کتابخانه گمشده نینوا چگونه حماسهٔ گیلگمش را به زندگی بازگرداند؟

کتابخانه گمشده نینوا چگونه حماسهٔ گیلگمش را به زندگی بازگرداند؟

چند روز بعد، دانشمندان با حیرت فهمیدند آنچه یافته‌اند بخشی از یک متن اسطوره‌ای است که تا پیش از آن، در حد افسانه و نقل شفاهی بود: حماسهٔ گیلگمش (Epic of Gilgamesh). و در کنار این لوح، آثاری از ساختار کتابخانه‌ای مدفون به‌دست آمد که نام آن سال‌ها در متون تاریخی تکرار می‌شد اما وجودش باورپذیر نبود...

کد خبر : ۲۴۸۴۰۲
بازدید : ۳۱

در دل ویرانه‌های شمال عراق، جایی که خاک باستان با آثار جنگ درآمیخته، گروهی از باستان‌شناسان در گرمای سوزان، تکه‌ای از لوحی گلی را از دل خاک بیرون کشیدند. خطوط میخی با دقتی قابل توجه، روی آن نقش بسته بود.

چند روز بعد، دانشمندان با حیرت فهمیدند آنچه یافته‌اند بخشی از یک متن اسطوره‌ای است که تا پیش از آن، در حد افسانه و نقل شفاهی بود: حماسهٔ گیلگمش (Epic of Gilgamesh). و در کنار این لوح، آثاری از ساختار کتابخانه‌ای مدفون به‌دست آمد که نام آن سال‌ها در متون تاریخی تکرار می‌شد اما وجودش باورپذیر نبود؛ کتابخانهٔ نینوا (Library of Nineveh). این کشف، نه‌فقط مرز میان افسانه و تاریخ را جابه‌جا کرد، بلکه باعث شد یکی از نخستین روایت‌های ادبی بشری بار دیگر به گفت‌وگو با ما بنشیند.

۱- کتابخانهٔ نینوا نخستین مرکز نگهداری سازمان‌یافتهٔ متون در جهان باستان بود

کتابخانهٔ نینوا (Library of Nineveh) در قرن هفتم پیش از میلاد، به‌دستور آشوربانیپال (Ashurbanipal)، پادشاه دانش‌دوست آشوری تأسیس شد. برخلاف ساختارهای ابتدایی پیش از آن، این کتابخانه با هدف بایگانی و دسترسی ساختاریافته به متون دینی، پزشکی، نجومی و ادبی شکل گرفت. در واقع می‌توان آن را نخستین مدل اولیهٔ کتابخانهٔ عمومی (Public Library) دانست که هم برای طبقهٔ حاکم و هم کاهنان و پژوهشگران قابل‌دسترسی بود. آرشیوها شامل لوح‌های گِلی با خط میخی (Cuneiform) بودند که اغلب با مهر سلطنتی نشانه‌گذاری شده‌اند. این ساختار نشان‌دهندهٔ عزم نظام‌مند برای حفظ حافظهٔ مکتوب است، چیزی که تا پیش از آن، بیشتر حالت نامنظم و شفاهی داشت. این واقعیت که چنین سیستمی در قرن هفتم پیش از میلاد پایه‌گذاری شده، ارزش تاریخی نینوا را به‌طرز چشمگیری افزایش داده است.

۲- حماسهٔ گیلگمش قدیمی‌ترین اثر ادبی شناخته‌شدهٔ تاریخ بشر است

حماسهٔ گیلگمش (Epic of Gilgamesh) که نسخه‌ای از آن در کتابخانهٔ نینوا یافت شد، به بیش از ۲۱۰۰ سال پیش از میلاد بازمی‌گردد. این اثر روایتی منظوم از زندگی پادشاهی تاریخی – اما اسطوره‌پردازی‌شده – به نام گیلگمش است که در شهر اوروک (Uruk) در میانرودان سلطنت می‌کرد. در طول روایت، او به‌دنبال راز جاودانگی، دوستی، و معنای هستی می‌گردد. بخش‌هایی از داستان مانند سیل بزرگ، شباهت‌هایی با روایت‌های دینی بعدی مانند داستان نوح دارند، که این موضوع باعث شد برخی پژوهشگران تأثیر فرهنگی این متن را تا سده‌های بعد ردیابی کنند. از دیدگاه سبک‌شناسی، این اثر آمیزه‌ای از واقع‌گرایی تاریخی، تفکر فلسفی و نمادپردازی مذهبی است که آن را از دیگر متون باستانی متمایز می‌کند. یافتن این اثر در یک بایگانی واقعی، آن را از قلمروی اسطوره به سطح واقعیت باستان‌شناسی منتقل کرد.

۳- حفاری‌های نینوا در قرن نوزدهم توسط باستان‌شناس بریتانیایی «آستن هنری لایارد» (Austen Henry Layard) آغاز شد

در میانهٔ قرن نوزدهم، با موج علاقهٔ اروپایی‌ها به خاورمیانه، کاوش‌هایی در عراق امروزی آغاز شد. یکی از چهره‌های کلیدی این پروژه‌ها آستن هنری لایارد بود که در سال‌های ۱۸۴۵ تا ۱۸۵۱ حفاری‌هایی در تپهٔ کویونجیک (Kuyunjik)، محل نینوا، انجام داد. او موفق شد صدها لوح گِلی با خط میخی را از زیر خرابه‌ها بیرون بکشد، بدون اینکه در ابتدا بداند چه گنجی در دستانش دارد. این آثار بعدها به موزهٔ بریتانیا منتقل شدند و بررسی آن‌ها آغاز شد. تازه در اوایل قرن بیستم بود که یکی از پژوهشگران، ترتیب منطقی بخشی از این الواح را شناسایی و حماسهٔ گیلگمش را بازسازی کرد. نقش لایارد در این کشف را نمی‌توان نادیده گرفت؛ او کسی بود که بی‌آنکه دقیقاً بداند، دریچه‌ای به گذشتهٔ مکتوب بشر گشود.

۴- نسخه‌های مختلفی از حماسهٔ گیلگمش با تفاوت‌های زبانی کشف شده‌اند

جالب است که تنها یک نسخهٔ واحد از گیلگمش در نینوا پیدا نشد. در واقع، این اثر در نسخه‌های مختلفی به زبان‌های سومری (Sumerian)، اکدی (Akkadian) و بابِلی (Babylonian) دیده شده است. نسخهٔ نینوا به زبان اکدی نو (Standard Babylonian) نگاشته شده بود که نشانهٔ نفوذ گستردهٔ این روایت در جهان بین‌النهرین (Mesopotamia) بود. تفاوت میان نسخه‌ها گاه در واژگان، گاه در ترتیب بخش‌ها و حتی پایان‌بندی داستان دیده می‌شود. این اختلافات به پژوهشگران کمک کرده‌اند تا بفهمند چگونه افسانه‌ای شفاهی، به مرور وارد لایه‌های مختلف فرهنگ‌های متمدن شده است. بررسی بین‌زبانی این نسخه‌ها هم‌اکنون در مرکز پژوهش‌های میان‌رشته‌ای زبان‌شناسی، اسطوره‌شناسی و تاریخ‌نگاری قرار دارد.

۵- کشف کتابخانهٔ نینوا و حماسهٔ گیلگمش تصویر جدیدی از مفهوم میراث بشری و خاطرهٔ جمعی به‌دست داد

پیش از این کشف، تصور غالب آن بود که حافظهٔ مکتوب بشر با متون عهد عتیق، آثار یونان باستان یا اسناد چینی آغاز می‌شود. اما کشف کتابخانه‌ای منظم در تمدن آشوری و متنی همچون گیلگمش که دغدغه‌های هستی‌شناختی را در قالبی شاعرانه بیان می‌کند، تعریف میراث بشری را بازنویسی کرد. این یافته نشان داد که حتی در ۴۰۰۰ سال پیش، انسان‌ها دربارهٔ مرگ، معنای زندگی، و جاودانگی اندیشه می‌کرده‌اند و این تأملات را ثبت می‌کرده‌اند. از این‌رو، گیلگمش فقط یک شخصیت اسطوره‌ای نیست؛ او نمایندهٔ بخشی از ضمیر جمعی انسان است که از دل خاک، دوباره ما را به تأمل وا‌می‌دارد. کشف چنین اثری، به‌شکل نمادین، انسان مدرن را با ریشه‌های نادیده‌گرفته‌شده‌اش روبه‌رو ساخت.

۶- بخش‌هایی از حماسهٔ گیلگمش الهام‌بخش ادبیات و روان‌شناسی مدرن شده‌اند

بخش‌هایی از حماسهٔ گیلگمش مانند مواجههٔ قهرمان با مرگ دوستش «انکیدو» (Enkidu)، و سفر در جست‌وجوی جاودانگی، از نظر روان‌شناسان تحلیلی مانند کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) به‌عنوان بازتابی از ناخودآگاه جمعی (Collective Unconscious) تفسیر شده‌اند. این حماسه الگویی از سفر قهرمان و دگردیسی روانی را پیش می‌کشد که در بسیاری از روایت‌های ادبیات مدرن نیز تکرار می‌شود. جوزف کمپبل (Joseph Campbell) نیز در نظریهٔ «سفر قهرمان» (The Hero’s Journey) خود، گیلگمش را از نخستین نمونه‌های این ساختار می‌داند. در نتیجه، این متن نه‌فقط از لحاظ تاریخی، بلکه از منظر تحلیل ساختارهای ذهنی انسان نیز واجد اهمیت است. تأثیر آن را می‌توان در رمان‌هایی همچون «یولیسیس» (Ulysses) از جویس یا حتی آثار علمی‌تخیلی مدرن یافت.

۷- شیوهٔ نگارش گیلگمش در الواح گِلی الگویی برای دسته‌بندی اطلاعات در دنیای باستان بود

الواح گِلی نینوا تنها حامل محتوا نبودند؛ بلکه در ترتیب، شماره‌گذاری و ساختار فیزیکی خود نوعی نظام اطلاعاتی را نیز نشان می‌دادند. حماسهٔ گیلگمش روی ۱۲ لوح نوشته شده بود و در بخش بالای هر لوح، عنوان و بخش مربوطه درج شده بود. این ساختار به‌شکلی ابتدایی، شبیه فهرست‌بندی و سازماندهی امروزی در کتابخانه‌ها عمل می‌کرد. برخی از این لوح‌ها حاشیه‌نویسی‌هایی دارند که توسط کاتبان بعدی افزوده شده‌اند و احتمالاً به‌منظور تدریس یا استفاده در معابد بوده است. همین سازماندهی دقیق، تحلیل متن را در قرن‌های بعد آسان‌تر کرده و ساختار سِیال و چندلایهٔ روایت را برای پژوهشگران روشن ساخته است.

۸- مجموعهٔ نینوا الهام‌بخش پروژه‌های دیجیتال‌سازی و بازسازی سه‌بعدی آثار باستانی شد

در دههٔ اخیر، برخی دانشگاه‌ها و مؤسسات مانند The Cuneiform Digital Library Initiative (CDLI) و British Museum تلاش کرده‌اند با استفاده از فناوری اسکن سه‌بعدی (3D Scanning) و واقعیت افزوده (Augmented Reality)، مجموعهٔ نینوا را بازسازی دیجیتال کنند. لوح‌های گیلگمش اکنون به‌صورت سه‌بعدی، قابل مشاهده و حتی چاپ با پرینترهای مخصوص هستند. این پروژه‌ها با هدف محافظت از میراث فرهنگی در برابر نابودی فیزیکی و جنگ‌های منطقه‌ای طراحی شده‌اند. همچنین نسخه‌هایی از این آثار به‌صورت آزاد در فضای وب قرار گرفته‌اند تا برای پژوهشگران، دانش‌آموزان و عموم مردم در دسترس باشند. این اقدام نوعی دموکراتیزه‌کردن دانش تاریخی و بازگرداندن میراث مکتوب بشری به حافظهٔ جهانی‌ست.

۹- حماسهٔ گیلگمش به زبان‌های مدرن متعددی ترجمه شده و از آن اقتباس‌های هنری فراوانی صورت گرفته است

از زمان شناسایی کامل این متن در قرن بیستم، حماسهٔ گیلگمش به زبان‌های زندهٔ دنیا مانند انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، عربی، فارسی و حتی ژاپنی ترجمه شده است. برخی ترجمه‌ها مانند نسخهٔ «اندرو جورج» (Andrew George) در سال ۲۰۰۳، بازسازی انتقادی و آکادمیک کاملی از متن محسوب می‌شوند. در کنار آن، اقتباس‌های هنری در قالب اپرا، نقاشی، انیمیشن و تئاتر نیز از این داستان الهام گرفته‌اند. حتی در آثار پاپ‌فرهنگی مانند کمیک‌بوک‌ها یا بازی‌های رایانه‌ای نیز ارجاع‌هایی به گیلگمش دیده می‌شود. این گستردگی نشان می‌دهد که گیلگمش دیگر فقط یک پدیدهٔ باستانی نیست، بلکه بخشی از روایت مدرن انسان دربارهٔ خود و سرنوشتش شده است.

۱۰- داستان گیلگمش هنوز هم در نظام آموزشی و فرهنگی عراق جایگاهی ویژه دارد

در مدارس عراق، بخش‌هایی از حماسهٔ گیلگمش به‌عنوان بخشی از هویت تاریخی کشور تدریس می‌شود. وزارت فرهنگ عراق نیز تلاش کرده تا با برگزاری نمایشگاه‌ها، مستندها و چاپ کتاب‌های مصور کودکانه، این اسطوره را در ذهن نسل جدید تثبیت کند. در بغداد و موصل، چندین تندیس و نقاشی دیواری از گیلگمش در فضاهای عمومی نصب شده‌اند. این حرکت‌ها نه‌فقط بازگشت به گذشته، بلکه بازیابی یک هویت فرهنگی پس از جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است. گیلگمش برای بسیاری از عراقی‌ها امروز، نماد مقاومت، خرد و جست‌وجوی معناست؛ مفهومی که فراتر از مرزها، به همهٔ انسان‌ها تعلق دارد.

خلاصه

در نتیجه می‌توان گفت کشف کتابخانهٔ نینوا و حماسهٔ گیلگمش، یکی از مهم‌ترین لحظات احیای حافظهٔ مکتوب بشر در دنیای مدرن بوده است. این کشف نشان داد که پیش از تمدن‌های یونانی و رومی، انسان‌هایی وجود داشتند که دغدغهٔ هستی، جاودانگی و اخلاق را در قالبی ادبی ثبت کرده بودند. حماسهٔ گیلگمش با روایتی ساختاریافته و چندلایه، نخستین نشانه‌های اندیشهٔ فلسفی و روان‌شناختی را در ادبیات بشر به نمایش می‌گذارد. ترجمه‌ها، تحلیل‌ها و اقتباس‌های مدرن از این متن، آن را از محدودیت زمانی و جغرافیایی فراتر برده‌اند. اکنون گیلگمش نه‌فقط یک اسطورهٔ محلی، بلکه نمایندهٔ گفت‌وگوی میان گذشته و آینده است. پیوند میان متن، تاریخ، فناوری و فرهنگ در این ماجرا، ارزش پژوهشی و انسانی بی‌سابقه‌ای به آن داده است.

اگر اسطوره‌ای بازنویسی شود، آیا تاریخ نیز از نو نوشته می‌شود؟

کشف گیلگمش و کتابخانهٔ نینوا تنها بازسازی یک گذشتهٔ خاک‌گرفته نیست، بلکه آزمونی است برای سنجش حافظهٔ ما دربارهٔ خودمان. وقتی اسطوره‌ها در لوح‌های گِلی به واقعیت تبدیل می‌شوند، شاید زمان آن رسیده باشد که تصویر خود را در آینه‌ای عمیق‌تر از تاریخ ببینیم؛ آینه‌ای که نشان می‌دهد انسان همیشه در جست‌وجوی معنا بوده، چه در معبد، چه در کتابخانه، و چه در میان ویرانه‌ها.

 سؤالات رایج (FAQ):

۱. کتابخانهٔ نینوا چه جایگاهی در تاریخ دارد؟

کتابخانهٔ نینوا نخستین مرکز ساختاریافتهٔ نگهداری متون در دنیای باستان بود و در قرن هفتم پیش از میلاد تأسیس شد.

۲. حماسهٔ گیلگمش چه زمانی نوشته شده است؟

قدمت این حماسه به حدود ۲۱۰۰ سال پیش از میلاد بازمی‌گردد و از قدیمی‌ترین آثار ادبی شناخته‌شده است.

۳. چه کسی حماسهٔ گیلگمش را کشف کرد؟

لوح‌های گیلگمش در قرن نوزدهم توسط آستن هنری لایارد در حفاری‌های نینوا کشف شدند و بعدها شناسایی و بازسازی شدند.

۴. گیلگمش به چه زبان‌هایی نوشته شده بود؟

این حماسه در نسخه‌هایی به زبان‌های سومری، اکدی و بابِلی نگاشته شده و نسخهٔ نینوا به زبان اکدی نو بود.

۵. چرا گیلگمش هنوز هم اهمیت دارد؟

زیرا پرسش‌هایی بنیادین مانند مرگ، جاودانگی و معنای زندگی را مطرح می‌کند و همچنان در ادبیات، هنر و روان‌شناسی اثرگذار است.

۶. آیا از گیلگمش در هنر معاصر استفاده شده است؟

بله، اقتباس‌هایی از آن در اپرا، تئاتر، انیمیشن، آثار ادبی و بازی‌های دیجیتال صورت گرفته است.

منبع: عصر ایران

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید