دایناسوری به اندازۀ بوقلمون که در نهر جهنم کشف شد

دایناسوری به اندازۀ بوقلمون که در نهر جهنم کشف شد

سازند زمین‌شناختی موسوم به «نهر جهنم» در آمریکای شمالی مکانی است که برای دهه‌ها محل کشف گونه‌های مختلف دایناسورها بوده است. تازه‌ترین دایناسوری که فسیل‌هایش در این مکان شناسایی شده‌اند، گونه‌ای است که اندازه‌ای مشابه یک بوقلمون داشته است.

کد خبر : ۱۷۳۵۶۸
بازدید : ۶۲۲

فرادید| دیرین‌شناسان برای بیش از یک قرن، سازند «نهر جهنم» در غرب آمریکای شمالی را برای یافتن دایناسورهای جدید جست و جو کرده‌اند. این سنگ‌ها حاوی بقایای برخی از آخرین دایناسورهای غیرپرنده، قبل از پنجمین انقراض جمعی زمین هستند. اکنون، کارشناسان یک گونه دایناسور جدید را از لایه‌های کرتاسه کشف کرده‌اند؛ موجودی به اندازه بوقلمون که ابتدا تصور می‌شد نمونه جوانی از یک دایناسور متفاوت است. 

به گزارش فرادید؛ این موجود که Eoneophron infernalis نامگذاری شده و اخیرا در مجله علمی PLOS One توصیف شده، عضوی از گروه مرموزی از دایناسورهای تقریباً طوطی مانند به نام caenagnathids است. این کشف، تصویر حیات روی زمین در روزهای قبل از برخورد یک سیارک در ۶۶ میلیون سال پیش را کامل میکند. 

2

تصویر بازسازی‌شده از دایناسور تازه‌کشف‌شده

دانشمندان، E. infernalis را با بررسی دقیق اندام عقبی از استخوان‌های ران تا پایه پا شناسایی کردند. جزئیات تشریحی دقیق فسیل‌ها و همچنین سن دایناسور هنگام مرگ، به تمایز آن از دیگر گونه‌های کرتاسه کمک کرده و به مجموعه‌ای از دایناسورهای منقاردار مخفی قبلی اشاره می‌کند که کنار گونه‌های نمادین نهر جهنم مانند ادمونتوزاروس و پاکیسفالوساروس زندگی می‌کردند. 

کاناگناتیدهای بدون دندان به دایناسورهایی مانند اُویراپتور از مغولستان مربوط بودند، هرچند سابقه فسیلی آن‌ها در آمریکای شمالی بسیار ناچیزتر است و معمولاً تنها با چند بخش اسکلتی نشان داده می‌شود.

وقتی با دیرین‌شناس موزه سلطنتی اُنتاریو، گریگوری فانستون در مورد برخی از استخوان‌های یافت‌شده در نهر جهنم تماس گرفته شد، او گفت: «ابتدا، من و همکارانم فکر کردیم استخوان‌ها باید متعلق به یک آنزوی جوان باشد، چون کوچکتر از سایر نمونه‌ها اما بزرگتر از گونه‌های دیگری بود که سال ۲۰۰۱ نامگذاری شد.» با این حال، وقتی فانستون و همکارانش به جزئیات میکروسکوپی داخل استخوان نگاه کردند، شواهدی یافتند که نشان داد این پا متعلق به یک گونه جدید است. 

درست همانطور که حلقه‌های درخت نمایانگر سن درخت هستند، جزئیات زندگی یک دایناسور را هم از طریق علمی به نام بافت‌شناسی می‌توان در ساختار استخوان‌هایش دید. برای نمونه، بافت‌های استخوانی مختلف نشان‌دهنده رشد سریع، آهسته یا متوقف‌شده هستند و بسیاری از نمونه‌های دایناسور حاوی حلقه‌هایی هستند که نشاندهنده کاهش رشد آن‌ها در فصول سخت است. جزئیات درون استخوان‌های دایناسور به متخصصان کمک می‌کند تخمین بزنند حیوان زمان مرگ چند سال داشته و در چه مرحله‌ای از زندگی بوده است. همین اطلاعات کلید درک این موضوع بود که Eoneophron یک گونه جدید است. 

3

فسیل‌های استخوان پای دایناسورِ تازه کشف شده

فانستون می‌گوید: «ما علائمی با فاصله نزدیک در سطح استخوان پیدا کردیم که نشان میداد رشد این حیوان در چند سال آخر عمرش به شدت کند شده یا تازه به بلوغ رسیده است. پا متعلق به دایناسوری بزرگتر از کوچکترین کاناگناتید است، اما نه به بزرگی آنزو. ائونئوفرون احتمالاً از حیث داشتن منقار بدون دندان و نوعی تاج، شبیه سایر کاناگناتیدها بوده است. 

داده‌های بافت‌شناسی شواهد قانع‌کننده‌ای است که نشان میدهد ائونوفرون واقعاً یک دایناسور جدید است، نه فقط شکل جوان‌تری از یک دایناسور دیگر.

یک قرن پیش، موزه‌های شمال شرقی آمریکا و جاهای دیگر امیدوار بودند اسکلت‌های دایناسورهای جذاب را برای مجموعه‌های فسیلی‌شان به دست آورند. در آن زمان تمرکز روی اسکلت‌های بزرگ و نسبتا کامل بود. فسیل‌های گونه‌های کوچک‌تر نه تنها نادر بودند، بلکه اغلب نادیده گرفته می‌شدند. حالا که گونه‌های بزرگ‌تر دایناسور در مکان‌هایی مانند سازند نهر جهنم به خوبی شناخته شده‌اند، کارشناسان برای یافتن، کنار هم قرار دادن و شناسایی جانوران گونه‌های کوچک‌تری که کنار غول‌های نمادین می‌زیستند، تلاش میکنند. 

کاناگناتیدها یکی از دست‌نیافتنی‌ترین این دایناسورها هستند. آن‌ها کوچک بودند و در مقایسه با دایناسورهای بزرگتر همان زیستگاه، استخوان‌های نسبتاً ظریفی داشتند. کاناگناتیدها نه تنها نادر بودند، بلکه در بیشتر موارد به شکل ناقص حفظ شده بودند. 

جستجوی دایناسورهای کوچک یک کار چالش‌برانگیز است. فانستون می‌گوید: «وقتی در تپه‌ها جستجو می‌کنید، احتمال یافتن استخوان بزرگی که بیرون زده باشد بیشتر است تا یک استخوان کوچک. حتی اگر هم استخوانی پیدا شود، باید مقادیر کافی از یک اسکلت پیدا شود تا کارشناسان بتوانند آن را با سایر دایناسورها مقایسه کنند. برای کشف تنوع جانوران کوچک و گریزان، باید اسکلت‌های نسبتاً کاملی پیدا کنیم که میزان نادر بودن کشف آن‌ها، دو برابر است.» 

یافته‌های منحصر به فرد مانند ائونوفرون ممکن است انتظارات دیرین‌شناسان از عملکرد دایناسورها در روزهای منتهی به برخورد سیارکی و مرگشان را تغییر دهند. سازند نهر جهنم این آخرین بخش از دوره کرتاسه را قبل از برخورد مستند می‌کند. دیرین‌شناسان دهه‌هاست بر سر این موضوع بحث می‌کنند که آیا تعداد گونه‌های دایناسور در آن زمان رو به کاهش بوده یا خیر. به گفته جید سایمون، شواهد موجود نشان می‌دهد که گونه‌های کاناگناتید در اواخر دوره کرتاسه ثابت یا حتی در حال افزایش بودند: «به نظر می‌رسد در مورد کاناگناتیدها، هر بار که نگاه دقیق‌تری به آن‌ها می‌اندازیم، درمی‌یابیم داستان تکاملی آن‌ها غنی‌تر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که قبلاً تصور می‌شد.» 

این واقعیت که گونه‌های کوچک جدیدی در صخره‌های سازند نهر جهنم یافت شدند نشان می‌دهد که تعداد کامل دایناسورها هنوز مشخص نشده است. فانستون می‌گوید: «درک ما از کاهش بحث‌برانگیز دایناسورها قبل از انقراض پایانی کرتاسه می‌تواند مبتنی بر داده‌های ناهمگن باشد.» در عین حال که دیرین‌شناسان اعضای کوچکتر خانواده دایناسورها را کشف میکنند، تصویر جدیدی از آخرین روزهای دایناسورها در حال شکل گرفتن است.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۲
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید