«پتک جادوگران»؛ ماجرای یکی از عجیبترین کتابهای دنیا
«پتک جادوگران» متنی است که نظیر آن وجود ندارد. این رساله که بیش از پانصد سال قبل نوشته شد، راهنماییست برای شکار و آزار و اذیت جادوگران و یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ جادوگری به حساب میآید.
فرادید | مالوس مالیفیکاروم (Malleus Maleficarum) یا «پتک جادوگران» نوشتهی هاینریش کرامِر و جِیکوب اسپرِنگِر که در سال ۱۴۸۷ منتشر شد، بدونشک یکی از مهمترین متنها در تاریخ مطالعات جادوگریست. این رساله یک جور کتاب راهنما برای شکار و آزار و اذیت جادوگران است.
به گزارش فرادید؛ در اینجا نگاهی به ماجرای این کتاب خواهیم انداخت؛ درمییابیم که چه چیزی منجر به نوشتن «پتک» شد، نگرشها نسبت به جادوگری چه بود، جادوگران در اواخر قرن پانزدهم در اروپا چه آزار و اذیتهایی را متحمل شدند و اثر این نوشته بر درک جادوگری چه بود.
چرا چکش جادوگران نوشته شد؟
هاینریش کرامِر حدود سال ۱۴۳۰ در ناحیهای در مرز کنونی آلمان و فرانسه متولد شد و در همانجا بود که به فرقۀ راهبان دومینیکی پیوست (این یکی از دو فرقۀ رهبانی بزرگی بود که مورد تایید کلیسا بودند). او در سال ۱۴۷۴ به سمت «مفتش عقیده» در آلمان جنوبی منصوب شد و به مدت دو سال در محاکمات جادوگران دست داشت. جِیکوب اِسپرِنگِر نیز حدود سال ۱۴۳۷ در بازِل متولد شد و در سال ۱۴۷۰ مانند کرامِر عضوی از فرقۀ دومینیکی شد. او نیز مفتش عقیده در منطقۀ راینلَند بود. او همکاری مختصری با کرامِر داشت و به تکمیل کتاب «پتک جادوگران» کمک کرد، اگرچه این اثر تا حد زیادی نوشتهی خود کرامِر است.
اما مقام کرامِر در اینسبروک توسط اسقفِ بریکسِن گِئورگ گُلسِر در سال ۱۴۸۵ به حال تعلیق درآمد و تمام زنانی که او به عنوان جادوگر دستگیر کرده بود آزاد شدند. این همان اتفاقی بود که نوشتن کتاب «پتک جادوگران» را از نگاه او توجیه کرد. او فکر کرد باید کتابی بنویسد که به همه نشان بدهد جادوگران چقدر مهم، واقعی و خطرناک هستند.
«پتک جادوگران» با این هدف نوشته شد که راهنمای جامعی در مورد جادوگران باشد. این کتاب اولا میخواست اثبات کند که جادو یک موضوع واقعی است؛ ثانیا میخواست نشان بدهد که چطور میشود جادوگران و اعمال جادویی و اهریمنی را شناسایی کرد؛ سومین هدف مهم کتاب هم نشان دادن شیوۀ برخورد با جادوگران و خنثی کردن جادوهای آنها بود.
«پتک جادوگران» رسالهی کاملی بود که انواع موضوعات مربوط به جادو را در بر میگرفت؛ در این کتاب اتهامات مختلفی از قبیل «شیطانپرستی»، «جادوی آب و هوا» (به معنی تاثیر گذاری بر پدیدههای آب و هوایی)، «کودککشی» و مواردی از این دست به طور کامل شرح و توضیح داده شده بودند.
بعضی از چهرههای شاخص آن روزگار مثل جوهانس نایدر و پاپ اینوسنت هشتم از کتاب کرامر در نوشتههای خودشان استفاده کردند و این باعث افزایش اعتبار این کتاب شد. وقتی پاپ اینوسنت این کتاب را تایید میکرد، به این معنی بود که حالا همۀ دادگاههای کلیسایی و غیرکلیسایی میتوانستند از «پتک جادوگران» برای تعقیب و محاکمۀ جادوگران استفاده کنند. محققان معتقدند که حمایت پاپ از رسالۀ «پتک جادوگران» سرآغازی شد برای شکنجه و کشتار گستردۀ متهمان به جادوگری و راه افتادن یک حمام خون. کرامِر نوشتۀ پاپ را به عنوان مقدمهای به کتاب خودش اضافه کرد تا با این کار اعتبار کتاب و هشیاری کلیسا نسبت به خطر جادوگران را بیشتر کند.
میتوان گفت این رساله بالاترین مرحله و اوجِ پدیدهی توجه به جادوگری در دورۀ قرون وسطی است. اما از این رساله چه میتوان آموخت؟
چکش جادوگران به ما چه میگوید؟
محتوای اصلی متن را با جدا کردن آن به سه بخش میتوانیم بهتر درک کنیم. نخست ماهیت اتهامات. دوم محاکمات و در نهایت نگرشها نسبت به زنان.
1. ماهیت اتهامات
رساله با این پرسش آغاز میشود: «آیا اعتقاد به وجود جادوگران بخشی از اعتقاد کاتولیک است؟ و آیا رد این اعتقاد به معنی بدعت است؟»
جواب کرامر به این سوال مثبت بود. این بدان معناست که از نظر او اگر شما از ایمان کاتولیک دفاع کنید پس باید به جادوگری و خطرات آن باور داشته باشید و اگر از باور کاتولیک دفاع نکنید پس ملحد هستید. این حکم نشاندهنده این است که در اواخر قرن پانزدهم در اروپا جادوگری تا چه حد تهدیدی جدی به حساب میآمد.
«پتک جادوگران» مدعی بود جادوگری نفرتانگیزترینِ بدعتهاست و برای این ادعا چهار دلیل برمیشمرد: سرسپردگی بدن و روح به شیطان، روابط جنسی با اهریمن، ترک ایمان مسیحی و قربانی کردن نوزادان تعمید داده نشده برای شیطان. اینها فقط ایدههای کرامِر نبود بلکه عقیدهای بود که عموم مردم دربارۀ جادوگران داشتند؛ در آن زمان جو جامعه دچار هراسی بیمارگونه از جادوگران شده بود و کتاب «پتک جادوگران» به این هراس دامن میزد.
علاوه بر این، این کتاب حاوی فانتزیهای عجیب و غریب زیادی است که نشان میدهد چه ترس و واهمۀ شگفتانگیزی در بین مردم نسبت به جادوگران وجود داشته است. مثلا کرامر ادعا میکند که بعضی از جادوگران آلتهای جنسی مردان را میدزدند و آنها را با شیوههای خاصی زنده نگه میدارند تا در اعمال جادوییشان از آنها استفاده کنند!
این کتاب بر اهمیت پیمانی که بین شیطان و جادوگران بسته میشود تاکید میکند چرا که جادوگران به کمک شیطان و بنا به قراردادی که با او بستهاند قادر به انجام اعمال مخرب هستند.
2. محاکمات
کرامر درصدد بود که اثبات کند بسیاری از جنایاتی که به جادوگران نسبت میدهند واقعیست. از نظر او سه عنصر اصلی در جادوگری عبارت بودند از: جادوگر بدنیت، کمک شیطان و اذن خدا (چون خدا میداند بدون شر، هیچ خیری وجود ندارد). بنابراین، به جادوگری به عنوان یک گناه کبیره نگاه میشد، چون خیانتِ مستقیم به خدا بود.
کرامِر تصور میکرد باید با جادوگران در محضر قانون مانند کسانی رفتار کرد که جرمشان خیانت علیه حکومت است، چون جادوگران علیه عظمت الهی عمل کردهاند. اگرچه کرامر میپذیرد که مرتکب اصلی جرم شیطان است، اما این جادوگرست که از شیطان استفاده میکند و به شایستگی سزاوار به گردن گرفتن این تقصیرست. علاوه بر این، او مثالی از جادوگری میزند که هیچ کاری در جنایت نمیکند جز اینکه سوارخ کوچکی حفر میکند، اما باز هم به عنوان جادوگر دستگیر میشود. این مثال نشان میدهد که تنها یک تماس یا نگاه کافی بوده تا فردی را جادوگر قلمداد کنند.
کرامر حتی رویهای را توصیه میکند که در آن به جادوگر وعدهی بخشش میدادند، اما به این شرط که به گناهش اعتراف کند. حال آن که منظور آنها از بخشش، بخشش به نفع جامعه بود که در این مورد با اعدام جادوگر تعریف میشد. این رویه نشانگر این واقعیت است که جادوگران از لحظهی متهم شدن، از سوی جامعه محکوم شده و مورد بیاعتنایی قرار میگرفتند و کارشان جنایت مطلق در نظر گرفته میشد.
3. نگرشها نسبت به زنان
«پتک جادوگران» یک متن زنستیزانه بو و ادعا میکرد که جادوگری به کلی نشاتگرفته از شهوت جسمانیست که حسی سیریناپذیر در زنان است. در واقع بر اساس آنچه در این کتاب آمده، جادوگران اصولاً زن بودند.
کرامر معتقد است که زنان به خاطر بدن و روح ضعیف و به خاطر شهوتی که در وجودشان هست، علاوه بر اینکه موجوداتی فریبنده هستند، خودشان هم به شدت در معرض فریب خوردن هستند و اهداف مناسبی برای شیاطین به شمار میآیند. از نظر او زنان به خاطر ضعف طبیعتشان معمولا نمیتوانستند ایمان محکمی داشته باشند و این ایمان ضعیف بستری برای گرایش به جادوگری بود. درست است که او امکان تبدیل شدن زنان به افراد قدیس را رد نمیکرد اما به نظر میرسید طبیعت زنانه را بیشتر متمایل به شر و ضعف به حساب میآورد.
چرا «پتک جادوگران» کتاب مهمی است؟
«پتک جادوگران» در طول دویست سال بعد از نوشته شدنش الهامبخش کتابهای دیگر و محاکمهها و کشتارهای متهمان به جادوگری شد. به علاوه این کتاب بود که «شیطانپرستی» را به یک اتهام اصلی در بیشتر دادگاههای کلیسایی تبدیل کرد. در واقع تصویری که مردم در طی قرون شانزدهم و هفدهم میلادی دربارۀ جادو در ذهن داشتند، بیش از هر چیز به وسیلۀ این کتاب شکل گرفته بود.
این کتاب به رغم استقبال زیاد از سوی کلیسا و مفتشان عقیده، در زمان خودش منتقدانی هم معاصری داشت اما تعداد این منتقدان در مقابل حامیان اندک بود.
«پتک جادوگران» کتاب مهمی است که به ما میفهماند چرا و چگونه جادوگران و جادوگری در قرون وسطی اینقدر خطرناک و رازآمیز به حساب میآمده است.مطالعۀ این کتاب نشان میدهد که مردم آن دوران جادوگران را دشمنان اصلی خدا و نژاد بشر میدانستند که به واسطهی همکاریشان با شیطان مرتکب جرم میشدند و راه خیانت را به مسیحیت باز کردند.
منبع: projects.history
مترجم: زهرا ذوالقدر