمپیوسته یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهد، میتوان ادعا کرد که زندگی همه دچار آسیب و اختلال خواهد شد و کسی ایمن نخواهد بود.
در چنین موقعیتی از دولت انتظار مداخله و حمایت میرود تا اقدامات حمایتی و جبرانی را برنامهریزی و اجرا کند؛ اما در شرایطی که دولت به دلیل مجموعهای از فشارهای جهانی، تحریمها، نبود رونق اقتصادی، کاهش مالیات و دیگر درآمدها فاقد منابع مالی برای اداره امور روزمره کشور است، چگونه میتواند به یاری مردم بیاید؟ و چه باید کرد؟ این سؤالی است که اندیشمندان اقتصاد، سیاست و همه کسانی که دل در گرو بالندگی کشور دارند، باید به آن بیندیشند و تعامل کنند و راهی نشان دهند تا کشتی اداره کشور به سلامت به ساحل برسد.
۰