عروسدزدی در سومبا، یک رسم قدیمی یا حقهای برای ازدواج؟
یکساعت از ملاقات گذشته بود که دو مرد پیشنهاد دادند جلسه را به مکان دیگری منتقل کنند و او را دعوت کردند که با ماشین آنها برود. سیترا که اصرار داشت با موتوسیلکت خودش به محل برود سوییچ را در احتراق قرار داد، اما ناگهان یک گروه دیگر از مردان به او حمله کردند و او را گرفتند.
کد خبر :
۸۲۷۱۷
بازدید :
۹۰۳۱
فرادید | سیترا فکر میکرد که این فقط یک قرار کاری است. دو مرد که مدعی شده بودند از مسئولان محلی هستند به سیترا، که مجری پروژهای برای یک سازمان خیریه محلی بود، گفته بودند که میخواهند فراتر از بودجه تعیینشده کارهایی انجام دهند.
سیترا که آنزمان ۲۸ سال داشت از اینکه تنها با آنها ملاقات کند قدری عصبی بود، اما از طرفی علاقهمند بود که به عنوان یک زن متفاوت در حیطه کاریاش شناخته شود، برای همین همه نگرانیها را کنار گذاشت و تنها سر قرار رفت.
یکساعت از ملاقات گذشته بود که دو مرد پیشنهاد دادند جلسه را به مکان دیگری منتقل کنند و او را دعوت کردند که با ماشین آنها برود. سیترا که اصرار داشت با موتوسیلکت خودش به محل برود سوییچ را در احتراق قرار داد، اما ناگهان یک گروه دیگر از مردان به او حمله کردند و او را گرفتند.
سیترا میگوید: «همینطور که مرا به سمت ماشین هل میدادند من جیغ میکشیدم و به آنها لگد میزدم. بیدفاع بودم. دو نفر در ماشین بودند که من را به داخل کشیدند. میدانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد.»
او را برای ازدواج دستگیر میکردند.
عروسدزدی یکی از مراسم جنجالی در جزیره سومبا در اندونزی است که بر سر ریشه آن هنوز توافق وجود ندارد و به این شکل است که خانواده یا دوستان مردی که دختری را نشان کرده است، دختر را به میدزدند و او را مجبور میکنند با آن مرد ازدواج کند.
علیرغم درخواستهای طولانی از سوی گروههای حقوق زنان که خواستار پایان بخشیدن به این رسم هستند، این رسم همچنان در بخشهای خاصی از جزیره سومبا در شرق بالی در اندونزی اجرا میشود.
بعد از انتشار گسترده دو ویدیوی عروسدزدی در رسانههای اجتماعی، دولت مرکزی اکنون خواستار پایان بخشیدن به این رسم شده است.
فکر میکردم دارم میمیرم
سیترا توانست قبل از رسیدن به یک خانه قدیمی با سقف بسیار بلند و ستونهای چوبی، از داخل ماشین به نامزد و خانوادهاش پیام بدهد. او بعداً فهمید خانوادهای که او را دزدیده بود یکی از اقوام دور پدریاش بوده است.
سیترا میگوید: «کلی آدم آنجا بود که به محض رسیدن ماشین شروع به نواختن طبل و ناقوس کردند و مراسم آغاز شد.»
این مراسم که «ماراپو» نامیده میشود یک مراسم مذهبیِ آنیمیستی است که در جزیره سومبا رواج زیادی دارد. برای آنکه تعادل جهان حفظ شود، ارواح طی مراسم قربانی و جشنها رام میشوند.
بیشتر بخوانید:
سیترا میگوید: «در جزیره سومبا مردم اعتقاد دارند اگر آب به پیشانی برخورد کند نمیتوانی خانه را ترک کنی. من کاملاً آگاه بودم که چه اتفاقی دارد میافتد برای همین در آخرین لحظه که میخواستند بروی پیشانیام آب بریزند من سرم را برگرداندم.»
ربایندگان بارها به او گفتند که این کارها از روی عشق است و تلاش کردند به هر وسیلهای او را وادار کنند که به ازدواج تن دهد.»
«آنقدر فریاد زدم که گلویم خشک شد. خودم را روی زمین انداختم. سرم را محکم به ستونهای چوبی کوبیدم. میخواستم به آنها بفهمانم که آن را نمیخواهم. امیدوار بودم که دلشان برایم بسوزد.»
سیترا ۶ روز را در خانه آنها زندانی بود و در اتاق پذیرایی میخوابید.
«هر شب تا صبح گریه میکردم. اصلاً خوابم نمیبرد، فکر میکردم دارم میمیرم.» سیترا در طول این مدت از خوردن و آشامیدنِ هر چیزی که خانواده به او تعارف میکرد خودداری کرد. سیترا میگوید: «آنها باور دارند که خوردن غذا معجزه میکند و ما تن به ازدواج خواهیم داد.»
خواهرِ سیترا در طی این مدت پنهانی برایش غذا میبرد و خانوادهاش نیز با حمایت گروههای حقوق بشری با بزرگان روستا و خانواده داماد گفتگو میکردند تا بتوانند سیترا را آزاد کنند.
یک گروه حقوق بشری بنام پِروآتی ۴ مورد عروسدزدی را طی ۴سال اخیر مستندنگاری کرده است و باور دارد تعداد این عروسدزدیها در مناطق دورافتاده جزیره بسیار بیشتر است.
فقط ۳ زن که سیترا هم جزو آنها بود توانستند آزاد شوند. در یکی از دو مورد اخیر که ویدیوهایشان منتشر شد و یکی از آنها در ماه ژوئن اتفاق افتاده است، یکی از زنان مجبور شد ازدواج کند.
فعال حقوق زنان، آپریسا تارانائو که رئیس گروه پروآتی است، میگوید: «زنان مجبور هستند ازدواج کنند، چون انتخاب دیگری ندارند. عروسدزدی گاهی بسیار سازماندهیشده است و زنان در موقعیتی نیستند که بخواهند دربارهاش گفتگو کنند.»
او ادامه میدهد، زنانی که میتوانند از این ازدواجها فرار کنند نیز توسط جامعه برچسب میخورند. «به آنها برچسب بیآبرو زده میشود و مردم میگویند آنها دیگر نمیتوانند ازدواج کنند یا بچهدار شوند. پس زنان از ترس این چیزها به ازدواج تن میدهند.»
این چیزی بود که به سیترا هم گفته شد. سه سال از آن ماجرا گذشته و سیترا با لبخندی میگوید: «خدا را شکر که من با نامزدم ازدواج کردم و ما حالا یک فرزند یکساله داریم.»
تعهداتی برای غیرقانونی کردنِ این مراسم
یکی از مورخان محلی، فرانس ورا هِبی، استدلال میکند که این مراسم بخشی از سنتهای فرهنگیِ غنیِ سومبا نیست و برخی از مردم به آن متوسل میشوند تا زنان را مجبور کنند با آنها ازدواج کنند.
او میگوید، فقدان اقدامات سختگیرانه از سوی مسئولین به این معنی است که این مراسم ادامه خواهد یافت. «هیچ قانونی علیه این مراسم وجود ندارد، فقط گاهی سرزنشهای اجتماعی علیه کسانی که این کار را میکنند مشاهده میشود، اما هیچ نیروی بازدارنده قانونی یا فرهنگیای وجود ندارد.»
به دنبال اعتراضات ملی، رهبران منطقهای در سومبا یک اعلامیه مشترک علیه این رسم صادر کردند. وزیر توانمندسازی زنان، بیتانگ پوسپایوگا، خطاب به رسانهها گفته است: «ما از مقامات جزیره و رهبران مذهبی شنیدهایم که این مراسم ریشه در فرهنگ و سنت سومبا ندارد.»
او قول داد که این اعلامیه آغاز تلاشهای گستردهتر دولت برای مبارزه با آنچه او خشونت علیه زنان توصیف کرد، خواهد بود.
سیترا میگوید او از دولت سپاسگزار است که به این مراسم توجه نشان داده و امیدوار است که نتیجهبخش باشد و دیگر کسی آنچه را او تجربه کرد، تجربه نکند.
او میگوید: «شاید از نظر برخی این مراسم سنتی است که از اجداد ما به ارث رسیده است، اما هرچه هست تاریخ گذشته است و باید متوقف شود، زیرا به زنان آسیبهای زیادی وارد میشود.»
۰