تا سال ۲۱۰۰ «خانواده» چه تغییری خواهد کرد؟
شبکههای خانوادگی کوچکتر، پدربزرگها و مادربزرگهای بیشتر و خویشاوندان کمتر! این خلاصۀ نتایج تحقیقی است که اخیرا دربارۀ شکل و شمایل خانوادهها در آغاز قرن بیست و دوم انجام شده است.
فرادید| مطالعهای که اخیراً در هفتهنامهی «مقالات آکادمی ملی علوم» منتشر شد، چگونگی تغییر اندازه و ساختار خانوادهها را تا پایان قرن حاضر بررسی کرده است. محققان میگویند یک زن ۶۵ساله غربی که سال ۱۹۵۰ میزیسته، ۴۱ فامیل زنده در خانواده بزرگ خود داشته است. اما آنها پیشبینی میکنند که تا سال ۲۱۰۰، چنین زنی تنها ۲۵ خویشاوند زنده داشته باشد. به علاوه در آن زمان بزرگسالان میانسال ممکن است تحت فشار فزایندهای قرار بگیرند و مجبور شوند از فرزندان خود و در عین حال از والدین بزرگتر خود نیز مراقبت کنند.
به گزارش فرادید؛ ساختار خانوادهها تا سال ۲۱۰۰ به طور اساسی تغییر خواهد کرد و این تغییر پیامدهای قابلتوجهی برای جوامع در سراسر جهان خواهد داشت. پیشبینی میشود در پایان این قرن، رشد جمعیت بشر روی زمین به پایان برسد و به صدها هزار سال تکثیر پایان دهد که به واسطهی آن، گونههای ما از زندگی در گروههای پراکنده و پست به سکونت در همه مناطق سیاره تکامل یافتهاند. این توقف رشد جمعیت در محدودۀ تخمینی ۱۰.۴ میلیارد نفر، تمدن را به شکلی که ما میشناسیم، تغییر خواهد داد.
آینده زندگی خانوادگی
یکی از راههایی که همه انسانها شخصاً این تغییرات بنیادین را تجربه میکنند، زندگی خانوادگی آنهاست. در مطالعهای که اخیراً در هفتهنامهی «مقالات آکادمی ملی علوم» منتشر شده، تیمی از جمعیتشناسان به بررسی چگونگی تغییر اندازه و ساختار خانوادهها تا پایان قرن پرداختند.
محققان برای انجام تجزیه و تحلیل خود، از طریق مجموعه دادههای پیشبینی رشد جمعیتِ سازمان ملل متحد، مدلی را اجرا کردند. این مدل در موارد زیر تخمینهایی زده است: تعداد و نوع خویشاوندانی که یک فرد در نوزادی، ۳۵ سالگی و ۶۵ سالگی در سال ۱۹۵۰، امروز و در سال ۲۱۰۰ داشته، دارد و خواهد داشت.
در سطح جهانی، محققان تخمین زدند یک زن ۶۵ساله در سال۱۹۵۰ حدود 41 فامیل زنده در خانواده بزرگ خود داشته که شامل نتیجهها، نوهها، فرزندان، خواهرزادهها، برادرزادهها، پسرعموها/عمههای اول، خواهر و برادر، والدین، خالهها/عمهها، عموها/داییها، مادربزرگها و پدربزرگها و پدر و مادرهای مادربزرگ و پدربزرگ میشود. محققان دریافتند تا سال ۲۱۰۰، چنین زنی تنها ۲۵ خویشاوند خواهد داشت.
این کاهش خانوادگی در سراسر جهان رخ خواهد داد، اما میزان آن بسته به هر کشور متفاوت است.
برای مثال، زن ۳۵ سالهای را در ایالات متحده در نظر بگیرید، جایی که پیشبینی میشود جمعیت آن در سال ۲۰۸۰ به ۳۷۰ میلیون نفر و در سال ۲۱۰۰ به ۳۶۶ میلیون نفر برسد. سال ۱۹۵۰، این زن ۳۳ خویشاوند در خانواده بزرگ خود داشت. امروزه یک زن ۳۵ساله به طور متوسط تنها ۲۴ خویشاوند دارد و تا سال ۲۱۰۰، تعداد خویشاوندان او به ۱۸ نفر خواهد رسید.
این تغییر برای یک زن ۶۵ساله در چین، از این هم شدیدتر خواهد بود. سال ۱۹۵۰، این زن ۶۱ فامیل زنده داشت. امروز یک زن ۶۵ساله دارای ۴۹ خویشاوند است و تا سال ۲۱۰۰، یک زن ۶۵ساله فقط ۱۴ عضو خانواده خواهد داشت!
پیشبینی میشود به دلیل سیاستهای نادرست و چند دههای کشور مبنی بر تکفرزندی، رشد اقتصادی کم، هزینههای بالای فرزندپروری و تقریباً عدموجود مهاجرت بینالمللی، جمعیت چین از ۱.۴ میلیارد نفر امروز به زیر ۸۰۰ میلیون نفر در سال ۲۱۰۰ کاهش یابد.
این نوع فروپاشی نشاندهنده اهمیت تجدیدنظر در مورد پیمان اجتماعی کنونی چین درباره خانوادههاست. درست است که امروزه مراقبت از بزرگان سالمند برای نوههای بالغ، فرزندان بالغ، خواهر و برادرها عادی است، اما چنین روابط خانوادگی تا چند دهه دیگر وجود نخواهند داشت.
خانوادههای عمودی و افقی
اثرات اجتماعی که قرار است به چین ضربه بزند، تقریباً در هر کشور دیگری رخ خواهد داد، البته با درجات کمتر. همانطور که محققان توصیف میکنند، قرارست خانوادهها بیشتر «عمودی» شوند تا «افقی». به بیان دیگر، آنها در امتداد طیف سنی پراکنده خواهند شد، با پسرعموها، خواهران و برادران کمتر و نتیجهها و اجداد بیشتر.
برای مثال در ایتالیا، انتظار میرود میانگین سنی مادربزرگ یک زن ۳۵ساله از ۷۷.۹ سال در سال ۱۹۵۰ به ۸۷.۷ سال در سال ۲۰۹۵ افزایش یابد.
پیشبینی میشود در ایالات متحده، شام و دورهمیهای خانوادههای پرجمعیت که زمانی جزء اصلی زندگی آمریکاییها بود، بهطور فزایندهای کم شود، بهویژه با توجه به اینکه حالا اعضای خانواده نسبت به گذشته از هم دورتر زندگی میکنند.
معنای دیگرش این است که بزرگسالان میانسال در بیشتر کشورها احتمالاً تحت فشار فزایندهای قرار خواهند گرفت. با توجه به اینکه افراد بچهدار شدن را تا اواخر زندگی به تعویق میاندازند، فاصله سنی بین نسلها در حال افزایش است. این به آن معناست که پدربزرگها و مادربزرگها بسیار پیرتر از گذشته هستند و بنابراین کمتر از گذشتگان، قادر به ایفای نقش مراقبت از کودک هستند. در حال حاضر و در آینده، حتی ممکن است آنها به مراقبت شدن از سوی فرزندان بزرگسال خود نیاز داشته باشند، در همان زمانی که فرزندان بزرگسال در حال بزرگ کردن فرزندان کوچک خودشان هستند. این وضعیت میتواند برای بزرگسالان در دوران جوانی به طور فزایندهای غیرقابل تحمل شود و همزمان به اقتصاد یک کشور در حالی که از پیر و جوان مراقبت میکند، فشار وارد کند.
تابستان ۲۰۲۳ در مورد تغییر پویایی خانوادهها از آمریکاییها نظرسنجی شد. آنها تصور میکنند کاهش باروری تأثیر مثبتی بر مشاغل زنان و محیط زیست خواهد داشت، اما به طور کلی بر امنیت اجتماعی و اقتصاد تأثیر منفی میگذارد. نویسندگان میگویند ممکن است دولتها ناچار شوند برای نقشهایی که قبلاً اعضای خانوادههای بزرگ به عهده داشتند، فکری کنند:
«یافتههای ما نشان میدهد که باید سرمایهگذاری بیشتری در امر مراقبت از کودکان و سالمندان انجام داد تا افراد رو به پیری که منابع خویشاوندی کمتری برای تکیه کردن دارند بتوانند در آینده از شرایط مناسبی برخوردار باشند». یک امیدواری (شاید کمی تخیلیتر) این است شاید در آن زمان حتی از رباتها خواسته شود که این کار را انجام دهند.
مترجم: زهرا ذوالقدر