فیلم «دیترویت»؛ تصویری عریان از خشونت نژادی
هالیوود وقتی فیلمهایی درباره تبعیض نژادی و سرکوب سیاهان در امریکا میسازد در پایان قصه «در»های امید را باز نگه میگذارد و به بیننده این نوید ولو واهی را میدهد که وضع در این زمینه در آینده بهتر از شرایط فعلی خواهد شد.
کد خبر :
۴۴۵۷۸
بازدید :
۱۵۸۲
هالیوود وقتی فیلمهایی درباره تبعیض نژادی و سرکوب سیاهان در امریکا میسازد در پایان قصه «در»های امید را باز نگه میگذارد و به بیننده این نوید ولو واهی را میدهد که وضع در این زمینه در آینده بهتر از شرایط فعلی خواهد شد.
کاترین بیگهلو در پنجاهمین سا لگرد خشونتهای نژادی در شهر دیترویت، آن ماجرا را به شکلی مستندوار بازسازی و تصریح میکند که شرایط فعلی چندان متفاوت با گذشته نیست. هالیوود وقتی فیلمهایی درباره تبعیض نژادی و سرکوب سیاهان در امریکا میسازد در پایان قصه «در»های امید را باز نگه میگذارد و به بیننده این نوید ولو واهی را میدهد که وضع در این زمینه در آینده بهتر از شرایط فعلی خواهد شد.
این امر در مورد «دیترویت»، فیلم جدید و اجتماعی- سیاسی کاترین بیگهلو امریکایی و 67 ساله صدق نمیکند و این فیلم که متمرکز بر شورشهای سال 1967 و مرتبط با تبعیض نژادی در آن ایام است احساس خوبی را به بینندهها نمیبخشد و به ترسیم صریح و واقعی یک خشونت تاریخی میپردازد و بیشتر شبیه به فیلمهای مستند و واقعگرای سیاسی نشان میدهد که به یک کابوس اجتماعی میپردازند و با هیچ کس تعارف هم ندارند.
بیگهلو از همان سکانس آغازین فیلم جدیدش وقایعی را به تصویر میکشد که آن را در فرهنگ عوام و متون تاریخی «آشوب خیابان دوازدهم» نامیدهاند. پلیسها وارد یک محل غیرقانونی تولید خوراک و مشروبات الکلی که در طبقه دوم یک شرکت انتشاراتی قرار دارد، شدهاند. آنها طبق قانون، حق ورود و انجام این مأموریت را دارند اما شدت عملی که به خرج میدهند بیش از حد است و برخورد آنها با سیاهان بسیار تند است و حتی بدون تحقیق هم آنها از دید پلیسها تبهکارند. مردم در بیرون عمارت فریاد میکشند: مگر آنها چه کردهاند؟
دیری نمیپاید که یک کوکتل مولوتوف به سمت یک پمپ بنزین پرتاب میشود و شیشه عمارات اطراف فرو میریزد و عدهای به داخل مغازهها میریزند و کالاهای آنان را به سرقت میبرند. جان کانییرز که نماینده کنگره است روی بدنه یک اتومبیل میایستد و میکروفن به دست به مردم قول رسیدگی به امور را میدهد اما اطرافیانش فریاد میزنند: پس کی؟
شبیه به دیترویت واقعی
بیگهلو و دستیارانش این صحنهها را به شکلی کوتاه و در سکانسهایی موجز میگیرند و در بین برخی آنها از فیلمهای مستندی هم که نشانگر آن آشوب و روزهای خاص در شهر دیترویت است بهره میگیرند. با این حال هنر اصلی را در کار «جرهمی هیندل» و «بری اکرویت» جستوجو کنید زیرا اولی در هیأت طراح صحنه و دومی به عنوان مدیر فیلمبرداری کوشش بلیغ و نهایت تلاش خود را به کار میگیرند تا محیط درست شبیه به دیترویت و خیابانها و نشانههای آن ایام شوند و کارشان مدبرانه بوده است.
با این حال، «دیترویت» فقط مربوط به ناآرامیهای شهر دیترویت در آن تاریخ نیست و حتی میتوانید تصور و تلقی کنید که این فقط یک مقدمه و پسزمینه برای تصاویر مورد نظر و اتفاقات اصلیتر دلخواه بیگهلو است. در روز سوم شورشها، گاردهای امنیتی به شهر میرسند و حتی از تانک هم برای حرکت در سطح شهر بهره میگیرند. پلیس هم وارد صحنه میشود و آنها اختیار دارند هر کس را که مشکوک تشخیص میدهند، بگیرند و عنصر مشکوک از دید آنها، هر کسی است که رنگ پوستش سیاه است. ادامه ماجراها به جایی میکشد که کمتر کسی انتظارش را میکشد و آن یک سالن هنرهای نمایشی واقع در جنوب شهر دیترویت است.
یک افسر خشن
در این محل گروه «مارتا و واندلاها» که از گروههای معروف موسیقیهای عامهپسند آن زمانها در امریکا و اروپا بودند، در حال اجرای برنامهاند و ترانهای که میخوانند، ترانه معناداری با عنوان «جایی برای فرار نیست» است. نوبت به اجرای برنامه گروه بعدی نمیرسد زیرا به سبب ناآرامیهای شهر به گروه موسیقی «دراماتیکها» اطلاع میدهند که باید محل را ترک کنند. آنها و مدیر برنامههایشان به سطح خیابانها میآیند و برای گریز از ناامنی به هتلی در بالای شهر پناه میبرند.
سرکرده این گروه که لری رید (با بازی الجی اسمیت) است، میکوشد به یارانش آرامش لازم را ببخشد اما یکی از اعضای گروه که کارل (جیسن میچل) نام دارد و 17 ساله است، در یک حرکت احمقانه از پشت پنجره طبقه بالایی هتل به سطح خیابانی که مملو از نیروهای پلیس است، شلیک میکند و این باعث عکسالعمل سریع پلیسها و ورود تعدادی از آنها به فرماندهی افسری خشن و تندرو به نام کراس (ویل پولتر) و دستیارانش به هتل میشود.
در این محل گروه «مارتا و واندلاها» که از گروههای معروف موسیقیهای عامهپسند آن زمانها در امریکا و اروپا بودند، در حال اجرای برنامهاند و ترانهای که میخوانند، ترانه معناداری با عنوان «جایی برای فرار نیست» است. نوبت به اجرای برنامه گروه بعدی نمیرسد زیرا به سبب ناآرامیهای شهر به گروه موسیقی «دراماتیکها» اطلاع میدهند که باید محل را ترک کنند. آنها و مدیر برنامههایشان به سطح خیابانها میآیند و برای گریز از ناامنی به هتلی در بالای شهر پناه میبرند.
سرکرده این گروه که لری رید (با بازی الجی اسمیت) است، میکوشد به یارانش آرامش لازم را ببخشد اما یکی از اعضای گروه که کارل (جیسن میچل) نام دارد و 17 ساله است، در یک حرکت احمقانه از پشت پنجره طبقه بالایی هتل به سطح خیابانی که مملو از نیروهای پلیس است، شلیک میکند و این باعث عکسالعمل سریع پلیسها و ورود تعدادی از آنها به فرماندهی افسری خشن و تندرو به نام کراس (ویل پولتر) و دستیارانش به هتل میشود.
کراس همه را رو به دیوار و به صف میکند و به ضرب زور و اسلحه از آنها میپرسد چه کسی آن گلولهها را شلیک کرده است. کراس ادعا میکند که هر کار او در راستای اجرای قانون است اما وقایع شهر به ما گوشزد میکند که پس از اتفاقات تند شهر، چیزی که بر شهر سلطهای ندارد قانون است.
بیگناهان در خون غلتیده
خشونتهای کراس بالا می گیرد چرا که شاهد ارتباط تعدادی از سفیدهای شهر با سیاهانی است که به زعم او دردسرساز هستند و این خشونت زشتی است که نمیتوان انکار کرد و راهی برای مهارش وجود ندارد. حتی یکی از مأموران امنیتی که به هتل رسیده و «ملوین دیسموکز» نام دارد، با دیدن این اوضاع خطیر تصمیم به سکوت میگیرد زیرا اعتراض کردن او نه فقط اوضاع را بهتر نمیکند، بلکه خود وی را نیز از صحنه حذف خواهد کرد.
بیگناهان در خون غلتیده
خشونتهای کراس بالا می گیرد چرا که شاهد ارتباط تعدادی از سفیدهای شهر با سیاهانی است که به زعم او دردسرساز هستند و این خشونت زشتی است که نمیتوان انکار کرد و راهی برای مهارش وجود ندارد. حتی یکی از مأموران امنیتی که به هتل رسیده و «ملوین دیسموکز» نام دارد، با دیدن این اوضاع خطیر تصمیم به سکوت میگیرد زیرا اعتراض کردن او نه فقط اوضاع را بهتر نمیکند، بلکه خود وی را نیز از صحنه حذف خواهد کرد.
سکانس بعدی نشانگر صحت اندیشههای دیسموکز است زیرا وقتی عملیات کراس پایان میگیرد، حداقل سه آدم بیگناه و غیر دخیل در ناآرامیهای شهر در خون خود درغلتیدهاند. حرکات او نشانگر همان خشم بیدلیلی است که پلیسهای بیرحم و نژادپرست امریکایی سالها است در حق سیاهپوستان روا میدارند. اتفاقات پیش روی ما مربوط به 50 سال پیش است اما انگار همین امروز را میبینیم و اهمیت و خوبی و تأثیرگذاری فیلم کاترین بیگهلو نیز به همین سبب است، فیلمی که بعید است کاندیدای چند جایزه اسکار امسال نشود و یکی دو تا را نبرد.
مشخصات فیلم
منبع: روزنامه ایران
مشخصات فیلم
- عنوان: «دیترویت»
- محصول: شرکتهای آناپورنا و فرست لایت پروداکشنز
- تهیهکنندگان: مارک بول، متیو بودمن، مگان الیسون و کالین ویلسون
- سناریست: مارک بول
- کارگردان: کاترین بیگهلو
- مدیر فیلمبرداری: بری اکرویت
- تدوینگر: ویلیام گولدنبرگ
- طول مدت: 143 دقیقه
منبع: روزنامه ایران
۰