زیباترین فیلم‌های هزاره سوم

زیباترین فیلم‌های هزاره سوم

اسکات تراویس، منتقد نشریه سینه که فیلمنامه نویس هم هست، به عنوان یک عشق سینما زیباترین فیلم‌های هزاره سوم را از نظر بصری انتخاب کرده است

کد خبر : ۵۸۴۹۱
بازدید : ۳۸۹۸
اسکات تراویس، منتقد نشریه سینه که فیلمنامه نویس هم هست، به عنوان یک عشق سینما زیباترین فیلم‌های هزاره سوم را از نظر بصری انتخاب کرده است.

قرن بیست و یکم تا به امروز دوره مبهوت کننده‌ای برای سینما بوده و همچنان هم روند شگفتیهایش ادامه دارد. انگار دیگر انتهایی برای تصاویر اقناع کننده مخاطبان وجود ندارد و هر سال می‌توانیم منتظر یک سری فیلم دیگر باشیم که چشم‌های مخاطبان را نوازش می‌دهند. این فهرستی از فیلم‌های هزاره سوم تا سال ۲۰۱۷ است که از لحاظ بصری ضیافتی چشم نواز برای دوستداران سینما بودند.
در حال و هوای عشق
وونگ
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
کاروایا شاهکار فیلمساز هنگ کنگی، وونگ کاروای در ابتدای قرن بیست ویکم روایتی از لحظات ربوده شده عمر و مسیر غالبا دردناک گذر زمان است. شبیه آوازی در رثای درد و رنج و تقلا؛ کلوزآپ‌های خلسه آور این فیلم کاروای بیشتر از تمام آثار برجسته دیگرش در حال و هوای کار‌های پروست، افسون خاطره و ترس و بیم را در خودش دارد. این دومین اثر از سه گانه کاروای است که سال ۱۹۹۰ با روز‌های وحشی بودن» آغاز شد و با فیلم «۲۰۴۶» در سال ۲۰۰۴ خاتمه پیدا کرد.
داستان فیلم در سال ۱۹۶۲ اتفاق می‌افتد و روی دو همسایه متمرکز است که به خاطر خیانت همسرانشان به هم نزدیک می‌شوند. تصاویر فیلم شاعرانگی دردناکی دارند که توسط کریستوفر دویل، مدیر فیلمبرداری سوپراستار سینما خیلی شیک و تغزلی قاب بندی می‌شوند. دویل فیلمبردار مورد علاقه کاروای است و بار‌ها با یکدیگر همکاری کرده اند. جزئیات تاریخی از نظر بصری تمام و کمال در فیلم رعایت می‌شوند. اشباع رنگ و بازی نور به همراه شیوه استفاده از موسیقی یادآور نوعی از نوستالژی است.

شهر اشباح
هایائو میازاکی
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
محصول ۲۰۰۱. برعکس بسیاری از فیلم‌های انیمیشن جریان اصلی، هایائو میازاکی جهانی کاملا خیالی میسازد بدون اینکه از شیوه‌های معمول بصری یا کاراکتر‌های بیش از حد احساساتی انیمیشن‌ها تبعیت کند. «شهر اشباح» داستان دختربچه ده ساله‌ای به نام چیهیرو و خانواده اش را روایت می‌کند که در مسیر حرکت به سوی خانه جدیدشان هستند. در مسیرشان به شهر نوظهوری برمی خورند که متوجه می‌شوند ساکنانش اشباح هستند.
چیهیرو حالا باید خانواده اش را نجات بدهد و راهی به سوی خانه پیدا کند. میازاکی از حکایت غربی «آلیس در سرزمین عجایب» استفاده می‌کند و نسخه خودش را از داستان لوییس کارول می‌سازد. با این انیمیشن میازاکی تفاوت فرهنگی میان بزرگان سینمای ژاپن را نشان می‌دهد. اینکه تا چه حد سینمای او با پیشگامان بین المللی سینمای ژاپن مثل میزوگوچی و یاسوجیرو اوزو متفاوت است. این انیمیشن اوج پرواز خیال است. از طرفی به بحران‌های محیط زیستی اشاره دارد و از طرف دیگر درباره دوستی حرف می‌زند، اما بیشتر از همه از این صحبت می‌کند که چطور جایی را که از آن آمده‌ای و کسی را که هستی دوست داشته باشی.

هتل بزرگ بوداپست
وس اندرسون
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
محصول سال ۲۰۱۴ و نامزد چند جایزه اسکار فیلمی به غایت دوست داشتنی و هوشمندانه که در آن وس اندرسون هم نشانه‌هایی از کارگردان دوران طلایی هالیوود، ارنست لوبیچ نشان می‌دهد و هم نسخه شاعرانه‌ای از کار‌های اشتفان تسوایک به نظر می‌رسد. فیلمی با عناصر بصری لذت بخش و مفرح که اروپای دوران قدیم را قرار است ترسیم کند.
با سبک تاریخی آن دوره، ارجاعات تاریخی و رسوم منحصر به فرد که در میانه یک داستان ماجراجویانه بامزه، احساساتی و گاهی حتی تراژیک دیده می‌شود. نشانه‌هایی از رومانس گوتیک و راز آلودگی شبیه فیلم «بانو ناپدید می‌شود» آلفرد هیچکاک در «هتل بزرگ بوداپست» به چشم می‌خورد.
طراحی صحنه آن هتل مجلل که با دقت توسط طراح صحنه فیلم آدام استوکهاوسن پیاده شده (که مسئولیت فضا‌های خارجی فیلم را بر عهده داشته و کار‌های داخل هتل که طراحش آنا پینوک بوده، با همه آن پله‌های مارپیچ و در‌های تودرتو، فضای بصری فیلم‌های هیچکاک مثل «۳۹ پله» یا حتی برخی آثار کارول رید را یادآوری می‌کند. تنوع رنگ‌ها در فیلم دیوانه کننده است. آنقدر که یک لحظه هم به چشم و مغزتان استراحت نمی‌دهد.

بلید رانر ۲۰۴۹ دنی ویلنوو
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
فیلمی که همین سال گذشته به نمایش درآمد و خیلی زود توانسته راه خودش را به این فهرست پیدا کند. دنی ویلنوو، کارگردان کانادایی اصولا فیلمسازی رویابین است و به همراهی راجر دیکنز، فیلمبردار احساساتی و شورانگیزش کار غیرممکنی را ممکن کرده اند و دنبال‌های بر فیلم «بلید رانر» ریدلی اسکات ساختند.
یک نوآر شاعرانه فوتوریستی (آینده نگرانه) که از تصاویرش جوری استفاده می‌کند که هم اریجینال به نظر می‌رسد و هم از لحاظ احساسی به شدت مخاطبش را درگیر می‌کند. فیلم به طرز اغواگرانه‌ای در کارگردانی اش مهارت به کار رفته و البته کاملا در فضایی رمزآلود جلو می‌رود و تماشاگرش را با معما‌های زیادی مواجه می‌کند. «بلید رانر ۲۰۴۹» یکی از جواهرات زیبای تاج فیلم‌های تخیلی است. فیلمی است که شاید باید مثل قسمت قبلی چنددهه‌ای از آن بگذرد تا قدرش را واقعا بدانند.

من آنجا نیستم
تاد هینز
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
خیلی‌ها ممکن است وسوسه بشوند که فیلم تاد هینز را یک اثر بیو گرافیک بخوانند. فیلمی که از موسیقی‌ها و زندگی باب دیلن الهام گرفته است. اما دقیق‌تر می‌شود اگر بگوییم این فیلم یک مقاله درخشان و مفصل در باب دیلن شناسی است. شش بازیگر نقش باب دیلن را در طول فیلم بازی می‌کنند و نتیجه اش فیلمی کاملا غیر معمول می‌شود. فیلمی نوآورانه و سطح بالا که از شیوه‌های بصری متفاوت، منحصر به فرد و متنوعی بخصوص در تدوین استفاده کرده است. بازی بازیگران هم آنقدر فوق العاده است که مطمئن می‌شوید «من آنجا نیستم» یک تجربه سینمایی خالص و منحصر به فرد است. فیلم سال ۲۰۰۷ ساخته شده است.

مد مکس: جاده خشم
جورج میلر
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
فیلم «مدمکس: جاده خشم» ساخته فیلمساز کهنه کار جورج میلر، یک فیلم تعقیب و گریزی در حد نهایتش است. تدوینگر جورج میلر که همسرش هم هست، یعنی مارگارات سیکسل یقینا یکی از موتور‌های محرکه مهم فیلم است. او رابطه مکانی، فضایی و معنایی میان نشانه‌های مختلف را برای تماشاگر روشن می‌کند.
به خصوص که سرعت فیلم به طرز دیوانه واری زیاد است و کمتر پیش آمده که فیزیک سینمای اکشن تا این حد مبهوت کننده و دقیق باشد. اما به جز آن باید به طراحی تولید کالین گیبسون هم اشاره کنیم که در نهایت زیبایی و البته گروتسک است. لباس‌هایی که جنی بیون طراحی کرده و دوربین ثابت و روی دست جان سیل، همگی به فیلم غنای تصویری بخشیده اند که آن را تبدیل به یکی از زیباترین فیلم‌های هزاره سوم کرده است.

مرشد
پل توماس اندرسون
زیباترین فیلم‌های هزاره سوم
از بهترین فیلم‌های یکی از بهترین کارگردانان معاصر سینما. پیتر تراورس در رولینگ استون زمانی درباره پل توماس اندرسون نوشته بود: «شبیه یک ستاره موسیقی راک است. هنرمندی است که هیچ مرز و محدوده‌ای نمی‌شناسد.»
می‌های مالایمر مدیر فیلمبرداری فیلم به حق برای «مرشد» برنده چندین و چند جایزه سینمایی شد. او توانست روان و منسجم و زنجیر‌های ناگسستنی از تصاویر را در فیلم ارائه بدهد، آن هم در فیلمی که دیوانه وار و چالش برانگیز بود. برای عشاق موسیقی هم این فیلم یک موهبت سینمایی است. اندرسون صدا‌ها و تصاویر را به سمت موسیقی تاریک و مبهوت کننده‌ای می‌برد که باعث می‌شود ایمان تان به فیلم به عنوان یک فرم هنری حفظ شود.
منبع: روزنامه هفت صبح
مترجم: صوفیا نصرالهی
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید