چرا «تقلب» در همه قلمروهای حیات وجود دارد و برای بقا ضروری است؟

چرا «تقلب» در همه قلمروهای حیات وجود دارد و برای بقا ضروری است؟

تقلب در حیوانات، گیاهان، قارچ‌ها، باکتری‌ها، ویروس‌ها، کروموزوم‌ها، ژن‌ها و قطعات دی‌اِن‌اِی مشاهده شده است. این وضعیت در خود فرد، در میان افرادی از گونه‌های مختلف و بین گونه‌هایی که در شکل و عملکرد تفاوت‌های فاحشی دارند، رخ می‌دهد.

کد خبر : ۱۳۸۵۰۴
بازدید : ۵۰

تقلب در همه حوزه‌های زندگی، در همه سطوح سلسله‌مراتب زیست‌شناسی، از پیچیده‌ترین ارگانیسم‌ها تا ساده‌ترین آن‌ها، و حتی در ناقص‌ترین اشکال حیات وجود دارد.

تقلب در حیوانات، گیاهان، قارچ‌ها، باکتری‌ها، ویروس‌ها، کروموزوم‌ها، ژن‌ها و قطعات دی‌اِن‌اِی مشاهده شده است. این وضعیت در خود فرد، در میان افرادی از گونه‌های مختلف و بین گونه‌هایی که در شکل و عملکرد تفاوت‌های فاحشی دارند، رخ می‌دهد.

با وجودی که این موارد در طبیعت شایع است، اما واژگان تقلب، دروغ و فریب همگی به دلیل ترجیحات اخلاقی و امتیازاتی که ما برای صداقت قائل هستیم، تداعی‌های منفی دارند. با‌اینکه برای حقیقت ارزش قائل هستیم و دروغ را تقبیح می‌کنیم، اما زندگی واقعی در تضاد با ایدئال‌هایی که ما می‌خواهیم جریان می‌یابد.

برخلاف نقل‌قول‌های کهن، صداقت همیشه در زندگی روزمره بهترین سیاست نیست.

به این مورد توجه کنید. مردی بیگناه به غلط متهم و محکوم به مرگ شده است. دوستان وفادارش که مستأصل شده‌اند، یک راه به ذهن‌شان می‌رسد: فرار از طریق رشوه‌دادن به زندان‌بان. اما او حتی در مقابل این گزینه هم مقاومت می‌کند زیرا معتقد است که این کار تقلب علیه نظام حقوقی است. نظر شما درباره مفهوم صداقت که توسط این مرد اعمال می‌شود، چیست؟ اگر جای او بودید چه می‌کردید؟

اگر فکر می‌کنید که انتخاب این مرد احمقانه است، به شما تبریک می‌گوییم! زیرا شما زندگی سقراط، فیلسوف بزرگ یونان، که مرگ را به ازبین‌بردن اعتماد بین شهروندان و دولت ترجیح داد، نجات دادید. چقدر احتمال دارد که شهیدی قهرمان را در جهان طبیعی پیدا کنیم که مشتاقانه حاضر است برای دفاع از اعتماد و صداقت، جان بدهد؟

به‌شدت بعید است ـ درحقیقت، هیچ نمونه زنده‌ای برای آن وجود ندارد. درعوض، ما تقلب را در همه سطوح حیات طبیعی مشاهده و همه‌جا‌حاضر می‌بینیم.

چرا تقلب در جهان زیست‌شناسی رایج است؟ پاسخ این است: فرگشت (تکامل)، فیلسوفِ سقراطی نیست. درعوض، فرایندی غیراخلاقی و بی‌رحم است که بدون نگرانی از ترجیحات اخلاقی، احترام برای رسومات یا نظام ارزش‌ها، به‌شکلی برنامه‌ریزی‌شده و عملگرایانه پیش می‌رود.

فرگشت با‌اطمینان هیچ تمایزی بین همکاری طرفدار اجتماع یا فریب ضداجتماعی قائل نیست، زیرا تنها چیزی که اهمیت دارد افزایش شانس بقا و تولیدمثل است.

هر نوع ویژگی ـ از ریخت‌شناسانه گرفته تا فیزیولوژیکی، رفتاری یا ژنتیکی ـ تا زمانی می‌تواند وجود داشته باشد که بتواند سازواریِ داروینی (Darwinian fitness) صاحب‌اش را تقویت کند و تناسب داروینی از طریق تعداد فرزندانی که متولد و تا بزرگسالی رشد پیدا می‌کنند، تعریف و اندازه‌گیری می‌شود.

علاوه‌برآن، تکامل هم‌زمان با کنار گذاشتنِ تقلب از ملاحاظات اخلاقی ما،  کسانی را که در مواقع لزوم از آن به عنوان گزینه‌ای استراتژیک برای افزایش سازواری‌شان استفاده نکنند،  تنبیه می‌کند.

درنتیجه، اگرچه ممکن است از منظر حساسیت‌های اجتماعی انسان‌ها تقلب زشت و نفرت‌انگیز به نظر برسد اما در سراسر جهان زیستی پررونق است.

بنابراین، تقلب نتیجه مستقیم گزینش طبیعی در جهان زیستی است. اما آنچه کم‌تر درباره‌اش می‌دانیم، آن است که تقلب به عنوان یک نیروی انتخابی قوی عمل می‌کند که به‌خودی‌خود می‌تواند تکامل را هدایت کند.

دلیل آن به لحاظ مفهومی ساده است: تقلب به نفعِ متقلب است و به فریب‌خورده آسیب می‌زند. درنتیجه، تقلب باعث پدیدار‌شدن تاکتیک‌های ضدتقلب می‌شود که خودِ این تاکتیک‌ها به استراتژی‌های ضد-ضدِ تقلب دامن می‌زنند و این زنجیره تا بی‌نهایت ادامه پیدا می‌کند.

و براساس نقل‌قولِ داروین، در جریان این مسابقه تسلیحاتی تکاملی بی‌انتها، «زیباترین‌ها و اعجاب‌برانگیز‌ترین‌ اشکالِ بی‌پایان تکامل یافته و می‌یابند.»  

برای‌آنکه تصویر روشن‌تری به دست بیاید، تقلب در ریزوبیا، باکتری خاک که در ریشه گیاهان - به‌خصوص حبوبات ـ زندگی می‌کند را در نظر بگیرید. این باکتری نیتروژن را برای گیاه تثبیت می‌کند و درعوض گیاهان تسهیلات سکونت و غذا را در شکل کربن برای آن فراهم می‌کنند. بنابراین، به‌نظر می‌رسد که این رابطه‌ای دوطرفه و رضایتمندانه است ـ یا شاید ما قبلاً اینطور فکر می‌کردیم.

اما نگاهی دقیق‌تر به این رابطه نشان می‌دهد که رابطه بین ریزوبیاها و گیاهان، هیچ نسبتی با رابطه عاشقانه ندارد و خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. برخی ریزوبیاها نیتروژن اندکی تولید می‌کنند. یعنی برای آنکه بتوانند خانه رایگان و کربن از گیاه دریافت کنند، تقلب می‌کنند. به‌همین‌دلیل است که همه گیاهان از ریزوبیاها استقبال نمی‌کنند.

برخی گیاهان، درصورتیکه میزان ریزوبیوهای متقلب زیاد شوند، منبع تأمین غذا را قطع می‌کنند و از این طریق با ریزوبیا مبارزه می‌کنند. فقط آن گیاهانی که در خاک ضعیف زندگی می‌کنند و به شدت به نیتروژن نیاز دارند، رابطه پراکراه با ریزوبیا را تحمل می‌کنند.

واضح است که متکدی نمی‌تواند انتخاب‌کننده باشد. این نشان می‌دهد که در این رابطه دو طرف در تلاش هستند تا دستِ بالا را پیدا کنند و تقلب، آبشاری از اقداماتی را شکل می‌دهد که دو طرف علیه یکدیگر به کار می‌برند.    

استراتژی‌های پیچیده‌ای که از بازی تکاملی بین ریزوبیا و گیاه به وجود می‌آید به وجدتان آورده است؟ این فقط یکی از موارد ساده است که نشان می‌دهد تقلب چطور مسابقه تسلیحاتی راه می‌اندازد و تبدیل به کاتالیزوری قدرتمند برای خلق تنوع، پیچیدگی و حتی زیبایی می‌شود.

امروزه به دو دلیل نقش تقلب در تکامل کم‌تر بااهمیت شمرده می‌شود. یکی از دلایل تاریخی است. داروین هرگز از تقلب به عنوان نیرویی بزرگ در تکامل که از طریق گزینش طبیعی عمل می‌کند، یاد نکرده است. او در کتاب «منشأ گونه‌ها» از واژه فریب و نه تقلب استفاده می‌کند.

او فقط از سه نوع تقلب آن‌هم در قلمرو حیوانات نام برده که همگی در شکل استتار رخ می‌دهد؛ که منظور از آن اقدامات محافظتی‌ای است که برخی حشرات خوش‌طعم برای فریب شکارچیان به کار می‌گیرند. واضح است که نقش تقلب در تکامل و تنوع در ذهن داروین جایی نداشته است.

92

داورین از فریب در قلمرو حیوانات سخن گفت

حذف داروین دلیل دوم را برای نادیده گرفتن اهمیت تقلب ایجاد می‌کند. گزینش طبیعی را می‌توان به سادگی در قالب رقابت‌های بی‌امان و گلودریدنی بر سر منابع در بین رقبا یا در قالب زنده‌ماندن از یورش شکارچیان، انگل‌ها و عوامل بیماری‌زا دید.

به‌همین‌دلیل، تکامل را به‌صورت کلیشه‌ای به عنوان «بقای سازگارترین‌ها» و  طبیعت را «صحنه بی‌رحم و کشاکش خونبار دندان و پنجه» توصیف کرده‌اند.  

یک‌چنین دیدگاهِ تک‌بعدی‌ای توجه ما را از قدرت نرم رفتارهای مبتنی بر همکاری، که دانشمندان در دهه‌های اخیر ثابت کرده‌اند، کاملاً به‌همان‌اندازه برای تقویت سازگاری ما در موقعیت‌ها و بافت‌های مختلف مؤثر هستند، منحرف می‌کند.     

در برخی حیوانات هوش اجتماعی به‌طرز چشم‌گیری از قدرت جسمانی مهم‌تر است.

برای مثال در گروه‌های بونوبو، موفقیت در سازگاری به قدرت فرد در شبکه‌ اجتماعی مرتبط است. یک جانور عضله‌ای خشن که صرفاً بر نیروی عضلاتش متکی است در مواجهه با اتحاد اعضای یک گروه که با هم همکاری می‌کنند، محکوم به باخت است.

او نیز بدون هوش اجتماعی می‌تواند فریب بخورد و توسط دیگران استثمار شود. در این معناست که تقلب، به عنوان کاتالیزوری برای هوش اجتماعی، در تکامل اهمیت زیادی دارد.

منبع: راهنماتو

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید