پیش بینی تهمینه میلانی از پدیده «چت جیپیتی» 34 سال پیش در فیلم «دیگه چهخبر؟»؛ وقتی میلانی «ژول ورن» میشود

تهمینه میلانی کارگردانی است که در کارنامهاش تجربههای جسورانه متعددی به ثبت رسیده و یکی از این بلندپروازیها، 34 سال پیش در شمایل فیلم «دیگه چه خبر؟» در خاطره جمعی فیلمبازهای ایرانی به ثبت رسیده است. فیلمی متکی بر ایدههای خلاقانه و بامزه که به طرز عجیبی بخشی از آنها امروز به واقعیت عینی زندگی روزمره ما تبدیل شده است! از جمله پدیده «هوش مصنوعی» و «چت جی بی تی» که در آن سال میلانی به طرز شگفتانگیزی آن را در فیلم «دیگه چه خبر» پیش بینی کرده بود. درست مثل «ژول ورن» که بسیاری از پدیدهها را در آثارش پیشبینی میکرد.
در روزگاری به سر میبریم که دیگر صحبت از پدیدهای به نام هوش مصنوعی، محدود به کنفرانسهای علمی و همایشهای مطالعاتی نیست و این پدیده تبدیل به بخشی تأثیرگذار در زندگی روزمره ساکنان کره زمین شده است. حالا دیگر تعجب نمیکنیم اگر کسی برای مشورت و رسیدن به بهترین تصمیم، علاوهبر گفتوگو با اطرافیان و دوستان، روی تلفن همراه و یا رایانه شخصیاش هم حساب کند!چت جیبیتی و سایر بسترهای مجازی همسان با آن که با تکیه بر هوش مصنوعی، روز به روز حضوری پررنگتر در زندگی ما پیدا میکنند، هر چند ساخته دست بشر هستند اما نمیتوان وجوه تهدیدآمیز و حتی ترسناک آنها را هم نادیده گرفت.
اینکه این ابزارها چه سرانجامی پیدا میکنند ماجرای دیگری است اما اگر بخواهیم درباره چگونگی پیدایش و تولدشان صحبت کنیم، حتما باید سهم ویژهای را برای انسانهای خیالپردازی در نظر بگیریم که از سالهای دور، در مخیله خود چنین پدیدهای را تصویر کرده و اصلا هم بابت غیرممکن بودن آن در نگاه دیگران، خیالپردازیهایشان را متوقف نکردند.
34 سال پیش، زمانی که تهمینه میلانی تنها 31 سال داشت، یکی از مهمترین و موفقترین فیلمهای کارنامه فیلمسازیاش را مقابل دوربین برد. فیلمی که روایتی خیالپردازانه و پر از بازیگوشی درباره موقعیت یک دختر دانشجو داشت. در این فیلم که در زمان اکران عمومی قریب به 3 میلیون مخاطب را به سینماها کشاند و تبدیل به پرفروشترین فیلم سال شد، سکانسی وجود دارد که بازبینی آن را در روزهای همزیستی با هوش مصنوعی، خالی از لطف ندیدیم!
درباره فیلم | تولد یک خاطره
میلانی جهان فیلمش را از نگاه فرشته به تصویر درآورده که ذاتا دختری خیالپرداز است
قبل از پرداختن به سکانس مورد نظر بد نیست کمی موقعیت خلق فیلم و عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری آن را مرور کنیم. «دیگه چه خبر؟» همان فیلمی است که تهمینه میلانی براساس فیلمنامهای که خودش آن را نوشته بود، در سال 70 آن را مقابل دوربین برد. فیلمی که دو ستاره اصلیاش ماهایا پطروسیان و دانیال کریمی بودند که در اوایل دهه هفتاد، از جوانان محبوب روی پرده سینمای ایران محسوب میشدند.
زندهیاد پروین سلیمانی هم در فیلم نقشآفرینی خاطرهانگیزی داشت. قصه فیلم درباره دختری به نام فرشته بود که درست در ترم پایانی از دانشگاه اخراج میشود و تصمیم به ورود به بازار کار میگیرد. فرشته برادری به نام عباس دارد که سری پرسودا برای اختراع دارد و اتفاقا یکی از ساختههاش که رباتی به نام مبارک است، بهنوعی شخصیت کلیدی فیلم هم محسوب میشود.
میلانی جهان فیلمش را از نگاه فرشته به تصویر درآورده که ذاتا دختری خیالپرداز است و به همین دلیل سکانسهای بامزهای در فیلم، بهواسطه به تصویر درآوردن خیالات فانتزی و گاه عجیب و غریب فرشته، خلق شده است. فیلم همچون دیگر آثار کارنامه میلانی در سالهای بعدتر، نگاهی انتقادی نسبت به موقعیت زنان در جامعه دارد اما برخلاف فیلمهای دیگرش کمتر رنگ و لعاب فمنیستی پیدا کرده است و هنوز هم بعد از 34 سال میتوان به تماشای آن نشست و از موقعیتهای فانتزیاش لذت برد.
سکانس مشورت با کامپیوتر | تخیلی که واقعی شد!
در فیلم «دیگه چه خبر» عباس خاطرات فرشته از کلاس درس را به رایانه میدهد و مثل چت جیپیتی از ا و مشاوره میخواهد
سکانسی که میخواهیم به آن اشاره کنیم حوالی دقیقه 15 از فیلم است. فرشته بعد از یک ارائه عجیب و غریب درباره شعر «اتل متل توتوله» در کلاس ادبیات، از دانشگاه اخراج شده و زودتر از معمول به خانه بازگشته است. عباس طبق معمول مشغول فعالیت علمی در کارگاه خود در خانه است و وقتی خواهرش سراغ او میآید، تلاش میکند به او مشاوره بدهد. فرشته اما با حرفهای برادرش آرام نمیشود و اینجاست که عباس سراغ کامپیوتر میرود.
موقعیتی که شاید برای مخاطبان امروزی فیلم کاملا معمولی بهنظر برسد اما در زمان ساخت فیلم، یک ایده بهشدت فانتزی و خیالپردازانه به شمار میرفت؛ عباس اطلاعات و خاطرات فرشته از کلاس درس را به رایانه میدهد و از او مشورت میخواهد. رایانه هم با صدایی شبیه آدمآهنی شروع به مشاوره دادن میکند. فرآیندی که امروز بسیاری از ما در استفاده از چت جیبیتی مشابه آن را تجربه میکنیم.
اوج خلاقیت در طراحی این سکانس در فیلم جایی است که فرشته در مواجهه با توصیههای کامپیوتر میگوید «برو بابا، دلت خوشه!» و بلافاصله کامپیوتر واکنش نشان داده و میگوید «خودت برو بابا!» این مدل واکنش از سوی هوش مصنوعی را این روزها چقدر تجربه کردهاید!؟ جالب اینکه عباس هم به خواهر میگوید: «هزار بار بهت گفتم بهش فحش نده، لج کرده دیگه!» سرانجام هم وقتی فرشته از کامپیوتر عذرخواهی میکند، همین مشاور شبههوش مصنوعی است که راهکار رفتن سراغ پیدا کردن یک شغل را جلوی پای او میگذارد و داستان فیلم وارد مسیر اصلیاش میشود.
درباره واکنشها | هم توقیف، هم توفیق
«دیگه چه خبر؟» سال 1371 پرفروشترین فیلم سال نام گرفت.
«چقدر سر به تصویر کشیدن این دختر طبیعی از دید من، و زباندراز، از دید اونا، زجرم دادند! اولین فیلم طنز تاریخ سینمای ایران که قهرمان اولش یک دختر است. پیش از این فیلم، باور بر این بود که فیلم طنز زنانه نمیتواند در گیشه موفق باشد، اما یکسال بعد که از توقیف درآمد و اکران شد، پرفروشترین فیلم سال شد.» چند سال پیش بود که ماهایا پطروسیان با بازنشر تصویری از گریم خود در نقش فرشته، این متن را در صفحه شخصیاش در فضای مجازی منتشر کرد تا یادآوری کند «دیگه چه خبر؟» در چه شرایطی به تولید رسیده بودد. واقعیت این است که فیلم میلانی در زمان تولید و پخش، از وجوه مختلف فیلمی جسورانه محسوب میشد و طبیعی هم بود که برخی تندروها نتوانند در مواجهه با آن سکوت کنند.
البته فیلم روی کارنامه خالقش هم تأثیر گذاشت میلانی که تا پیش از این فیلم دو فیلم «بچههای طلاق» و «افسانه آه» را در فضایی اجتماعی و تجربی کارگردانی کرده بود، بعد از «دیگه چه خبر؟» مسیر فیلمسازی خود را بیشتر با معادلات گیشه منطبق کرد و بعدتر فیلمهای پرفروش دیگری همچون «دو زن»، «آتش بس» و «سوپر استار» را هم در کارنامهاش ثبت کرد. فیلم «دیگه چه خبر؟» به دلیل توقیف موقت نتوانست در سال 70 اکران شود و وقتی در میانه سال 71 روی پرده رفت، فروشی نزدیک به 100 میلیون تومان را به نام خود ثبت کرد تا پرفروشترین فیلم آن سال سینمای ایران لقب بگیرد.
فیلم سینمایی «دیگه چه خبر؟» را تهمینه میلانی در سال 1370 با جهانگیر الماسی، ماهایا پطروسیان، دانیال حکیمی، پروین سلیمانی و حمید جبلی، کارگردانی کرد و مهرماه 1371 به اکران عمومی درآمد.
منبع: فیلم نیوز