(تصاویر) سفر به تهران قدیم؛ خزینه چگونه اولین شبکه اجتماعی ایرانی شد؟
حمامها زمانی که هنوز از عصر ارتباطات خبری نبود و ابزار و وسایل ارتباطی امروزی مانند تلگرام و اینستاگرام و غیره فراگیرنشده بود، قوی و بهروزترین مکان کسب اخبار و اطلاعات به شمار میرفتند.
حمامها زمانی که هنوز از عصر ارتباطات خبری نبود و ابزار و وسایل ارتباطی امروزی مانند تلگرام و اینستاگرام و غیره فراگیرنشده بود، قوی و بهروزترین مکان کسب اخبار و اطلاعات به شمار میرفتند.
حمامهای عمومی تهران که قدمت برخی از آنها به بیش از یک قرن میرسد، محلی بود که همه مردم از توانگر و تهیدست، معلم و شاگرد، عالم و عامی و پیر و جوان در آن آمد و رفت داشتند. حمام عمومی مکانی برای شستشو و نیز تنها محلی بود که نقش «پاتوق» را برای ساکنان هر محله داشت.
برای دید و بازدید، برای رتق و فتق مسائل اجتماعی، برای خرید و فروش و تصمیم گیری همچنین درمان و معالجه، تدریس و تعلیم، صلح و آشتی، و خبرگیری و خبررسانی همه به حمام میرفتند. در مواردی هم شاگردها برای تکمیل مباحث مورد بررسی خود در ساعتهایی که مدرس یا مراد به حمام می رفت، سراغ او را میگرفتند و به حمام میرفتند که نمونه هایی از آن در ادبیات ما آمده است.
جالب اینجاست که موضوعات و مباحثی که در حمام بیان میشد همه جا گسترش مییافت و دهان به دهان میگشت. حتی برخی از این روایتها در کتابهای تهران قدیم هم چاپ شده است. در حمامهای عمومی نه خبری پنهان میماند و نه تأخیری در انتشار آن روی میداد. این محلها «رسانههای خبری» آن زمان بودند. خبر «بخشیدن سله سلطان محمود به حمامی» و «فقاعی» در ورودی حمام عمومی - که معتبرترین سند بینیازی فردوسی و رد کردن بذل و بخشش سلطان محمود است، از همین «رسانه» به همه جا مانده.
داریوش شهبازی، تهرانپژوه، در باره پاتوق و نقش خبررسانی حمامها در تهران قدیم میگوید: «حمامها محل دست پیدا کردن به اخبار روز محله یا جامعه بود. به همین خاطر اغلب افراد تاثیرگذار محلی در این مکان گعده میکردند. در همین راستا برخی از حمامها پاتوق گروهها یا اقشاری خاص به شمار میرفت. در سالهای اواخر دوره پهلوی دوم «حمام سونا» پاتوق ورزشکاران معروف و برخی از حمامها هم پاتوق سرمایهداران معروف بود.»
همچنین برخی مراسم گلریزان در حمامهای قدیمی برگزار میشد. حمام خانم یا حمام قبله یکی از این محافل بود. در آن دوران مهدی قصاب از معتمدان محله بازارچه نایبالسطنه بود که ذکر خیرات و مبرات او در محله ورد زبان اهالی بوده. او در گذر سرپولک قصابی داشت. اگر کسی با مشکلی مواجه میشد به گونهای موضوع را به مهدی قصاب میگفت. او هم با اطلاعرسانی در محله همه را به گرمابه قبله دعوت میکرد و در همان زمان با جمعآوری کمکهای مردمی مشکل جهیزیه، هزینه درمان بیماران یا ازدواج جوانان را فراهم میکرد.
ارج و قرب حمامیها بهعنوان محرم راز مردم محله بسیار بود. اغلب افراد محله در حمامهای عمومی از دیدن هم شاد میشدند و دور هم مینشستند و در باره وضع زندگی از یکدیگر پرسوجو میکردند. گاهی این گپ و گعدهها تا حوالی ظهر طول میکشید. آب روی هم ریختن یا کیسه و لیف کشیدن نوعی حرمتگذاری به همدیگر محسوب میشد.
منبع: همشهری