نمایش «دیر راهبان»؛ دغدغههای یک کشیش پیر
کارگردانی «دیر راهبان» با تکیه بیشینهای بر دراماتورژی رویداد محور نمایشنامه شکل میگیرد. دراماتورژی میزانسنهای موومانی بازیگران به تناسب نقش آنها خوب و متنوع طراحی شده اند. دراماتورژی صحنه، با بهره گیری از دکور و اختلاف ارتفاع ایجادشده در اکسسوار صحنه، به خوبی پیش میرود و از تنوع خوبی برخوردار است.
کد خبر :
۵۹۹۹۸
بازدید :
۲۲۶۱
نویسنده: فرایرادکاسترو
کارگردان: کیومرث مرادی
بازیگران: رضا داودوندی / حمیدرضا رفاهی/ هامون سیدی/ سلمان صالحی/ پانته آ. قدیریان/ محمد مسگری / میلاد معیری / محسن نوری / محمد، ولی زادگان
مکان و زمان اجرا: تالار چارسوا خرداد و تیر / ساعت ۲۰: ۳۰
چرا باید این نمایش را دید؟
در هنگام جنگ جهانی دوم، دیری مسیحی در پاریس، لحظاتی سخت و نفسگیر را از ترس بمباران نازیهای فاشیست تجربه میکند. فضای دینی و روحانی معمول دیر، زیر بار سنگینی ترس راهبان از حملات هوایی دشمن، با سکوتی سهمگین، گویی شمارش معکوس مرگ را تجربه میکند.
پدر، اما خود نه تنها بر صندلی اتهام ترس از مرگ در پیش چشم شاگردانش تکیه زده که در غوغای درونش نیز آتشی سوزان در عشق به زن جوان یکی از شاگردانش را در پس ردای ترک دنیایش پنهان میدارد. او با مهارتی ویژه، از اشتیاقش درباره کفشهای تبرکی پیشکشی از سوی پاپ اعظم مسیحیت سخن میگوید و در این باره با شوخی بیان میکند که پاپ اعظم پاهای کوچکی دارد و کفشهایی که برای او تبرک کرده برای پاهای پدر، کوچک است.
پدر کشیش که کفشهای خود را متبرک از پاپ اعظم میداند، خود در رویاهایش، همسر پیشخدمت دیر را میبیند که برای پدر کفشهای دیگری آورده و با او گفت و گو میکند و پدر از این کار لذت میبرد. پیشخدمت مخصوص پدر خورده شدن زیرکانه پنیر موجود در تله موشها توسط موشها بدون آن که گرفتار شوند را بازگو میکند.
پدر کشیش به پیشخدمت پیشنهاد میکند برای به دام انداختن موشهادعا کند و اگر دعا کارساز نیفتاد، بهتر است تا گربهای را برای این کار استخدام بکنند. پدر در پی آن است بر پشت بام دیر نوشته بشود: «اینجا یک دیر است» تا هواپیماهای آلمانی آنجا را بمباران نکنند. پدر کشیش، خود در برزخ شک و تردید نسبت به واقعیت و حقیقت، اراده و تقدیر، دست و پا میزند و هنوز نمیداند درست و نادرست چیست و به موازات این آشفتگی جسمانی و روحانی پدر کشیش، شاگرد جوانش که نمادی از عقل و فلسفه نوین و اومانیسم است، با طغیانی آنارشیستی در پی آن است تابتهای سنتی و خرافی دین سنت محور را بشکند و با جسارت تمام، عقل را بر مسند آن جایگزین کند.
کارگردانی «دیر راهبان» با تکیه بیشینهای بر دراماتورژی رویداد محور نمایشنامه شکل میگیرد. دراماتورژی میزانسنهای موومانی بازیگران به تناسب نقش آنها خوب و متنوع طراحی شده اند. دراماتورژی صحنه، با بهره گیری از دکور و اختلاف ارتفاع ایجادشده در اکسسوار صحنه، به خوبی پیش میرود و از تنوع خوبی برخوردار است.
بازیگران نمایش با بهره گیری از سیستم استانیسلاوسکی تلاش دارند چهرههایی متنوع و حتی متضاد را در پارادوکس موجود در دیر بحران زده پاریس ایجاد بکنند. «دیر راهبان» از طراحی صحنه، دکور و اکسسواری آوانگارد و بر پایه اجرایی رئالیستی بهره میبرد. صحنه در اجرایی کلاسیک، تقارن در طراحی را در بردارد و در انتهای صحنه، پاراوانی را برای ایجاد کریدوری بر صحنه قرار میدهد که برای گریز راهبان از رویارویی با واقعیات و پیشگاه استاد خویش بسیار کاربردی است.
پلکان طراحی شده برای اریکه استادی پدر کشیش دراماتورژی خوبی را در آفرینش میزانسنهای موومانی سه بعدی استاد و شاگردانش دارد. نور نمایش از نهایت کاربرد بیشینهای اش در آفرینش فضاهای دراماتیک خبر میدهد. نورپردازی در «دیر راهبان» نقشی مؤثر در کارگردانی نمایش ایفا میکند و با ایجاد فضاهای متناسب با درام، حالات و روحیات درونی بازیگران و فضاهای پیرامون شان را در قالبهایی اکسپرسیونیستی به روی صحنه میآورد.
چرا نباید این نمایش را دید؟
گرچه به نظر میرسد نویسنده با مهارت، سهم رویدادی و دیالوگی نمایشنامه را به درستی به دو نیم تقسیم میکند، اما دراماتورژی رویدادی کارگردان، بر تاکید گفتاری بر دیالوگها میچربد.
سنگینترین دیالوگهای نمایشنامه که بار اصلی محتوای پیرنگی داستان را در راستای چالش عرفانی فلسفی پدر و شاگردان جوانش، بر دوش میکشند آن چنان که باید بر صحنه سنگینی نمیکنند و تا اندازه بحثی استاد شاگردی و جدلی سیاسی اجتماعی بین دو شهروند بر صحنه جاری میشوند.
بازیگران نمایش با تکیه بیشینهای بر رفتار بدن و ادای بیان راهبان جوان دیر، قدری از پرداخت شخصیتی کاراکتر خود به سوی آفرینش تیپهایی قالبی پیش میروند که البته این موضوع درباره پدر کشیش آنچنان با کاستی نمینماید. طراحی موسیقی دیر راهبان» شاید بر پایه فضای موجود در دیر رهبانیت مسیحی، سکوتی یکنواخت را در این دیر فرانسوی برمی گزیند و از بهره گیری بسیار از موزیک، در طول نمایش دوری میجوید، ولی شاید اگر در لحظاتی از هیجانات و کشمکشهای درونی کاراکترها با خود و با اعتقاداتشان، با طراحیهای خوبی از تواناییهای آرگ (موسیقی ویژه کلیسای مسیحی) بهره میبرد، به ایجاد مود زیادتر در تالار نمایش کمک بیشتری میکرد و همه این بار مهم را بر دوش بازیگران نمیگذارد.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