چرا زمان با گذر عمر سریعتر میگذرد؟
دو روانشناس دانشگاه ماکسیمیلیان مونیخ به نامهای «مارک ویتمان» و «ساندرا لنهوف» در سال 2005 بر روی 499 شرکت کننده از سن 14 تا 94 ساله در مورد موضوع سرعت گذر زمان – از "خیلی کند" تا "خیلی تند" - یک بررسی را انجام دادند. برداشت اشخاص از گذر زمان در زمانهای کوتاهتر – یک هفته، یک ماه یا حتی یک سال – دستخوش تغییر نشد.
کد خبر :
۲۲۶۶۲
بازدید :
۱۴۸۴۸
فرادید | یکی از دیالوگهای بین دو مرد میانسال این است که «کی شب شد؟» بسیاری از ما فکر میکنیم زمان با گذر عمر "سریعتر" پیش میرود. ایدهای که پشیمانی و تاسف را به همراه دارد. اما آیا چنین است؟ جیمز برودوی، محقق پسادکتری دپارتمان علوم مغزی و روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا به این سوال پاسخ میدهد.
به گزارش فرادید به نقل از ساینتیفیک امریکن، به قول کلودیا هاموند، روانشناس و ستون نویس BBC، «این احساس که زمان با گذر عمر سریعتر میگذرد، یکی از بزرگترین رموز مربوط به زمان است.» خوشبختانه تلاش ما برای پاسخ به این معما، نتایج جالبی را به همراه داشته است.
دو روانشناس دانشگاه ماکسیمیلیان مونیخ به نامهای «مارک ویتمان» و «ساندرا لنهوف» در سال 2005 بر روی 499 شرکت کننده از سن 14 تا 94 ساله در مورد موضوع سرعت گذر زمان - از "خیلی کند" تا "خیلی تند" - یک بررسی را انجام دادند. برداشت اشخاص از گذر زمان در زمانهای کوتاهتر - یک هفته، یک ماه یا حتی یک سال - دستخوش تغییر نشد.
اغلب شرکت کنندگان معتقد بودند که زمان به سرعت میگذرد. اما این مسئله برای زمانهای طولانی، مانند یک دهه، دارای یک الگو بود: گذر زمان برای افراد مسنتر ظاهرا از سرعت بیشتری برخوردار بود. وقتی از آنها خواسته شد تا در مورد زندگی خودشان نظر دهند، شرکتکنندگان بالای 40 سال اظهار کردند که زمان در دوران کودکیشان بسیار کندتر میگذشت اما به تدریج از دوران نوجوانی تا اوایل بزرگسالی سریعتر میگذشت.
چندین دلیل خوب و منطقی وجود دارد که افراد مسن چنین احساسی داشته باشند. بشر برای سنجش زمان، فاصله بین دو اتفاق را از دو نگاه کاملا جدا تخمین میزند: با یک نگاهِ آینده محور (که هنوز آن اتفاق در حال انجام است) و نگاه گذشته محور (که پس از اتمام اتفاق به آن نگاه میشود.) علاوه بر آن، برداشت ما از زمان بسته به کارها و احساس ما تغییر میکند. در حقیقت، زمان هنگام خوشگذرانی بسیار سریع میگذرد. انجام یک کار جدید باعث گذران سریع زمان میشود. اما اگر پس از مدتی به آن اتفاق فکر کنیم، با خود میگوییم که حتی بیشتر از کارهای روزمره به طول انجامید.
دلیل این مسئله چیست؟
مغز ما تجارب و اتفاقات جدید را برخلاف اتفاقات آشنا در حافظه رمزگذاری میکند و قضاوت گذشته محورِ از زمان نیز بر اساس همین مسئله شکل میگیرد که چند خاطره جدید در یک بازه زمانی خاص ایجاد شده است. به عبارت بهتر، هر اندازه که تعداد خاطرات جدید در یک سفر آخر هفته بیشتر باشد، آن سفر طولانیتر جلوه میکند.
این پدیده، که هاموند از آن به عنوان «پارادوکس تعطیلات» یاد میکند، میتواند سرنخ مناسبی برای پاسخ به این سوال باشد که چرا زمان، در نگاه گذشته محور، با گذر عمر و پیرتر شدن ما سریعتر میگذرد. از دوران کودکی تا اوایل بزرگسالی، ما تجاربی جدید و مهارتهای زیادی را کسب میکنیم. در بزرگسالی نیز، زندگی ما خیلی روزمره میشود و کمتر پیش میآید که لحظات جدیدتر را تجربه کنیم. بنابراین وقتی در مورد گذشته و به دوران کودکی فکر میکنیم، نتیجه میگیریم که کندتر گذشته است. این یعنی اینکه ما میتوانیم بعدها زندگی را کندتر کنیم. ما قادریم با فعال نگه داشتن مغزمان، یادگیری مهارتهای جدید و ماجراجویی مکانهای جدید، نگاهمان را تغییر دهیم.
منبع: Scientific American
ترجمه: وبسایت فرادید
به گزارش فرادید به نقل از ساینتیفیک امریکن، به قول کلودیا هاموند، روانشناس و ستون نویس BBC، «این احساس که زمان با گذر عمر سریعتر میگذرد، یکی از بزرگترین رموز مربوط به زمان است.» خوشبختانه تلاش ما برای پاسخ به این معما، نتایج جالبی را به همراه داشته است.
دو روانشناس دانشگاه ماکسیمیلیان مونیخ به نامهای «مارک ویتمان» و «ساندرا لنهوف» در سال 2005 بر روی 499 شرکت کننده از سن 14 تا 94 ساله در مورد موضوع سرعت گذر زمان - از "خیلی کند" تا "خیلی تند" - یک بررسی را انجام دادند. برداشت اشخاص از گذر زمان در زمانهای کوتاهتر - یک هفته، یک ماه یا حتی یک سال - دستخوش تغییر نشد.
اغلب شرکت کنندگان معتقد بودند که زمان به سرعت میگذرد. اما این مسئله برای زمانهای طولانی، مانند یک دهه، دارای یک الگو بود: گذر زمان برای افراد مسنتر ظاهرا از سرعت بیشتری برخوردار بود. وقتی از آنها خواسته شد تا در مورد زندگی خودشان نظر دهند، شرکتکنندگان بالای 40 سال اظهار کردند که زمان در دوران کودکیشان بسیار کندتر میگذشت اما به تدریج از دوران نوجوانی تا اوایل بزرگسالی سریعتر میگذشت.
چندین دلیل خوب و منطقی وجود دارد که افراد مسن چنین احساسی داشته باشند. بشر برای سنجش زمان، فاصله بین دو اتفاق را از دو نگاه کاملا جدا تخمین میزند: با یک نگاهِ آینده محور (که هنوز آن اتفاق در حال انجام است) و نگاه گذشته محور (که پس از اتمام اتفاق به آن نگاه میشود.) علاوه بر آن، برداشت ما از زمان بسته به کارها و احساس ما تغییر میکند. در حقیقت، زمان هنگام خوشگذرانی بسیار سریع میگذرد. انجام یک کار جدید باعث گذران سریع زمان میشود. اما اگر پس از مدتی به آن اتفاق فکر کنیم، با خود میگوییم که حتی بیشتر از کارهای روزمره به طول انجامید.
دلیل این مسئله چیست؟
مغز ما تجارب و اتفاقات جدید را برخلاف اتفاقات آشنا در حافظه رمزگذاری میکند و قضاوت گذشته محورِ از زمان نیز بر اساس همین مسئله شکل میگیرد که چند خاطره جدید در یک بازه زمانی خاص ایجاد شده است. به عبارت بهتر، هر اندازه که تعداد خاطرات جدید در یک سفر آخر هفته بیشتر باشد، آن سفر طولانیتر جلوه میکند.
این پدیده، که هاموند از آن به عنوان «پارادوکس تعطیلات» یاد میکند، میتواند سرنخ مناسبی برای پاسخ به این سوال باشد که چرا زمان، در نگاه گذشته محور، با گذر عمر و پیرتر شدن ما سریعتر میگذرد. از دوران کودکی تا اوایل بزرگسالی، ما تجاربی جدید و مهارتهای زیادی را کسب میکنیم. در بزرگسالی نیز، زندگی ما خیلی روزمره میشود و کمتر پیش میآید که لحظات جدیدتر را تجربه کنیم. بنابراین وقتی در مورد گذشته و به دوران کودکی فکر میکنیم، نتیجه میگیریم که کندتر گذشته است. این یعنی اینکه ما میتوانیم بعدها زندگی را کندتر کنیم. ما قادریم با فعال نگه داشتن مغزمان، یادگیری مهارتهای جدید و ماجراجویی مکانهای جدید، نگاهمان را تغییر دهیم.
منبع: Scientific American
ترجمه: وبسایت فرادید
۰