(تصاویر) ۱۰ فیلم بزرگ که الهامبخش فرنچایز «مکس دیوانه» شدند
کاملا مشخص است که شخصیت مرد تنها و کمحرف مکس، تحت تاثیر شخصیت بلوندی در مجموعه فیلمهای سرجیو لئونه قرار دارد. بعضی دیگر از آثار سینماییای که میلر تحت تاثیر آنها قرار گرفته است اما متفاوتتر هستند.
از «جنرال» (The General) گرفته تا «بن هور» (Ben-Hur) و «روزی روزگاری در غرب» (Once Upon a Time in the West) چندین فیلم کلاسیک وجود دارند که الهامبخش مجموعه فیلمهای درخشان و بهیادماندنی «مکس دیوانه» شدهاند. میلر به تازگی با مجلهی سینمایی ونتی فیر مصاحبهای کرده است و طی آن منابع الهام سینمایی خود را معرفی کرده. به عنوان یک فیلم وسترن اسپاگتی اکشن که وقایع آن در سرزمینهای غربی پساآخرالزمانی رخ میدهند، مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» از فیلمهای مختلفی الهام گرفته است.
در ویدیویی که مجلهی ونتی فیر منتشر کرد، میلر دربارهی فیلمهای مختلفی صحبت میکند که بر آثار سینمایی او تاثیر گذاشتهاند؛ از حماسهی جنگی بیابانیای مانند «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia) گرفته تا فیلمهای کمدی اسلپاستیک دوران سینمای صامت؛ مانند «ایمنی آخر از همه» (Safety Last).
شعار میلر این است که یک داستان را باید به جای اتکا به دیالوگها به صورت بصری تعریف کرد. او عقیده دارد که سینمای حقیقی را تنها از طریق تصاویر میتوان درک کرد. میلر برای درک شدن بهتر این نکته نقل قولی از هیچکاک را بازگو میکند: «من میخواهم فیلمهایی بسازم که مخاطبان ژاپنی مجبور نباشند برای دیدن آن زیرنویسها را بخوانند.» بعضی از فیلمهایی که الهامبخش میلر بودهاند، مشخص هستند؛ کاملا مشخص است که شخصیت مرد تنها و کمحرف مکس، تحت تاثیر شخصیت بلوندی در مجموعه فیلمهای سرجیو لئونه قرار دارد. بعضی دیگر از آثار سینماییای که میلر تحت تاثیر آنها قرار گرفته است اما متفاوتتر هستند؛ چگونه فیلم «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» را تحت تاثیر قرار داده است؟
آخرین قسمت از مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» که پیش درآمدی است بر فیلم «مکس دیوانه:جادهی خشم» (Mad Max: Fury Road) نخستینبار ۱۵ می ۲۰۲۴ در جشنوارهی فیلم کن فرانسه به نمایش در آمد. از ۲۴ می، اکران سراسری این فیلم در ایالات متحده آغاز شد و تا به امروز، «فیوریوسا: حماسهی مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) توانسته است در گیشه بیش از ۱۶۱ میلیون دلار بفروشد. آنا تیلور-جوی، کریس همسورث، تام بورک و لشی هولم از ستارههای اصلی این فیلم هستند. این فیلم همانطور که از نام آن مشخص است، داستان زندگی فیوریوسا را از کودکی تا زمان وقایع فیلم «مکس دیوانه: جادهی خشم» روایت میکند؛ نقش فیوریوسا را در «مکس دیوانه: جادهی خشم» شارلیز ترون ایفا میکرد.
۱۰. جنرال (The General)
- سال تولید: ۱۹۲۶
- کارگردان: باستر کیتون
- بازیگران: باستر کیتون، ماریون مک، چارلز هنری اسمیت، جو کیتون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
یکی از نخستین فیلمهایی که میلر در مصاحبهاش با مجلهی ونتی فیر به آن اشاره کرد، فیلم کمدی صامت «جنرال» محصول ۱۹۲۶ از باستر کیتون بود. این فیلم که خودش الهامگرفته از یک تعقیب و گریز لوکوموتیو واقعی که طی دوران جنگ داخلی آمریکا رخ داده است ساخته شد، داستان مهندس و لوکوموتیورانی را روایت میکند که به تنهایی سعی میکند دوباره کنترل قطار خود را که توسط جاسوسهای اتحادیه دزدیده شده است به دست بگیرد. اگرچه در هنگام اکران اولیه، این فیلم با استقبال زیادی روبهرو نشد، اما با گذشت زمان، «جنرال» تبدیل به یکی از ماندگارترین و مهمترین فیلمهای تاریخ سینما شد که بدلکاریهای مرگبار کیتون در آن فراموش نشدنی هستند. این فیلم الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بوده است.
توانایی و اشتیاق کیتون برای انجام دادن کاری که به شدت غیر ایمن بود، میلر را تحت تاثیر قرار داد. به نظر میلر بدلکاریهای کیتون در این فیلم در مقایسه با سایر آثار آن دوران، خیرهکننده و باورنکردنی هستند. طراحی بدلکاریهایی که میلر در مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» انجام داد. مستقیما تحت تاثیر بدلکاریهای انجام شده توسط کیتون در «ژنرال» طراحی و اجرا شدهاند. میلر تا جایی پیش رفت که در «مکس دیوانه: در آن سوی تاندردوم» (Mad Max Beyond Thunderdome) صحنهی ماندگار نمای از پایین به بالای قطار در حال حرکت فیلم «جنرال» را دقیقا بازسازی کرد.
«جنرال» یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما است و موسسهی فیلم آمریکا در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم که سال ۲۰۰۷ منتشر کرد، این فیلم را در رتبهی هجدهم قرار داد. «جنرال» یک فیلم مهم و تاثیرگذار است که توانست الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» باشد. باستر کیتون را میتوان یکی از بزرگترین کارگردانهای تاریخ سینما دانست که در زمان خودش آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. بعد از ساخت «جنرال» و شکست در گیشه، کیتون استقلال خود به عنوان یک فیلمساز را از دست داد و مجبور شد با امضای یک قرارداد عضوی از شرکت فیلمسازی مترو گلدن مایر شود.
۹. کاگهموشا (Kagemusha)
- سال تولید: ۱۹۸۰
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: تاتسویا ناکادای، تسوتومو کامازاکی، کنیچی هاگیوارا، جینپاچی نزو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
در مصاحبهاش با ونتی فیر، میلر میگوید که وقتی برای نخستینبار به ژاپن رسید، طرفداران او به او گفتهاند که به نظر آنها مکس یک سامورایی است و آنها فکر میکردند که میلر به شدت تحت تاثیر سازندهی فیلمهای سامورایی کلاسیک ژاپنی یعنی آکیرا کوروساوا بوده است.
با این وجود اما در کمال شگفتی، میلر هرگز حتی اسم آکیرا کوروساوا را هم نشنیده بوده است. بعد از این حرف ها اما میلر تماشا کردن فیلمهای کوروساوا را برای خودش یک ماموریت تلقی کرده است و تلاش کرده تا دنیای فیلمهای سامورایی این کارگردان معروف ژاپنی را درک کند. در مصاحبهاش، میلر کوروساوا را برای استفاده از ویژگیها و امکانات سینمای آمریکا و تبدیل کردن آنها به چیزی جدید از طریق لنزهای خودش ستایش کرد. کوروساوا با این فیلم الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بوده است.
او به خصوص به فیلم محصول ۱۹۸۰ این کارگردان ژاپنی یعنی «کاگهموشا» اشاره کرد. او از این فیلم به عنوان یکی از فیلمهای الهامبخش قسمتهای اخیرتر مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» یاد کرد. بین دنیای سینمایی رنگارنگ کوروساوا در «کاگهموشا» و تصاویر روشن و تیز فیلمهای اخیرتر میلر در مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» ارتباط مستقیمی وجود دارد که نمیتوان ان را نادیده گرفت. نمایی از فیلم «کاگهموشا» که در آن یک سامورایی با چهرهی خونین زیر سایه قرار گرفته است تقریبا به طور کامل شبیه به نمایی است که میلر در «فیوریوسا» و با حضور شخصیت دمنتوس آن را ساخته.
«کاگهموشا» برداشتی است از مرگ تاکدا شینگن که اوایل سال ۱۵۷۳ در گذشت. پس از مرگ او، فرزندش که به اندازهی شینگن مرد بزرگی نبود به ریاست خاندان تاکدا رسید. این فیلم توانست تنها جایزهی نخل طلای کن را برای کوروساوا به ارمغان بیاورد. «کاگهموشا» در دو رشتهی بهترین فیلم خارجی زبان و بهترین طراحی صحنه نامزد اسکار شد اما نتوانست این جایزه را به دست آورد.
کوروساوا برای ساخت این فیلم توانست بفتای بهترین کارگردانی را به دست آورد. فیلمنامهی این فیلم را خود کوروساوا همراه با ماساتو آیده نوشته است. این فیلم توانست تاثیر زیادی بر فیلمسازهای سرتاسر دنیا بگذارد. استفادهی درخشان کوروساوا از رنگ و قاببندیهای درخشان او در این فیلم نگاه تمام منتقدان سینمایی را یکبار دیگر متوجه هنر این فیلم ساز آسیایی کرد.
۸. روزی روزگاری در غرب (Once Upon a Time in the West)
- سال تولید: ۱۹۶۸
- کارگردان: سرجیو لئونه
- بازیگران: هنری فوندا، چارلز برانسون، جیسون روباردز، کلودیا کاردیناله
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
میلر اشاره میکند که ژانر وسترن یکی از بزرگترین تاثیرات را بر مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» گذاشته است. او مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» را فیلمهای وسترن چرخدار میخواند. مانند بسیاری دیگر از فیلمهای وسترن، وقایع فیلمهای «مکس دیوانه» هم در سرزمینهای غربی بیقانون و خشک رخ میدهد که در هر گوشهی آن خطری در کمین است. میلر به خصوص اشاره میکند به وسترن اسپاگتی حماسی و نفسگیر سرجیو لئونه یعنی «روزی روزگاری در غرب». میلر در مصاحبهاش با ونتی فیر اعلام میکند که این فیلم به عنوان یک منبع الهام بصری برای مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» عمل کرده است.
در «روزی روزگاری در غرب» تمام لحظههای مورد علاقهی سرجیو لئون از ژانر وسترن در کنار یکدیگر جمع شدهاند و تبدیل به یک فیلم ماندگار گشتهاند. فیلمی که به تنهایی میتواند قواعد ژانر وسترن را باز تعریف کند و کلاس درسی دربارهی این ژانر باشد.
وقتی که لئون دورنمای دنیای وسترن را در نماهای عریض خود به نمایش میگذارد و با نماهای باز خود مخاطب را خیره میکند یا با نماهای بستهی خود شخصیتها را قابل درکتر مینماید، به راحتی میتوان به تاثیرات مستقیمی که میلر در کادربندی مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» از این فیلم گرفته است پی برد. علاوه بر این، ساز دهنی ضد قهرمان انتقامجوی این فیلم که چارلز برانسون نقش آن را ایفا میکند، متعلق به شخصیتهایی مانند خود مکس است.
«روزی روزگاری در غرب» ششمین فیلم بلند سرجیو لئون بود که شرکت پارامونت تهیهکنندگی آن را بر عهده داشت. این فیلم توانست با توجه به بودجهی ۵ میلیون دلاری خود، در گیشهی بینالمللی بیش از ۴۵ میلیون دلار بفروشد. مخاطبان اروپایی با این فیلم ارتباط خوبی بر قرار کردند و این فیلم نه تنها در اروپا در فهرست فیلمهای پرفروش قرار گرفت بلکه در بعضی شهرها تا چندین سال روی پرده بود.
موسیقی متن این فیلم یکی از موسیقیهای شاهکار تاریخ سینما است که انیو موریکونه آن را ساخته. کادربندیهای سرجیو لئونه و طراحی صحنهی وسواسی او از نظر محتوایی و شخصیتپردازیهای درخشان او در این فیلم از نظر روایی آن را به فیلمی متفاوت و قابل تامل تبدیل کردهاند.
نقشآفرینی هنری فوندا در این فیلم به عنوان ضد قهرمان دیدنی است. او با چشمهای خود موفق میشود مخاطب را میخکوب پردهی نقرهای کند. شخصیت چارلز برانسون در این فیلم الهامبخش شخصیت اصلی مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بوده است.
۷. پارک ژوراسیک (Jurassic Park)
- سال تولید: ۱۹۹۳
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: سم نیل، لورا درن، جف گلدبلوم، ریچارد اتنبرا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
میلر از فیلم علمی-تخیلی و دلهرهآور استیون اسپیلبرگ دربارهی دایناسورها به عنوان نخستین اتفاق بزرگ سینمای دیجیتال یاد میکند. جیمز کامرون پیش از این فیلم در «ناپودگر ۲: روز داوری» (Terminator 2: Judgment Day) یک ترمیناتور فلزی مایع خلق کرده بود و فیلم «شرلوک هولمز جوان» (Young Sherlock Holmes) یک شوالیهی شیشهای را به تصویر کشانده بود، اما «پارک ژوراسیک» نخستین فیلمی بود که با دهها نمای رایانهای و چندین شخصیت رایانهای ساخته شد. «پارک ژوراسیک» در دنیای جلوههای ویژهی رایانهای چه در زمینهی ساخت محیط و چه از نظر شخصیتپردازی انقلابی عظیم به پا کرد که طبق گفتهی میلر، او هم تحت تاثیر این انقلاب قرار گرفت.
جلوههای ویژهی رایانهای موجود در فیلم «پارک ژوراسیک» الهامبخش میلر شدند تا فیلمی دربارهی حیوانهای سخنگو بسازد؛ «بیب: خوک در شهر» (Babe: Pig in the City). علاوه بر این، جلوههای ویژهی به کار رفته شده در «پارک ژوراسیک» احتمالات خلاقانهی بینهایتی که جلوههای ویژه در اختیار فیلمسازان قرار خواهد داد را به میلر نشان دادند.
در فیلمهای پساجلوههای ویژهی رایانهای خود از مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» یعنی «مکس دیوانه: جادهی خشم» و «فیوریوسا»، تاکید میلر بیش از جلوههای ویژهی رایانهای بر بدلکاری عملی بوده است، اما در فیلمهای قبلی، او از تکنولوژیهایی برای ساختن فیلمهای «مکس دیوانه» بهره برد که اگر «پارک ژوراسیک» ساخته نمیشد، شاید این تکنولوژیها هرگز به بهره برداری نمیرسیدند. جلوههای ویژهی این فیلم الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بودهاند.
«پارک ژوراسیک» با بودجهی ۶۳ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از یک میلیارد دلار بفروشد. این فیلم داستان گروهی از دانشمندان در جزیرهای به نام ایزلا نوبلار را روایت میکند. این دانشمندان در این جزیره یک پارک تفریحی ساختهاند و دایناسورها را شبیهسازی کردهاند. طی اتفاقی ناگوار، دستهای از دایناسورهای این پارک تفریحی آزاد میشوند و حالا بازدیدکنندگان و دانشمندان برای نجات جان خود باید از جزیره بگریزند.
قسمت دوم این فیلم به نام «جهان گمشده: پارک ژوراسیک» (the lost world: jurassic park) سال ۱۹۹۷ و قسمت سوم آن به نام «پارک ژوراسیک ۳» (jurassic park 3) سال ۲۰۰۱ منتشر شدند. فیلم «پارک ژوراسیک» که یکی از فیلمهای الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» است، توانست در ۳ رشتهی بهترین تدوین جلوههای صوتی، بهترین صدا و بهترین جلوههای ویژه نامزد دریافت جایزهی اسکار شود و در هر ۳ رشته این جایزه را به خانه ببرد. این فیلم بفتای بهترین جلوههای ویژه را هم به دست آورد.
۶. لورنس عربستان (Lawrence of Arabia)
- سال تولید: ۱۹۶۲
- کارگردان: دیوید لین
- بازیگران: الک گینس، آنتونی کوئین، جک هاوکینز، خوزه فرر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
وقتی که پای تصاویر عریض از بیابان در میان باشد، «لورنس عربستان» دیوید لین، بیشک یکهتاز است. این فیلم حماسی ماجراجویانه، بیش از چهار ساعت طول دارد و داستان تی. ای. لورنس و نقش او در روابط دیپلماتیک با عربستان طی جنگ جهانی نخست را بررسی میکند. تصویربرداری خیرهکنندهی فردی ای. یانگ یکی از اصلیترین دلایل ماندگاری این فیلم در ذهن مخابان و سینمادوستان است. یانگ سفر حماسی لورنس در دل صحرا را به واسطهی نماهای عریض نفسگیر که در آنها تا جایی که چشم کار میکند شن صحرا دیده میشود و آفتاب در حال سوزاندن موجودات زنده است به تصویر کشاند.
از «مکس دیوانهی ۲» (Mad Max 2) به بعد، وقایع تمام فیلمهای مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» در سرزمینهای غربی پساآخرالزمانی رخ میدهند که در آن تمدن نابود شده است و تنها یک بیابان برهنه و سوزان بزرگ از آن به جا مانده. در فیلمبرداری از این مناظر بیابانی، میلر از تصاویر نفسگیر یانگ در «لورنس عربستان» الهام گرفته است. مانند لورنس، میلر، مکس را تبدیل به شخصیتی افسانهای کرده است که مخاطبان میتوانند از او الگو بگیرند و او را سرمشق خود قرار دهند. تاثیر «لورنس عربستان» بر مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» و میلر نه تنها در بخش بصری و تصاویر بیابانی بوده، بلکه در بخش روایی هم این فیلم الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بوده است.
فیلمنامهی «لورنس عربستان» را رابرت بولت و میشائیل ویلسون بر اساس کتاب «هفت رکن حکمت» از تی. ای. لورنس نوشتهاند. «لورنس عربستان» با بودجهی ۱۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۷۰ میلیون دلار بفروشد. این فیلم بر سبک فیلمسازی بسیاری از کارگردانهای بزرگ تاریخ سینما تاثیرگذار بوده است. کارگردانهایی مانند جرج لوکاس، استیون اسپیلبرگ، سم پکینپا، استنلی کوبریک، مارتین اسکورسیزی، ریدلی اسکات، برایان دیپالما و دنی ویلنوو از این فیلم به عنوان یکی از آثار سینمایی الهامبخش خود یاد کردهاند. «لورنس عربستان» در ۱۰ رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و توانست ۷ جایزهی اسکار بگیرد؛ از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری رنگی و بهترین تدوین. پیتر اوتول، بازیگر ایفاکنندهی نقش لورنس، اگرچه نتوانست اسکار بگیرد، اما بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را به دست آورد.
۵. ایمنی آخر از همه (Safety Last)
- سال تولید: ۱۹۲۳
- کارگردان: فرد سی. نیومیر، سام تیلور
- بازیگران: هارولد لوید، میلدرد دیویس، نوآ یانگ، هلن گلیمور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«جنرال» تنها فیلم کمدی مربوط به دوران سینمای صامت نیست که هنگام ساخت فیلمهای «مکس دیوانه» الهامبخش میلر بوده است. میلر از «ایمنی آخر از همه» محصول ۱۹۲۳ که هارولد لوید در آن ایفای نقش میکرد هم به عنوان یکی دیگر از منابع الهام خود نام میبرد.
لوید در این فیلم نقش یک مرد شهرستانی را ایفا میکند که به یک شهر بزرگ مهاجرت میکند تا کسب ثروت کند. بعد از این که او چنین کرد، نامزدش قرار است با او ازدواج کند و به شهر بزرگ بیاید. بر خلاف «جنرال»، «ایمنی آخر از همه» از همان روز نخست که اکران شد مورد توجه تمام مخاطبان قرار گرفت و همه عاشق این فیلم شدند. این فیلم در زمان اکران خود مورد ستایش منتقدان قرار گرفت و این فیلم بود که لوید را به شهرت رساند.
به یاد ماندنیترین نمای این فیلم، نمایی است که در آن لوید از عقربهی یک ساعت شکسته آویزان میشود. این صحنه به شکل شناخته شدهای در فیلم «بازگشت به گذشته» (Back ti the Future) توسط شخصیت دکتر براون هم بازسازی شده است. میلر به شدت تحت تاثیر توانایی «ایمنی آخر از همه» در به هیجان آوردن مخاطبان به واسطهی بدلکاری عملی قرار گرفته بود.
مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» اگرچه هیچ شباهتی با یک فیلم کمدی دوران صامت ندارند، اما میلر تحت تاثیر «ایمنی آخر از همه» به اهمیت بدلکاری عملی پی برد و دریافت که در خطر قرار دادن شخصیت جدای از این که فیلم در چه ژانری ساخته میشود، همیشه میتواند مخاطبان را به وجد بیاورد؛ چرا که مخاطب همواره با شخصیت همذاتپنداری میکند و وقتی که او در خطر قرار میگیرد، مخاطب هم احساس خطر میکند.
کتابخانهی کنگره، «ایمنی آخر از همه» را سال ۱۹۹۴ به ثبت ملی رساند. این فیلم در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم دلهرهآور که موسسهی فیلم آمریکا منتشر کرد توانست رتبهی ۹۷ را به دست آورد. این فیلم با بودجهی ۱۲۱ هزار دلاری در دوران طلایی هالیوود ساخته شد و توانست بیش از ۱.۵ میلیون دلار بفروشد. مخاطبان وقتی که لوید را در حالی میدیدند که از یک ساعت آویزان شده است و چیزی نمانده تا سقوط کند، هیجانزده میشدند چرا که تا پیش از آن هرگز چیزی شبیه به آن ندیده بودند. فیلمنامهی این فیلم را اچ. ام. واکر بر اساس داستانی از هال روخ نوشته است. هال روخ تهیهکنندگی این فیلم را هم بر عهده داشت. فیلم «ایمنی آخر از همه» یکی از مهمترین فیلمهایی بود که الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بودند.
۴. دلیجان (Stagecoach)
- سال تولید: ۱۹۳۹
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: کلر تروور، جان وین، توماس میچل، جان کارادین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
«روزی روزگاری در غرب» تنها فیلم وسترنی نیست که مستقیما بر میلر هنگام ساختن مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» تاثیر گذاشته است. «مکس دیوانه: جادهی خشم» را میتوان یک فیلم پسااخرالزمانی دانست که بازسازی فیلم شاهکار وسترن جان فورد، «دلیجان» است. «دلیجان» داستان گروهی از مسافران را روایت میکند که با یکدیگر راهی یک سفر جادهای میشوند و چیزی نمیگذرد که این گروه مجبور میشوند در مقابل جرونیمو و مردانش که به آنها حمله میکنند، برای بقا بجنگند. این تقریبا همان داستان «مکس دیوانه: جادهی خشم» است؛ گروهی از افراد در یک بیابان بی آب و علف در حالی که مورد حمله قرار گرفتهاند، سفر میکنند و سعی میکنند زنده بمانند.
هنگامی که عناصر ژانر وسترن هنوز توسط فیلمسازان عصر طلایی هالیوود در حال شکلگیری بودند، فورد برای دست یافتن به زبان سینمایی مختص این ژانر با «دلیجان» قدم بزرگی برداشت. «دلیجان» یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای آمریکا است، اما تاثیرگذاری این فیلم مرزهای جغرافیایی را هم در نوردیده است. کوروساوا هنگام ساخت فیلمهای ژاپنی خود به شدت تحت تاثیر جان فورد بوده است، همانطور که میلر در ساخت فیلمهای استرالیایی خود تحت تاثیر این فیلمساز آمریکایی قرار گرفته. فیلم «دلیجان» هم در سبک فیلمبرداری و هم در سبک تدوین توانست الهام بخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» باشد.
«دلیجان» با بودجهی ۵۳۱ هزار دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۱ میلیون دلار بفروشد. فیلمنامهی «دلیجان» را دادلی نیکولز بر اساس کتاب «دلیجانی به لوردزبورگ» از ارنست هیکاکس نوشته است. این فیلم در ۷ رشته نامزد اسکار شد و توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای توماس میچل به ارمغان بیاورد. علاوه بر این، «دلیجان» اسکار بهترین موسیقی متن را هم گرفت. حلقهی منتقدان فیلم نیویورک به واسطهی «دلیجان» جایزهی بهترین کارگردانی را به جان فورد اهدا کرد. اورسن ولز، کارگردان شناختهشدهی آمریکایی از «دلیجان» به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما یاد کرده است و ادعا کرده پیش از ساختن فیلم «همشهری کین» (Citizen Kane) چهل مرتبه این فیلم را دیده است. میچل برای بازی در «دلیجان» علاوه بر اسکار، توانست جایزهی بهترین بازیگری را از هیأت ملی بازبینی فیلم هم دریافت کند.
۳. قلعهی متحرک هاول (Howl’s Moving Castle)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: هایائو میازاکی
- بازیگران: چیکو بایشو، تاکویا کیمورا، آکیهیرو میوا، تاتسیا گاشویین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
یکی دیگر از فیلمهایی که میلر طی مصاحبهاش با ونتی فیر به عنوان منبع الهام ساخت مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» به آن اشاره کرد، انیمهی «قلعهی متحرک هاول» استودیوی گیبلی بود. «قلعهی متحرک هاول» یک شاهکار ضد جنگ است که وقایع آن در دنیایی فانتزی رخ میدهند که در آن دو قلمرو با یکدیگر وارد جنگ شدهاند. این دو قلمرو به کمک تکنولوژی اوایل قرن بیستم و جادو به جنگ یکدیگر رفتهاند. داستان این فیلم حول محور کودکی میگردد که به واسطهی نفرین یک جادوگر تبدیل به یک پیرزن شده است. این کودک پیرزن شده، درگیر ماجراجوییهایی با یک جادوگر به نام هاول میشود. هاول تنها جادوگری است که قبول نکرده با امپراتور در جنگ همراهی کند و به تنهایی به جنگ با سختافزارهای جنگی او رفته است.
به راحتی میتوان تاثیرات انیمهی هنرمندانهی «قلعهی متحرک هاول» بر مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» را مشاهده کرد؛ به خصوص در سبک بصری. درست مانند دنیای پساآخرالزمانی و غربی مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه»، دنیای انیمهی «قلعهی متحرک هاول» هم به واسطهی جنگهای خونین از هم گسیخته شده است و درست مانند فیلمهای «مکس دیوانه» دنیای «قلعهی متحرک هاول» هم سرشار از رنگهای جذاب و خیرهکننده است. قلعهی متحرک هاول درست مانند وسیلههای حمل و نقل غول پیکری است که شخصیتهای منفی مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» با آنها جابهجا میشوند.
«قلعهی متحرک هاول» را میازاکی در واکنش به حملهی آمریکا به عراق ساخت. این فیلم توانست ۲۴ میلیون دلار بفروشد. فیلمنامهی این فیلم را خود میازاکی بر اساس کتاب «قلعهی متحرک هاول» از دیانا وین جونز نوشته است. کریستین بیل، امیلی مورتیمر، جین سیمونز و بیلی کریستال از صداپیشههای نسخهی انگلیسی این انیمه هستند. این فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین انیمیشن شد، اما نتوانست این جایزه را به دست آورد. «قلعهی متحرک هاول» توانست جایزهی بهترین دستآورد تکنیکی را از شصت و یکمین دورهی جشنوارهی فیلم بینالمللی ونیز دریافت کند. این انیمه توانست به لیست ده فیلم برتر سال ۲۰۰۴ بسیاری از منتقدان مجلات و روزنامههای معتبر آمریکایی از جمله لس آنجلس تایمز، شیکاگو تربیون و الای ویکلی راه پیدا کند.
۲. بن-هور (Ben-Hur)
- سال تولید: ۱۹۵۹
- کارگردان: ویلیام وایلر
- بازیگران: چارلتون هستون، جک هاوکینز، هایا هاراریت، استیون بوید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
به گفتهی میلر او وقتی که سکانس ارابهسواری دیوانهکنندهی فیلم «بن-هور» را چه در فیلم نسخهی سینمای صامت محصول ۱۹۲۵ و چه در بازسازی پر هزینهی امجیام دیده است، کاملا از خود بیخود شده. سکانس ارابهرانی این فیلمها را بیشک میتوان به یادماندنی ترین سکانس نسخههای مختلف «بن-هور» دانست. میلر وقتی که دربارهی تاثیر پذیرفتن مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» از فیلم «بن-هور» حرف میزند، به خصوص به جلوههای بصری خیرهکنندهی نسخهی امجیام در پردهی عریض اشاره میکند. سکانس ارابهرانی «بن-هور» یکی از آن سکانسهایی است که پردهی سینما برای آن ساخته شده است.
کشتارهای سوار بر وسایل نقلیه که در مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» به وقوع میپیوندند، همیشه تحت تاثیر سکانس ارابهرانی فیلم مبن-هور» ساخته و پرداخته شدهاند. «فیوریوسا» اما شامل اشارهای مستقیمتر به لحظهی ماندگار فیلم «بن-هور» است. میلر تصمیم گرفت که شخصیت منفیای که کریس همسورث نقش آن را ایفا میکند، دمنتوس، خودش را به شکل یک چهرهی کلاسیک رومی ببیند تا بتواند گروه موتورسواران خود را در حالی که بر پشت ارابهای مدرن شده نشسته است رهبری کند. میلر در «فیوریوسا» یک قدم پیشتر رفته است و به جای این که صرفا صحنههای اکشن را تحت تاثیر فیلم «بن-هور» خلق کند، این بار حتی در شخصیتپردازی هم به این فیلم ارجاع داده است.
