(تصاویر) بیوگرافی و عکس های شخصی مریم بوبانی

مریم بوبانی در سال 1332 در سنندج به دنیا آمد. دو سال در کلاس های آزاد بازیگری بازیگری آموخت و در 1376 با بازی در مهر مادری (به کارگردانی کمال تبریزی) در نقشی فرعی بازی در سینما را آغاز کرد.

کد خبر : ۱۹۸۶۲۱

۰۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۳

بازدید : ۳۷۱۵۹

مریم بوبانی بازیگر متولد استان سنندج است که در سریال زیر پای مادر نیز ایفای نقش کرده است . بیوگرافی کامل “مریم بوبانی” را می توانید ملاحضه نمایید.

بیوگرافی کامل مریم بوبانی

نام:مریم
نام خانوادگی:بوبانی
تولد:1332
ملیت :ایران
محل تولد:سنندج
پیشه:بازیگر

Maryam Boubani

زندگینامه

دانش اموخته کلاس های آزاد بازیگر امین تارخ است، فعالیت خود را با تئاتر آغاز کرد و بعد از دهه 40 زندگی خود وارد عرصه حرفه ای سینما و تلویزیون شد، دو فرزند هنرمند مشهورد در عرصه موسیقی دارد.

علاقه به هنر با تشویق مادربزرگ

من از بچگی به بازیگری علاقه مند بودم. موثرترین کسی که باعث شد عاشق این حرفه شوم، مادربزرگم بود که در بچگی ما را به تئاتر و سینما می برد و من از همان زمان در ذهنم طراحی می کردم که روزی بازیگر خواهم شد.

فرزندان

هر دو پسر من موزیک کار می کنند، پسر بزرگم، یاور احمدی فر، بازی می کنه و در فیلم رستاخیز آقای درویش دو نقش بازی کرده و عضو گروه رستاک هم هست. پسر کوچکم آیین احمدی فر، تنظیم کننده هم عضو گروه چارتار هست.

همسر همراه

همسر من به شدت همراه هستن و بار زیادی از زندگی روی دوش ایشونه، به خاطر این که من اغلب اوقات نیستم، یا شهرستانم یا به دلیل کارم خارج از کشورم یا به هر دلیلی حضور ندارم و ایشون بخشی از زندگی رو که از من خالی می شه رو پر می کنند.

آوارگی جنگ

کلاس اول دبیرستان که بودم آقای خلج تئاتری را برای اجرا به شهر آبادان آورد و بعد از دیدن این نمایش، تصمیمم برای بازیگر شدن، قطعی شد.وقتی دانش آموز بودم در تئاترهای مدرسه بازی می کردم و خیلی جدی این کار را ادامه می دادم، اما بعد اتفاقات دیگری در زندگی ام رخ داد که مرا از مسیر بازیگری دور کرد. ازدواج کردم، بچه دار شدم و بعد جنگ شد و آوارگی سال های جنگ با دو بچه که آنها را از این شهر به آن شهر می بردم تا سالم بمانند.

مهاجرت به تهران

سال 70 تصمیم گرفتیم از خوزستان به تهران مهاجرت کنیم تا شرایط زندگی برای بچه هایم بهتر شود چون در شهرهای جنگزده هیچ امکانی برای پیشرفت بچه ها وجود نداشت. تهران که ساکن شدیم و زندگی بچه هایم روی روال افتاد و خاطرم از آنها که راحت شد.

کلاس های بازیگری

بعد از مهاجرت به تهران ورود به گروه های تئاتری برای تازه واردها سخت بود، همین اتفاقی که الان هم وجود داردف باند بازی ها به آدم های حتی مستعد و توانمند هم میدان کار نمی دهند، آن سال ها تبلیغات آموزشگاه بازیگری آقای تارخ را دیدم و به آنجا رفتم.هر چند دغدغه اصلی ام بازیگری و کارگردانی تئاتر بود، اما مسیر فعالیتم تغییر کرد و بازیگر شدم، اما در سینما و تلویزیون. هیچ وقت به این فکر نمی کنم که برای شروع کاری دیر است.

مریم بوبانی و سیما تیرانداز

سفیر نیکوکاری

مریم بوبانی بازیگر سرشناس تئاتر، سینما و تلویزیون کشور و همچنین تورج اصلانی عکاس و فیلمبردار تجربه گرای سینمای ایران و جهان؛ به عنوان سفیران موسسه خیریه نیکوکاری نینوا برگزیده شدند.

فعالیت در شهرستان

من وقتی اومدم تهران همه ی آمال و آرزوم بازیگری بود ولی هر جا که مراجعه کردم با درِ بسته مواجه شدم. از سر ناگزیری تنها راهی که پیدا کردم که هم راه سلامتی بود و هم راهی بود که به اتکاء دانشم در این حیطه کار کنم کارگاه بوداز این ماجرا اصلن پشیمون نیستم. معمولن اینجوریه که نقطه عطف کار من رو از همین شروع کار تصویر می دونن. اما من قبل از اون تئاتر هم کار کرده بودم و حتا تئاتر هم کارگردانی کرده بود.

اوقات فراغت و سفر

مطالعه می کنم بیشتر رمان می خوانم؛ به مطالعه علاقه دارم و جزو بخش جدا نشدنی زندگی ام است ، سفر رفتنم هم منحصر به حضور در فیلم هایی است که در شهرستان ها بازی می کنم.

مصاحبه با مریم بوبانی

«دلهم» مختار را برای قیام مصمم کرد

مریم بوبانی از آن دست بازیگرانی است که با گذراندن دوره دو ساله بازیگری در یک کارگاه آزاد بازیگری، پا به دنیای بازیگری گذاشت. البته پیش از آن در نمایش های مختلفی بازی کرده بود. نخستین فیلم او «فصل پنجم» به کارگردانی رفیع پیتز بود. بوبانی سپس در فیلم هایی نظیر مهر مادری، بودن یا نبودن، عشق+2، زیر پوست شهر، سگ کشی، این جا چراغی روشن است، فرش باد، صنوبر، جایی برای زندگی، یک تکه نان، به آهستگی، سه زن، هم خانه، محیا، خاک آشنا، شبانه روز و پای پیاده به ایفای نقش پرداخت.

او مجموعه های «تا رهایی»، «کلاه پهلوی» و «چهار سوق خاطره» را در نوبت پخش دارد و با فیلم های «آیینه های روبه رو» و «مرگ کسب و کار من است» در جشنواره فیلم فجر شرکت خواهد کرد. بوبانی که به تازگی بازی اش در دو فیلم «یک، دو، یک» و «ندارها» به پایان رسیده است، هم اکنون در مجموعه «حیرانی» با کیوان علیمحمدی و امید بنکدار همکاری می کند.

او با مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» در نقش «دلهم» همسر «زهیربن قین» یکی از شهدای دشت کربلا در قاب تصویر حضور داشت و همین موضوع بهانه گفت وگو ما با وی شد.

مریم بوبانی و رویا نونهالی

شخصیت های فیلم نامه های میرباقری سردرگم نیستند

درباره بازی در مجموعه «مختارنامه» این سوال مطرح است که آیا درباره شخصیت «دلهم» اطلاعات کافی داشتید یا این که نیازمند مطالعه بودید تا ویژگی های این شخصیت را برای بازی دریابید؟

همه انسان ها نسبت به مسائل مذهبی آگاه هستند. وقتی بازیگر برای بازی در یک اثر نمایشی دعوت به کار می شود ملزم است که درباره آن شخصیت در تاریخ جست وجو کند. برای ارائه نقش «دلهم» کارگردان توضیحات لازم را به من داد. من نیز بعد از مطالعه فیلم نامه بازی در این مجموعه را پذیرفتم زیرا همکاری با «داوود میرباقری» برایم رضایت بخش است و به فیلم نامه و شیوه نگارش او علاقه مند هستم.

«میرباقری» در دیالوگ نویسی تبحر خاصی دارد و شخصیت هایی که می نویسد به خصوص شخصیت زنان آثار او، قدرتمند و از انسجام خوبی برخوردار هستند؛ یعنی شخصیت های موجود در فیلم نامه های وی، سردرگم و حیران نیستند و همه به گونه ای هدفمند زندگی می کنند و این ویژگی ها برایم بسیار ارزشمند است.

شخصیت «دلهم» زنی مقتدر است و در سکانس برخورد با مختار سخنان تاثیرگذاری به او می گوید که مختار را به قیام و خون خواهی از قاتلان امام حسین (ع) تشویق می کند.

او شخصیتی بسیار محکم دارد. داوود میرباقری درباره شخصیت دلهم توضیحاتی به من داد و گفت:این زن باعث شروع قیام مختار می شود یعنی مختار خود قصد قیام دارد اما در تصمیمش مردد بود و همان گونه که شاهد بودید مختار با دیالوگ هایی که دلهم به او می گوید، در تصمیم خود مصمم می شود.او زنی شجاع است و از ثروت و مال خود می گذرد و در بیابان چادر می زند تا بتواند سهمی در انتقام گرفتن از شهدای صحرای کربلا داشته باشد.

فلسفه کربلا، نپذیرفتن ظلم است

شما در سکانس ماندگار نماز ظهر عاشورا نماز به جا آوردید، قرار گرفتن در آن حال و هوا و چه تاثیری روی شما گذاشت؟

فلسفه کربلا و حضور امام حسین (ع) در صحرای کربلا فلسفه مقاومت و نپذیرفتن ظلم است. من علاقه مندم در اثری فرهنگی و تاثیرگذار بازی کنم و برای ارائه نقش با تمام توان کار کنم اما بازی در اثری را که از منطق درستی برخوردار نباشد، نمی پذیرم. بازی در مجموعه «مختارنامه» بعد از «معصومیت از دست رفته» دومین تجربه همکاری ام با آقای میرباقری محسوب می شود و هر زمان پیشنهاد مجدد به من دهند با کمال میل با وی همکاری خواهم کرد.

به طور حتم هنگامی که در آن سکانس جزو یاران امام حسین (ع) نماز به جای می آوردید حس و حال خاصی داشتید؟

دغدغه ذهنی ام در آن سکانس ارائه درست نقش بود تا با ارائه درست آن صحنه کلیت کار لطمه نخورد. البته حس عجیبی داشتم که نمی توانم آن حس را برایتان ابراز کنم. قرار گرفتن به جای آن شخصیت های تاریخی حس عجیبی دارد.

بیوگرافی مریم بوبانی بازیگر

نماز ظهر عاشورا را در گرمای بسیار زیاد بازی کردیم

سکانس اقامه نماز ظهر عاشورا توسط میرباقری بسیار با ظرافت و هنرمندانه روایت شده بود؛ از حس میرباقری و حساسیت او هنگام گرفتن این سکانس بگویید؟

آقای میرباقری حساسیت های خاص خود را در کارگردانی دارد و هنگامی که قصد گرفتن سکانسی را داشت تا آن چه که مدنظر او بود در نمی آمد از آن نمی گذشت.همه بازیگران در این سکانس تلاش خود را کردند تا به بهترین نحو بازی خود را ارائه دهند. جالب است بدانید این سکانس را در شرایط جوی بسیار سخت و در اطراف شاهرود و در گرمای بسیار بالا بازی کردیم.

هنگام شهادت همسرتان «زهیربن قین» شما در آن نما حس زیبایی داشتید؛ چه قدر میرباقری برای این پلان راهنمایی تان کرد که آن حس و حال به خوبی درآمد؟

آقای میرباقری قبل از گرفتن این پلان توضیح های لازم را داد و در واقع بقیه ماجرا به عهده ما بازیگران بود که چه درک و برداشتی از ماجرا داریم. من در این صحنه به خصوص، اندوه و حزن دلهم را ضمن این که افتخار می کردم که همسرم در جوار امام حسین (ع) به شهادت رسیده است، درک، طراحی و اجرا کردم.

عمق نقش برایم اهمیت دارد

اگر چه نقش «دلهم» کوتاه بود اما تاثیرگذار بود؛ آیا برای «مریم بوبانی» کوتاهی نقش بعد از سال ها تجربه تفاوتی می کند؟

خیر، به هیچ عنوان مدت نقش آفرینی برایم مهم نیست بلکه عمق نقش برایم اهمیت دارد و علاقه مند هستم نقشی را بازی کنم که جای کار داشته باشد و به روحیه و ذهنیتم نزدیک باشد و در ذهن تماشاگر باقی بماند و او را به فکر وادار کند.

علیرضا آرا و مریم بوبانی در سریال زیر پای مادر

نظر مردم را درباره نقش خود و مجموعه «مختارنامه» جویا شده اید؟

مردم نسبت به من لطف دارند و نظر آن ها درباره بازی ام مثبت است. مجموعه «مختارنامه» بازتاب خوبی دربین مردم دارد.

اگر حرفی درباره بازی تان در این مجموعه مانده است، بگویید.

خاطره تلخی از مجموعه «مختارنامه» دارم. من در سکانسی باید اسب سواری می کردم بنابراین با وجود این که سوارکاری یاد داشتم برای یادآوری، تمرین سوارکاری می کردم اما دو روز مانده به کلید خوردن «مختارنامه» در این تمرین ها از اسب بر زمین افتادم و بینی ام از 3 ناحیه شکست. و به این دلیل حدود بیست روز دیرتر به گروه ملحق شدم. نکته جالب دیگری که در مجموعه اتفاق افتاد این بود که بعد از گذشت 5 سال از بازی ام دوباره با من تماس گرفتند و سرلوکیشن رفتم و سکانس هایی که در گذشته با همسرم (زهیربن قین) در چادر گرفته شده بود، دوباره تکرار کردند زیرا بازیگر نقش مقابلم تغییر کرده بود.