قارچهای غولآسایی که ۴۰۰ میلیون سال قبل بر زمین حکومت میکردند
بیش از ۱۵۰ سال است که دانشمندان بر سر این موضوع بحث کردهاند که آیا پروتوتاکسایتها (Prototaxites) که حدود ۷ متر قد و ۰.۹۱ متر عرض داشتند، گلسنگهای اولیه بودند یا نوعی از قارچ.
فرادید| وقتی گیاهان زمینی هنوز کم و بیش در فرایند تکامل تازهوارد بودند و بلندترین درختان دنیا تنها چند متر ارتفاع داشتند، ساقههای بلند و باریک غولپیکرِ حیات از دل زمین بیرون زده بودند. فسیلهای این ساقههای مرموز که مربوط به حدود ۳۵۰ تا ۴۲۰ میلیون سال پیش هستند، نشان از وجود ساقههایی دارند که ۷ متر ارتفاع و ۰.۹۱ متر عرض داشتند.
به گزارش فرادید، گیاهان آن زمان تنها چند متر ارتفاع داشتند، حیوانات بیمهره کوچک بودند و هیچ گونه مهرهدار زمینی وجود نداشت. احتمالاً این فسیل در چنین چشمانداز کوچک و محدودی «خیرهکننده» بوده است. سال ۱۸۴۳ وقتی دانشمندان برای نخستین بار این فسیلها را کشف کردند، نمیدانستند با چه چیزی سروکار دارند. ابتدا سال ۱۸۵۹ آن را یک گیاه مخروطی توصیف کردند.
اما این ساقهها که امروز به نام پروتوتاکسایت (Prototaxites) شناخته میشوند، از جنس چوب نبودند. محققان برای شناسایی آنها ایدههای مختلفی را مطرح کردند، از جمله: جلبکهای آبزی، اندامهای مولد هاگ یا حتی گلسنگ که چیزی بین قارچ و جلبک است. این بحث بیش از ۱۵۰ سال ادامه داشته است.
مشکل اینست که وقتی از نزدیک به آناتومی آن نگاه میکنید، شبیه بسیاری از چیزهای مختلف است، اما هیچکدام از آنها را نمیتوان دقیقا با آن تطبیق داد. مشکل دیگر اندازه آن است. چطور ممکن است یک گلسنگ ۶ متر ارتفاع داشته باشد؟ قارچ با ارتفاع ۶ متر معنا ندارد، همینطور جلبک با این ارتفاع، اما حالا ما فسیل چنین ارگانیسمی را داریم.
نوک یک فسیل پروتوتاکسایت که در کوه شونمونک در منطقه دره هادسون نیویورک پیدا شده است. این موجود که قدمت آن به ۳۸۶ میلیون سال پیش بازمیگردد، به عنوان «درخت شونمونک» شناخته میشود و ارتفاع آن تقریباً ۸ متر بوده و شش شاخه داشته است
در حال حاضر، پروتوتاکسایتها به طور گسترده قارچ تلقی میشوند. فرانسیس هوبر، دیرینگیاهشناس موزه ملی تاریخ طبیعی، نقش زیادی در این شناسایی داشت. او ساختار داخلی فسیلها را نقشهبرداری کرد و متوجه شد آناتومی آنها بیشتر شبیه قارچهاست تا گیاهان. اما هوبر نتوانست مدرک قانعکنندهای برای اثبات فرضیهاش پیدا کند.
سپس، در یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ توسط هوبر، بویس و دیگران اعلام شد که آنها مدرک مورد نظر را به کمک تحلیل شیمیایی یافتهاند. آنها نسبت دو ایزوتوپ کربن (کربن-۱۲ و کربن-۱۳) را در نمونههای فسیلی پروتوتاکسایتها بررسی کردند. اگر این ارگانیسمهای مرموز گیاه بودند، این نسبت باید با گیاهان دیگر آن زمان مطابقت میداشت، زیرا همه آنها کربن را از راه فتوسنتز از جوّی یکسان به دست میآوردند. اما تیم تحقیقاتی دریافت این نسبت با گیاهان تفاوت چشمگیری دارد و پشتیبان فرضیه قارچ است.
بنابراین به یک معنا، پروتوتاکسایتها احتمالاً شبیه قارچهای غولپیکر بودند (اندامهای بارده یا اندامهای تولیدمثلی مولد هاگ مثل قارچها) با این تفاوت که هیچ شباهتی به قارچهای امروزی نداشتند.
محققان دیگر بعدها پیشنهاد کردند ساقههای پروتوتاکسایت در واقع تودههای غولپیکری از گیاهان جلبکمانند بودند که به طریقی استوانهای شده بودند. اما بویس و کارول هاتون بر نتیجهگیری خود مبنی بر قارچ بودن پروتوتاکسایتها پافشاری کردند.
علم میتواند پر از ابهام باشد و با وجود بیش از یک قرن تحقیق، محققان هنوز دربارهی هویت دقیق این ساقههای عظیم که زمین اولیه را تسخیر کرده بودند، بحث میکنند.
اگر آنها واقعاً قارچهای اولیه بودند، احتمالاً امروزه هیچ نسل زندهای از آنها وجود ندارد. اما ما به کمک فسیلهایشان میتوانیم دنیای گمشدهای را تجسم کنیم که در آن پروتوتاکسایتها بر همه چیز سایه میانداختند.
مترجم: زهرا ذوالقدر