پیشتازی کمدیها بر پرده سینما
نگاهی اجمالی به فیلمهای تازه اکران شده نشان میدهد که اکنون بیشترین فیلمهای روی پرده در ژانر کمدی است و واقعیت این است که سطح کیفی فیلمهای کمدی همچنان مطلوب نیست و حتی ظرفیت لازم برای جذب مخاطب را ندارد. با این حال با این چیدمان موجود شاید بتوان فصل زمستان را دست کم قبل از شروع جشنواره فجر فصل نسبت خوب گیشهها دانست.
کد خبر :
۶۶۰۷۵
بازدید :
۱۰۴۰
فیلم مارموز
با آمدن فصل زمستان فیلمهای جدیدی هم به روی پرده رفتند تا این فصل سرد با فصل گرم اکرانهای تازه گره بخورد.
هفته گذشته سینماها در ادامه استقبالی که از یک هفته قبلتر از فیلمهای جدیدی، چون «بمب یک عاشقانه» و «کلمبوس» شده بود رونقی اساسی به خود دیدند و سهم نسبتاً زیادی از این استقبال به جدیدترین فیلم اکران شده یعنی «مارموز» کمال تبریزی برمیگردد، فیلمی که لقب سیاسیترین فیلم سینما را بهدنبال خود یدک میکشد و از حضور بازیگران چهره و شناخته شده زیادی هم بهره برده است.
قطعاً نام کمال تبریزی و فیلمی در ژانر کمدی تداعیکننده خاطره خوش مارمولک است که نقش مهمی در استقبال از این فیلم و رفتن مردم به سینما دارد. ضمن اینکه حضور حامد بهداد و اولین همکاری او با کمال تبریزی در نقش و گریمی متفاوت را نباید در این اقبال بیتأثیر دانست.
استقبال از «میلیونر میامی» دیگر فیلمی که یک هفته زودتر از «مارموز» روی پرده آمد نیز با فروش نسبتاً خوبی همراه بود و باید آن را جزو باشگاه میلیاردیهای این فصل قرار داد.
متفاوتترین فیلم روی پرده
از چهارشنبه هفته گذشته فیلم سینمایی «مارموز» به کارگردانی کمال تبریزی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی اکرانش را در سینماها آغاز کرد تا مخاطبان بتوانند به زعم سازندگان این اثر به تماشای اثری سیاسی بنشینند. فیلمی که در زمان ساخت و پس از آن بهدلیل مضمونش با حاشیههایی همراه بود و در آغاز اکران هم با استقبال خوبی از سوی علاقهمندان به سینما مواجه شده و در دو روز اول اکرانش ۴۰۰ میلیون تومان فروخته است.
مواجهه با این فیلم البته در یک فضای دو قطبی قرار داشت به این معنا که یا آن را خیلی پسندیدند یا فیلم نتوانسته انتظار آنها را برآورده کند. این فیلم با مضمونی کمدی و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی بهنام قدرت با بازی حامد بهداد است که سودای رسیدن به قدرت دارد.
به غیر از بهداد، ویشکا آسایش، آزاده صمدی، رضا ناجی، مانی حقیقی، محمد بحرانی، عیسی یوسفیپور، سیاوش چراغیپور و... نیز از بازیگران فیلم کمال تبریزی هستند که در ابتدا «خودسر» نام داشت و حالا با نام «مارموز» روی پرده رفته است.
شاید متفاوتترین فیلم روی پرده از حیث ژانری همین مارموز باشد که یک کمدی سیاسی است. ژانری که کمتر در سینمای ایران در بستر آن فیلمی تولید شده یا دست کم فیلمهای قابل توجهی نبودند.
یک داستان عاشقانه زیر بمباران
دو فیلم «بمب یک عاشقانه» به کارگردانی پیمان معادی و «کلمبوس» ساخته هاتف علیمردانی که از چهارشنبه دو هفته قبل به جمع آثار روی پرده پیوستند، با استقبال زیاد مخاطبان مواجه شدند و در عرض یک هفته رقم فروششان به یک میلیارد تومان رسید.
گرچه میزان رضایت مخاطبان بعد از تماشای «کلمبوس» چندان بالا نیست، اما فیلم پیمان معادی که فضایی نوستالژیک دارد و قصهاش در دهه شصت و سالهای جنگ میگذرد توانسته نظر مثبت مخاطبان و تماشاگران را در پی داشته باشد. در خلاصه داستان این فیلم که لیلا حاتمی، پیمان معادی، سیامک انصاری، حبیب رضایی، صبا گرگینپور، بهادر مالکی و... از بازیگرانش هستند آمده است: در بحبوحه جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷، تهران بیوقفه بمباران میشد.
فیلم کلمبوس
عشق، محبت، امید و زندگی؛ ترس از مرگ را در روزهای پر اضطراب آن زمان برای مردمی که درگیرجنگ بودند از بین میبرد. اغلب عشق به سختی درک میشود، اما مرگ واقعیتی است ترسناک. «بمب؛ یک داستان عاشقانه» نشان میدهد که عشق و امید چطورحتی در مواجهه با تاریکی مرگ، راهشان را پیدا میکنند.
فیلم روایت انسانهایی است که هیچگاه فرصت عاشق شدن و به دلخواه خود زندگی کردن را نداشته و تنها برای لقمه نانی به سختی کار کردهاند. در واقع این فیلم روایت انسانهایی است که در استبداد زمان و مکان به دام افتادهاند، اما گویی که آرزوهای برباد رفته آنها همچنان گریبانگیر ما است. گویی با تمام آن آرزوها از دوردستها آمدهاند و به انتظار هستند که داستانشان روایت شود، یا شاید کسی دوباره آن را زندگی کند: داستانی از عشقی انسانی و ساده.
فاصله بین دو فیلم پیمان معادی یعنی «برف روی کاج ها» و «بمب، یک عاشقانه» هم از حیث محتوایی است و هم از حیث زاویه دید و شیوه کارگردانی. البته باید عنصر زمان و تاریخ را هم در این قیاس لحاظ کرد. «بمب؛ یک عاشقانه» از آن عنوانهایی است که به نوعی فضا و رویکرد فیلم و فیلمساز را در نامگذاری خود روشن میکند و به مخاطب میگوید که با یک فیلم عاشقانه روبهرو است.
با این حال آنچه که در این عنوانبندی جالب است تضادی است که بین «بمب» و «عاشقانه» وجود دارد و نوعی پارادوکس مضمونی را تداعی میکند. واقعیت این است که فیلم پیش از اینکه روایتی از زیست اجتماعی در دهه ۶۰ و دوران جنگ باشد و اصلاً پیش از اینکه درباره تأثیرات جنگ باشد درباره حسرت زندگی نکردن است.
حال و هوای کمدی در اکران با دو فیلم دیگر
«کلمبوس» هم یک کمدی متفاوت است از حضور بازیگرانی، چون فرهاد اصلانی، سعید پورصمیمی، شبنم مقدمی، مجید صالحی، هانیه توسلی، فریده سپاه منصور، گیتی قاسمی و... بهره برده است و به نظر میرسد با وجود همه نظرات موافق و مخالف به فروش خوبش در گیشه ادامه دهد.
حشمتالله خان (با بازی سعید پورصمیمی) به همراه دو فرزندش و عروس و داماد و نوههایش در یک خانه باغی زندگی میکنند. فرزند سوم حشمتالله خان، ناصر، مدتهاست که در کلمبوس اوهایو زندگی میکند و با کمک برادر خود منوچهر در ایران (با بازی مجید صالحی) که دفتر مهاجرت دارد در پی انجام مقدمات مهاجرت سایر اعضای خانواده هستند.
گرینکارتهای حشمتالله خان و هاله (با بازی شبنم مقدمی) و فرزند خردسالش صادر میشوند؛ این افراد به امریکا میروند و سایرین ازجمله سیروس (با بازی فرهاد اصلانی) همسر هاله منتظر میمانند تا بهمحض آمدن گرینکارتهایشان به آنها ملحق شوند. در پی این شکاف، مشکلاتی برای خانواده پیش میآید که جبران آن ناممکن است.
«کلمبوس» قصه سرابها و بر باد رفتن آرزوهاست، داستان بسیاری از خانوادههای ایرانی که داروندار خود را در قمار مهاجرت از دست دادهاند. کسانی که زندگی را در جای دیگر میبینند و بهجای ماندن و جنگیدن برای آن، میروند تا در سرزمین دیگری طرحی نو براندازند! «میلیونر میامی» ساخته مصطفی احمدی نیز دیگر فیلم روی پرده است که حال و هوایی کمدی دارد، این فیلم در مقایسه با دو فیلم دیگری که همزمان با هم اکران شدند یعنی «بمب یک عاشقانه» و «کلمبوس» روند کندتری در فروش داشته و تا پایان هفته بیش از ۵۰۰ میلیون تومان فروخته است.
دومین تجربه فیلمسازی مصطفی احمدی بعد از «نزدیکتر»، در فضایی کاملاً متفاوت میگذرد و زمین تا آسمان با آن فرق میکند. مصطفی احمدی در اولین فیلمش به سراغ معضل اعتیاد رفته و تلاش کرده بود با ریشهیابی روانشناختی، نگاهی دقیقتر به این موضوع بیندازد.
«نزدیکتر» با یک ریتم کند، شخصیتهای فراوان که چندان خوب پرداخت نشده بودند، در بطن خود خبر از ظهور فیلمسازی میداد که نگاهی جدی به سینما دارد و میتواند نواقص کارش را برطرف کند و حضور جدیتری در سینمای ایران داشته باشد.
دو فیلم اجتماعی و یک ژانر کودک در سبد اکران
همچنین در این ایام دو فیلم با مضمون اجتماعی نیز روی پرده است. «اتاق تاریک» تازهترین ساخته روحالله حجازی که از ۲۸ آذرماه اکراناش آغاز شده در اولین هفته فروش با در اختیار داشتن حدود ۳۸ سالن فروشی بالای ۱۶۰ میلیون کسب کرده است. در این فیلم که ساره بیات و ساعد سهیلى ایفاگر نقشهای اصلی هستند به موضوع پدوفیلیا یا آزار جنسی کودکان و پنهانکاری خانوادهها پرداخته شده است.
«اتاق تاریک» رویکردی آسیبشناسی و اجتماعی دارد و میتوان آن را در دسته فیلمهای تربیتی حوزه کودک و نوجوان هم محسوب کرد. «بی نامی» ساخته علیرضا صمدی حدود یک هفته قبل از «اتاق تاریک» اکرانش آغاز شده، اما چندان در جذب مخاطب موفق نبوده و با وجود در اختیار داشتن ۴۴ سالن در دو هفته اکران به فروشی نزدیک به ۲۵ میلیون تومان دست یافته است.
این فیلم با بازی باران کوثری و حسن معجونی روایتگر داستان زن و شوهری است که سالها پیش دانشجوی تئاتر بودند و با هم ازدواج میکنند و در یک کافی شاپ مشغول به کار میشوند، اما بر حسب اتفاق یکی از همکاران آنها گم میشود. قهرمان قصه به بهانه یافتن او به دنبال خود نیز در گذشته میگردد.
ژانر کودک و نوجوان هم از روز گذشته (۵ دی ماه) یک سهمیه از اولین هفته اکران زمستان به دست آورد و اکران «دزد و پری ۲» حسین قناعت به سرگروهی سینما ایران به جای فیلم «بینامی» آغاز شد.
این فیلم ماجراهای عجیب یک پدر را نشان میدهد که به نوعی خود را دانشمند فرض میکند و مدعی است قرصهایی برای رشد و فعالیت سریع کودکان اختراع کرده است. برزو ارجمند، بیژن بنفشهخواه، بهنوش بختیاری، آناهیتا همتی، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی، شهرام قائدی، عباس محبوب و یوسف کرمی جمعی از بازیگران این فیلم هستند.
نگاهی اجمالی به فیلمهای تازه اکران شده نشان میدهد که اکنون بیشترین فیلمهای روی پرده در ژانر کمدی است و واقعیت این است که سطح کیفی فیلمهای کمدی همچنان مطلوب نیست و حتی ظرفیت لازم برای جذب مخاطب را ندارد. با این حال با این چیدمان موجود شاید بتوان فصل زمستان را دست کم قبل از شروع جشنواره فجر فصل نسبت خوب گیشهها دانست.
منبع: ایران
۰