آیا در سن بازنشستگی باید کار کرد؟
«برخی اوقات ما درباره امکان رخدادن شورش خاکستری یا نقرهای صحبت میکنیم. با افزایش سن بازنشستگی افرادی که انتظار داشتند تا ۱، ۲، ۳ یا ۴ سال آینده بازنشسته شوند، ناگهان متوجه میشوند قادر به انجام این کار نیستند – فقط به این علت که شما یکباره قانون سن بازنشستگی را تغییر دادهاید تا آنها سالهای کمتری حقوق بازنشستگی دریافت کنند.»
کد خبر :
۷۲۳۹۸
بازدید :
۱۷۲۴
فرادید | با جستجوی کلمۀ «بازنشسته» در اینترنت، با کلی تصویر از افرادی با موهای نقرهای مواجه میشوید که یا در حال رقصیدن در آشپزخانه هستند، یا موجسواری میکنند یا نوههایشان را در آغوش گرفتهاند یا تلاش میکنند حرکات خندهدار یوگا را انجام دهند.
به گزارش فرادید؛ پروفسور ترزا آمابیل، از مدرسه اقتصاد هاروارد میگوید: «واقعیت برای بسیاری از افراد با این تصاویر متفاوت است. بسیاری در نخستین ماههای بازنشستگی با بحران وجودی (اگزیستانسیال) مواجه میشوند.»
او میافزاید: «بازنشستگی میتواند لحظهای دردناک باشد.»
پروفسور آمابیل و تیم همکارش طی پژوهشی که ۴ سال بهطول انجامید، نظر ۱۲۰ متخصص از ۳ شرکت در نقاط مختلف آمریکا را درباره بازنشستگی پرسیدند.
بازنشستگی برای ما فرصت بیشتری برای با خانواده بودن فراهم میکند، اما میتواند به
ما این حس را بدهد که از نهایت ظرفیت مان استفاده نمیکنیم.
آنها از مصاحبهشوندگان در مراحل مختلف فعالیت حرفهایشان پرسش کردند.
یافتههای اولیه این پژوهش تقریباً واضح بود. درحالیکه دوران بازنشستگی، همانطور که استحقاق هر فردی در این دوران است، با شور و حرارت و احساسی از آرامش شروع میشد، این احساس نو رفتهرفته رنگ میباخت.
ترزا آمابیل
آمابیل میگوید: «این حس مایه شگفتی بسیاری از مردم است. اغلب افراد فقط برای ابعاد مالی بازنشستگی برنامهریزی میکنند. اما نیاز است که برای جنبههای روانی و روابط دوران بازنشستگی هم برنامهریزی کرد. ما باید به این فکر کنیم که میخواهیم چه کسی بشویم - منظور این است که بعد از اتمام دوران کاری خود میخواهیم تبدیل به چه کسی شویم. افرادی که در پژوهش ما به این جنبه فکر کرده بودند، راحتتر با این گذار کنار آمدند.»
نمیخواهم اخبارِ بیات باشم
در یکی از بخشهای این پژوهش از افراد خواسته شد خودشان را توصیف کنند.
آمابیل میگوید: «آنها معمولاً میگویند: "من یک کتابدار بازنشسته یا یک آموزگار بازنشسته یا یک محقق شیمی بازنشسته هستم". آنها هنوز برای توصیف خود از حرفهشان بهره میگیرند.»
«برخی حتی انکار میکنند بازنشسته شدهاند که بسیار جالب است؛ آنها با اینکه دیگر در حرفه خود مشغول بهکار نیستند، اما خود را با حرفهشان معرفی میکنند. وقتی از این افراد سؤال میشود که دلیل این انکار چیست، میگویند دوست ندارند کسی آنها را فردی بازنشسته بشناسد. یکی از آنها تعبیر جالبی استفاده کرد و گفت، "نمیخواهم کسی من را بهمنزله اخبار بیاتشده بشناسد، من اخبار داغ روز هستم".»
کار، سرزمین عجایب است
ادموند فِلپ برنده نوبل علوم اقتصاد در سال ۲۰۰۶ که اکنون در سالهای میانی دهۀ ۸۰ عمرش است، همچنان در سخنرانیهای دانشگاهی شرکت میکند، در پنلها ارائه دارد و مصاحبههای مطبوعاتی انجام میدهد.
ادموند فِلپ
او میگوید: «کار برای داشتن یک زندگی خوب ضروری است. کار منبع اصلی وجود معنادار برای اکثریت افراد است. یک مادر یا پدر ممکن است برای دو دهه مشغول بزرگکردن و پرورش فرزندانشان باشند، اما این کار تا ابد ادامه ندارد. تقریباً برای همه افراد کار نقشی ضروری برای شناخت چیزهای جدید ایفا میکند.
جهان کار مکانی پویاست و مکانی شگفتآور برای آزمون خودتان و نشاندادن این است که توان انجام چه کارهایی را دارید؛ بهدست آوردن، کشفکردن و جستجوکردن، همۀ اینها، در سرزمین عجایبِ کار جریان دارد.»
او پیشگیری از ورود افراد بازنشسته به این «سرزمین عجایب» را اشتباه میداند، بهخصوص در کشورهایی که قانونِ سن بازنشستگی اجباری حاکم است.
سایر برندگان نوبل نیز با او اتفاقنظر دارند. ماریو بارگاس (وارگاس) یوسا، که او هم در دهۀ ۸۰ زندگی است، هر روز از ساعت ۱۰ صبح تا ۲ عصر پشت میز کارش است.
ماریو بارگاس (وارگاس) یوسا
او میگوید: «من ۱۲ ماه سال ۷ روز در هفته کار میکنم و هرگز این احساس که این شغل من است را ندارم. درواقع نوشتن مایه خرسندی و لذت من است، حتی وقتی در دورانهای سختی هستم. آنچه از نظر من در زندگی بسیار مهم است این است که سعی کنیم از زندگی سود ببریم و فرصتها را نسوزانیم. بهنظرم بسیار مهم است شغلی داشته باشیم و قادر باشیم به آن صورتی مادی ببخشیم، البته این کار از عهده خیلی از افراد برنمیاید.»
شورش نقرهای؟
سن بازنشستگی در بسیاری از کشورها در سراسر دنیا در حال افزایش است و این اتفاق زندگی بسیاری را به شکلهای مختلف تحت تأثیر قرار میدهد.
یک نویسنده یا یک اقتصاددان در مقایسه با افرادی که کارهای بدنی دارند، امکان بیشتری برای طولانیتر کارکردن دارد.
دیوید بلوم، استاد علوم اقتصاد و جمعیتشناسی از مدرسه بهداشت عمومی هاروارد میگوید: «بااینحال دولتها و شرکتها منافع بازنشستگی و حقوق بازنشستگی افراد را تا آخرین لحظات بهتعویق میاندازند که همین اقدام آنها میتواند منجر به خشونت و ناآرامیهای مدنی شود.»
«چیزی که همه ما به یاد میآوریم، "بهار عربی" بود که چند سال پیش در کشورهای عربی رخ داد و تماماً به دلیل تحقق نیافتن انتظارات در بسیاری از این کشورها بود.»
«فکر میکنم چنین رویدادی در مورد افراد مسن نیز رخ دهد.»
«برخی اوقات ما درباره امکان رخدادن شورش خاکستری یا نقرهای صحبت میکنیم. با افزایش سن بازنشستگی افرادی که انتظار داشتند تا ۱، ۲، ۳ یا ۴ سال آینده بازنشسته شوند، ناگهان متوجه میشوند قادر به انجام این کار نیستند - فقط به این علت که شما یکباره قانون سن بازنشستگی را تغییر دادهاید تا آنها سالهای کمتری حقوق بازنشستگی دریافت کنند.»
«ما این برنامه را در خیلی از کشورها، بهخصوص در اروپا، دیدهایم، فکر میکنم چنین چیزی بدتر از این هم خواهد شد.»
او میگوید: «کار کردن طولانیتر تا اواسط دهۀ ۶۰ و ۷۰ زندگی، برای افرادی که از نیروهای بدنی خود استفاده میکنند، در مقایسه با افرادی که فقط از مغزشان کار میکشند، امکانپذیر نیست. چنین سیاستی فقط در خدمت بخشی از جمعیت است.»
«آنچیزی که باید به آن رسیدگی شود نابرابری است؛ وگرنه در بین یقه آبیها و یقه سفیدهای جمعیت کهنسال شکاف ایجاد میشود.»
بازنشستگی یکی از چالشهای بزرگ برای کشورهای توسعهیافته است؛ دولتها و شرکتها هر دو در تلاشاند سیاستهای جدیدی برای پاسخگویی به جمعیت درحالپیرشدن ارائه کنند. راهحلهایی که بهنفع کل جمعیت باشد.
۰