بالاتر از خطر
اشتراکی که اگر چه میتواند برداشتی کاملا سلیقهای باشد، اما حکایت از قدرت سینما دارد. قدرتی که انگار هر کس بخشی از آن را بهکار میگیرد و از بخشهای دیگرش غافل میماند. شاید همین هم باعث شده تا تنوع در سینما عمر درازی داشته باشد.
کد خبر :
۷۶۷۵۴
بازدید :
۱۰۱۳
حسن لطفی | «آبادان یازده ۶۰»، «روز صفر» و «ابر بارانش گرفته» سه فیلم متفاوتی است که برای من حداقل در یک چیز مشترکند؛ اشتراکی که اگر چه میتواند برداشتی کاملا سلیقهای باشد، اما حکایت از قدرت سینما دارد. قدرتی که انگار هر کس بخشی از آن را بهکار میگیرد و از بخشهای دیگرش غافل میماند. شاید همین هم باعث شده تا تنوع در سینما عمر درازی داشته باشد.
تنوعی که در آخرین فیلمهای مهرداد خوشبخت، سعید ملکان و مجید برزگر هم دیده میشود. ژانر، روایت، حادثه و. در هر سه فیلم متفاوت است. اما همانطور که پیشتر بیان کردم این سه فیلم حداقل در یک چیز مشترکند؛ خطر و بالاتر از خطر!
تنوعی که در آخرین فیلمهای مهرداد خوشبخت، سعید ملکان و مجید برزگر هم دیده میشود. ژانر، روایت، حادثه و. در هر سه فیلم متفاوت است. اما همانطور که پیشتر بیان کردم این سه فیلم حداقل در یک چیز مشترکند؛ خطر و بالاتر از خطر!
مهرداد خوشبخت در «آبادان یازده ۶۰» نمونهای از آن خطرها و رنجی را تصویر کرده است که زنده یاد نادر ابراهیمی با شعر ما برای خاک ایران.. آن را سرود و محمد نوری با صدایش آن را جاودانه کرد. فیلم که داستانش را در پیوند با تصاویر مستند از روزهای آغازین جنگ پیش برده سند جدیدی از آن دوران و روزگار رنج و خطر کارکنان رادیو نفت آبادان به بیننده نشان میدهد.
سعید ملکان در «روز صفر» به شکل دیگری با خطر و بالاتر از خطر رودرو شده است. از یکسو شخصیت فیلمش که بیشباهت به شخصیت سایر فیلمهای ژانر جاسوسی نیست از خطر گریزان نیست و از سوی دیگر خودش با تاکید بیش از حد بر صحنههای آماده و جاسازی بمب توسط یاران ریگی، خطری ساختاری - تدوینی کرده است.
سالها پیش بهرام بیضایی در مصاحبهای گفته بود بعضی وقتها کارگردان فریفته رنجی میشود که سر صحنه میکشد و همین باعث میشود تا هنگام تدوین برخی از نماها به غلط در فیلم بماند و حذف نشود (نقل به مضمون). به زعم من این اتفاق در فیلم «روز صفر» و در بعضی صحنهها (خصوصا صحنه اول فیلم) افتاده است.
حضور خطر در فیلم خوب «ابر بارانش گرفته» شکل دیگری دارد. مجید برزگر با دنبال کردن سلیقه سینمایی خودش فیلم را در مواجهه با بیننده خو گرفته با داستانهای دارای کشمکش بیرونی، ریتم تند، تاکید بر لحظات عاطفی رو و. در موقعیت خطرناکی (از نظر فروش) قرار داده است.
اما پذیرش این خطر اگر چه باعث فاصله او از بعد صنعتی - اقتصادی سینما شده باعث گردیده تا فیلم با مکث، حذف زوائد، فیلمبرداری و بازیهای قابل قبول یک قدم به بعد هنری سینما نزدیکتر گردد.
سعید ملکان در «روز صفر» به شکل دیگری با خطر و بالاتر از خطر رودرو شده است. از یکسو شخصیت فیلمش که بیشباهت به شخصیت سایر فیلمهای ژانر جاسوسی نیست از خطر گریزان نیست و از سوی دیگر خودش با تاکید بیش از حد بر صحنههای آماده و جاسازی بمب توسط یاران ریگی، خطری ساختاری - تدوینی کرده است.
سالها پیش بهرام بیضایی در مصاحبهای گفته بود بعضی وقتها کارگردان فریفته رنجی میشود که سر صحنه میکشد و همین باعث میشود تا هنگام تدوین برخی از نماها به غلط در فیلم بماند و حذف نشود (نقل به مضمون). به زعم من این اتفاق در فیلم «روز صفر» و در بعضی صحنهها (خصوصا صحنه اول فیلم) افتاده است.
حضور خطر در فیلم خوب «ابر بارانش گرفته» شکل دیگری دارد. مجید برزگر با دنبال کردن سلیقه سینمایی خودش فیلم را در مواجهه با بیننده خو گرفته با داستانهای دارای کشمکش بیرونی، ریتم تند، تاکید بر لحظات عاطفی رو و. در موقعیت خطرناکی (از نظر فروش) قرار داده است.
اما پذیرش این خطر اگر چه باعث فاصله او از بعد صنعتی - اقتصادی سینما شده باعث گردیده تا فیلم با مکث، حذف زوائد، فیلمبرداری و بازیهای قابل قبول یک قدم به بعد هنری سینما نزدیکتر گردد.
در پایان بد نیست به این نکته اشاره کنم که تماشای فیلم در جشنوارهها بهدلیل شتابی که در فیلم دیدن هست و باقی ویژگیهای تماشای این گونه فیلم، هیچوقت شرایط مناسبی برای نقد و تحلیل فیلم نیست. این را نوشتم تا بگویم نسبی بودن نقد و نظر درباره اثر هنری در چنین شرایطی چند برابر میشود.
۰