«صفرتا سکو» نشاندهنده ارزش مدال قهرمانان
فیلم صفر تا سکو بهترین فرصت برای مدیران ورزش کشور است تا با مانور تبلیغاتی روی آن و افزایش روزافزون تماشاگران این اثر ارزشمند، جامعه و مخصوصا بانوان را به فعالیت ورزشی تشویق کنند. ذکر این نکته ضروری است که همگانیکردن ورزش این پتانسیل را دارد تا در شناسایی استعدادهای ورزش قهرمانی مؤثر باشد.
کد خبر :
۴۶۴۶۳
بازدید :
۲۲۶۶
سیدافشین گنجبخش،کارشناس ارشد مدیریت ورزش |
١ - پیوند سینما و ورزش به دهه ٤٠ برمیگردد؛ روزگاری که هر دو حرفه آرامآرام جای خود را در میان مردم پیدا میکردند. شاید آغاز این اتصال زمانی بود که محمدعلی فردین، نایبقهرمان کشتی جهان در مسابقات جهانی ١٩٥٢ لهستان (١٣٤١) از سوی دوست صمیمیاش، جهانپهلوان غلامرضا تختی، به ناصر ملکمطیعی معرفی شد.
البته این آشنایی چندان هم غیرمنتظره نبود، چراکه ملکمطیعی خودش مربی ورزش بود و حتی سابقه داوری در کشتی را نیز داشت. از آن اتفاق و ورود «سلطان قلبها» به سینما چندسالی گذشت، تا اینکه بعد از درخشش امامعلی حبیبی در المپیک ١٩٥٦ ملبورن استرالیا، اینبار نوبت ببر مازندران بود که با پیشنهاد ساموئل خاچیکیان، جلوی دوربین برود و فیلم «ببر مازندران» رسما کلید بخورد.
البته خاچیکیان دستبردار ستارههای پرآوازه ورزش نبود و چند سال بعد از ساخت فیلمی با بازیگری امامعلی حبیبی، پیشنهاد ساخت فیلم «سرطلایی» را به همایون بهزادی که در آن روزگار یکی از پنج سَرزن برتر دنیا بود، داد؛ اما کاپیتان آن روزهای پرسپولیس هیچگاه جلوی دوربین نرفت.
اگر سیر حضور ورزشیها را در سینما بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که همیشه «ورزش» در خدمت «سینما» بوده و موجب فروش فیلمها شده است؛ اتفاقی که دقیقا متضاد آن را در مکانیسم ساخت صفر تا سکو مشاهده میکنیم.
درواقع جمعی از حرفهایترین سینماگران کنار هم قرار گرفتند، وقت و سرمایه شخصیشان را در اختیار ورزش قرار دادند تا با ساخت اثری ماندگار، ضمن نشاندادن زیباییهای ورزش، زجرها و رنجهایی را که ورزشکار برای رسیدن به قهرمانی متحمل میشود به تصویر بکشند.
به همین منظور باید از همه عوامل سازنده صفر تا سکو به دلیل «افزایش اعتبار خانواده ورزش در جامعه» تقدیر و تشکر کرد.
به همین منظور باید از همه عوامل سازنده صفر تا سکو به دلیل «افزایش اعتبار خانواده ورزش در جامعه» تقدیر و تشکر کرد.
٢ -سالهاست مدیران ورزش درباره «همگانیکردن ورزش» شعار میدهند، اما هیچ برنامه و استراتژی خاصی در پس آن دیده نشده است.
حاصل پژوهشهای مختلف در ورزش بانوان بیانگر آن است که تنها ٣، ٨ درصد خانمها به مجموعههای ورزشی مراجعه میکنند و این آمار تأسفبرانگیز آنجایی تأثیر منفیاش را میگذارد که در بین زنان ایرانی سن ابتلا به «پوکی استخوان» و «آرتروز» به کمتر از ٤٠ سالگی تنزل یافته است.
به عبارتی دیگر با جامعهای مواجه هستیم که بخش عمدهای از خانمهای آن، به دلیل فقر حرکتی، از رسیدن به «سلامت جسمانی» محروم هستند. برای کاهش این معضل باید چه راهکاری داشته باشیم؟ در چنین شرایطی، تبلیغات میتواند نقش بسزایی در بالارفتن درصد مشارکت بانوان در ورزش داشته باشد.
فیلم صفر تا سکو بهترین فرصت برای مدیران ورزش کشور است تا با مانور تبلیغاتی روی آن و افزایش روزافزون تماشاگران این اثر ارزشمند، جامعه و مخصوصا بانوان را به فعالیت ورزشی تشویق کنند. ذکر این نکته ضروری است که همگانیکردن ورزش این پتانسیل را دارد تا در شناسایی استعدادهای ورزش قهرمانی مؤثر باشد.
٣ - مسئولان وزارت ورزش چقدر از فیلم صفر تا سکو حمایت کردند؟ این سؤالی است که باید عوامل محترم فیلم پاسخ دهند. وزارت ورزش معاونتی تحت عنوان «معاونت جوانان»! دارد، این معاونت باید برنامهریزی برای بالابردن روحیه «نشاط» و «امید» جوانهای جامعه را در دستور کار خود قرار دهد.
در جامعه جوان ایران، «اتلاف وقت» تبدیل شده به امری طبیعی، اما وقتی به زندگی خواهران منصوریان نگاه میکنیم؛ چارچوب ذهنی قهرمان ورزشی را میبینیم که بر اساس «زندگی هدفمند» پایهگذاری شده است.
در نتیجه این انتقاد به معاونت جوانان وزارت ورزش از این جهت وارد است که نسبت به مستندی که میتواند زمینه الگوسازی مناسب برای نسل جوان جامعه شود، بیتفاوت و کمتوجه هستند.
حرف آخر اینکه؛ از وزیر ورزش این انتظار میرفت تا از تنها فیلم ورزشی تاریخ سینمای ایران که مجوز اکران عمومی پیدا کرده، حمایت کنند، اما نهتنها تاکنون در مراسمهای اکران خصوصی و مردمی این فیلم شرکت نکردهاند، بلکه حاضر نشدند در «اینستاگرام» از اکران فیلمی که تلاش زنان قهرمان ایران را نشان داده، سخن بگویند و باز هم ورزش بانوان مظلوم واقع شد.
شاید اگر خواهران منصوریان، پسر بودند و در یکی از تیمهای سرخابی پایتخت حضور داشتند، مدیران وزارت ورزش برای جذب «فالوئر» بیشتر در فضای مجازی، با هشتگهای مختلف از زحمات عوامل سازنده صفر تا سکو تجلیل به عمل میآوردند.
۰