«بن-هور» با بودجهی ۱۵ میلیون لداری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۱۴۶ میلیون دلار بفروشد. فیلمنامهی این فیلم را کارل تانبرگ بر اساس کتاب «بن-هور: داستانی از مسیح» از لو والاس نوشته است. این فیلم در ۱۲ رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و توانست ۱۱ جایزه را به دست آورد؛ از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهرتین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین تصویربرداری رنگی و بهترین تدوین. «بن-هور» توانست سه جایزهی گلدن گلوب بهترین فیلم درام، بهترین کارگردانی و بهرتین بازیگر نقش مکمل مرد را هم دریافت کند. انجمن کارگردانهای آمریکا جایزهی بهترین کارگردانی را برای «بن-هور» به وایلر دادند و حلقهی منتقدان فیلم نیویورک هم جایزهی بهترین فیلم را به این فیلم تقدیم کردند.
۱. جویندگان (The Searchers)
- سال تولید: ۱۹۵۶
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین، جفری هانتر، ورا مایلز، وارد باند
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
صحنهی تعقیب و گریز تانکر که یکی از صحنههای حیاتی فیلم «مکس دیوانه ۲» میباشد، ادای دینی است به صحنهی تعقیب و گریز فیلم «دلیجان»، اما «دلیجان» تنها فیلم فورد نیست که فیلم «مکس دیوانه ۲» تحت تاثیر آن بوده است. این دنبالهی سینمایی ارجاعاتی هم به فیلم «جویندگان» میدهد. در «جویندگان» جان وین نقش اتان ادواردز را ایفا میکند؛ یک سرباز کهنهکار جنگ داخلی آمریکا که احساس میکند به دنیای پساجنگ تعلق ندارد. آرمانها و ارزشهای ادواردز در این دنیا دیگر معتبر نیستند و تواناییهای خشونتآمیز او هم دیگر مورد نیاز نیستند. هنگامی که خواهرزادهی او دزدیده میشود، اتان راهی بیابانهای بی آب و علف میشود تا او را پیدا کند. فیلم «جویندگان» یکی از فیلمهای الهامبخش مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» است.
هنگامی که مکس در دل شب، بر بالای یک تپه قرار میگیرد و به گروه خلافکاران دوچرخهسواری که با فاصله از او چادرهای خود را بر پا کردهاند نگاه میکند، میلر ارجاعی جذاب میدهد به فیلم «جویندگان». ترکیببندی این نما شبیه به لحظهای است که در آن اتان بر بالای کوهی نشسته است و به گروه کمانچیها که با فاصله از او چادر بر پا کردهاند مینگرد. درست مانند اتان، شخصیت مکس در مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» هم مردی است متعلق به زمانهای دیگر که در تلاش است تا هر طور که میتواند کار درست را انجام دهد. شخصیت اتان و ماجراهای او یکی از اصلیترین منابع الهام میلر هنگام ساخت مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بودهاند.
از «جویندگان» به عنوان یکی از بهرین فیلمهای وسترن تاریخ سینما و حتی یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما یاد میشود. در لیستهایی که موسسهی فیلم آمریکا با نامهای ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم طی سالهای ۱۹۹۷ و سپس ۲۰۰۷ منتشر کرد، «جویندگان» به ترتیب رتبهی ۹۶ و ۱۲ را به دست آورد. موسسهی فیلم آمریکا «جویندگان» را به عنوان بهترین فیلم وسترن تاریخ سینما هم انتخاب کرده است. «جویندگان» فیلمسازان زیادی را تحت تاثیر قرار داده است.
دیوید لین گفته است که هنگام ساختن فیلم «لورنس عربستان» بارها «جویندگان» را تماشا کرده. همینطور کارگردانهای دیگری مانند استیون اسپیلبرگ، مارتین اسکورسیزی، سم پکینپا، ژان-لوک گدار و جرج لوکاس هم از این فیلم به عنوان یکی از منابع الهام خود یاد کردهاند.
منبع: خبرآنلاین