۷ تئوری برتر برای ساخت اسپین آف آمریکایی Squid Game

پایان فصل سوم (و احتمالی) Squid Game بهشدت ذهن مخاطبان را به سمت این احتمال سوق میدهد که شاید نسخهای در خاک آمریکا در راه باشد. حضور غیرمنتظرهی کیت بلانشت در نقش استخدامکننده توجه همه را جلب کرد و هرچند کارگردان سریال، هوانگ دونگ-هیوک، اعلام کرده که این صحنه به قصد ایجاد دنباله طراحی نشده، اما بعید است ذهن بینندهها از این ایده دست بکشد: اگر بازی مرکب در آمریکا برگزار شود، دقیقاً چه شکلی خواهد بود؟
هرچند هنوز ساخت نسخهای آمریکایی از بازی مرکب بهصورت رسمی تأیید نشده، اما نشانهها گویای این هستند که دنیای این فرنچایز پرطرفدار نتفلیکس ممکن است بهزودی به خاک ایالات متحده کشیده شود. چند ماه پیش از انتشار فصل دوم Squid Game، وبسایت Deadline گزارش داد که دیوید فینچر در حال توسعهی نسخهای آمریکایی از این سریال برای نتفلیکس است؛ اما تا این لحظه هیچ اعلام رسمیای در این باره صورت نگرفته است.
با این حال، پایان فصل سوم (و احتمالی) Squid Game بهشدت ذهن مخاطبان را به سمت این احتمال سوق میدهد که شاید نسخهای در خاک آمریکا در راه باشد. حضور غیرمنتظرهی کیت بلانشت در نقش استخدامکننده توجه همه را جلب کرد و هرچند کارگردان سریال، هوانگ دونگ-هیوک، اعلام کرده که این صحنه به قصد ایجاد دنباله طراحی نشده، اما بعید است ذهن بینندهها از این ایده دست بکشد: اگر بازی مرکب در آمریکا برگزار شود، دقیقاً چه شکلی خواهد بود؟
فشار برای گسترش جهانی این فرنچایز از سوی نتفلیکس کاملاً قابل درک است، بهویژه وقتی چنین صحنههایی زمینهی ذهنی لازم را برای ساخت اسپینآفهای بینالمللی فراهم میکنند. تصور نسخهی آمریکایی Squid Game با رنگوبوی بومی، فرهنگ سرمایهداری آمریکایی، و چالشهای خاص خودش، میتواند مسیر جذابی برای ادامهی این داستان پرکشش باشد.
۷. کیت بلانشت در نقش استخدامکننده
هوانگ دونگ-هیوک، خالق بازی مرکب، بهوضوح اعلام کرده که حضور کوتاه کیت بلانشت در پایان فصل سوم، قرار نبوده نشانهای از برنامهای بزرگتر برای این شخصیت در آیندهی فرنچایز باشد. هدف اصلی او از این کامئو، نه ایجاد یک اسپینآف، بلکه یادآوری این واقعیت تلخ بود که «بازیها همیشه در جایی ادامه خواهند داشت» چرا که این بخشی از طبیعت بشر است و این چرخهی ناعادلانه را نمیتوان بهراحتی شکست.
هوانگ همچنین گفته بود برای این نقش به کسی نیاز داشت که بتواند تنها با چند خط دیالوگ، حضوری تأثیرگذار از خود بر جای بگذارد؛ همانطور که گونگ یو در فصل اول چنین کرد و از اینکه توانستند کیت بلانشت را برای این نقش بهدست بیاورند، بسیار خوشحال بودند. با این حال، تصور اینکه بلانشت در نسخهای از بازی مرکب که در آمریکا روایت شود، بار دیگر این نقش را ایفا کند، بینهایت هیجانانگیز خواهد بود.
ساخت نسخهای آمریکایی از بازی مرکب شاید کار آسانی نباشد بهویژه با توجه به سابقهی نهچندان درخشان هالیوود در بازسازی آثار موفق و تبدیل داستانهای مستقل به فرنچایزهای کشدار. با این حال، حضور بازیگری در سطح کیت بلانشت، برندهی دو جایزهی اسکار، قطعاً میتواند جذابیت چنین پروژهای را بهطور چشمگیری افزایش دهد و نگاههای مثبتتری را به سمت این اسپینآف احتمالی جلب کند.
۶. بیشتر درباره منشأ بازیهای مرکب میفهمیم
یکی از سوالات بزرگ پس از پایان فصل دوم بازی مرکب این است که چرا استخدامکننده آمریکایی داشت در لسآنجلس بازی ددکجی را انجام میداد. یکی از احتمالات این است که نسخههای دیگر بازی مرکب در کشورهای مختلف همگی از سنتهایی پیروی میکنند که توسط نسخه کرهای پایهگذاری شدهاند؛ همان نسخهای که آغازگر این سازمان مرموز بود.
بر همین اساس، این احتمال وجود دارد که در آینده اطلاعات بیشتری درباره نخستین بازی مرکب، که توسط ایلنام و دوستانش برگزار شد، به دست بیاوریم. همچنین ممکن است بفهمیم این رقابت مرگبار چگونه و از چه زمانی به یک عملیات جهانی تبدیل شده است؛ با نسخههایی که در کشورهای مختلف، از جمله آمریکا، برگزار میشوند. البته بخشی از جذابیت بازی مرکب ناشی از همین رمزآلود بودن سازمان پشت پرده است، اما یک اسپینآف آمریکایی میتواند فرصت خوبی باشد برای کاوش عمیقتر در این جهان.
میتوانیم چیزهای بیشتری درباره VIPها و نحوه تأمین مالی این عملیات هم یاد بگیریم. از همه جالبتر، این است که به نظر میرسد شخصیت کیت بلانشت و این-هو یکدیگر را میشناختند. همین موضوع باعث میشود کنجکاو شویم که سطح همکاری میان نسخههای مختلف بازی مرکب در سراسر جهان تا چه حد است؛ بهویژه حالا که دیدیم استخدامکننده آمریکایی هم ددکجی بازی میکند.
۵. اولین بازی Red Light, Green Light خواهد بود
یک تصور اشتباه رایج درباره معروفترین بازی بازی مرکب وجود دارد. هم نسخه زیرنویس و هم دوبله انگلیسی این سریال، جمله معروف «Mugunghwa Kkochi Pieot-seumnida» را به «Red Light, Green Light» ترجمه کردهاند. هرچند اساس بازی در هر دو نسخه تقریباً یکسان است؛ یعنی فقط در لحظات خاصی میتوان حرکت کرد اما حقیقت این است که آهنگ اصلی هیچ ارتباطی با بازی «چراغ قرمز، چراغ سبز» ندارد.
این یعنی در اسپینآف آمریکایی میتوان نسخه واقعی Red Light, Green Light را به نمایش گذاشت؛ با همان جوهره بازی اول سریال اصلی، اما اینبار با آهنگی متفاوت و شاید با تغییراتی دیگر. بههرحال، بازی مرکب آنقدر نمادین و شناختهشده است که هیچ اسپینآف جدیدی نمیتواند همهچیز را بهطور کامل تغییر دهد.
۴. چندین کاراکتر اصلی خواهیم داشت
فراتر از مرگهای شوکهکننده و بازیهای آزاردهنده، بازی مرکب در اصل داستان سئونگ گی-هون بود. بازیکن ۴۵۶ شخصیتی فوقالعاده برای قهرمان اصلی بود و کاری کرد که تمام جهان بازی به بازی با او همدل و همراه شوند. بنابراین، ساخت اسپینآفی که بخواهد یک «گی-هون جدید» معرفی کند، کار عاقلانهای نیست.
از طرفی، معرفی یک شخصیت اصلی تازه که قرار است همان مسیر گی-هون را طی کند، نهتنها تکراری خواهد بود بلکه حس ضد اوج هم ایجاد میکند. بهجای این کار، یک نسخه آمریکایی از بازی مرکب میتواند ساختاری گروهی و چندقهرمانی داشته باشد؛ روایتی با چند شخصیت اصلی که همین هم باعث میشود پیشبینی اینکه چه کسی تا پایان زنده میماند، بسیار سختتر شود.
۳. دختر گی-هون درباره بازیها تحقیق میکند
به نظر من بهترین راه برای موفقیت یک اسپینآف از بازی مرکب این است که فصل اول بیشتر بر شخصیتهای جدید تمرکز کند تا اینکه بخواهد ارتباط مستقیمی با سریال اصلی داشته باشد. با این حال، یک نکته مهم وجود دارد: دختر گی-هون، یعنی سئونگ گا-یئونگ، اکنون در آمریکاست و بهتدریج در حال فهمیدن آن چیزیست که بر سر پدرش آمده است.
به لطف فرانتمن، حالا گا-یئونگ سرنخهایی در اختیار دارد که میتواند از آنها برای آغاز تحقیق درباره فعالیتهای مرموز پدرش استفاده کند. بین پولی که دریافت کرده و کاپشنی که برایش فرستاده شده، او سرنخهای کافی برای شروع دارد؛ شاید حتی بتواند مأموریت ناتمام پدرش، یعنی متوقف کردن این بازیها را ادامه دهد.
۲. یکی از بازیکنان کارآگاه مخفی است
اگر واقعاً دیوید فینچر در حال توسعهی اسپینآفی از «بازی مرکب» باشد، میتوان تصور کرد که خط روایی کارآگاهی بخش مهمی از سریال را تشکیل دهد. با وجود پایان ناامیدکنندهی خط داستانی جون‑هو در فصل سوم، قصهی او یکی از تأثیرگذارترین بخشهای «بازی مرکب» بود. هرچند بازیها قلب اصلی سریالاند، داشتن یک خط فرعی (B‑Plot) نیز برای عمق بخشیدن به روایت ضروری است.
۱. بازگشت این-هو
البته منطقی نیست در اسپینآف، داستان جون‑هو را صرفاً با یک کارآگاه آمریکایی تکرار کنیم، اما راههایی وجود دارد تا این مسیر تازه و متفاوت باشد. برای مثال، میتوانیم در ادامه بفهمیم که یکی از شرکتکنندگان در واقع یک مأمور پلیس مخفی است که برای برملا کردن پشتپردهی بازیها در مسابقه نفوذ کرده است.
برنامهی اولیه برای پایان سریال «بازی مرکب» این بود که گیهون زنده بماند و با دخترش در آمریکا دوباره دیدار کند. اما در نسخهی نهایی، این این-هو بود که به لسآنجلس رفت و با گا-یئونگ تماس گرفت، و بعد هم با مسئول جذب بازیکنان روبهرو شد. به این ترتیب، حالا شخصیت لی بیونگ-هون اصلیترین پیوند میان نسخهی اصلی سریال و یک اسپینآف احتمالی آمریکایی است.
بهنظر میرسد داستان فرانتمن هنوز به پایان نرسیده، بهویژه از آن جهت که او هیچگاه فرصتی برای گفتوگو با جون-هو پس از تمام اتفاقات پیدا نکرد. مرگ گیهون و روحیهی شکستناپذیرش بیتردید تأثیر زیادی بر این-هو گذاشت، تا جایی که خودش بهشخصه مطمئن شد پول به دختر گیهون برسد. هنوز نمیدانیم باورهای این-هو تغییر کردهاند یا نه، اما نحوهی بازی لی بیونگ-هون در آن صحنهی پایانی این حس را منتقل میکرد که شاید فرانتمن برای اولین بار از زمان پیوستن به بازیها توسط ایلنام، نسبت به آنها دچار تردید شده است.
اگر اینطور باشد، میتوان تصور کرد که این-هو در جایی از اسپینآف آمریکایی بازگردد، اینبار در قالب یک ضدقهرمان که قصد دارد برای همیشه به این سازمان پایان دهد. لی بیونگ-هون نهتنها در کره، بلکه در هالیوود هم سابقهای قوی دارد، و تماشای بازگشت او به نقشاش در «بازی مرکب» در قالب یک سریال آمریکایی واقعاً هیجانانگیز خواهد بود.
منبع: گیمفا