(تصاویر) داستان هوندا: از آهنگری تا امپراتوری جهانی، آهنگری که هوندا را ساخت
شرکت هوندا به عنوان یکی از بزرگترین و موفقترین خودروسازان جهان، با داستانی الهامبخش آغاز شد. بنیانگذار آن، سوئی شیرو هوندا، در خانوادهای فقیر و در روستای کوچکی در ژاپن متولد شد. پدرش آهنگر بود و هوندا از کودکی در کنار او به تعمیر دوچرخهها کمک میکرد. این تجربه اولیه عشق به مکانیک و مهارتهای فنی را در او برانگیخت. موتورسیکلت هوندا سی جی ۱۲۵ یکی از شاهکارهای صنعتی اوست.
شرکت هوندا با شعار “مشتری همیشه پادشاه است” به بازار معرفی شده و در ایران بیشتر به خاطر موتورسیکلتهایش شناخته میشود. با این حال، در بازارهای جهانی، به ویژه در آمریکا و ژاپن، هوندا پس از تویوتا یکی از پر فروشترین برندهای خودرو است.
این شرکت معتقد است که خدمات باید پیش از فروش آغاز شود و به همین دلیل، شعارهایی همچون مشتریمداری، خدمات عالی و تمایز از دیگران را به عنوان اصول اصلی خود قرار داده است. در میان خودروهای پر فروش و با کیفیت، نام هوندا همیشه در لیست برترینها به چشم میخورد.
همچنین، این شرکت در زمینههای مختلفی از جمله فناوری، هوش مصنوعی، ساخت هواپیما، روبات و حتی موتور قایق نیز فعالیت دارد. اما چگونه این شرکت به چنین جایگاهی در سطح جهانی دست یافته است؟
آقای هوندا و خانواده هوندا
آهنگری که هوندا را ساخت
داستان هوندا داستان یک جوان فقیر و پر تلاش است که با عزم و اراده خود، از نقطه صفر به قلههای موفقیت رسید. سوئی چرو هوندا، پسر آهنگری فقیر از روستای کوچک کومیو در ۲۷۰ کیلومتری جنوب غربی توکیو، در شرایط سخت و محرومیت بزرگ شد. پدرش علاوه بر آهنگری، دوچرخه نیز تعمیر میکرد و هوندا از کودکی در تعمیر دوچرخه به پدرش کمک میکرد.
وقتی هوندا با آگهی استخدام شاگرد در یکی از مجلات تجاری روبرو شد، تصمیم گرفت تحصیل را رها کرده و به کار مشغول شود. او به عنوان شاگرد در یک گاراژ پذیرفته شد، اما به دلیل شرایط سخت و نیاز به پرستاری از کودک صاحب گاراژ، ماهی تنها ۱ دلار و ۲۵ سنت حقوق دریافت میکرد. بعد از مدت کوتاهی، هوندا به خانه بازگشت، اما تنها ۶ ماه در آنجا ماند و دوباره به توکیو برگشت. این بار به عنوان مکانیک خودرو در توکیو مشغول به کار شد و شش سال را در این شهر گذراند. در سن ۲۲ سالگی، به زادگاهش برگشت تا به تعمیر خودرو بپردازد.
سوئی چرو هونداسوار بر موتورسیکلت هوندا
علاقه به مسابقات و تغییر مسیر
علاقه هوندا به خودروهای مسابقه او را به شرکت در مسابقات اتومبیلرانی ژاپن سوق داد. هوندا با یک اتومبیل فورد اصلاحشده در مسابقات شرکت کرد و موفق شد رکورد سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت را ثبت کند. در یکی از مسابقات، هنگامی که او از خط پایان عبور میکرد، اتومبیلی که دچار نقص فنی شده بود، به شدت به اتومبیل هوندا برخورد کرد و او را به سختی زخمی کرد. پس از این حادثه، همسرش ساچی، که از خانوادهای دهقانی بود، او را متقاعد کرد تا از رانندگی در مسابقات دست بکشد.
