سریالهای تاریخی مقوایی
در کشوری که از مشروطه تا امروز درامنویسی سنتی نسبتاً پایا بوده است و زبان بهعنوان یکی از عناصر مهم به آنچه گاه درام ایرانی خوانده میشود شکل داده، چنین سریالهای پرهزینهای با چنین زبان ویران و بیمایهای مایه تعجب است.
علیرضا نراقی | اصطلاح مقوا اگرچه اصطلاحی تقلیلگرایانه و تحقیرآمیز در نقد فیلم است، اما گاه در مورد تولیدات ما آنقدر کاربرد روشنی دارد که آدم وسوسه میشود از آن استفاده کند.
خاصه این روزها سریالهایی به اصطلاح تاریخی از شبکههای نمایش خانگی پخش میشوند که مقوا توصیف بسیار دقیقی از آنهاست. سریالهایی غیر قابلباور با فانتزیهایی از بزک و آرایش که هیچ چیز در آنها زنده نیست و همین به معنای مقوا بودن است.
زنده بودن در یک سریال یا فیلم قبل از هر چیز متکی بر باور است. باید فضا، داستان، آدمها و روابط باور شوند. شخصیتها باید چیزی بیشتر از تیپ و ادا باشند و واقعاً بتوان آنها را شناخت و جزئیاتی را در آنها دید.
داستان باید خط و ربط و حلقههای اتصال روشن و دقیقی داشته باشد. طراحی صحنه و لباس باید به آدمها و زندگی و تاریخ آنها اتصال داشته باشد و فقط شیک نباشد. هر چند که به طور قطع این چیزی که در سریالهایی مثل «خاتون» و «جیران» طراحی یا صرفاً استفاده شده شیک هم نیست.
اما از مهمترین نقاط ضعف و عواملی که باور را مخدوش میکند زبان این آثار است. زبانی که شخصیتها با آن ارتباط برقرار میکنند و خود را بیان میکند باید متکی بر زمینه و زمانهای باشد که داستان در آن رخ میدهد. روزگاری سریالهای تاریخی تلویزیون ایران هرچه نداشتند، زبان نسبتاً فکر شده و پیراستهای داشتند، زبانی که متکی بر منابع و شناختی تاریخی شکل میگرفت.
در کشوری که از مشروطه تا امروز درامنویسی سنتی نسبتاً پایا بوده است و زبان بهعنوان یکی از عناصر مهم به آنچه گاه درام ایرانی خوانده میشود شکل داده، چنین سریالهای پرهزینهای با چنین زبان ویران و بیمایهای مایه تعجب است.
در همین سریالهای به اصطلاح تاریخی که بیشتر رونوشتی رقتانگیز از نمونههای ترکی هستند، زبان خالی از هویت و انسجام است. شخصیتها گاه امروزی حرف میزنند و گاه انگار دکمهای زده میشود و ناگهان لحن و زبان عوض میکنند و با زبان و ادبیات دورهای دیگر با هم گفتگو میکنند.
تولید شلخته و ظاهرگرایی سطحی این سریالها گویی باعث شده است که فیلمنامه از اهمیت زیادی برخوردار نباشد. مشتی به اصلاح ستاره که دیگر نوری هم از آنها نمیدرخشد و بیشتر تکرار خود را بر ساخت چیزی جدید ترجیح میدهند، بسادگی حاضر به گفتن بدترین دیالوگها، در بدترین میزانسنها و غیر قابل باورترین موقعیتها هستند.
بله این آثار هیچ نیستند جز مقوا؛ آدمها مقوا هستند، زبان مقواست، صحنه مقواست و تاریخ و رخدادها و محتوای آن نیز چیزی جز مقوا نیست.
روزگاری سریال تاریخی ساختن کار هر کسی نبود و فیلمسازان خاصی با رویکرد و دانش خاص وارد این حوزه میشدند، اما امروزه گویا هرکسی حتی آنها که در گذشته آثار بهتری در این گونه میساختند با یک کاردستی مقوایی و میزان زیادی نمونه برداری و رونوشت از تولیدات کشور همسایه «سریال تاریخی» میسازند.
منبع: روزنامه ایران