کلاسیک ببینیم؛ فیلم «باد» ویکتور شوستروم

کلاسیک ببینیم؛ فیلم «باد» ویکتور شوستروم

فیلم داستان دختری به‌نام لِتی (لیلین گیش) است که از ویرجینیا عازم تگزاس می‌شود تا مدتی در مزرعه پسرعموی خود بورلی (ادوارد ارل) زندگی کند. در راه مسافری به‌نام ورت رادی (مونتاگو لاو) که از لِتی خوشش آمده به او هشدار می‌دهد که در این منطقه همیشه باد‌های شدیدی می‌وزد که مردم را دیوانه می‌کند. بعدا لِتی که متوجه می‌شود همسر بورلی چندان موافق حضور او نیست، با اکراه با مردی به‌نام لایگ (لارس هنسن) ازدواج می‌کند. باد‌های سرگیجه آور از یک سو و مزاحمت‌های همیشگی ورت از سوی دیگر، لِتی را به مرز دیوانگی می‌کشانند. او به تنهایی باید با تمام این مزاحمت‌ها دست وپنجه نرم کند.

کد خبر : ۱۲۰۷۸۵
بازدید : ۸۸۱

یک: شاید یکی از سخت‌ترین چالش‌های کارگردان‌های سینمای صامت، اقتباس از آثار ادبی بوده. داستان‌ها معمولا سرشار از گفتگو هستند و حتی اگر گفت‌وگویی هم بین شخصیت‌ها برقرار نشود، همان روایت داستان را هم می‌توان گفت‌وگویی بین نویسنده و مخاطب تصور کرد. این دقیقا برعکس ماهیت فیلم‌های صامت بود که بدون هرگونه دیالوگی بودند و کارگردان تنها با زبان تصویر صحبت می‌کرد. اما ویکتور شوستروم با «باد»، فیلم صامت ۱۹۲۸ خود که اقتباسی از رمانی به همین نام به قلم دوروتی اسکاربرو است، به شکلی هنرمندانه با این چالش دست وپنجه نرم کرد و یکی از بهترین فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینما را روی پرده آورد.

دو: فیلم داستان دختری به‌نام لِتی (لیلین گیش) است که از ویرجینیا عازم تگزاس می‌شود تا مدتی در مزرعه پسرعموی خود بورلی (ادوارد ارل) زندگی کند. در راه مسافری به‌نام ورت رادی (مونتاگو لاو) که از لِتی خوشش آمده به او هشدار می‌دهد که در این منطقه همیشه باد‌های شدیدی می‌وزد که مردم را دیوانه می‌کند. بعدا لِتی که متوجه می‌شود همسر بورلی چندان موافق حضور او نیست، با اکراه با مردی به‌نام لایگ (لارس هنسن) ازدواج می‌کند. باد‌های سرگیجه آور از یک سو و مزاحمت‌های همیشگی ورت از سوی دیگر، لِتی را به مرز دیوانگی می‌کشانند. او به تنهایی باید با تمام این مزاحمت‌ها دست وپنجه نرم کند.

سه: همچون بسیاری از فیلم‌هایی که جامعه سنتی سال‌های دور آمریکا را نشان می‌دهند، اینجا هم با زنی تنها و سرگشته طرف هستیم که باید با انواع موانع مختلف ریز و درشت دست وپنجه نرم کند. لِتی در ابتدای داستان به ورت می‌گوید که برای کسب تجربه‌های تازه عازم این سفر شده است. اما به‌نظر نمی‌رسد جامعه آن زمان آمریکا فرصت چندانی برای این گونه ماجراجویی‌ها در اختیار یک زن قرار بدهد. لِتی وقتی متوجه می‌شود همسر بورلی موافق حضور او نیست، برای بقا تنها یک راه پیش‌رو دارد: ازدواج با یکی از چند گزینه نه‌چندان مطلوبی که پیش‌روی خود دارد. دیگر خبری از تجربه اندوزی و ماجراجویی نیست، هدف تنها زنده ماندن است.

چهار: اگر لِتی در شرایطی ایده آل قرار داشت و می‌توانست فارغ از این دغدغه‌های روزمره، در هر مسیری که می‌خواست قدم بردارد، به کجا می‌رسید؟ فکرش را بکنید که چند زن در طول تاریخ صرفا به‌خاطر همین موانع مجبور شده اند از رویا‌های خود دست بکشند و به ازدواج و خانه داری مشغول شوند. ویرجینیا وولف در جایی از «اتاقی از آن خود»، یکی از کتاب‌های درخشانش درباره این صحبت می‌کند که اگر شکسپیر خواهری داشت که از نظر توانایی و هوش هم سنگ خودش بود، احتمالا نمی‌توانست به جایگاه برادر خود برسد، چرا که باید با انواع چالش‌هایی مقابله می‌کرد که جامعه پیش‌روی یک زن می‌گذاشت.

پنج: زمانی که فیلم اکران شد، فیلم‌های صامت دیگر وارد سینما‌ها شده بودند. در واقع «باد» را می‌توان جزو آخرین فیلم‌های صامت تاریخ سینما در نظر گرفت. حجم میان نویس‌های فیلم که لابه لای نما‌ها پخش می‌شود، خیلی بیشتر از یک فیلم صامت معمولی است. به‌نظر می‌رسد خود شوستروم هم متوجه شده بود که فیلمسازی صامت تا چه حد دست وپاگیر است و نمی‌توان تنها با تکیه بر تصویر یک داستان را به‌صورت کامل روایت کرد.

شش: یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های بین فیلم و رمان، مربوط به پایان آن است. در رمان، لِتی در پایان ورت را می‌کشد و وقتی می‌بیند باد هر بار جسد او را دوباره آشکار می‌کند، دیوانه می‌شود و در میان همهمه بادها، سربه بیابان می‌گذارد. در نسخه سینمایی، اما با فشار استودیو، این پایان تلخ جای خود را به یک نمونه امیدوارکننده‌تر داد. به‌نظر می‌رسید شوستروم چندان موافق این تغییر نبود و حتی گفته می‌شود در اعتراض به این تصمیم، هالیوود را رها کرد و به سوئد رفت.

البته بعدا زندگینامه‌نویس لوئیس میر ماجرا را شایعه خواند و اعلام کرد آن پایان تلخ اصلا در مرحله فیلمنامه هم مورد توجه قرار نگرفت. در هر صورت هنوز این بحث وجود دارد که شوستروم و لیلین گیش هردو موافق پایان تلخ رمان بودند و به خواسته آن‌ها توجه نشد. گیش بعدا در مصاحبه‌ای گفته که «باد» معذب‌کننده‌ترین تجربه سینمایی او بوده است.

هفت: «باد» در زمان اکران چندان موفق عمل نکرد. فروش فیلم جالب نبود. منتقدان هم روی خوشی به آن نشان ندادند. مردانت هال، منتقد نیویورک تایمز در نقد فیلم نوشته بود که بارانی که دیروز بعدازظهر بارید از این فیلم خیلی جذاب‌تر بود! اما هرچه عمر فیلم بیشتر شد، ارزش آن هم افزایش یافت و منتقدان و فیلم بین‌های بیشتری عاشق آن شدند.

نشریه گاردین در بررسی‌ای که سال ۱۹۹۹ در مورد فیلم‌های شوستروم ترتیب داده بود، «باد» را یکی از بهترین فیلم‌های او در نظر گرفت که رنج انسان را به شکلی هنرمندانه به تصویر می‌کشد. موزه هنر‌های مدرن نیویورک هم سال ۲۰۰۴ فیلم را به نمایش گذاشت و در یادداشتی که درباره فیلم منتشر کرد، مهارت هنری ساده و بی آلایش شوستروم و گیش و توانایی کارگردان در نمایش شاعرانه نیرو‌های طبیعت را ستایش کرد. «باد» در سال ۱۹۹۳ در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره آمریکا قرار گرفت.

منبع:‌ روزنامه هفت صبح

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید