مردی که "شاه" از او دل خوشی نداشت!

کد خبر : ۱۶۶۹۴
بازدید : ۱۷۳۷۲
فرادید | دكتر على امينى روز ۱۶ ارديبهشت ،۱۳۴۰ دو روز پس از كناره گيرى مهندس جعفر شريف امامى، از سوى شاه مأمور تشكيل كابينه شد. امينى در سال ،۱۳۳۹ پس از مدتى دورى از كار سياست، نامزد نمايندگى مجلس شده بود، اما نه در انتخابات تابستانى و نه در تجديد انتخابات در زمستان به مجلس راه نيافت.

اين دو انتخابات به دليل دخالت هاى بيش از حد دولت و دربار اعتراضات ملى و بين المللى فراوانى را برانگيخت و به سقوط دولت اقبال و تزلزل دولت شريف امامى انجاميد. پس از كناره گيرى شريف امامى بر سر ماجراى اعتصاب معلمان و برخورد نيروهاى انتظامى، شاه گويا به درخواست آمريكايى ها امينى را به نخست وزيرى برگزيد.



امينى در خاطراتش ادعا كرده است از موضوع حمايت آمريكايى ها اطلاعى نداشته و حتى شاه را به دليل پذيرش سفارش آنها در مورد چنين موضوع مهمى به تندى سرزنش كرده است. اما سال ها بعد سفير وقت آمريكا در تهران در يك سخنرانى، ابراز تمايل آمريكايى ها نسبت به امينى را تأييد كرد.

هر چه بود امينى در زمانى به زمامدارى رسيد كه كندى در آمريكا رئيس جمهور بود. كندى عقيده داشت براى جلوگيرى از نفوذ كمونيسم در كشورهايى مانند ايران، اصلاح ساختار اجتماعى و مبارزه با فساد حكومتى لازم است. بسيارى از اقدامات امينى نيز در همين راستا بود.

اصلاحات
على امينى روز بعد از انتصاب به نخست وزيرى در يك نطق راديويى وضعيت اقتصادى و سياسى موجود را اسفناك توصيف كرد و قول داد با فساد و تباهى مبارزه كند. شاه در روز ۱۹ ارديبهشت ماه به درخواست نخست وزير تازه، انحلال مجلسين (شوراى ملى و سنا) را اعلام كرد. امينى همان روز تشكيل اجتماعات سياسى را در ميدان جلاليه تهران آزاد اعلام كرد و درست يك روز بعد برنامه اصلاحات ارضى در جلسه فوق العاده هيأت دولت به تصويب رسيد.

گروهى از فعالان سياسى كه پس از كودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ كمتر امكان فعاليت مى يافتند، فرصت را مغتنم شمرده و به ابتكارات تازه آغاز كردند. از جمله مهندس مهدى بازرگان روز ۲۱ ارديبهشت (تنها ۵ روز پس از نخست وزير شدن امينى) در نامه اى تشكيل جمعيت نهضت آزادى ايران را به دكتر مصدق اطلاع داد. سران جبهه ملى نيز به سرعت خود را براى تشكيل ميتينگى در ميدان جلاليه آماده كردند.

به نوشته غلامرضا نجاتى در «تاريخ سياسى ۲۵ ساله ايران»: «رهبران و فعالان جبهه ملى در زمينه روش جبهه در قبال دولت امينى اتفاق نظر نداشتند. جناح راديكال معتقد بود كه بايد از اختلاف بين شاه و امينى استفاده كرد و با تحكيم قدرت نخست وزير، شاه را تضعيف نمود. اين آزمايش هنگام اعتصاب معلمان، با پشتيبانى دانشجويان وابسته به جبهه ملى از اعتصابيون، به نتيجه رسيده بود و موجب سقوط دولت شريف امامى شده بود. برخى از عناصر مذهبى نيز عقيده داشتند كه بايد به امينى فرصت داد و عمليات او را ارزيابى كرد. جناح ميانه رو جبهه ملى، كه در شوراى عالى نيز در اكثريت بود، به مبارزه عليه امينى تأكيد داشت، به شاه حمله نمى كرد ولى مى گفت «پادشاه بايد سلطنت كند نه حكومت» در صورتى كه محمدرضاشاه مى خواست هم سلطنت كند و هم حكومت.

بنابراين برنامه جناح محافظه كار ادامه مبارزه عليه دولت... براى تأمين آزادى انتخابات بود. ولى امينى (نخست وزير) توانايى انجام چنين كارى را نداشت، زيرا كه پايگاه مالكان و محافظه كاران در مناطق روستايى كشور همچنان محكم و استوار بود... جبهه ملى در مورد برنامه رفرم و اصلاحات ارضى دولت امينى نيز بسيار محتاط بود، زيرا چند تن از اعضاى شوراى عالى جبهه ملى در زمره مالكان بودند. از سوى ديگر رهبران جبهه ملى مايل نبودند با اعضاى روحانى عضو شوراى عالى، كه برخى از آنها مخالف اصلاحات ارضى بودند، اختلاف و درگيرى پيدا كنند.»

جبهه ملى
ميتينگ بزرگ جبهه ملى در روز ۲۸ ارديبهشت در ميدان جلاليه تهران، علاوه بر اينكه نوعى نمايش قدرت محسوب مى شد، آزمايشى هم براى سنجش صداقت امينى در مورد ادعاهايش بود. نتايج برگزارى اين ميتينگ از جهات گوناگون قابل بررسى است. نخست اينكه استقبال غيرمنتظره مردم از آن باعث نگرانى شاه از تجديد قدرت جبهه ملى شد و او را به فكر چاره انداخت. از سوى ديگر سخنرانى هاى رهبران جبهه ملى در ميتينگ نشان داد كه آنها هماهنگى لازم براى رهبرى جريانى منسجم را ندارند و به بيان ديگر جبهه از ضعف رهبرى رنج مى برد. جبهه ملى تصميم داشت روز ۳۰ تير نيز مراسمى به مناسبت سالروز حوادث سال ۱۳۳۱ در شهر رى برگزار كند، اما دولت امينى با توجه به تجربه ميتينگ جلاليه با برگزارى مراسم ۳۰ تير مخالفت كرد.

هواداران جبهه ملى به رغم مخالفت دولت گردهم آمدند و درگيرى به وجود آمد. در اين حوادث عده زيادى از اعضا و رهبران جبهه بازداشت شدند. گفته مى شود يكى از دلايلى كه باعث شد دولت امينى دوام چندانى نداشته باشد اين بود كه جبهه ملى و دولت او نتوانستند روابط خود را تنظيم كنند. امينى مى دانست شاه از او دل خوشى ندارد، بنابراين به دنبال يافتن تكيه گاه ديگرى بود. اما جبهه ملى نتوانست با واقع بينى و انسجام از فرصت به وجود آمده در دولت امينى استفاده كند. با سقوط امينى قدرت بار ديگر در دستان شاه متمركز شد.
۰
نظرات بینندگان
  • دوست ارسالی در

    نگارنده ي عزيز در آن زمان عنوان نيروهاي شهرباني به جاي نيروهاي انتظامي صحيح تر است . با تشكر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید