(تصاویر) برنامه فوق سری هیتلر برای ساخت هواپیمای «پرنده نقره‌ای» و نابود کردن نیویورک از فضا

(تصاویر) برنامه فوق سری هیتلر برای ساخت هواپیمای «پرنده نقره‌ای» و نابود کردن نیویورک از فضا

هیتلر، محو ایده بمباران و سوازندن نیویورک در آتش شده بود، اما نیروی هوایی آلمان توانایی لازم برای رسیدن به سواحل آمریکا را نداشت.

کد خبر : ۲۲۸۹۲۵
بازدید : ۱۳۳

آمریکایی‌ها پس از حمله به پرل هاربر وارد جنگ جهانی دوم شدند و انگلیسی‌ها نیز در نبرد بریتانیا توانستند تسلط آلمان بر آسمان‌ها را به چالش کشیده و خود کنترل آن را به دست بگیرند.

این اتفاق در حالی رخ داد که افراد نزدیک به هیتلر مشغول طراحی یک نقشه‌ پیچیده برای جلب توجه او بودند؛ فرمانده نیروی هوایی آلمان، هرمان گورینگ، برنامه‌هایی را طراحی کرده بود که از نفرت شدیدش نسبت به آمریکا سرچشمه می‌گرفت.

54

هیتلر، محو ایده بمباران و سوازندن نیویورک در آتش شده بود، اما نیروی هوایی آلمان توانایی لازم برای رسیدن به سواحل آمریکا را نداشت.

هرمان گورینگ، در یک سخنرانی برای مردم برلین می‌گوید: «من فاقد بمب‌افکن‌هایی هستم که بتوانند با ۴.۵ تن بمب به نیویورک بروند و بازگردند… از داشتن چنین بمب‌افکنی بسیار خوشحال می‌شدم، زیرا بالاخره می‌توانستم دهان متکبران را از آن‌سوی دریا ببندم.».

55

وزیر نازی‌ها، آلبرت اشپیر، که در تصویر زیر هم دیده می‌شود، اعتراف می‌کند که هیتلر به شدت عاشق تماشای سوختن این شهر آمریکایی و ویران کردن کامل آن بوده است. او در دفتر خاطرات زندانش در این باره می‌نویسد: «هیتلر وقتی برای ما توضیح می‌داد که چگونه نیویورک در آتش خواهد سوخت، به نظر می‌رسید که در حال هذیان گفتن است… او تصور می‌کرد که آسمان‌خراش‌های نیویورک، به مشعل‌های آتشین و عظیم تبدیل خواهند شد و هنگام فرو ریختن، انعکاس شعله‌ آن‌ها، افق شهر را در برابر آسمان تاریک روشن خواهد کرد».

56

هیتلر با نزدیک شدن به پایان جنگ، به تدریج ناامیدتر می‌شد، به همین دلیل از مهندسان خود خواست تا سلاح‌های شگفت‌انگیز یا Wunderwaffen را بسازند (مجموعه‌ای پیشرفته از سلاح‌های جدید که آلمان نازی در پایان جنگ جهانی دوم تلاش داشت تا آن‌ها را توسعه دهد، اما به دلیل مشکلات فنی و محدودیت‌ در منابع، هرگز به طور کامل به مرحله تولید و بهره‌برداری نرسیدند).

طرح‌های مختلفی از سوی طراحان دیگر برای پروژه «بمب‌افکن آمریکا» ارائه شد که بر اساس هواپیماهای موجود در نیروی هوایی آلمان بود، اما یکی از این طرح‌ها خیلی جسورانه بود.

57

گورینگ، از فرماندهان ارشد نازی، طرحی برای ساخت یک هواپیمای جنگی پیشرفته به سبک عصر فضا (این اصطلاح به نوعی طراحی یا فناوری اشاره دارد که به دوران پیشرفت‌های چشم‌گیر فضایی در اواسط قرن بیستم بازمی‌گردد) ارائه کرد که بعدها پرنده نقره‌ای یا Silbervogel نام گرفت.

این نسخه مفهومی توسط مهندس هوافضای اتریشی، اوژن سانگر که در تصویر دیده می‌شود، طراحی شد. او سپس به پروژه‌ای پیوست که قصد داشت نیویورک را به جهنم تبدیل کند.

