روایت ماجرای زمانی که بشقاب پرنده‌ها در نیمه شب برای چند ثانیه دوشان تپه را مثل روز روشن کرده بودند

پرواز بشقاب پرنده‌ها و موجودات فرازمینی در آسمان تهران؛ بشقاب پرنده‌ها کدام کشورها را بیشتر دوست دارند؟

پرواز بشقاب پرنده‌ها و موجودات فرازمینی در آسمان تهران؛ بشقاب پرنده‌ها کدام کشورها را بیشتر دوست دارند؟

پس از انتشار تایید موجودات ناشناخته در گنگره آمریکا خیلی‌ها اکنون به حضور فرا زمینی ها باور بیشتری دارند این درحالی است که در دهه ۵۰ شمسی اخبار و گزارش‌هایی در باره پرواز بشقاب پرنده‌ها بر فراز آسمان تهران و درگیری نیروی هوایی ایران با این پرنده‌ها پر سرعت منتشر شده بود، اما از آنجا که منابع علمی دنیا چندان در تایید و توجیه آن ورود نکرده بودند، آن ماجرا چندان به باور عمومی نرسیده بود.

کد خبر : ۱۴۴۳۳۹
بازدید : ۵۲۶

این روزها انتشار خبر ارائه گزارش در کنگره آمریکا درباره موجودات ناشناخته و پرواز یوفاها یا همان بشقاب پرنده ها در جو زمین به یکی از موضوعات داغ رسانه‌ها جهان تبدیل شده است.

پس از انتشار تایید موجودات ناشناخته در گنگره آمریکا خیلی‌ها اکنون به حضور فرا زمینی ها باور بیشتری دارند این درحالی است که در دهه ۵۰ شمسی اخبار و گزارش‌هایی در باره پرواز بشقاب پرنده‌ها بر فراز آسمان تهران و درگیری نیروی هوایی ایران با این پرنده‌ها پر سرعت منتشر شده بود، اما از آنجا که منابع علمی دنیا چندان در تایید و توجیه آن ورود نکرده بودند، آن ماجرا چندان به باور عمومی نرسیده بود.

با انتشار خبرهای جدید درباره وجود و حضور فرازمینی‌ها در کنگره آمریکا بد نیست که باری دیگر سراغ گزارشی که در دو دهه پیش در این باره تهیه کرده برویم و حس و درک بهتری از موجودات ناشناخته کیهانی داشته باشیم.

علاقه بشقاب پرنده‌ها به برخی  کشورها

طبق خبرهای منتشره آمریکا و یکی دو نقطه دیگر از دنیا  بالاترین میزان خبرهای منتشره درزمینه رویت بشقاب پرنده‌ها از آن خود کرده‌اند.

آمریکا

از مجموع ۳۷۹ مورد گزارش ذکر شده در کتاب بلو بوک، تعداد ۲۳۶ مورد آن یعنی ۶۲ درصد گزارش‌های رویت یوفو در کشور آمریکا اتفاق افتاده است. اگر یوفوها را فضایی فرض کنیم، این اتفاق طبیعی است چون این کشور یکی از ابر قدرت‌های جهان است. اما اگر فضایی نباشند چطور؟

روسیه

اما از روسیه یا شوروی سابق - دیگر ابر قدرت جهان- تنها نه مورد گزارش رویت یوفو به بیرون درز کرده است. آیا فضایی‌ها تنها به یکی از ابر قدرت‌های جهان علاقه‌مند بوده‌اند؟ این کشور تنها یک سهم ۵/۲درصدی را به خودش اختصاص داده است که در مقایسه با آمریکا بحث‌برانگیز است.

استرالیا

استرالیا کشور بعدی‌ای است که در این فهرست قرار می‌گیرد. یوفوها فقط هشت بار به استرالیا سر زده‌اند. آیا باید این مورد را به حساب دوستی آنها با انگلیسی‌ها گذاشت؟ و از همه مهم‌تر چرا یوفوها به اندازه استرالیا، به نیوزیلند علاقه نشان ندادند؟

اروپا

بعد از آمریکا، قاره اروپا با ۴۹گزارش و ۱۲درصد در رده بعدی قرار دارد. می‌گویند که یوفوها پیشرفت‌های بشری را تعقیب می‌کنند اما گویا آنها خیلی به اروپایی‌ها و پیشرفت‌هایشان علاقه‌مند نبوده‌اند.

کانادا و برزیل

برزیل و کانادا دو کشوری هستند که با ۱۱ گزارش رویت یوفو، بعد از انگلستان قرار می‌گیرند. آنها هرکدام ۳درصد کل مشاهدات را به خودشان اختصاص داده‌اند. کانادا همسایه‌ آمریکاست و همین موضوع را طبیعی جلوه می‌دهد اما در مورد برزیلی‌ها چطور؟

انگلستان

کشور انگلستان در بین کشورهای اروپایی بیشترین گزارش‌های رویت یوفو را به خودش اختصاص داده است. این کشور با ۲۸ گزارش که هفت درصد کل مشاهدات را تشکیل می‌دهد در رده بعدی قرار دارد؛ یعنی انگلستان متحد سنتی و نظامی‌ آمریکا، خیلی زیر ذره‌بین یوفوها بوده است.

سایر کشورها و ایران

 ۲۸ مورد باقیمانده گزارش‌ها یعنی هفت درصد آنها در کشورهای دیگر جهان مثل ایران،   مکزیک، چین و کشورهای آفریقایی پراکنده است. آنها تنها یک بار در ژاپن دیده شده‌اند. درحالی‌که طرفداران یوفو معتقدند یوفوها بعد از انفجارهای اتمی بیشتر شده‌اند.

جولان بشقاب پرنده‌ها در آسمان تهران

اما باورتان می‌شود که یوفوها نزدیک به ۵۰ سال قبل سری هم به تهران زده باشند!؟ تعجب نکنید، چون این داستان واقعی است؛ سال ۱۳۵۵ چند شیء ناشناس در آسمان تهران دیده شدند؛ اشیای پرنده‌ای که به هیچ یک از ساخته‌های دست بشر شبیه نبودند و از همه آنها پیشرفته‌تر به نظر می‌رسیدند.

همه آدم‌هایی که آنها را از نزدیک دیدند، با اطمینان از وجودشان صحبت می‌کنند اما با همه پیگیری‌ها، هیچ‌کس درست نفهمید که در نیمه شب آخرین روزهای شهریور ۱۳۵۵، واقعا در تهران چه گذشت!؟ آیا فضایی‌ها واقعا به تهران آمدند؟

ماجرا برمی‌گردد به ۲۹ شهریور سال ۱۳۵۵. آن سال‌ها کمتر ماموریتی به نیروی هوایی محول می‌شد. هر شب فقط یک پایگاه هوایی در آماده باش به سر می‌برد، مگر آنکه هواپیمایی بی‌خبر وارد مرزهای ایران می‌شد.

آن وقت فانتوم‌های نیروی هوایی ماموریت پیدا می‌کردند تا این پرنده‌های غیرقانونی را از مرزهای ایران بیرون کنند. اما آن شب با بقیه شب‌ها فرق داشت. در پایگاه هوایی شاهرخی همدان (شهیدنوژه فعلی) همه چیز آرام و ساکت بود.

حسین پیروزی- مسؤول وقت برج مراقبت فرودگاه مهرآباد درباره واقعه حضور بشقاب پرنده‌ها در آسمان تهران می‌گوید:  آن شب پیش از هر تصمیمی ما چند تماس تلفنی در باره رویت شیئ نورانی پرنده در آسمان تهران داشتیم وقتی هم دیدیم قضیه جدی است دستور پرواز برای خلبان‌های جنگنده را دادیم.

پیروزی می گوید: اولین جتی که بلند شد، هواپیمای سروان عزیزخانی بود؛ یک فانتوم F۴ با نام رمز خفاش ۱؛ هواپیمایی که آن سال‌ها برای خودش ابهتی داشت. خفاش یک تقریبا ۱۳ دقیقه بعد از پرواز به تهران می‌رسد؛ «وقتی در نیروی هوایی برای عملیات F۴ را صدا می‌کنند، یعنی شرایطی است که هواپیمایی خارجی وارد مرز ایران شده.

این خلبان‌ها از پایگاه نوژه همیشه آماده هستند و پنج دقیقه بعد از تماس ما به هوا بلند می‌شوند». این را پیروزی می‌گوید. او خلبان عزیزخانی را در جریان ماجرای شیء عجیب قرار می‌دهد و از او می‌خواهد تا شناسایی‌اش کند. عزیزخانی می‌گوید: «بله، می‌بینمش، هواپیماست»؛ نکته‌ای که گفتنش از دهان یک حرفه‌ای بعید است.

مسؤول وقت برج مراقبت فرودگاه مهرآباد که آسمان تهران را مثل کف دستش می‌شناسد با خود می‌گوید مگر می‌شود که جایی در گوشه‌ای از آسمان تهران هواپیمایی وجود داشته باشد - آن هم بی‌اجازه برج مراقبت - و او از آن خبر نداشته باشد؛ «به او گفتم این جسمی است که ما دیده‌ایم و مردم هم گزارش کرده‌اند و هواپیما نیست».

درگیری با جنگنده های ایرانی با بشقاب پرنده‌ها

پیروزی اضافه می کند که برای حمایت خفاش یک یعنی عزیزخانی ، این بار یک خلبان با تجربه و ماهرتر برای ماموریت انتخاب می‌شود. سرگرد پرویز جعفری در لحظاتی با فانتوم دوم یا خفاش دو به تهران می‌رسد که برج مراقبت در نگرانی غرق شده و هیچ خبری از خفاش یک نیست. سرگرد جعفری موفق می‌شود با عزیزخانی ارتباط برقرار کند و خفاش یک اعلام می‌کند در ۷۰ مایلی شرق فرودگاه مهرآباد است.

خفاش یک هنوز بیشتر از ۱۰۰ کیلومتر با تهران فاصله دارد اما جسم نورانی دوباره برگشته و این‌بار روی کوه بی‌بی‌شهربانو بی‌حرکت و آرام ایستاده است. خفاش یک که در یک فاصله طولانی جسم را تعقیب کرده دچار کمبود بنزین شده است. به همین دلیل برج مراقبت به او اعلام می‌کند می‌تواند به پایگاه برگردد.

ثانیه‌های نورانی

«وقتی از جلوی برج رد شدند ما همه دیدیم که شیشه‌های برج لرزید. حتی برق فرودگاه برای چند ثانیه قطع شد و بعدها برق منطقه گزارش داد که در آن شب یک پالس دریافت کرده است.» در برج مراقبت ولوله می‌شود. پیروزی به خوبی اتفاقات آن شب رابه خاطر می آورد؛ «آنها از ۵۰۰ متری ما رد شدند. ما دیدیم این جسم مثل یک قایق بود یا مثل کبوتر و کلاغ و... که با سرعت حرکت می‌کرد. این جسم بالای سر فانتوم بود و چهار نقطه لوزی شکل آبی دور فانتوم روشن بود؛ یعنی یک صفحه لوزی‌شکل پهن.

در همین لحظه صدای خلبان قطع شد».  بعدها سرگرد جعفری آن لحظات را این طور تعریف می‌کند: «وقتی من می‌خواستم به این جسم نزدیک شوم، او کنار کشید و بعد مرا دنبال کرد. بالای سر من بود. وقتی به باغ‌های کرج رسیدیم فکر کردم جای مناسبی است و خواستم به آن جسم شلیک کنم».

سرگرد جعفری تصمیم گرفته بود سرعتش را کم کند تا جسم از او جلو بیفتد و بعد با شلیک یک موشک کارش را تمام کند؛ «قبل از اینکه من این کار را بکنم او فهمید. مثل اینکه با من تله پاتی کرد». سرگرد جعفری چند بار سعی می‌کند به جسمی که روی کوه بی‌بی‌شهربانو ایستاده نزدیک شود؛ هواپیما باید به فاصله چهار یا پنج‌مایلی هدف می‌رسیده تا بتواند نشانه‌گیری کرده و شلیک کند. اما فاصله‌اش زیاد بوده و هر قدر تلاش می‌کرده نمی‌توانسته نزدیک شود. «ناگهان از من جلو زد و در ۱۰۰متری من ایستاد.

روی هدف قفل کردم و دکمه شلیک موشک را فشار دادم». شلیک کردن و سرنگونی آن جسم ناشناخته روی مناطق مسکونی تهران می‌توانست فاجعه بار باشد برای همین هم سرگرد جعفری تصمیم گرفت این شیء عجیب را روی باغ‌های کرج منهدم کند.

منبع: همشهری

۴
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید