فریدون رهنما؛ پیشگام در سینمای مدرن و روشنفکر
رویکرد فریدون رهنما به ویرانههای تخت جمشید، رویکردی توریستی و کارت پستالی نیست بلکه او در دل ویرانهها در جستجوی پاسخی برای پرسشهای فلسفی و تاریخی خود است.
کد خبر :
۸۰۶۸۰
بازدید :
۶۵۵۰
فریدون رهنما شاعر، اندیشمند و سینماگر مطرح معاصر است که نقش مهمی در ارتقاء زبان و فرهنگ سینما در ایران داشت. به اعتراف برخی شاعران و سینماگران او با دفاع از حرکتهای مدرن و آوانگارد در حوزه ادبیات، سینما و تئاتر، تاثیر غیرقابل انکاری در معرفی شعر و اندیشههای مدرن گذاشت.
فریدون رهنما را باید در کنار ابراهیم گلستان و فرخ غفاری از پیشگامان سینمای مدرن و روشنفکری در ایران به حساب آورد. او با اینکه سه فیلم بیشتر نساخت، اما با نوآوریها و جسارتهای فرمی و بیانی خود، نقش مهمی در ارتقا زبان و فرهنگ سینما در ایران داشت و الهام بخش سینماگران بعد از خود شد.
فریدون رهنما را باید در کنار ابراهیم گلستان و فرخ غفاری از پیشگامان سینمای مدرن و روشنفکری در ایران به حساب آورد. او با اینکه سه فیلم بیشتر نساخت، اما با نوآوریها و جسارتهای فرمی و بیانی خود، نقش مهمی در ارتقا زبان و فرهنگ سینما در ایران داشت و الهام بخش سینماگران بعد از خود شد.
هر سه فیلم او بیانگر یک اندیشه واحد یعنی هویت گمشده ایرانی، ناسازگاری تاریخی و ارتباط میان انسان امروزی و گذشته تاریخی و اسطورهای اش بود.
زندگینامه فریدون رهنما
فریدون رهنما در خرداد ۱۳۰۹ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. فریدون در کودکی بنابه دلایلی مجبور شد تا با خانواده اش به لبنان مهاجرت و این دوران را در آنجا سپری کند. با رسیدن به سن نوجوانی به تهران بازگشت و تحصیلات خود را آغاز کرد.
زندگینامه فریدون رهنما
فریدون رهنما در خرداد ۱۳۰۹ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. فریدون در کودکی بنابه دلایلی مجبور شد تا با خانواده اش به لبنان مهاجرت و این دوران را در آنجا سپری کند. با رسیدن به سن نوجوانی به تهران بازگشت و تحصیلات خود را آغاز کرد.
با گذراندن دوران متوسطه تصمیم گرفت تا برای ادامه تحصیل به فرانسه سفر کند و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ادبیات در دانشگاه سوربن شروع کرد. پس از این دوران رهنما با بازگشت به ایران در ۱۳۲۶ خورشیدی نخستین دفتر شعرش را به زبان فارسی با عنوان «هیچ» با نام مستعار «کوچه» منتشر کرد.
آثار برجای مانده از فریدون رهنما
منظومه برای ایران نام نخستین دفتر شعر رهنما به زبان فرانسه بود که با نام کاوه طبرستانی در پاریس در ۱۹۵۰ میلادی منتشر شد. فریدون در ۱۹۵۹ میلادی مجموعه اشعار سرودهای کهنه را با مقدمهای از پل الوار شاعر سورئالیست فرانسوی در پاریس منتشر کرد. آوازهای رهایی نیز نام آخرین دفتر شعر او به زبان فرانسه بود که در ۱۹۶۸ میلادی منتشر شد.
کتاب واقعیت گرایی فیلم، پایان نامه تحصیلات سینمایی اوست که در سال ۱۳۵۱ به وسیله انتشارت بوف در ایران منتشر شد. رهنما با اینکه عشق ساختن فیلم را داشت، اما کار در فضای فیلمفارسی برای او قابل تحمل نبود. خود در گفت: وگویی در این باره گفته است: «با آنکه به من پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.»
با این حال رهنما موفق میشود در ۱۳۳۹ خورشیدی نخستین فیلم خود یعنی مستند «تخت جمشید» را با سرمایه شخصی اش بسازد. در این فیلم رهنما با نگاه شاعرانهای در دل ویرانههای تخت جمشید، به دنبال سازندگی و شناخت هویت تاریخی ایرانی است.
آثار برجای مانده از فریدون رهنما
منظومه برای ایران نام نخستین دفتر شعر رهنما به زبان فرانسه بود که با نام کاوه طبرستانی در پاریس در ۱۹۵۰ میلادی منتشر شد. فریدون در ۱۹۵۹ میلادی مجموعه اشعار سرودهای کهنه را با مقدمهای از پل الوار شاعر سورئالیست فرانسوی در پاریس منتشر کرد. آوازهای رهایی نیز نام آخرین دفتر شعر او به زبان فرانسه بود که در ۱۹۶۸ میلادی منتشر شد.
کتاب واقعیت گرایی فیلم، پایان نامه تحصیلات سینمایی اوست که در سال ۱۳۵۱ به وسیله انتشارت بوف در ایران منتشر شد. رهنما با اینکه عشق ساختن فیلم را داشت، اما کار در فضای فیلمفارسی برای او قابل تحمل نبود. خود در گفت: وگویی در این باره گفته است: «با آنکه به من پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.»
با این حال رهنما موفق میشود در ۱۳۳۹ خورشیدی نخستین فیلم خود یعنی مستند «تخت جمشید» را با سرمایه شخصی اش بسازد. در این فیلم رهنما با نگاه شاعرانهای در دل ویرانههای تخت جمشید، به دنبال سازندگی و شناخت هویت تاریخی ایرانی است.
رویکرد فریدون رهنما به ویرانههای تخت جمشید، رویکردی توریستی و کارت پستالی نیست بلکه او در دل ویرانهها در جستجوی پاسخی برای پرسشهای فلسفی و تاریخی خود است.
استفاده رهنما از گفتار شاعرانه و بیان سنگین فلسفی در این فیلم، بیانگر تاثیرپذیری او از سینمای مستند ابراهیم گلستان در این دوره است، اگرچه گفتار رهنما نسبت به گفتار گلستان، بسیار سادهتر و یک بعدیتر است و فیلم نیز استحکام فنی و بیانی فیلمهای مستند گلستان را ندارد.
فریدون رهنما درباره این فیلم گفته است: «اینکه به تخت جمشید توجه کردم به این دلیل بود که محیط تخت جمشید و ویرانههای آن به من فرصت میداد که اندیشههایی را که درباره زندگی و هنر داشتم بیان کنم... این ویرانهها چه بودند؟ آنچه امروز میبینیم تا چه اندازه واقعیت دارد؟ و واقعیت کدام است؟»
واقعگرایی از دید رهنما
عنوان رساله دانشگاهی فریدون رهنما واقعیت گرایی فیلم بود. این اثر پیش از ساختن فیلم تخت جمشید، در ذهن فریدون ریشه دوانده بود. او کوشیده بود که درک و برداشت خود از مفهوم واقعیت در سینما را تشریح کند و ضمن ترسیم ارتباط سینما با هنرهای دیگر از جمله شعر، نقاشی و موسیقی، تعریفی از ماهیت سینما و امکانات آن ارایه دهد.
فریدون رهنما درباره این فیلم گفته است: «اینکه به تخت جمشید توجه کردم به این دلیل بود که محیط تخت جمشید و ویرانههای آن به من فرصت میداد که اندیشههایی را که درباره زندگی و هنر داشتم بیان کنم... این ویرانهها چه بودند؟ آنچه امروز میبینیم تا چه اندازه واقعیت دارد؟ و واقعیت کدام است؟»
واقعگرایی از دید رهنما
عنوان رساله دانشگاهی فریدون رهنما واقعیت گرایی فیلم بود. این اثر پیش از ساختن فیلم تخت جمشید، در ذهن فریدون ریشه دوانده بود. او کوشیده بود که درک و برداشت خود از مفهوم واقعیت در سینما را تشریح کند و ضمن ترسیم ارتباط سینما با هنرهای دیگر از جمله شعر، نقاشی و موسیقی، تعریفی از ماهیت سینما و امکانات آن ارایه دهد.
واقعیت گرایی فیلم، در واقع نوعی پیش درآمد نظری و فلسفی بر فیلمهایی بود که بعدها فریدون رهنما در بازگشت به ایران ساخت. او در مقدمه رساله اش نوشت: «این رساله، نظریهای است، بسیار شخصی درباره سینما و هنر.
آنها که ۲ فیلم مرا دیده اند بی گمان شاهد به کارگیری این نظریه نیز بوده اند و اگر حوصله کرده اند، شاید دریافته اند که واقعیت جویی چگونه مرا به واقعیت کاوشهای فکری و هنری این سرزمین کشانده است.»
نگاه رهنما به متنهای کلاسیک ایرانی
فریدون رهنما علاقه خاصی به شاهنامه داشت و همین موضوع سبب شد تا او به سراغ این اثر ادبی برود. او از جمله کارگردانهای ایرانی به شمار میرود که با نگاه و رویکردی مدرن به سراغ تاریخ و متنهای کلاسیک ایرانی رفته است.