58

این فضایپیمای مداری قرار بود یک بمب ۴ تنی را بر روی منهتن بیندازد و ساختمان‌ها، خیابان‌ها و خانه‌ها را نابود کند. اما این طرح فوق سری بعدها و در شرایطی عجیب فاش شد و به برنامه‌های پیچیده برای ربودن مشاوران استالین منجر شد.

در سال ۱۹۴۴، سانگر طرح‌های جسورانه‌اش برای راکت فضایی پرنده نقره‌ای را به وزارت هواپیمایی رایش ارائه داد.

سانگر به عنوان یکی از اعضای حزب نازی و اس‌اس (یکی از شاخه‌های نظامی و امنیتی حزب نازی که مسئول بسیاری از جنایات جنگی و هولوکاست در دوران جنگ جهانی دوم بود)، به‌خوبی می‌دانست که این طراحی می‌تواند توجه مقامات را به خودش جلب کند؛ چرا که آن‌ها به دنبال سلاحی برای حمله به آمریکا بودند.

سانگر با مهندس و ریاضیدان آلمانی، ایرن برِدت، همکاری کرد تا فضانوردی بسازند که قرار بود تنها برای یک ماموریت استفاده شود؛ پرواز در ارتفاع هزاران کیلومتری در بالای سطح زمین و نابودی شهر نیویورک.

ایرن که در تصویر زیر دیده می‌شود، بعدها همسر سانگر شد.

59

فضاپیمای زیرمداری (پروازهایی که از جو زمین خارج نمی‌شوند، اما به اندازه کافی بالا می‌روند که وارد مدار دور زمین نشوند) با تنها یک خلبان، توسط یک سورتمه، ۳.۲ کیلومتری به حرکت در می‌آمد تا به سرعت ۱۹۳۱ کیلومتر در ساعت برسد.

زمانی که این فضاپیما به پرواز درمی‌آید، موتورهای راکتی آن کمک می‌کنند تا ارتفاع ۱۳۷ کیلومتری را طی کرده و به سرعتی فوق‌العاده معادل ۲۱۷,۰۰۰ کیلومتر در ساعت دست یابد.

60

پس از ورود به فضا، بمب‌افکن قادر خواهد بود تا از جو زمین عبور کرده و مسافت‌های بیشتری را طی کند تا به هدف خودش برسد؛ طبق تصویر کامپیوتری که در زیر نشان داده شده است.

61

سپس این بمب‌افکن، یک بمب رادیواکتیو ۴.۵ تنی را روی نیویورک انداخته و بعد از آن به عبور خود از فضا ادامه داده و در چین تحت کنترل ژاپن فرود می‌آید؛ جایی که می‌توانست دوباره به پرواز درآمده و مورد استفاده قرار گیرد.

این وسیله ۱۰۰ تنی تقریباً شامل ۹۰ تن سوخت، پنج تن سیستم‌های پشتیبانی حیات (به سیستم‌هایی گفته می‌شود که شرایط زیستی افراد را در محیط‌های غیرطبیعی و خطرناک مانند فضا حفظ می‌کند. این سیستم‌ها شامل تأمین اکسیژن، تنظیم دما و تأمین آب‌وغذا هستند) و چهار تن بمب بود که در وسط فضاپیما قرار داشت.

62

هر بمب از طریق سیستم کنترل از راه دور هدایت می‌شد که می‌توانست تا حدود ۶۴۳ کیلومتر به هدف مورد نظر نزدیک شود، همانطور که در نقشه زیر   در طرح‌های فوق‌سری نشان داده شده است.

63

بمب چهار تنی قادر بود ساختمان‌ها و کل خیابان‌ها را در شعاع ۸ کیلومتری از بین ببرد.

تشعشعات رادیواکتیو فراتر از منطقه انفجار بوده و ذرات سمی آن در هوا پخش می‌شدند؛ این امر باعث بیماری‌های پرتویی، سوختگی و استفراغ شده که در بلندمدت خطر ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد.

هواپیما، مجهز به لوله‌های خنک‌کننده و سیستم پریسکوپ برای خلبان بود، چرا که پنجره‌ها نمی‌توانستند فشار و دمای ناشی از ورود مجدد به جو را تحمل کنند. یک تصویر گرافیکی نشان می‌دهد که بمب‌افکن چگونه می‌تواند به‌طور متناوب وارد و خارج از جو زمین شود، که این ویژگی به آن کمک می‌کند تا در سفر خود به دور دنیا، مسافت‌های بیشتری را طی کند.

64

اما پرنده نقره‌ای برای نازی‌ها بسیار پیشرفته‌تر و فراتر از زمان خودش بود؛ تا حدی که بیشتر فناوری‌های لازم برای به پرواز در آمدن این پرنده، هنوز اختراع نشده بودند. بنابراین، با پایان یافتن جنگ و ناتوانی در ساخت سلاح فضایی آن زمان توسط هیتلر، این پروژه هرگز به مرحله اجرا نرسید.

تصویر زیر هزاران سرباز آلمانی در سال ۱۹۴۴ و در آستانه اتمام جنگ را نشان می‌دهد که تسلیم ارتش سرخ می‌شوند.

65

شایعاتی درباره‌ی فضاپیمای پرنده نقره‌ای به نیروهای متفقین رسیده بود و هم روس‌ها و هم آمریکایی‌ها در پی به‌دست آوردن نسخه‌هایی از طرح‌ها بودند.

زمانی که شوروی‌ به مرکز موشکی رها شده آلمان در سواحل دریای بالتیک حمله کرد، چیزهای جالبی را اکتشاف نمود. آن‌ها از دقت و جزئیات طرح‌ها شگفت‌زده شدند، تا حدی که وقتی این خبر به گوش جوزف استالین رسید، او توطئه‌ای برای ربودن سانگر به روسیه ترتیب داد تا پروژه‌اش را به واقعیت تبدیل کند.

66

اگرچه، طرح آوردن سانگر به اتحاد جماهیر شوروی با شکست مواجه شد. برخی از دانشمندان و مهندسان استالین تلاش کردند تا موتور پرنده نقره‌ای را بسازند، اما در نهایت، این پروژه حدود سال ۱۹۵۰ کنار گذاشته شد. نسخه شخصی طرح‌های سانگر در مجموعه کتاب‌های نادر و کمیاب هانتینگتون نگهداری می‌شود؛ جایی که تاریخ‌نگار فضایی، آصف صدیقی، که در تصویر   زیر نشان داده شده، توانسته است محتوای آن را تحلیل کند.

67

او طرح‌های سانگر را به‌دلیل ترکیب دو نوع موتور و قابلیت آن در پرواز از فراز اقیانوس را «پیشرفته» توصیف می‌کند. آصف صدیقی در این باره می‌گوید: «فرض کنیم که نازی‌ها توانسته بودند این پرنده نقره‌ای را بسازند… آن‌ها قطعاً نتیجه جنگ را تغییر می‌دادند». او اضافه می‌کند که فقط در عصر مدرن است که امکان ساخت چنین هواپیماهایی وجود دارد. به همین دلیل می‌گوید: «زمان آن فرا رسیده است».

پس از پایان جنگ، سانگر از همکاری با بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها امتناع ورزید و به همراه آیرین به فرانسه مهاجرت کرد. آن‌ها تا دهه ۱۹۵۰، برای دولت فرانسه در برنامه موشکی این کشور همکاری داشتند. در سال ۱۹۵۴، سانگر به آلمان بازگشت تا تحقیقات فضایی خود را ادامه دهد و مدیر موسسه جدید فیزیک پیشرانه جت در اشتوتگارت شود. او بعدها درگیر یک طرح سری مصری برای توسعه موشک‌های بالستیک شد و مجبور به استعفا گشت. سانگر در فوریه سال ۱۹۶۴ فوت کرد، در حالی که آیرین به زندگی خود به مدت ۱۹ سال دیگر ادامه داد.

طرح وسیله پروازی زیرمداری او هیچ‌گاه به واقعیت نپیوست، اما آمریکا برنامه‌هایی برای ساخت یک هواپیمای HyperSoar دارد که از همین تکنیک استفاده می‌کند.

منبع: روزیاتو

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید