تصاویر؛ معرفی فیلمهای «برندون لی» پسر بروسلی

برندون لی از همان کودکی ناچار بود با مسیر پرخطر شهرت ناخواستهای کنار بیاید که صرفاً به خاطر اسطوره بودن پدرش، به او تحمیل شده بود. از آن جایی که خودش نیز رزمیکاری ماهر بود، عمداً از هر مسیری که میتوانست او را در سایهی بروس لی قرار دهد، دوری میکرد.
فرادید| در سال 1993، تراژدیای ناگفتنی در پشتصحنهی فیلم «کلاغ» رخ داد؛ حادثهای تلخ که جان برندون لی جوان را گرفت. او تنها ۲۸ سال داشت و از نگاه بسیاری، درست در آستانهی ستاره شدن قرار گرفته بود. هیچگاه نخواهیم دانست که اگر آن اتفاق ناگهانی رخ نمیداد، مسیر زندگیاش به چه شکلی رقم میخورد. تنها میتوانیم گمانهزنی کنیم و به ماجراهای فراطبیعی یا نفرینی خانوادگی بیندیشیم؛ چرا که تقریباً بیست سال پیش از آن، در سال ۱۹۷۳، پدرش نیز در شرایطی مرموز از دنیا رفت.
به گزارش فرادید؛ برندون لی از همان کودکی ناچار بود با مسیر پرخطر شهرت ناخواستهای کنار بیاید که صرفاً به خاطر اسطوره بودن پدرش، به او تحمیل شده بود. از آن جایی که خودش نیز رزمیکاری ماهر بود، عمداً از هر مسیری که میتوانست او را در سایهی بروس لی قرار دهد، دوری میکرد. شاید همین تلاش برای ساختن هویتی مستقل، او را در مسیری کاملاً منحصربهفرد قرار داد. در ادامه فیلمهایی را که برندون لی در طی عمر کوتاهش در آنها به ایفای نقش پرداخت، معرفی میکنیم.
1. میراث خشم (Legacy of Rage 1986)
آغاز راه بازیگری برندون لی است؛ نه فقط بهعنوان پسر بروس لی، بلکه بهعنوان قهرمانی تنها، زخمی، و در آستانهی انفجار. فیلمی که به کارگردانی رونی یو ساخته شد و تنها تجربهی برندون در سینمای هنگکنگ باقی ماند، قصهی سادهای دارد، اما زیر سطحش، خشم انباشتهای جریان دارد که دیر یا زود باید راهی برای بیرون ریختن پیدا کند.
برندون ما، مردی است با رویاهای کوچک: داشتن یک موتور، ساختن آیندهای آرام با معشوقش "می"، و دوری از جهان آلودهی اطراف. اما وقتی بهترین دوستش – مایکل، سوداگر مرگ و خیانت – تصمیم میگیرد هم عشق و هم زندگیاش را از او بگیرد، آرامش برندون در زندانی طولانی به خشم بدل میشود. خشم، وقتی آزاد میشود، دیگر شبیه هیچکدام از آرزوهای قبلیاش نیست. فیلم، چیزی فراتر از یک اکشن انتقامجویانه است؛ روایتی است دربارهی دوستیای که خیانت شد، عشقی که نابود شد، و مردی که چیزی برای از دست دادن ندارد. برندون لی در این نقش، با بازیای خام اما صادق، اولین نشانههای حضوری کاریزماتیک را نشان میدهد که خیلی زود از سینما ربوده شد.
2. ماموریت لیزر (Laser Mission 1989)
مأموریت لیزر، فیلمیست که برندون لی را در نقش یک مزدور جسور و تا حدودی شوخطبع به نام مایکل گلد قرار میدهد؛ مأموری که به جای مشتهای مرگبار پدرش، با سلاح، فرار، و جاذبهی شخصیاش وارد میدان میشود. ماجرا با یک سناریوی کلاسیک جنگ سرد شروع میشود: دزدیدن دانش، الماس، و تهدیدی هستهای. گلد باید پیش از آنکه دانشمندی به نام دکتر براون به چنگ KGB بیفتد، او را نجات دهد؛ اما مسیر نجات، پر است از تعقیب، فریب و درگیری.
در میانهی این راه پرهیاهو، آلیسا، دختر دانشمند، وارد داستان میشود و ترکیب نجات و عشق، همان فرمولی را میسازد که فیلمهای اکشن اواخر دههی هشتاد را تغذیه میکرد. اگرچه فیلم از نظر فنی و داستانی با محدودیتهایی روبهروست، اما برای طرفداران برندون لی، فرصتیست برای تماشای او در قالب یک قهرمان بینالمللی با چهرهی آرام اما بیرحم، پیش از آنکه به سراغ نقشهای جدیتری در آمریکا برود.
3. مبارزه نهایی در توکیوی کوچک (Showdown in Little Tokyo 1991)
«مبارزه نهایی در توکیوی کوچک» فیلمیست با ترکیبی از خشونت ساموراییوار و شوخیهای دهه نودی، که اولین نقشآفرینی برندون لی در سینمای آمریکا را رقم میزند. در کنار دولف لاندگرن، این دو پلیسِ ناسازگار اما ماهر در هنرهای رزمی، در محلهی لیتل توکیو لسآنجلس مقابل یک یاکوزای بیرحم صفآرایی میکنند. کنر (لاندگرن) با گذشتهای پر از درد و انتقام، و موراتا (لی) با طنازیهای بیوقفهاش، ترکیبی از تعهد، خشونت و شوخی را روی پرده میسازند.
فیلم، همزمان با نمایش سلاخیهای بیپرده و شکنجههای الکتریکی، شوخطبعی نیشداری دارد که از برندون لی چهرهای جذاب و متفاوت میسازد؛ او اینجا نه صرفاً مبارز، بلکه پلیسیست با طنازی و سرعت، که در کنار خونسردی کنر، ضربآهنگ فیلم را حفظ میکند.
4. آتش تند (Rapid Fire - 1992)
«آتش تند» ، اکشنی شهری، بیوقفه و سرشار از مبارزههای تنبهتن که جَوی نزدیک به فیلمهای پلیسی دهه نودی دارد، با رگههایی از درگیریهای تبهکارانهی چندملیتی. لی در نقش «جیک لو»، دانشجوی هنر و پسر یکی از قربانیان میدان تیانآنمن، ناخواسته به دنیای تبهکاری کشیده میشود و با ترکیب خشم شخصی و مهارت رزمی، به بازیگر اول یک جنگ شهری تبدیل میشود.
در کنار او، پاورز بوث با صدای خراشدار و وقار مأمور کهنهکار، و نیک مانکوسو با چهرهای مافیایی، فضای فیلم را سنگینتر میکنند، اما در نهایت، همه چیز زیر سایهی برندون لیست؛ از پرشهای برقآسایش در راهپله گرفته تا صحنهی پرتنش نهایی روی سکوهای قطار. «آتش تند» با سکانسهایی از مبارزه در لاندرومات و مبارزه تنبهتن در راهروهای باریک، ثابت میکند که برندون لی میتوانست وارثی تمامقد برای بروس لی باشد؛ نه فقط در قدرت بدنی، که در استایل و کاریزمای سینمایی.
5. کلاغ (The Crow 1994)
در فیلم «کلاغ»، برندون لی در نقش «اریک دراون»، موسیقیدانی که یک شب پیش از عروسیاش به همراه نامزدش کشته میشود، بازی میکند. لی، با چهرهی سفید و حلقهی سیاه دور چشم، بیش از آنکه شبیه یک ابرقهرمان باشد، شبیه روحی سرگردان است که با هر ضربهی گیتار یا مشت، به عدالت شخصیاش نزدیکتر میشود.
در شهری فاسد و بارانی، اریک توسط کلاغی بازمیگردد تا کسانی را که زندگیاش را گرفتند، یکییکی از پا درآورد. سبک بصری فیلم، به کارگردانی الکس پرویاس، شبیه کمیک زنده است: کوچهها تیره، باران مداوم، نورها خیرهکننده و مرگ، شاعرانه. اما آنچه این فیلم را فراموشنشدنی میکند، حضور لی و البته غیبتش است. او هنگام فیلمبرداری، بر اثر شلیک اشتباه گلولهای واقعی جان باخت. در ادامه فیلم با بدل، جلوههای ویژه و بازنویسی تکمیل شد.