مسابقات اتومبیلرانی ژاپن
آغاز کسب و کار و سختیها
در سال ۱۹۳۷، هوندا تصمیم به تولید رینگ پیستون گرفت و شرکت صنایع سنگین توکای سیکو را تأسیس کرد. با حمایت مالی بستگان و دوستانش، هوندا ماشینآلات لازم برای تأسیس کارخانه را خریداری کرد. او به حدی به کار خود متعهد بود که در کارخانه زندگی میکرد و حتی برای صرف غذا، از کارگاه بیرون نمیرفت و همسرش غذای او را به کارگاه میآورد. با این حال، این کسبوکار نیز نتوانست به موفقیت مورد نظر برسد. یکی از دوستانش که صاحب کارگاه ریختهگری بود، به او توصیه کرد که در زمینه ریختهگری تخصص پیدا کند و برای آموختن این فن، در یک دوره کارآموزی شرکت کند.
روزی یکی از دوستانش که صاحب یک کارگاه ریخته گری بود به او توصیه ای کرد و گفت، مهم نیست که چقدر سخت کار کنی و بخواهی موفق شوی، تو باید در ریخته گری تخصص پیدا کنی و گرنه محکوم به فنا هستی، و من به تو توصیه میکنم تا برای آموختن این فن، در یک دوره کارآموزی شرکت کنی.
این توصیه، نقطه عطفی در مسیر حرفهای هوندا بود و او با عزم و تلاش بیشتر، توانست به موفقیتهای بزرگ دست یابد و شرکتش را به یکی از پیشروترین برندهای جهانی تبدیل کند.
ژاپن در مسیر توسعه
مواجهه هوندا با محدودیتها و موفقیتهای بعد از جنگ
هوندا، با آگاهی از محدودیتهای خود و نیاز به افزایش دانش، به معلم مدرسه تکنولوژی هاماماتسو (که اکنون به نام دانشگاه شی زواوکا شناخته میشود) مراجعه کرد. معلم به او توضیح داد که در ساخت رینگ پیستونهایی که تولید میکند، سیلیکون کافی استفاده نمیشود. هوندا در خاطراتش مینویسد: “نه تنها درباره سیلیکون دانش کافی نداشتم، بلکه خجالت میکشیدم که حتی نمیدانستم به آن نیاز دارم.”
هوندا در دوران تحصیل شاگرد ضعیفی بود و با اکراه در کلاسهای درس حاضر میشد. او بیشتر تمرکز خود را بر اداره کسب و کارش معطوف کرده بود و به موضوعات غیرمربوط به رینگ پیستون توجه چندانی نمیکرد. او نه جزوه برمیداشت و نه نگران امتحانات کتبی بود. وقتی مسئولان دانشکده به او هشدار دادند که اگر در امتحانات شرکت نکند، دیپلم نخواهد گرفت، هوندا پاسخ داد: “به این مدارک علاقهای ندارم. آنها برای من ارزشی ندارند. نمرات من به خوبی نمرات دیگران نیست و من در امتحانات نهایی شرکت نخواهم کرد.” هنگامی که مدیر دانشکده او را به ترک مدرسه تشویق کرد، هوندا به او گفت که دیپلم برای او کمتر از بلیط سینما ارزش دارد، چون بلیط سینما حداقل ورود به سینما را تضمین میکند، اما دیپلم تضمینکننده هیچ چیزی نیست. بدین ترتیب، او تحصیل را رها کرد.
بزرگترین مدیر صنعتی ژاپن
رشد شرکت و چالشهای جنگ
پس از آنکه هوندا طرز ساخت رینگ پیستون را به درستی آموخت، شرکت او رشد کرد و در مدت دو سال توانست قرارداد بزرگی با شرکت تویوتا، بزرگترین سازنده اتومبیل در ژاپن، امضا کند. او در آن زمان نمیدانست که شرکتش روزی به رقیب جدی تویوتا تبدیل خواهد شد.
در دوران جنگ جهانی دوم، بمبهای آتشزا آسیبهای جدی به کارخانه پیستونسازی او وارد کردند و پس از پایان جنگ، زلزله تمام آنچه از این کسب و کار باقی مانده بود را نابود کرد. با این حال، هوندا تسلیم نشد و در اکتبر ۱۹۴۶ مؤسسه تحقیقاتی فنی هوندا را تأسیس کرد. این مؤسسه، که در آن زمان شامل بنیانگذار و چند تن از دستیارانش بود، به تعمیر موتور مشغول شد.
دوران پس از جنگ و شروع تولید موتورسیکلت
بعد از جنگ، حمل و نقل در توکیو شامل وسایل نقلیه موتوری دودزایی بود که با زغال کار میکردند یا خودروهای پر سروصدایی که به محض توقف و سوار کردن یک مسافر، احتمال خاموش شدن آنها وجود داشت. در عوض، دوچرخهها فراوان بودند و به دلیل سرعت و کارایی بالا، وسیلهای مناسب برای حمل و نقل به شمار میآمدند.
در سال ۱۹۴۸، هوندا ۵۰۰ موتور کوچک مازاد زمان جنگ را به قیمت تقریبا ۳۲ دلار خریداری کرد. این موتورها، کوچک و بنزینی بودند و در زمان جنگ برای راهاندازی ژنراتور برق استفاده میشدند. هوندا با توجه به کمبود بنزین در ژاپن، ترکیب ارزانقیمتی از روغن سقز و بنزین ساخت که خاصیت ویژهای داشت.
زمانی که موجودی موتورهای مازاد کم کم به پایان رسید، هوندا تصمیم گرفت که خودش دست به کار ساختن موتور بزند. در جشنی که به خاطر موفقیت شرکت برپا شد، یکی از مدعوان، محصول جدید را یک رویا توصیف کرد. با این جمله، موتور جدید رسما «دریم تایپ دی» نام گرفت. موفقیت این مدل جدید باعث شد که شرکت به سرعت به کمال و کامیابی برسد. در این زمان، هوندا به شدت به یک مدیر متخصص در امور بازرگانی نیاز داشت و این نیاز با ورود تاکهئو فوجیساوا تأمین شد.
ورود تاکهئو فوجیساوا و توسعه بیشتر
تاکهئو فوجیساوا، که ۴ سال از هوندا جوانتر بود و پسر یک پیمانکار کوچک بود، تحصیلات رسمی خود را در سالهای پایین زندگی ترک کرده بود. او تنها دوره اول دبیرستان را تمام کرده بود، زیرا بیماری و کسالت پدرش او را مجبور کرده بود که برای تأمین زندگی خانواده، مدرسه را ترک کند. در سال ۱۹۲۹، او کار خود را با زدن آدرس روی پاکت و ارسال کارت پستال آغاز کرد و در ازای این کار، مزد کمی دریافت میکرد. پس از یک سال، به عنوان داوطلب وارد خدمت ارتش سلطنتی شد.
با ورود تاکهئو فوجیساوا، هوندا توانست به توسعه و پیشرفت بیشتری دست یابد و شرکت هوندا به یکی از بزرگترین برندهای جهانی تبدیل شد.
آغاز شراکت و موفقیتهای صنعتی هوندا
فوجیساوا میتوانست به خاطر داوطلبانه بودن خدمت نظامی، تنها یک سال پس از خدمت مرخص شود. با این حال، پس از بازگشت از خدمت، او به شغل قبلی خود در چسباندن آدرس روی پاکتها بازگشت. تا سال ۱۹۳۴، فوجیساوا همچنان در این شغل فعالیت میکرد تا اینکه توسط یک تاجر آهن به نام «میتسوا شوکائی» به سمت منشی فروش در توکیو منصوب شد. در ابتدا، درآمد ماهانه او ۱۵ ین بود که تقریباً یک سوم درآمد شغل قبلیاش بود. اما در پایان دومین سال خدمت، به عنوان فروشنده ارشد شرکت منصوب شد و حقوق ماهانهاش به ۱۵۰ ین افزایش یافت.
با شروع جنگ میان ژاپن و چین در ژوئیه ۱۹۳۷، فوجیساوا مسئولیت شرکت میتسوا شوکائی را بر عهده گرفت و توانست با مدیریت مؤثر خود، منافع شرکت را به خوبی حفظ کند و رشد دهد. در سال ۱۹۳۹، درست پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، فوجیساوا موسسه تحقیقات ماشین ابزار ژاپن را تأسیس کرد. این موسسه به تولید ابزارهای لازم برای امور مربوط به جنگ چین و ژاپن پرداخت و با پاداشی که رئیسش پس از جنگ به او داد، فوجیساوا به مردی تقریباً ثروتمند تبدیل شد.
آغاز همکاری با هوندا
این دو دوست تا اوت ۱۹۴۹ یکدیگر را ندیده بودند. در این دیدار، هوندا به فوجیساوا گفت: “تمام سرمایهگذاران بومی در هاماماتسو خواهان بازگشت سریع پولشان هستند و من برای تکمیل تکنولوژی مناسب جهت ساخت موتورهای قابل رقابت، به کمک سرمایهگذاران نیاز دارم که مایل باشند تعهدی درازمدت را بپذیرند.”
فوجیساوا و هوندا با یک گفتوگوی کوتاه به توافق رسیدند. فوجیساوا به وی قول داد که ۷۵۰۰ دلار از پول خود را در کار هوندا سرمایهگذاری کند و همچنین منابع مالی بیشتری را فراهم آورد تا هوندا بتواند موتورهای جدیدی طراحی کند. این دو تصمیم گرفتند هر کدام نیروی خود را بر حوزه تخصصی خود متمرکز کنند؛ هوندا بر دانش فنی و فوجیساوا بر تأمین منابع مالی و بازاریابی تمرکز کرد.
موفقیتهای فناوری و صنعتی هوندا
با ورود سرمایه و منابع مالی، هوندا توانست موتور تایپ E را در سال ۱۹۵۱ تولید کند. این موتور، اولین موتور سیکلت چهار زمانه جهان بود و با حجم ۱۵۰ سیسی و قدرت ۵ اسب بخار، سرعتی حدود ۹۰ کیلومتر در ساعت داشت. بعد از این مدل، هوندا موتور تایپ F را معرفی کرد که دارای موتور دو زمانه سبک ۵۰ سیسی با توان ۳ اسب بخار بود. این محصول در سال ۱۹۵۲ وارد بازار شد و به دلیل تقاضای بالا، هوندا موفق شد ماهیانه ۶۵۰۰ دستگاه از آن را بفروشد.
موتور تایپ F
در سال ۱۹۵۲، هوندا با هزینه ۴۵۰ میلیون ین اقدام به خرید ماشینآلات از آمریکا کرد که این سرمایهگذاری منجر به چندین برابر شدن تولیدات شرکت هوندا شد. پس از تایپ F، در سال ۱۹۵۳، شرکت هوندا موتور مدل بنلی با پیشرانه چهار زمانه و قدرت حدود ۴ اسب بخار را به بازار معرفی کرد.
موتور مدل بنلی با پیشرانه چهار زمانه
انقلاب و ورود به بازار جهانی
در سال ۱۹۵۸، ورود هوندا سی ۱۰۰ به بازار جهانی، که با نام Super Cub شناخته میشد، انقلابی در صنعت موتور سیکلت به وجود آورد.
ورود هوندا سی ۱۰۰ به بازار جهانی، که با نام Super Cub شناخته میشد
این موتور سیکلت اولین محصول هوندا در بازار آمریکا بود و با فروش ۳۰ میلیون دستگاه، به پر فروشترین موتور سیکلت تاریخ تبدیل شد. پیشرانه چهار زمانه این موتور سیکلت ۱۰۰ سیسی حجم داشت و از یک گیربکس چهار دنده بهره میبرد.
فلسفه و راز موفقیت هوندا
رشد سریع هوندا در طی ده سال، بسیار قابل توجه بود. هوندا معتقد بود که در کف کارخانه، دانش بیشتری وجود دارد تا در دفتر کار. او میگفت: “هنگامی که در محل باشید، میبینید که چه چیزی واقعی است.” او با پذیرش سختترین چالشها و ناکامیها، بر این باور بود که موفقیت تنها از طریق مکرر تجربه ناکامیها به دست میآید.
عقیده هوندا درباره کارکنان این بود که هر کس باید در وهله نخست برای خود کار کند و کارکنان نباید خود را فدای شرکت کنند. او بر این باور بود که انسانها برای انجام کار به شرکت میآیند تا از آن لذت ببرند و این احساس موجب نوآوری میشود. هوندا همچنین شکیبایی را شرط اصلی موفقیت میدانست.
ورود به آمریکا
آغاز فعالیت در آمریکا
سال ۱۹۵۹ نقطه عطفی برای شرکت هوندا محسوب میشد. در این سال، هوندا به طور رسمی به بازار آمریکا وارد شد و شرکت هوندا موتورز را با شش نفر از کارکنان صنعتی در لس آنجلس افتتاح کرد. کاواشیما به عنوان رئیس شرکت تازه تأسیس در آمریکا انتخاب شد. این گروه کوچک به کالیفرنیا رفت و در ابتدا آپارتمانی با اجاره ماهیانه ۸۰ دلار اجاره کردند که تنها یک تخت داشت. بنابراین، دو نفر از اعضای تیم ناچار بودند روی زمین بخوابند. سپس یک انباری در بخش کهنه شهر اجاره کردند و برای کاهش هزینهها، تختههای صندوقهای حاوی موتورسیکلتها را با دست جابهجا کرده و روی هم قرار میدادند. کف انبار را تمیز کرده و فضایی برای نگهداری لوازم یدکی آماده کردند. این اقدامات ابتدایی، بخشی از فرآیند راهاندازی کسبوکار بود.
در سال ۱۹۵۹، هوندا موتورسیکلت سوپرکاب ۵۰ سیسی را طراحی و عرضه کرده بود که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. از ۲۸۵ هزار موتور فروخته شده در آن سال، ۱۶۸ هزار دستگاه مربوط به این مدل بود.
موتورسیکلت سوپرکاب ۵۰ سیسی
گسترش به عرصه خودرو
در میانه دهه ۱۹۶۰، هوندا به فروشنده شماره یک موتورسیکلت در آمریکا تبدیل شد. در سال ۱۹۶۰، هوندا از عرصه تولید موتورسیکلت به تولید خودرو نیز وارد شد و خودرو مدل T-360 را معرفی کرد که یک وانت چهارچرخ بود.
خودرو مدل T-360
این مدل پس از مدت کوتاهی به مدل N360 که یک خودرو سواری کوچک هاچبک بود، تبدیل شد.
مدل N360
در سال ۱۹۶۸، هوندا اولین خودرو کوچک با دنده اتوماتیک را به بازار معرفی کرد و در سال ۱۹۶۹، خودرو N600 را به عنوان اولین خودرو هوندا در آمریکا به فروش رساند.
خودرو N600
رشد و موفقیتهای جهانی
در سال ۱۹۷۲، این شرکت اولین نسل خودرو سیویک را معرفی کرد. این خودرو به سرعت مورد استقبال قرار گرفت و به بهترین خودرو سال ژاپن تبدیل شد. فروش سیویک در سال ۱۹۷۵ در آمریکا به ۱۰ هزار دستگاه در ماه رسید.
اولین نسل خودرو سیویک
در سال ۱۹۷۳، هوندا اولین موتور قایق چهار زمانه جهان را ساخت. دو سال بعد، در سال ۱۹۷۵، عرضه موتور سیجی ۱۲۵ هوندا در بازار جهانی موتور سیکلت، تحولی بزرگ ایجاد کرد. این موتور همچنان یکی از پرکاربردترین موتورها در ایران است.
خودرو سیویک
در سال ۱۹۷۶، اولین نسل خودرو آکورد روانه بازار شد. این خودرو در سالهای بعد به اولین خودرو تولیدی هوندا در آمریکا تبدیل شد.
سال ۱۹۷۶، اولین نسل خودرو آکورد
توسعه در آمریکا و نوآوریهای جدید
در سال ۱۹۸۲، هوندا ، اولین خودرو با برند آکورد را نیز ارائه داد. هوندا اولین شرکت ژاپنی بود که در این سال تولید خودروی خود را در آمریکا آغاز کرد. با رشد شرکت، بیش از نیمی از کارکنان هوندا در آمریکا به موتورسیکلتسازی و خودروسازی مشغول شدند و این شرکت اکنون ۱۰ کارخانه مونتاژ خودرو در آمریکا دارد.
در سال ۱۹۸۲، هوندا ، اولین خودرو با برند آکورد را نیز ارائه داد
در سال ۱۹۸۶، هوندا اولین شرکتی بود که برند لوکس خود با نام آکورا را معرفی کرد. پس از آن، تویوتا و نیسان نیز برندهای لکسوس و اینفینیتی را به دنیا معرفی کردند.
در سال ۱۹۹۹، اولین شرکتی بود که یک خودرو هیبریدی را به بازار آمریکا معرفی کرد. این اقدام آغازگر انقلاب فنی در موتور خودروها بود.
واحد تحقیق و توسعه
یکی از نکات قابل توجه در شرکت هوندا، واحد تحقیق و توسعه آن است. نام اولیه شرکت هوندا، موسسه تحقیقات فنی هوندا بود که بعدها به شرکت هوندا موتورز تغییر نام داد. این رویکرد به تفکر بنیانگذار شرکت، سوئی شیرو هوندا، برمیگردد که با وجود نداشتن تحصیلات رسمی زیاد، به عنوان مکانیکی ماهر و مبتکر شناخته میشد. به همین دلیل، در سال ۱۹۵۷، اولین واحد مستقل تحقیق و توسعه شرکت تأسیس شد و پس از تأسیس شرکت هوندا آمریکایی، واحد تحقیق و توسعه آن در سال ۱۹۸۴ افتتاح شد.
ورود به بازار آمریکا
در سال ۱۹۷۹، نخستین کارخانه خود را در آمریکا تأسیس کرد و به عنوان اولین شرکتی شناخته شد که مستقیماً نیروهای آمریکایی را به استخدام خود درآورد. از آن زمان تاکنون، از ۱۶۷ هزار نفر کارکنان شرکت، بیش از ۱۰۰ هزار نفر در آمریکا در حوزه موتورسیکلت و خودروسازی فعالیت دارند و ۲۷ هزار نفر از این افراد در بخش تحقیق و توسعه مشغول به کار هستند.
نوآوریهای مهندسی و پیشرفتهای تکنولوژیکی
با پشتوانه چنین نگرشی، هوندا تا کنون تعداد قابل توجهی از ابتکارات مهندسی را به جهان خودرو معرفی کرده است. این شرکت در سالهای اخیر فعالیت زیادی بر روی خودروهای هیبریدی و گسترش استفاده از هوش مصنوعی در خودرو داشته است.
در چند سال اخیر، خودروهای آکورد، سیویک و شاسیبلند CR-V هوندا همیشه در بین بهترین و پرفروشترین خودروهای جهان و بازار آمریکا قرار داشتهاند. این موفقیتها نشاندهنده قدرت و نوآوری هوندا در صنعت خودروسازی است.
آینده و سرمایهگذاریهای جدید
در سالهای اخیر، هوندا سرمایهگذاریهای زیادی در زمینه ساخت روباتهای هوشمند انجام داده است. با این پیشینه، به احتمال زیاد این شرکت یکی از پیشگامان خودروهای خودران با هوش مصنوعی در آینده خواهد بود.
این پیشرفتها و تعهد به نوآوری، هوندا را به یک بازیگر کلیدی در صنعت خودروسازی و فناوریهای مرتبط با آن تبدیل کرده است.
منبع: بیت ران