۱۰ فیلم تکان دهنده در مورد عشقهای شکست خورده و یکطرفه
برای فهرستی از فیلمها که در ادامه این مطلب تهیه کرده ایم، برخی از فیلمهای کلاسیک و جواهرات سینمایی کمتر شناخته شده از سراسر جهان را اضافه کرده ایم. دلشکستگی و تالمات روحی به اشکال فراوان خود را نشان میدهد، پس بهتر است یک بسته دستمال کاغذی در کنار دست خود داشته باشید و به تماشای ده فیلم ادامه این مطلب در مورد عشقهای یکطرفه و نافرجام بنشینید که دلتان را به درد خواهند آورد.
چیزی که باعث میشود به سمت فیلمهای عاشقانه کشیده شویم چیست؟ شاید توانایی این فیلمها در تسکین دادن دلهای پردردمان پس از جدایی باشد یا شاید به این خاطر باشد که این فیلمها فرصتی کوتاه در اختیارمان قرار میدهند تا وارد دنیایی شویم که شخصیتهای اصلی و محبوب داستان پایان خوشی را تجربه میکنند.
شوربختانه، وقتی روی پرده نمایش به تصویر کشیده میشود، عشق همیشه پرآشوب و واقع گرایانه نیست و گاهی اوقات مخاطب به دنبال یک تصویر واقعیتر از عشق است. اینجاست که فیلمهایی در مورد عشقهای یکطرفه وارد میدان میشوند.
ارتباطات از دست رفته، عشقهای یکطرفه و دوران عشقی کوتاه که نمیتوانند در طول زمان اعتبار خود را حفظ کنند، واقعیات ناخوشایندی بسیاری از عشقهای زندگی ماست.
همانند زمستانی تاریک و سرد، دلشکستگی عشقی از تجربیات اجتناب ناپذیر زندگی است و گاهی اوقات، یک داستان عشقی پیش از رسیدن فصل بهارش به پایان میرسد. شخصیت تونی لونگ در فیلم ۲۰۴۶ میگوید: «عشق همه اش بحث زمانبندی است. دیدار با شخصیت مناسب خیلی زود یا خیلی دیر خوب نیست».
برای فهرستی از فیلمها که در ادامه این مطلب تهیه کرده ایم، برخی از فیلمهای کلاسیک و جواهرات سینمایی کمتر شناخته شده از سراسر جهان را اضافه کرده ایم. دلشکستگی و تالمات روحی به اشکال فراوان خود را نشان میدهد، پس بهتر است یک بسته دستمال کاغذی در کنار دست خود داشته باشید و به تماشای ده فیلم ادامه این مطلب در مورد عشقهای یکطرفه و نافرجام بنشینید که دلتان را به درد خواهند آورد.
۱- In the Mood for Love
وونگ کار وای یکی از تحسین شدهترین فیلمسازان جهان است که به زیبایی و مهارتی بی مانند داستان عشقهای یکطرفه و بی سرانجام را به تصویر میکشد. به همین خاطر است که برخی مجلات سینمایی به او لقب «فتیش گرای عشق» داده اند، فیلمسازی که قدرت اصلی سینمایی او، توانایی اش در تمرکز بر روی جزییات است.
جود لا از تجربه همکاری خود با این فیلمساز گفته است: «هرگز با کسی کار نکرده ام که تا این اندازه به یک لحظه خاص اهمیت بدهد». شناخته شدهترین فیلم وونگ، فیلم تحسین شده In the Mood foّr Love است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد، یک داستان تکان دهنده و ویرانگر که جذابیت جنسیتی از آن میچکد و چشمان مخاطب را با دقت باورنکردنی اش نسبت به جزییات به صفحه نمایش خیره میکند.
داستان فیلم در مورد دو شخصیت زن و مرد در دهه ۶۰ هنگ کنگ است: روزنامه نگاری به نام آقای چو (تونی لونگ) و همسایه اش، خانم چان (مگی چونگ) که منشی است. همسران هر دو همیشه مشغول کار بوده و به ندرت پیش همسران خود هستند (در واقع مخاطب هیچگاه این دو شخصیت را نمیبیند) و شخصیتهای اصلی رفته رفته به این واقعیت ویرانگر میرسند که به آنها خیانت میشود. در شرایطی که آقای چو و خانم چان با هم آشنا شده و با هم وقت میگذرانند، رابطه بین این دو به عشقی مسموم تبدیل میشود، اما هیچکدام هرگز از خط قرمزها عبور نمیکنند.
فیلم In the Mood for Love روی لحظات گذرای زندگی عادی تمرکز دارد، اما حسی ویرانگر از تنهایی را در آنها تزریق میکند. راهروهای خالی در زیر باران، دود سیگاری که آرام آرام یک اتاق را در برمی گیرد و سکوتهای دردناک فیلم همه از شکست مطلق میگویند. همه اینها را با فیلمبرداری فضولانه، اما زیبا و یک موسیقی متن بی نقص ترکیب کنید و این فیلم کلاسیک بدون شک قلب شما را به تپشی تند خواهد آورد.
۲- ۵۰۰ Days of Summer
در همان شروع داستان، ۵۰۰ Days of Summer به سرعت فاش میکند که در حال تماشای یک فیلم عاشقانه نیستید. البته که این موضوع یک هشدار واضح است، اما هشداری است که مخاطب خیلی زود فراموشش میکند، تصمیمی که در پایان این فیلم ۹۵ دقیقهای از آن پشیمانی خواهد شد. این فیلم کمدی رمانتیک عجیب از مارک وب، کلیشههای کلاسیک ژانر خود را کنار زده و به جای آن به مخاطب درسهایی دردناک در مورد عشق میآموزد. در این فیلم با شخصیت تام (جوزف گوردون لویت) آشنا میشویم، یک نویسنده کارتهای تبریک که دختری که مدتی با او رابطه داشته به نام سامر (زویی دشنل) او را ترک کرده است.
مخاطبان تام را در درماندگی و ناامیدی کامل پس از شکست عشقی میبینند، و بعد از آن به گذشته باز میگردیم و رابطه این دو از ابتدا به تصویر کشیده میشود. از آن به بعد، سخت است که در لحظات باشکوهی که در رابطه این دو رخ میدهد سرمایه گذاری نکنیم. شوربختانه- اگر چه فیلم با پیامی هشدار دهنده همراه است- نتایج هولناک رابطه نصفه نیمه تام و سامر یک ضربه مشت مستقیم و سهمگین به قلبهای عاشق است. البته بسیاری از مخاطبان و خود تام، سامر را شخصیت منفی این فیلم ساخته شده در سال ۲۰۰۹ میبینند و همین موضوع باعث میشود که دلشکستگی آنها به سادگی از بین نرود.
نفرت طرفداران سریال از شخصیت سامر چنان شدید بود که گوردون لویت در سال ۲۰۱۸ مجبور شد در توییتر و در پاسخ به یکی از کاربران بنویسد: «یک بار دیگر تماشایش کن. بیشتر تقصیر تام بود. او فرافکنی میکند. گوش نمیدهد. او خودخواه است». ۵۰۰ Days of Summer یکی از آن فیلمهایی است که با رشد تجربیاتتان در مورد زندگی، تماشای دوباره آن لازم میشود و به افشاگریهای پرمعنایی در مورد دو شخصیت اصلی داستان و باورهایمان در مورد عشق منجر میگردد.
۳- Her
وقتی داستان فیلم Her ساخته اسپایک جونز را خلاصه کنیم برایتان خنده دار خواهد بود، اما غیرممکن است که مسحور این داستان عاشقانه علمی تخیلی و غیرمتداول نشد. در آیندهای نه چندان دور، شخصیت تئودور (واکین فینیکس) را میبینیم، مردی تنها و تازه طلاق گرفته که برای شرکتی کار میکند که در زمینه نوشتن نامههای شخصی سازی شده و گاه رمانتیک برای افراد فعالیت میکند. یک روز، تئودور یک نسخه روزآمد از سیستم عاملی را میخرد که دارای یک دستیار مجازی مجهز به هوش مصنوعی است به نام سامانتا (که صداپیشگی آن را اسکارلت جوهانسون بر عهده دارد). تئودور گفتگوهای طولانی با سامانتا دارد و در نهایت این دو با هم «قرار عاشقانه» میگذارند.
چیزی که شخصیت اصلی داستان از درک آن عاجز است، این است که او عاشق سیستمی شده که بر اساس الگوریتمی به احساسات او پاسخ میدهد و طبیعتاً اتفاقات آنطوری که وی دوست دارد رخ نمیدهند. فیلم Her در هنگام انتشارش بسیار خبرساز شد و در بخش بهترین سناریو اورجینال نیز نامزد کسب جایزه اسکار شد.
جونز در مصاحبهای در مورد تمهای اصلی این فیلم که با دنیای دیجیتالی امروز و وسواس نسبت به آن همخوانی فوق العادهای دارد گفته است که «عطش ما برای ارتباط برقرار کردن، نیازمان به روابط خصوصی و چیزهایی که در درونمان مانع از ایجاد ارتباط میشوند» الهام بخش او در ساخت این فیلم بوده اند. به وضوح، فیلمساز در این فیلم مخاطب را به شدت در مورد احساسات انسانی در برابر دنیای منزوی کننده تکنولوژی به فکر فرود میبرد.
۴- La La Land
همانطور که ۵۰۰ Days of Summer به مفهوم انتظارات یک شخص در برابر واقعیت در روابط عاشقانه میپردازد، La La Land نیز به تفاوت بین رویاهای شغلی یک نفر و واقعیت متفاوت موفقیت میپردازد. در این موزیکال ساخته شده توسط دیمین چیزل، مخاطبان با شخصیت مایا (اما استون) به عنوان بازیگری آینده دار که به عنوان باریستا برای بازیگران طراز اول کار میکند و سباستین به عنوان یک موزیسین جاز که با نواختن پیانو در کافهها امرار معاش میکند آشنا میشوند. وقتی این دو با هم آشن میشوند، میل و تلاششان برای رسیدن به موفقیت باعث میشود که عشقی بین این دو شکل گیرد، اما زندگی واقعی بسیار متفاوت از داستان عاشقانه بی نقص و سست کنندهای است که روی پرده سینما میبینند.
برای هر طرفدار عصر طلایی هالیوود، La La Land یک انفجار زیبا و رنگارنگ از جلوههای بصری در ترکیب با سکانسهای موسیقایی و رقص بی نظیر است، به سبکی که شبیه برداشتی مدرن از موسیقیهای نمادین و موفق فرد آستایر و جینجر راجرز است. مخاطب به راحتی در این جذابیت مسحور کننده غرق میشود، اما باز هم همانند ۵۰۰ Days of Summer، توانایی فیلم در بازگرداندن شما به واقعیتی بیدار کننده به شدت ویرانگر است. این فیلم به شدت مورد تحسین قرار گرفته و برنده شش جایزه اسکار نیز شد و به گفته سازنده اش، این موفقیت را مرهون قابل درک بودنش و توانایی اش در به تصویر کشیدن تقلاها و مشکلات زندگی هنرمندان است.
۵- Casablanca
به عنوان انتخاب واضحی که نامش در هنگام صحبت در مورد فیلمهایی با موضوع عشق یکطرفه و نافرجام به میان میآید، فیلم Casablanca ساخته سال ۱۹۴۲ هنوز هم یکی از بهترین و پرارجاعترین فیلمهای عاشقانه تاریخ سینماست. این درام بی نقص در رتبه دوم ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ هالیوود از دیدگاه موسسه فیلم آمریکا قرار دارد و سه جایزه اسکار در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین سناریو به دست آورد که باعث میشود Casablanca یک فیلم افسانهای باشد. هامفری بوگارت و اینگرید برگمن در این فیلم نقش ریک بلین و ایلسا لوند را بازی میکنند، دو عاشق سابق که در جریان جنگ جهانی دوم و در کازابلانکا، مراکش بار دیگر با هم روبرو میشوند.
ریک مالک یک کلوب شبانه در شهر است و آنجاست که ایلسا و همسرش ویکتور لاژلو را میبیند که رهبر مقاومت چک و فراری است. از آن به بعد، نظاره گر پشیمانی دو شخصیت اصلی از کارها و تصمیمات گذشته شان هستیم که باعث جدایی شان شده است، در شرایطی که ریک ناگهان مجبور میشود بین انتخاب زنی که دوست دارد و کمک به فرار او با شوهر کنونی اش یکی را برگزیند. Casablanca فیلمی احساسی و پر از حال و هوای عاشقانه است، مملو از جلوههای نوری و سایههایی که به درگیریها و تنشهای عاشقانه دو شخصیت اصلی اشاره میکند.
۶- Decision to Leave
نگذارید خلاصه داستان فیلم نئونوآر Decision to Leave ساخته پارک چان ووک شما را گول بزند، بلکه در اینجا با یک داستان عاشقانه ملتهب با پایانی مواجه هستید که باعث میشود عنوان فیلم را بهتر درک کنید. کارآگاه هائه جون وظیفه دارد قتل یک کوهنورد که جسدش در پای کوه پیدا شده را بررسی کند. او شروع به مصاحبه با زن مقتول به نام سئو رائه میکند و اگر چه در ظاهر این زن مدارک و شواهد کافی برای اثبات بیگناهی خود دارد، اما هر چه کارآگاه داستان وقت بیشتری را با این زن غریبه اغواگر میگذراند، بیش از پیش شیفته او میشود، در حالی که خودش متاهل است.
بخش اول فیلم Decision to Leave شبیه یک تریلر کلاسیک از هیچکاک است، اما در نیمه راه داستان، فیلم پیچشی تند میگیرد، وقتی شخصیت اصلی داستان با اصول اخلاقی سختگیرانه و زنی که رفته رفته عاشقش میشود درگیری پیدا میکند. نگاه کنید که چطور دو شخصیت اصلی با هم صحبت میکنند- اگر چه همیشه به صورت مستقیم احساساتشان را بروز نمیدهند، اما ژستهای پرجزییاتشان تصویری بسیار قویتر از عمق عشق ممنوعه شان را فاش میکند. وقتی تماشای فیلم را تمام کنید و کمی احساساتتان کنترل شود، مفهوم و اثرات داستان را بیش از پیش حس میکنید. هر کسی که دیگر فیلمهای پارک را دیده باشد به سرعت متوجه خواهد شد که این فیلم منتشر شده در سال ۲۰۲۲ خشونت شدید و بیرحمی مطلق فیلمهای قبلی او را ندارد، اما پارک همه فیلمهای خود را عاشقانه میداند.
۷- Portrait of a Lady on Fire
یک فیلم تاریخی بی نقص با داستانی عاشقانه که قلب شما را بدون شک به درد خواهد آورد. فیلم Portrait of a Lady on Fire ساخته سلین سیاما یک شاهکار است که امتیاز تحسین برانگیز ۹۷ درصد را در راتن تومیتوز در اختیار دارد. داستان فیلم در قرن هیجدهم در شمال غربی فرانسه روایت میشود، جایی که ماریان نقاشی است که وظیفه دارد تصویری از هلوا، دختر یک کنتس آریستوکرات بکشد. این اثر هنری قرار است تصویر عروسی هلوا باشد، اما هلوا تاکنون در برابر ایستادن برای کشیده شدن این نقاشی مقاومت کرده است، زیرا از اجباری که برای ازدواج با مردی که دوست ندارد، راضی نیست. این دو زن رفته رفته با هم ارتباط برقرار کرده و تنش شدت میگیرد و رفته رفته، رازها و نگاههای دزدکی به خیره شدنهای مملو از علاقه تبدیل میشود.
مدت زمان بودن ماریان و هلوا در کنار هم کوتاه است و مخاطب به وضوح درد رابطه نافرجام این دو را حس خواهد کرد، به ویژه در سکانسهای پایانی فیلم. برای کسانی که به اینگمار برگمان علاقه دارند، شاید متوجه شباهتهایی بین این فیلم و Persona شوید. اگر چه این دو فیلم تمهای مشابهی دارند- هر دو در لوکیشنهایی دوردست روایت شده و در مورد دو شخصیت زن هستند-، اما Portrait of a Lady on Fire دارای تصاویر خیره کنندهای است که شبیه ادای احترامی به کلاسیک تحسین شده برگمان هستند که در سال ۱۹۶۶ منتشر شد.
۸- Splendor in the Grass
این ملودرام بی نقص در مورد تمایلات جنسی نوجوانان، فیلم Splendor in the Grass که در سال ۱۹۶۱ ساخته شد فیلمی است که باید دید، به ویژه به این خاطر که اولین نقش وارن بیتی در یک فیلم بلند است. در اواخر دهه ۲۰ در کانزاس، با دینی (ناتالی وود) و دوستش در دبیرستان به نام باد (بیتی) آشنا میشویم. این دو به شدت عاشق هم هستند، اما پیشینههای کاملاً متفاوتی دارند- باد وارث یک کمپانی نفتی است، اما دینی از یک خانواده طبقه کارگر میآید. والدینشان آنها را به سمت یک رابطه صرفاً جنسی سوق میدهند که باعث میشود تمایلات عاطفی و احساسی این دو کاملاً سرکوب شوند.
Splendor in the Grass دارای عناصر تکان دهندهای است که بسیار پیشگویانه به نظر میرسند اگر به زندگی دو بازیگر اصلی فیلم و سرنوشت آنها توجه کنید. در اوایل فیلم، دینی تلاش میکند با انداختن خود به درون دریاچه خودکشی کند. ناتالی وود از کودکی از آب و غرق شدن میترسید و همانطور که الیا کازان فاش کرده بود، وی برای این فیلم به درخواستها و تقلاهای وود برای استفاده از یک بدلکار برای سکانسهای رفتن در داخل آب توجهی نکرده بود. درست ۲۰ سال بعد از این فیلم، در ۲۹ نوامبر ۱۹۸۱، در یک سفر دریایی سوار بر قایق تفریحی همراه با شوهرش، رابرت واگنر، جنازه وود به شکلی اسرار آمیز در نزدیکی جزیره کاتالینا روی آب پیدا شد.
نکته جالب دیگر اینکه نام قایق تفریحی وود و شوهرش Splendour بود. به کارگردانی الیا کازان (کارگردانی که East of Eden و A Streetcar Named Desire را ساخت)، در اینجا تنها با قدرت فیلمسازی کازان روبرو نمیشویم بلکه وود یکی از بهترین بازی هایش در نقش دینی دمدمی مزاج را ایفا میکند و سقوط روانی او به اندازه کافی قوی بود که نامزدی اسکار را برای این فیلم برایش در پی داشته باشد.
۹- Y Tu Mamá También
فیلم Y Tu Mamá También یک فیلم سفر جادهای تحسین شده از آلفونسو کوارون در سال ۲۰۰۱ است، فیلمی با جلوههای بصری خیره کننده و داستانی چند لایه که به موضوعات عشق، دوستی، اندوه و حتی طبقه گرایی که بعدها کوارون در فیلم Roma در سال ۲۰۱۸ بیشتر به آن پرداخت، اشاره میکند. داستان فیلم در مورد دو پسر نوجوان به نامهای تنوک (دیگو لونا) و خولیو (گائل گارسیا برنال) است که بعد از دوستی با یک زن مسنتر به نام لوییزا تصمیم میگیرند به یک سفر جادهای بروند که به کشفهای عاطفی مهمی برای این دو نوجوان منجر میشود.
نگذارید جنبههای جنسی و حال و هوای کمدی فیلم که شبیه American Pie است شما را گول بزند، زیرا در این جا با یک داستان بسیار تاثیرگذار و احساسی روبرو هستیم که فرهنگ مردانه مکزیک، کلیشههای مرتبط با روابط جنسی و ارتباط شخصی کوارون را بررسی میکند. آلخاندرو گونزالز ایناریتو که دوست کوارون و یک فیلمساز برجسته مکزیکی است، در مورد این فیلم گفته است: «این فیلم در مورد ماست، در مورد کشورمان. این کودکی است که همه ما داشته ایم و داریم». در حالی که ارتباطی که خولیو و تنوک با لوییزا دارند برای احساس ناامیدی و درماندگی مخاطب در پایان فیلم کافی است، این رابطه بین دو شخصیت مرد داستان است که بیشتر از همه ما را درمانده میسازد.
۱۰- Chungking Express
در این فیلم از وانگ کار وای، شاهد دو داستان عشق نافرجام به قیمت یک فیلم هستیم. در Chungking Express که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد، دو افسر پلیس هنگ کنگی درمانده به نامهای پلیس شماره ۲۲۳ و پلیس شماره ۸۸۳ هستیم که هر کدام عشق شکست خورده خود را دارند. پلیس ۲۲۳ به مدت یک ماه، هر روز برای خرید یک قوطی کنسرو آناناس (با تاریخ انقضای اول ماه می) سفر میکند که نماد آخرین روزی است که میخواهد عشقش را فراموش کند. پلیس ۶۶۳، در طرف دیگر، بعد از جدایی از عشق سابقش به شدت احساس شکست میکند و بعد از ملاقات با یک گاسن به نام فی در یک کافه شبانه محلی، به شدت شیفته عشقی میشود که این زن در زندگی اش جاری میسازد.
Chungking Express شاید یکی از بهترین فیلمهایی باشد که عشق نافرجام را سمبلیک میکند، به این خاطر که مخاطب دائماً در برابر چشمان خود احساس تنهایی و انزوا را مشاهده میکند. با دو داستان ساده که شبیه یک سری عکس پشت سر هم روایت میشوند، این مدیتیشن سینمایی در مورد عشق به سرعت قابل درک میشود. در هر دو روایت، کریستوفر دویل (فیلمبردار) تصاویری خیره کننده در آینهها و انعکاسهایی خلق میکند که نماد لحظات طولانی درون نگری شخصیتهای داستان هستند.
با توجه فراوان به جزییات، Chungking Express مملو از تصاویر و لحظات کوچکی است که برای مدتها پس از پایان فیلم با شما خواهند ماند. وقتی یک قوطی آناناس باز میکنید یا به ترانه California Dreaming گوش میکنید، به یاد تصویرسازی شاعرانه بی نقص وانگ در این فیلم میافتید.
منبع: روزیاتو