نگاه رهنما به متنهای کلاسیک ایرانی
فریدون رهنما علاقه خاصی به شاهنامه داشت و همین موضوع سبب شد تا او به سراغ این اثر ادبی برود. او از جمله کارگردانهای ایرانی به شمار میرود که با نگاه و رویکردی مدرن به سراغ تاریخ و متنهای کلاسیک ایرانی رفته است.
دریافت او از شاهنامه و قهرمانان اساطیری ایران مثل سیاوش در فیلم سیاوش در تخت جمشید در زمان او بسیار جسورانه و نوآورانه بود. منتقدان اعتقاد داشتند که این فیلم بدون خلاقیت و تخیل ساخته شده است، زیرا رهنما هیچ شناختی از شاهنامه فردوسی نداشته و قهرمانان این فیلم را به درستی تداعی نکرده است.
برخلاف نگاه منتقدان در خصوص فیلم شاهنامه برخی صاحبنظران غربی از جمله هانری لانگل وا فیلم شناس فرانسوی، این فیلم را بسیار پسندید، به طوری که توانست جایزه ژان اپستاین برای پیشبرد زبان سینما را از جشنواره لوکارنو در سال ۱۹۶۶ دریافت کند.
هانری لانگلوا هنگام نمایش فیلم درباره آن گفت: «برای کسانی که عادت به مکتب ناتورالیسم دارند این فیلم شگفت آور خواهد بود و نشان میدهد که سینما سخت مدیون تئاتر است.»
رهنما در این فیلم، با انتخاب قالب فیلم و قرار دادن شخصیتهای شاهنامه در دنیای امروز، دریافت ویژه خود از این اثر حماسی را ارایه داد. سینما برای فریدون رهنما به منزله شعر و نمایش بود و او میان اینها پیوندی ناگسستنی قائل شد.
پسر ایران از مادرش بی خبر است
فیلم پسر ایران از مادرش بی خبر است، سومین و آخرین فیلم رهنماست که اندکی پیش از مرگ ساخت و برخی آن را وصیت نامه هنری رهنما میدانند. فیلمبرداری فیلم پسر ایران از مادرش بی خبر است در ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز شد، اما نزدیک به پنج سال طول کشید تا در ۱۳۵۳ خورشیدی آماده نمایش شود.
رهنما در این فیلم، با انتخاب قالب فیلم و قرار دادن شخصیتهای شاهنامه در دنیای امروز، دریافت ویژه خود از این اثر حماسی را ارایه داد. سینما برای فریدون رهنما به منزله شعر و نمایش بود و او میان اینها پیوندی ناگسستنی قائل شد.
پسر ایران از مادرش بی خبر است
فیلم پسر ایران از مادرش بی خبر است، سومین و آخرین فیلم رهنماست که اندکی پیش از مرگ ساخت و برخی آن را وصیت نامه هنری رهنما میدانند. فیلمبرداری فیلم پسر ایران از مادرش بی خبر است در ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز شد، اما نزدیک به پنج سال طول کشید تا در ۱۳۵۳ خورشیدی آماده نمایش شود.
این فیلم که برای نخستین بار در جشنواره توس در ایران به نمایش درآمد، داستان نمایشنامه نویس و کارگردان جوانی است که دلبسته گذشته و تاریخ ایران باستان است و قصد دارد، نمایشی مربوط به ایران باستان و نبرد اشکانیان و یونانیها را به روی صحنه بیاورد، اما در این راه با موانع و مشکلات بسیاری مواجه میشود.
این فیلم را رهنما را بر اساس تجربههای شخصی دردناکش از کار در سینمای ایران ساخته است. فیلمی که از نظر فرم و سبک روایت، نه تنها تا آن زمان در سینمای ایران نمونهای نداشت، بلکه هنوز هم یک اثر آوانگارد و تجربی به حساب میآید.
فریدون رهنما در این فیلم با احضار تاریخ و از طریق مکالمه با تاریخ، به بررسی ارتباط انسان امروزی با هویت و گذشته تاریخی اش میپردازد. او در این فیلم، دنیای تئاتر و زندگی را یکسان میگیرد، همان سان که در سیاوش در تخت جمشید، دنیای فیلم و زندگی را یکی گرفته بود.
فریدون رهنما در این فیلم با احضار تاریخ و از طریق مکالمه با تاریخ، به بررسی ارتباط انسان امروزی با هویت و گذشته تاریخی اش میپردازد. او در این فیلم، دنیای تئاتر و زندگی را یکسان میگیرد، همان سان که در سیاوش در تخت جمشید، دنیای فیلم و زندگی را یکی گرفته بود.
رهنما از شعر، موسیقی، عکاسی، تئاتر و سینما بهره میگیرد تا اندیشهها و دغدغههای فلسفی اش را به نمایش بگذارد، اگرچه برخی ضعفهای تکنیکی فیلم به ویژه در بازیگری و دیالوگ نویسی، مانع از انتقال درست این اندیشهها شده است.
پسر ایران را میتوان فیلم مقالهای به سبک فیلم مقالههای دهه ۷۰ گدار و کریس مارکر دانست که با رویکرد باستان گرایانه رهنما ساخته شده است، اما باستان گرایی فریدون رهنما، همانند برخی از نویسندگان ایرانی عصر او، رویکردی ارتجاعی نبود، بلکه کاملا نقادانه و رادیکال بود. او در فیلم هایش با گذشته به مکالمه میپردازد و با نگاهی امروزی با آن مواجه میشود.
پسر ایران را میتوان فیلم مقالهای به سبک فیلم مقالههای دهه ۷۰ گدار و کریس مارکر دانست که با رویکرد باستان گرایانه رهنما ساخته شده است، اما باستان گرایی فریدون رهنما، همانند برخی از نویسندگان ایرانی عصر او، رویکردی ارتجاعی نبود، بلکه کاملا نقادانه و رادیکال بود. او در فیلم هایش با گذشته به مکالمه میپردازد و با نگاهی امروزی با آن مواجه میشود.
در صحنهای از فیلم پسر ایران از مادرش بی خبر است، سردار یونانی خطاب به اشک، سردار پارتی میگوید: «آیین این سرزمین، همیشه خودکامگی بوده و هست و همین بود که کشورت را به نابودی کشاند و فراموش مکن.» در دورانی که غرب ستیزی و بومی گرایی، گفتمان اصلی روشنفکران ایرانی در دهه ۳۰ و ۴۰ بود، بومی گرایی رهنما، ضمن ارجاع به هویت تاریخی باستانی، نه غرب ستیز است و نه خصلتی ارتجاعی دارد، بلکه هشداری است بر یک غفلت تاریخی و دعوتی به بازخوانی تاریخ از منظری مدرن است.
فعالیتهای اجرایی رهنما
با تاسیس تلویزیون ملی ایران در ۱۳۴۶ خورشیدی، فریدون رهنما بخش مستند سازی و پژوهش در خصوص ایران زمین را راه انداخت. به کوشش او بود که سینماگران مطرح و بنام توانستند، نخستین فیلمهای مستند خود را بسازند. رهنما در شکل گیری بخش پژوهش و مستند تلویزیون ملی ایران، جریان سینمای آزاد و تاسیس مدرسه عالی تلویزیون و سینما نقش مهمی داشت.
فعالیتهای اجرایی رهنما
با تاسیس تلویزیون ملی ایران در ۱۳۴۶ خورشیدی، فریدون رهنما بخش مستند سازی و پژوهش در خصوص ایران زمین را راه انداخت. به کوشش او بود که سینماگران مطرح و بنام توانستند، نخستین فیلمهای مستند خود را بسازند. رهنما در شکل گیری بخش پژوهش و مستند تلویزیون ملی ایران، جریان سینمای آزاد و تاسیس مدرسه عالی تلویزیون و سینما نقش مهمی داشت.
او از مدرسان مدرسه عالی تلویزیون و سینما بود. فیلم هایی، چون جام حسنلو، بادجن، یا ضامن آهو، تپههای قیطریه و چه هراسی دارد، ظلمت روح محصول همین دوره است و زیر نظر فریدون رهنما ساخته شده اند. نوآوریهای زبانی رهنما حتی در ترجمه واژگان سینمایی نیز دیده میشود.
او نخستین فردی بود که واژههای سینمایی فارسی را به جای واژههای انگلیسی و فرانسوی پیشنهاد کرد. نما به جای پلان یا شات، نمای درشت به جای کلوزآپ، نمای دور به جای لانگ شات و راه دوربین به جای تراولینگ شات از ابداعات رهنما در این زمینه است.
رهنما با نوآوریها و جسارتهای بیانی خود، نقش مهمی در ارتقای زبان و فرهنگ سینما در ایران داشت. جسارت رهنما در به کارگیری زبانی غیرمتعارف و پرهیز عمدی و آگاهانه او از فرمهای مسلط و پذیرفته شده سینمایی، مهمترین ویژگی کارهای سینمایی او بود.
سرانجام فریدون رهنما
فریدون رهنما پس از سالها تلاش در راه فیلم سازی سرانجام در ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ خورشیدی چشم از جهان فروبست.
منبع:
رهنما، فریدون، (۱۳۸۱)، «مقدمه ناشر»، واقعیتگرایی فیلم، تهران: موسسه فرهنگی هنری نوروز هنر
سرانجام فریدون رهنما
فریدون رهنما پس از سالها تلاش در راه فیلم سازی سرانجام در ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ خورشیدی چشم از جهان فروبست.
منبع:
رهنما، فریدون، (۱۳۸۱)، «مقدمه ناشر»، واقعیتگرایی فیلم، تهران: موسسه فرهنگی هنری نوروز هنر
۰