عملیات ذبح؛ درباره فیلم شبی که ماه کامل شد
هوتن شکیبا نقش سختی را بر عهده دارد با اوج وفرودهای حسی و هیجانی بسیار. او هم با پیشینه تئاتری و تجربیاتی که جلوی دوربین داشته، توانسته بازی قابل قبول و خوبی از خود ارائه دهد که در کارنامه اش ماندگار خواهد بود.
کد خبر :
۷۰۶۹۰
بازدید :
۵۰۰۴
شهرزاد معتمدی | «شبی که ماه کامل شد» فیلم تحسینشده جشنواره سال گذشته با هفت سیمرغ بلورین است. فیلمی که در میان دیگر آثار جشنواره بهخوبی جلب توجه کرد، تماشاگران زیادی را به سالنها کشاند و در مراسم اختتامیه جشنواره کارگردان، بازیگران و دیگر عواملش با دست پر به خانه رفتند.
«شبی که ماه کامل شد» چهارمین فیلم نرگس آبیار است. او با ساخت «اشیا از آنچه میبینید به شما نزدیکترند» در سال ۹۱ وارد سینما شد و در این شش سال ساخت چهار فیلم کارنامه پرباری برای کارگردان زن در سینمای ایران به حساب میآید.
«شبی که ماه کامل شد» چهارمین فیلم نرگس آبیار است. او با ساخت «اشیا از آنچه میبینید به شما نزدیکترند» در سال ۹۱ وارد سینما شد و در این شش سال ساخت چهار فیلم کارنامه پرباری برای کارگردان زن در سینمای ایران به حساب میآید.
زنی که تا پیش از ورود به سینما نزدیک به ۳۰ رمان و کتاب داستان را روانه بازار کرده بود و پیش از ساخت فیلم بلند ۷ فیلم کوتاه و مستند را مقابل دوربین برد. تازهترین فیلمش «شبی که ماه کامل شد» نه تنها بدون حاشیه بلکه بدون انتشار هیچ خبری ساخته و آماده شد.
گویا از ابتدا قرار نبود هیچ خبری درباره این فیلم با توجه به مضمون آن که میتواند حساسیت برانگیز باشد، منتشر شود. برخلاف فیلمهای دیگر این کارگردان که کلید خوردنشان با حضور وزیر ارشاد وقت و رئیس سازمان سینمایی و مدیران دیگر همراه بود. اما وضعیت این فیلم با دیگر آثار آبیار تفاوت زیادی دارد.
او که تا به امروز فیلمهایی مادرانه و عاشقانه و لطیف میساخت، قرار بود سریالی را برای تلویزیون جلوی دوربین ببرد. فیلمنامه آن را هم نوشته بود و تقریبا برای شروع کار کامل شده بود، اما سرنوشت چیز دیگری برای این کارگردان زن پرکار سالهای اخیر رقم زد.
طرح اصلی این فیلمنامه را مرتضی اصفهانی مشاور کارگردانانی مانند بهروز افخمی، محمدحسین مهدویان، کمال تبریزی و... به آبیار داد و این نویسنده و کارگردان که از این ایده و داستان آن هیجان زده شده بود، ساخت سریال را رها کرد و پیش تولید این فیلم آغاز شد. اصفهانی پیش از آبیار این طرح را به تهیه کنندگان دیگر سینمای ایران که آثاری سیاسی یا مرتبط با وقایع سیاسی تهیه کردند هم پیشنهاد داده بود که آنها حاضر به ساخت چنین فیلمی نشدند.
این چهره پشت صحنه بسیاری از فیلمهای سینمای ایران سعی میکند خود را از مطبوعات دور نگه دارد. نه مصاحبهای انجام میدهد و نه میتوان با او ارتباط برقرار کرد. تنها نامی از او در تیتراژ بعضی از فیلمها وجود دارد. حتی بسیاری از اهالی سینما هم فقط نام او را شنیدند و از نزدیک او را ندیده و ارتباطی با اصفهانی ندارند.
این چهره پشت صحنه بسیاری از فیلمهای سینمای ایران سعی میکند خود را از مطبوعات دور نگه دارد. نه مصاحبهای انجام میدهد و نه میتوان با او ارتباط برقرار کرد. تنها نامی از او در تیتراژ بعضی از فیلمها وجود دارد. حتی بسیاری از اهالی سینما هم فقط نام او را شنیدند و از نزدیک او را ندیده و ارتباطی با اصفهانی ندارند.
او طرح کامل این فیلمنامه را که از اتفاقات واقعی برداشت کرد، به آبیار داد و او به همراه همسرش محمدحسین قاسمی که تهیه کنندگی فیلم هایش را بر عهده دارد، تصمیم گرفتند آن را مقابل دوربین ببرند. آبیار دو تا سه ماه صرف نوشتن فیلمنامه و کامل کردن وقایع و شخصیتها کرد. البته طرحی که اصفهانی به او تحویل داده بود، چون براساس اتفاقات واقعی نوشته شده بود، مسیر اصلی قصه را مشخص کرده بود و آبیار جزئیات سینمایی را به آن افزود تا ساختار دراماتیک تری پیدا کند.
آبیار برای اضافه کردن این جزئیات از گزارشها و اخباری که در شبکههای پرس تی وی، العربیه و شبکههای آن طرف آبی عنوان میشود، استفاده کرد. تحقیقات درباره این پروژه زمان زیادی برد تا کارگردان بتواند ماجرای تاسوکی را بنویسد. در واقع دو تا سه ماهی که آبیار صرف نوشتن فیلم کرد، برای تحقیق و پژوهش درباره این ماجرا بود.
داستان این فیلم درباره دختری است که با وصلت با خانواده ریگی سرنوشت متفاوتی را برای خود رقم میزند؛ فیلمی به لحاظ تولید سخت و پیچیده با داستانی حساسیت برانگیز و تلخ. کارگردانی که تا پیش از این فیلمهای زنانه، مادرانه و عاشقانه میساخت و حتی داستانها و رمان هایش هم چنین مضامینی داشت.
داستان این فیلم درباره دختری است که با وصلت با خانواده ریگی سرنوشت متفاوتی را برای خود رقم میزند؛ فیلمی به لحاظ تولید سخت و پیچیده با داستانی حساسیت برانگیز و تلخ. کارگردانی که تا پیش از این فیلمهای زنانه، مادرانه و عاشقانه میساخت و حتی داستانها و رمان هایش هم چنین مضامینی داشت.
با طرحی که اصفهانی به او پیشنهاد ساختش را داده بود، وارد فضای متفاوتی با دیگر فیلمها شد؛ فضایی پر از خشونت و قصهای تلخ و دردناک که عین آن در واقعیت هم اتفاق افتاده بود و اتفاقا همین هم کار را سختتر میکرد. اینکه یک مرد عاشق پیشه شعر میگوید، ترانه سرایی میکند و ساز مینوازد و از همه مهمتر عاشق میشود، بهتدریج استحاله پیدا میکند و تبدیل به ماشین جنگ میشود، برای آبیار جذابیت داشت.
او تلاش کرد درباره هیچیک از شخصیتهای واقعی این فیلم قضاوتی نداشته باشد. آبیار حتی عبدالحمید و عبدالمجید را هم قربانی نشان میدهد به این خاطر که تاکید کند ایدئولوژی و نگاه رادیکال میتواند آدمها را از وجوه بشری خارج کند.
اما به هر کاراکتری از زاویه شخصیت مقابلش نگاه میکند و ما درواقع از طریق زن داستان، همسر او را میشناسیم و سیر تحول او را میبینیم. اینکه ما این شخصیتها را از نگاه دیگران میبینیم، به اعتقاد آبیار تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت و کاراکتر از زاویه نگاه فرد دیگری به تماشاگر شناسانده میشود و او به همین دلیل بیشتر تحت تاثیر کارکترها قرار میگیرد.
این نوع نگاه به شخصیتها مزیت دیگری برای نویسنده و کارگردان دارد و او را از قضاوت شخصی درباره شخصیتها و کاراکترها دور میکند. درواقع کارگردان عقب مینشیند و با به تصویر کشیدن کارکترها از نگاه یکدیگر قضاوت خود را به آنان میسپارد.
به همین دلیل در «شبی که ماه کامل شد» همه شخصیتها قربانی اند. قربانی جهل، تکفیر، رادیکالیسم، انتخابهای نادرست و پافشاری بر این انتخابها که همه اینها به تطور، تحول و استحاله شخصیتها میرسد و عدهای را قربانی کرده و عدهای دیگر را ناخواسته در مسیری هدایت میکند که پیش از آن از حرکت در این مسیر اجتناب میکردند.
زمان زیادی از داستانی که در فیلم به تصویر کشیده میشود، نمیگذرد و بیشتر افرادی که در این فیلم حضور دارند، هنوز در قید حیات هستند و با تماشای فیلم نظاره گر سختترین روزهای زندگی خود خواهند بود. همه اینها بود که کار را برای دست اندرکاران این پروژه سختتر میکرد. آنها کار سختی پیش رو داشتند و برای دوری از هر حاشیهای تصمیم گرفتند در سکوت کامل خبری فیلم را بسازند.
زمان زیادی از داستانی که در فیلم به تصویر کشیده میشود، نمیگذرد و بیشتر افرادی که در این فیلم حضور دارند، هنوز در قید حیات هستند و با تماشای فیلم نظاره گر سختترین روزهای زندگی خود خواهند بود. همه اینها بود که کار را برای دست اندرکاران این پروژه سختتر میکرد. آنها کار سختی پیش رو داشتند و برای دوری از هر حاشیهای تصمیم گرفتند در سکوت کامل خبری فیلم را بسازند.
تنها در اوایل پیشتولید قرار شد هومن سیدی در این فیلم حضور داشته باشد که بعد از مدتی به دلیل به طول انجامیدن این مرحله سیدی نتوانست گروه را همراهی کند و قرعه به نام هوتن شکیبا افتاد. پیش تولید این فیلم به دلیل انجام تحقیقات و پژوهش زیاد و انتخاب لوکیشنها کار طولانی مدت و سختی بود و به همین دلیل گروه تولید حتی در برآورد هزینههای فیلم هم دچار مشکلاتی شدند چراکه آنها هزینههایی را براساس دلار زیر چهار هزار تومانی برآورد کرده بودند و بعد ناچار شدند تولید فیلم را با دلار بیش از ۱۳ هزار تومان به پایان ببرند.
در ابتدا محمد امامی در تامین سرمایه این فیلم مشارکت داشت که بعد از مدتی به دلیل مشکلاتی که برای او به وجود آمد، محمدحسین قاسمی تهیه کننده این فیلم تمامی سهم امامی را خرید و فیلم توسط سرمایه گذاران دیگری ساخته شد.
حالا حضور امامی در اوایل تولید این فیلم به بزرگترین حاشیه پیرامون «شبی که ماه کامل شد» تبدیل شده است. عدهای از این حاشیه جنجالی ساختند و از آن ضد فیلم استفاده کرده و با بهره برداری از آن فضای دوقطبی ایجاد کردند و این فیلم و «سرخپوست» را در دو قطب آن قرار دادند.
آنها تماشاگران را به این بهانه که یکی از این دو فیلم محصول رانت و پول مشکوک است به تماشای دیگری تشویق کرده و منتقدان سینما هم تلاش میکنند این فضای دوقطبی را بشکنند و مردم را تشویق به تماشای هر دو فیلم کنند.
شگفت انگیزها
بازیگری یکی از نقاط قوت این فیلم است. میتوان گفت: همه بازیگران در نقش خود تا جایی که توان داشتند، خوب کار کردند. در میان بازیها نمیتوان بهراحتی به هیچیک از بازیگران خرده گرفت. همه در جای خود درست کار کردند حالا یک بازیگر توانایی و استعداد ویژهای دارد و دیگری نه. فرشته صدرعرفایی چنان در نقش خود درخشیده که در ابتدای فیلم بهسختی میتوان او را با گریمی سنگین و لهجهای غلیظ به جا آورد. آنچنان نقشش را خوب بازی میکند که بهطور قطع میتوان او را یکی از دارندگان سیمرغ امسال دانست.
شگفت انگیزها
بازیگری یکی از نقاط قوت این فیلم است. میتوان گفت: همه بازیگران در نقش خود تا جایی که توان داشتند، خوب کار کردند. در میان بازیها نمیتوان بهراحتی به هیچیک از بازیگران خرده گرفت. همه در جای خود درست کار کردند حالا یک بازیگر توانایی و استعداد ویژهای دارد و دیگری نه. فرشته صدرعرفایی چنان در نقش خود درخشیده که در ابتدای فیلم بهسختی میتوان او را با گریمی سنگین و لهجهای غلیظ به جا آورد. آنچنان نقشش را خوب بازی میکند که بهطور قطع میتوان او را یکی از دارندگان سیمرغ امسال دانست.
هوتن شکیبا نقش سختی را بر عهده دارد با اوج وفرودهای حسی و هیجانی بسیار. او هم با پیشینه تئاتری و تجربیاتی که جلوی دوربین داشته، توانسته بازی قابل قبول و خوبی از خود ارائه دهد که در کارنامه اش ماندگار خواهد بود. الناز شاکردوست بعد از فیلم «خفگی» چهره متفاوتی از بازیگری خود ارائه داده و «شبی که ماه کامل شد» در ادامه راه تازهای است که پیش گرفته است.
او بعد از آسیب دیدگی ستون فقراتش در پشت صحنه فیلم «پیلوت» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و طی کردن دوران نقاهت بهسختی وارد فیلمبرداری این فیلم شد و با حضور در لوکیشنهای سخت به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سختی فیلمبرداری این فیلم با دشواری زیاد تا پایان کار ایستاد و با وجود درد زیادی که به دلیل آسیب دیدگی تحمل میکرد، اما کار را نیمه تمام نگذاشت.
امین میری کارگردان و بازیگر تئاتر هم بازی خوبی از خود در نقش یک بلوچ ارائه داده و او را هم نمیتوان بهراحتی به جا آورد. اما شاه نقش این فیلم به دست بازیگری به نام آرمین رحیمیان افتاده که تجربه بازیگری در تئاتر را دارد. این نقش یکی از مهمترین و حساسیت برانگیزترین نقشهای این فیلم است و او الحق و الانصاف چنان آن را بازی کرده است که بهتر از آن قابل تصور نیست.
نقشی مهم پر از فراز و نشیب و کارکتری غریب که تا سالها تصویرش از یاد تماشاگر زدوده نخواهد شد. او با اولین حضورش در سینما برگ برندهای را رو کرد و شانس هم با او همراه بود تا چنین نقشی به نام او خورده شود. رحیمیان با بازی در این نقش یکشبه راه صدساله رفت و بعد از این فیلم احتمالا پیشنهادات زیادی دریافت خواهد کرد. ناشناختهبودن چهره اش هم به او در بازی در این نقش کمک زیادی کرد.
ماجرای یک فیلم جنجالی
«شبی که ماه کامل شد» فیلم غریبی در سینمای ایران است. فیلم مهم، بحث برانگیز و پر از حساسیتهای سیاسی و اجتماعی. همین که یک کارگردان زن چنین فیلمی را با این مضمون و ساختار مقابل دوربین برده قابل توجه است. کاری که شاید بعضی از کارگردانان مرد هم توان پذیرش چنین کاری را نداشته باشند.
ماجرای یک فیلم جنجالی
«شبی که ماه کامل شد» فیلم غریبی در سینمای ایران است. فیلم مهم، بحث برانگیز و پر از حساسیتهای سیاسی و اجتماعی. همین که یک کارگردان زن چنین فیلمی را با این مضمون و ساختار مقابل دوربین برده قابل توجه است. کاری که شاید بعضی از کارگردانان مرد هم توان پذیرش چنین کاری را نداشته باشند.
تمامی عوامل این فیلم دست به دست هم دادند تا نتیجه کار محصولی شگفت انگیز باشد. از فیلمبرداری سامان لطفیان با دوربین روی دست که فوق العاده عمل کرده و در اولین تجربه سینمای داستانی اش حیرت انگیز است، او پیش از این در سینمای مستند فعالیت میکرد و فیلمبرداری مستند برگزیده «آتلان» را هم انجام داده تا تدوین حمید نجفی که او هم فیلمهای مستند زیادی را تدوین کرده است.
تدوین و فیلمبرداری نقش مهم و عمدهای در موفقیت «شبی که ماه کامل شد» ایفا میکنند. رویهم رفته چهارمین فیلم نرگس آبیار یکی از آثار ماندگار سینمای ایران است که نقش مهمی در رویکرد سیاسی و اجتماعی ایران هم بر عهده دارد.
منبع: روزنامه سازندگی
۰