درباره فیلم «شورش سامورایی»
فیلم که در قرن هجده میگذرد، داستان یک سامورایی بهنام ایسابورو ساساهارا (توشیرو میفونه) را روایت میکند که همراه با خانواده خود زندگی خوبی دارد. او برای حکومت کار میکند و زندگی بیحاشیهای دارد، تا اینکه حاکم قبیله یکی از بانوان دربار بهنام ایچی (یوکو سوساکا) را اخراج میکند و از یوگورو (گو کاتو)، پسر ایسابورو میخواهد که برای حفظ عرف و تنها نماندن این زن، با او ازدواج کند.
یک: «شورش سامورایی» بدون تردید یکی از قدرنادیدهترین فیلمهای سینمای ژاپن و حتی کل سینمای جهان است. این اثر فوقالعاده ماساکی کوبایاشی که از داستان کوتاهی نوشته یاسوهیکو تاکیگوچی اقتباس شده، باید بیشتر از اینها مورد توجه قرار میگرفت. ولی لابهلای هیاهوی فیلمهای کارگردانهای مطرحتری، چون آکیرا کوروساوا و یاسوجیرو ازو گم شده است.
دو: فیلم که در قرن هجده میگذرد، داستان یک سامورایی بهنام ایسابورو ساساهارا (توشیرو میفونه) را روایت میکند که همراه با خانواده خود زندگی خوبی دارد. او برای حکومت کار میکند و زندگی بیحاشیهای دارد، تا اینکه حاکم قبیله یکی از بانوان دربار بهنام ایچی (یوکو سوساکا) را اخراج میکند و از یوگورو (گو کاتو)، پسر ایسابورو میخواهد که برای حفظ عرف و تنها نماندن این زن، با او ازدواج کند. دردسر وقتی شروع میشود که درباریها دوباره ایچی را فرا میخوانند. یوگورو و ایسابورو این را توهین به خانواده و عروس خود در نظر میگیرند و این درخواست را رد میکنند. همین باعث میشود این پدر و پسر، مقابل حاکمیت قرار بگیرند.
سه: سینمای ژاپن دو ویژگی مهم در خود دارد: اول اینکه بسیار به تاریخ کشور خود اهمیت میدهد و دوم، نگاهی کاملا بیطرفانه به حوادث گذشته دارد که در نوع خودش خیلی مهم است؛ صرف نظر از حکومتها و رهبران مختلفی که از زمان ورود سینما بر این کشور حکومت کردهاند، نگاه سینماگران ژاپنی به تاریخ کشورشان همیشه دقیق و منصفانه بوده است. نه نگاهی اسطورهوار و کمالگرایانه به آن داشتهاند، نه نگاهی منفی و انتقادی. اصلا شاید اینهمه تلاش برای ساخت فیلمهای تاریخی مختلف باعث شده است که فیلمسازان ژاپنی کمکم با قواعد فیلم تاریخی ساختن آشنا شوند و بتوانند سبک خاص خود را پیدا کنند، بیتوجه به دیگر کشورهای جهان.
چهار: دو ویژگی مهم سینمای ژاپن، دو نقطه ضعف بزرگ سینمای کشور خودمان هستند. سینمای ایران نهتنها اهمیتی به تاریخ این کشور نمیدهد (قطعا بالاخره در جایی از این چند هزار سال قدمت، اتفاقهای جذابی در حد داستان «شورش سامورایی» رخ داده است)، بلکه همان چند مورد فیلم و سریال تاریخی هم نگاهی کاملا سفارشی و ایدئولوژیک دارند و تنها چیزی که در آنها اهمیت ندارد، ترسیم دقیق آن مقطع زمانی و روایت بخشی از تاریخ این کشور است. امیدواریم این مشکل به تدریج برطرف شود. ما که تمام عمرمان تحت تاثیر سینمای اروپا و بهویژه سینمای ایتالیا بودیم، بد نیست محض تنوع هم که شده نیمنگاهی به شرق آسیا و سینمای ژاپن، کره و چین بیاندازیم!
پنج: دو ویژگی که پیشتر مطرح شدند، در «شورش سامورایی» به زیبایی دیده میشود. فیلم هم مرام و مسلک ساموراییها و قوانین مربوط به آن دوران را به تصویر میکشد و هم نشان میدهد که حکّام وقت چقدر راحت از قدرت خود برای زورگویی به طبقههای پایین جامعه استفاده میکردند. هم بیعدالتی را به تصویر میکشد و هم عدالتخواهی را. هم ظالم را به تصویر میکشد و هم مظلوم را.
شش:، اما مهمترین و جذابترین شخصیت فیلم، بدون تردید بانو ایچی است. او که سالها بهعنوان یک شخص درجه چندم به جاهای مختلف منتقل شده، به یکباره دست به عصیان میزند و در برابر تمام این ظلمها میایستد. حتی اگر یوگورو و ایسابورو هم با این حکم مشکلی نداشتند، خود ایچی هرگز چنین درخواستی را قبول نمیکرد. یکی از زیباترین صحنههای فیلم جایی است که گروهی از درباریان به منزل ایسابورو میآیند تا ایچی را برای رفتن متقاعد کنند. او که تنها زن آن جمع است و میانشان گیر افتاده، شجاعانه سر حرف خود میماند و درخواست آنها را نمیپذیرد. این نگاه فمینیستی نه تنها برای ژاپن قرن هجده، بلکه حتی برای ژاپن سال ۱۹۶۷ هم خیلی زود بود!
هفت: کارگردانی «شورش سامورایی» از نظر فنی خیلی جالب نیست. فیلم با امکانات محدودی ساخته شده و این فقر و محدودیت کاملا بهچشم میآید. اما چیزی که این نقص را جبران میکند، درک هنری فوقالعاده کوبایاشی و حس زیباییشناسی بینظیری است که او دارد. آن نبرد نهایی بین ایسابورو و تاتهواکی این ویژگی را به خوبی نشان میدهد.
شاید تراولینگهای فیلم گیر داشته باشند و یا صدای خشخش برگها و وزش باد خیلی واضح شنیده نشود، ولی لابهلای تمام اینها میتوان آن حماسه و شوری را که مد نظر کوبایاشی بوده، پیدا کرد. دو نفر، در گوشهای از جهان، سالها رفاقت و محبت و احترام را کنار گذاشتهاند و بر سر باورهای خود با یکدیگر میجنگند. حتی در سینمای عصر حاضر با این همه امکانات فیلمسازی مختلف، خیلی کم میتوان چنان زیبایی و حماسهای را پیدا کرد.
هشت: «شورش سامورایی» اگرچه از نظر فروش خیلی جالب عمل نکرد، اما مورد تحسین منتقدان و جشنوارهها قرار گرفته است. فیلم در جشنواره ونیز برنده جایزه فیپرشی شد، در جشنواره داخلی سینمای ژاپن هم جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را کسب کرد. «شورش سامورایی» همچنین در فهرست بهترین فیلمهای تمام دوران راجر ایبرت، منتقد مشهور سینما قرار دارد. این هم بد نیست بدانید که فیلم در وبسایت معتبر راتن تومیتوز، امتیاز فوقالعاده ۱۰۰ از ۱۰۰ را دریافت کرده است.
منبع: روزنامه هفت صبح