محبوبترین فیلمهای سینمایی سهقسمتی در دنیا
«سه رنگ» سه فیلم از کریستف کیشلوفسکی هستند، با نامهای آبی(۱۹۹۳)، سفید(۱۹۹۴) و قرمز(۱۹۹۴). این رنگها برگرفته از رنگهای پرچم فرانسه اند و هر یک موضوعی خاص را به چالش میکشند: استقلال، برابری و برادری [اتحاد]. این سه گانه با موسیقی متن ساخته آهنگساز سرشناس لهستانی «زبیگنف پرایزنر» به یادماندنی شد.
کد خبر :
۸۷۶۹۷
بازدید :
۲۸۰۰
فرادید | گاهی شروع به دیدن فیلمی میکنیم و آنقدر دیدنش برایمان جذاب و جالب میشود که دلمان نمیخواهد هرگز تمام شود. برخی از کارگردانها هم مثل ما، فکر میکنند فیلمی که ساخته اند احتمالا ناقص است و باید ادامه داشته باشد. از همین رو فیلمهایی ساخته شد که به سهگانه معروف شدند.
به گزارش فرادید، در این مطلب سهگانههای مشهور سینمای جهان به ترتیب سال ساخت معرفی شده است.
دلار (Dollars)
سرجیو لئونه
۱۹۶۴ - ۱۹۶۶
هواداران فیلمهای وسترن شناخت خوبی از سهگانه دلار دارند. این فیلمها به سهگانه مرد بینام هم مشهور هستند. فیلمهای «به خاطر یک مشت دلار»(۱۹۶۴)، «به خاطر چند دلار بیشتر»(۱۹۶۵) و «خوب، بد، زشت»(۱۹۶۶) توسط سرجیو لئونه، کارگردان مشهور سینمای ایتالیا ساخته شدند. این سهگانه مشهور، بخشی از تاریخ سینمای وسترن است و در ژانر فیلمهای وسترن اسپاگتی قرار میگیرد. فیلمهای وسترن اسپاگتی به فیلمهای وسترنی گفته میشود که توسط عوامل ایتالیایی ساخته میشوند و معمولا ویژگیهای خاصی دارند.
۱۹۶۴ - ۱۹۶۶
هواداران فیلمهای وسترن شناخت خوبی از سهگانه دلار دارند. این فیلمها به سهگانه مرد بینام هم مشهور هستند. فیلمهای «به خاطر یک مشت دلار»(۱۹۶۴)، «به خاطر چند دلار بیشتر»(۱۹۶۵) و «خوب، بد، زشت»(۱۹۶۶) توسط سرجیو لئونه، کارگردان مشهور سینمای ایتالیا ساخته شدند. این سهگانه مشهور، بخشی از تاریخ سینمای وسترن است و در ژانر فیلمهای وسترن اسپاگتی قرار میگیرد. فیلمهای وسترن اسپاگتی به فیلمهای وسترنی گفته میشود که توسط عوامل ایتالیایی ساخته میشوند و معمولا ویژگیهای خاصی دارند.
داستان سهگانه دلار با فیلم «به خاطر یک مشت دلار» آغاز میشود. جایی که یک غریبه وارد دهکدهای میشود که قوانین خاص خود را دارد. هر شغلی در این دهکده ضوابط ویژهای میخواهد و قوانین ثابتی برای آن وجود دارد. در فیلم «به خاطر چند دلار بیشتر» مرد بینام داستان حالا نام و شهرتی دست و پا کرده است. مردی تصمیم میگیرد از یک مجرم شناختهشده انتقام بگیرد و از او کمک میخواهد. اما در فیلم پایانی که همان «خوب، بد، زشت» باشد، مرد بینام داستان به همراه دو همکارش به راهزنی مشغول هستند اما همکاری آنها به بن بست میرسد.
پدرخوانده (Godfather)
فورد کاپولا
۱۹۷۲ - ۱۹۹۰
بسیاری از منتقدین و سینمادوستان همعقیدهاند که سهگانه پدرخوانده یکی از بهترین مجموعههای تاریخ سینما است. نسخه نخست این سری در سال ۱۹۷۲ اکران شد و توانست علاوهبر حکمرانی بر گیشه آن سال، در ۱۱ شاخه از جوایز اسکار نیز نامزد شود. چندی بعد از «پدرخوانده»، هنگامی که پارمونت پیکچرز با فرانسیس فورد کاپولا در مورد ساخت «پدرخوانده۲» (۱۹۷۴) صحبت کرد، او این پیشنهاد را نپذیرفت؛ زیرا او معتقد بود آنها صرفا به خاطر دلایل مالی به دنبال ساخت این فیلم هستند. اما در نهایت امر این کارگردان آمریکایی برای پرداخت بیشتر به داستانهای ویتو کورلئونه و پسرش مایکل راضی شد تا پدرخوانده ۲ را بسازد. اگر شکست مالی اکثر پروژههای کاپولا در دهه ۸۰ نبود، احتمالا فیلم نهچندان موفق «پدرخوانده ۳» (۱۹۹۰) هرگز ساخته نمیشد. اصلیترین دلیل این کارگردان برجسته برای ساخت سومین قسمت از پدرخوانده درآمد بودهاست!
داستانهای این سهگانه براساس رمانی جنایی به همین نام نوشته ماریو پوزو ساخته شدند. در «قسمت اول» با خانواده مافیایی کورلئونه آشنا میشویم و تلاشهای مایکل، پسر کوچک خانواده برای پیداکردن جایگاه خود در خانواده را تماشا میکنیم. در «قسمت دوم» که فیلمبرداری و تدوین متفاوتی با فیلم نخست دارد، داستان زندگی پسران خانواده کورلئونه را دنبال میکنیم و در«قسمت سوم» میتوانیم مایکل را در سالهای پایانی عمرش تماشا کنیم.
بازگشت به آینده (Back to the Future)
رابرت زمکیس
۱۹۸۵ - ۱۹۹۰
زمکیس این سه گانه را در دهه های ۸۰ و ۹۰ ساخت که ژانر علمی تخیلی حضور پررنگی در سینمای جهان و هالیوود داشت، نکته قابل توجه این سهگانه در این است که خیلی از فانتزی هایی که یک ربع قرن گذشته در قسمت دوم بازگشت به آینده به تصویر کشیده شده بود. رنگ و بوی واقعیت به خود گرفته است.
قسمت «بازگشت به آینده» داستانی دارد که تماماً حول محور زندگی یک خانواده می چرخد. نوجوانی عاشق موسیقی راک که ۳۰ سال در زمان عقب می رود، والدینش را نجات می دهد و خانواده ورشکسته و غمگینش را به یک خاندان شاد و موفق تبدیل می کند.
این فیلم به نحوی دنیای راک اند رول را خلق کرد، بدین ترتیب بود که «بازگشت به آینده» به یک موفقیت تجاری بزرگ تبدیل شد. بدین ترتیب انتظارات بسیاری از قسمت دوم این فیلم وجود داشت که البته دستکم در بخش خلاقیت با آنچه که انتظار می رفت فاصله بسیاری دیده شد. با این وجود بخش دوم باعث شده که ایده سفر در زمان برای همیشه در ذهن سینما دوستان منعقد شود. در این فیلم شاهد معرفی تلویزیون های فلت، خانه های هوشمند، تبلت ها و بسیاری تکنولوژی های مدرن دیگری بودیم که امروزه واقعیت پیدا کرده اند. بخش سوم نیز بیش از پیش اورجینال بودن را در این فرانچایز سه قسمتی تزریق کرد و قهرمان های داستان را به گذشته و دوران غرب وحشی برد تا داستانی کلیشه ای و تکراری را روایت نکند.
سه رنگ (Trois Couleurs)
کریستف کیشلوفسکی
۱۹۹۳ - ۱۹۹۴
«سه رنگ» سه فیلم از کریستف کیشلوفسکی هستند، با نامهای آبی(۱۹۹۳)، سفید(۱۹۹۴) و قرمز(۱۹۹۴). این رنگها برگرفته از رنگهای پرچم فرانسه اند و هر یک موضوعی خاص را به چالش میکشند: استقلال، برابری و برادری [اتحاد]. این سه گانه با موسیقی متن ساخته آهنگساز سرشناس لهستانی «زبیگنف پرایزنر» به یادماندنی شد.
نکته مفهومی که این سه فیلم را به یکدیگر مرتبط می سازد مفهوم خیانت است که در آبی و سفید پررنگ تر از قرمز به آن پرداخت شده و در هر دو، قهرمان قصه سعی دارد که از زندگی گذشته خود بیرون آمده و زندگی جدید را آغاز کند.
ارباب حلقهها (The Lord of the Rings)
پیتر جکسون
۲۰۰۱ - ۲۰۰۳
سخت است باور کنیم که «یاران حلقه» (۲۰۰۱) حدود ۱۹ سال پیش ساخته شده و سفر پرماجرای درون زمینی ما همراه با شخصیت های داستان تا به این حد قدیمی شده باشد. بسیاری بر این باور بودند که نمی توان مجموعه رمان های جی آر آر تولیکن را به فیلم تبدیل کرد اما پیتر جکسون ثابت کرد که اشتباه می کنند. در سه سال بعد از آن، پیتر جکسون سه فیلم ساخت که فیلم هایی خارج از دنیای کنونی بودند، فیلم هایی که تجربه ای بسیار متفاوت و جدید برای دوستداران سینما بود.
«یاران حلقه» قسمت اول این فرانچایز است که شخصیت ها را در خالص ترین شکل آن ها می بینیم، پیش از آن که توسط حلقه فاسد شوند یا در طول مسیر ماجراجویی خود فرسوده شوند. این همان قسمتی است که روابط هسته ای بین شخصیت های اصلی پیش از این که تاریکی بر آن ها غالب شود شکل می گیرد. اما در قسمت دوم با عنوان «دو برج» (۲۰۰۲) بود که جلوه های ویژه سینما وارد مرحله تازه ای شد. تاریکی از همین قسمت وارد فیلم می شود و نبرد هلم است که اوج فراموش نشدنی داستان را شکل می دهد.
در سال ۲۰۰۳، آخرین قسمت این سه گانه «بازگشت پادشاه» اکران شد و این قسمتی است که می بینیم شخصیت های دوست داشتنی داستان مجبور به گرفتن تصمیم هایی سخت می شوند، با شیطان مواجه شده و برای چیزی که به آن ایمان دارند جانفشانی می کنند.
شوالیه تاریکی (Dark Knight)
کریستوفر نولان
۲۰۰۵ - ۲۰۱۲
سهگانه شوالیه تاریکی از مشهورترین فیلمهای سهگانه تاریخ است. شخصیت جوکر که در فیلم میانی این سه گانه، یعنی شوالیه تاریکی، حضور دارد و نقشآفرینی میکند از ماندگارترین شخصیتهای تاریخ سینماست و بسیار محبوب است. سهگانه شوالیه تاریکی ابتدا با فیلم «بتمن آغاز میکند» شروع شد، آن هم از سال ۲۰۰۵. کریستوفر نولان، کارگردان این سهگانه، در زمان اکران نخستین فیلم از این تریلوژی فقط ۳۵ سال سن داشت.
این سهگانه با فیلم «بتمن آغاز میکند» کار خود را آغاز کرد و در قدم نخست نشان داد چگونه بروس وین به مجری عدالت در خیابانهای خطرناک گاتهام بدل میشود. در قسمت دوم «جوکر (شوالیه تاریکی)» (۲۰۰۸) تقابل بتمن و جوکر را داشتیم، جوکری بسیار خاص و متفاوت با بازی هیث لجر که توانست به خوبی به عنوان یک قاتل روانی عنان گسیخته مکانی ابدی در قلب دوستداران بتمن و جوکر پیدا کند. در آخرین تکه از پازل بتمنهای کریستوفر نولان، شوالیه تاریکی بعد از چند سال غیبت باز میگردد تا در فیلم «شوالیه تاریکی برمیخیزد» (۲۰۱۲) باری دیگر امنیت و آرامش را برقرار کند.
۰