چهقدر از زندگی خود راضی هستید؟
ما فقط یک بار فرصت زندگی داریم. کیست که نخواهد این یک بار را به بهترین نحو زندگی کند؟ در این نوشتار سه نمودار میبینید که چیزهای مهمی را نشان میدهند که باید برای داشتن رضایت بیشتر در زندگی، به کار ببندیم.
کد خبر :
۱۶۸۲۴
بازدید :
۷۱۳۷
ما فقط یک بار فرصت زندگی داریم. کیست که نخواهد این یک بار را به بهترین نحو زندگی کند؟ در این نوشتار سه نمودار میبینید که چیزهای مهمی را نشان میدهند که باید برای داشتن رضایت بیشتر در زندگی، به کار ببندیم.
توجه داشته باشید که این نمودارها برای اثبات برخی از ایدههای کلیدی استفاده شدهاند اما بر اساس علم یا همراستا با قوانین مطلق ریاضی نیستند.
۱. چهقدر انگیزه دارید؟
ممکن است فکر کنید که هر کسی باانگیزهتر است، شادتر است و در نتیجه رضایت او از زندگی بالاتر است. هرچند، توجه داشته باشید که انگیزه فقط مرتبط با اشتیاق است، و کاری با برنامهریزی یا تعیین اهداف که قدمهایی اساسا مهم برای موفقیت هستند، ندارد. زمانی که انگیزه داریم، یا برای انجام بهتر کارها تشویق میشویم، یا در اثر هیجانی که با خود دارد کور میشویم. زمانی که شخص انگیزه دارد اما فاقد منطق و خط فکری روشن است، ممکن است با درهمشکستن و در شرایطی بدتر از داشتن انگیزهی کم، به پایان راه برسد. به همین دلیل است که منحنی رضایت از زندگی تا این حد در نمودار افت و خیز دارد. پر از انگیزه باشید یا خالی از انگیزه فرقی نمیکند، تعیین سطح رضایت از زندگیتان کار دشواری است.
پس شکاف بین انگیزه و رضایت از زندگی چیست؟ زمانی که اهداف تعیین شوند، معمولا عملکرد ما بهتر خواهدبود، و بنابراین راضیتر خواهیمبود.
اما آیا این بدان معنا است که ما باید تا آنجا که میتوانیم هدف داشته باشیم، یعنی هر چه بیشتر بهتر؟ نه! کمیت همیشه متناسب با کیفیت نیست. یک عدد بهینه وجود دارد. وقتی آن عدد فراتر برود، ممکن است به آسانی سرشکسته بشویم. ما تمرکزمان را از دست خواهیم داد و برای هر هدف واحد، تنها پیشرفتهای کوچکی خواهیم داشت. برای اینکه توانایی بالقوهی خود را به طور کامل به کار بگیرید، داشتن تمرکز ضروری است.
مرکز بر چند هدف در آن واحد، خوب محسوب میشود؟ هیچ پاسخ مطلقی برای این سوال وجود ندارد. بستگی دارد. برخی از آدمها میتوانند در یک برههی زمانی فقط روی یک هدف تمرکز کنند و برخی میتوانند به طور همزمان روی ۵ هدف تمرکز کنند.
علائمی که نشان میدهند تعداد اهداف شما بیش از حد کم است.
۱. جهت حرکت خود را نمیشناسید.
۲. نمیتوانید بگویید که در مرحلهی بعد قرار است چه کاری انجام بدهید.
۳. چیزی که توضیح میدهید به حدی مبهم است که خودتان هم نمیتوانید آن را به خاطربسپارید.
۴. دائم دربارهی مدینهی فاضله فکر میکنید و ندرتا قدمی برمیدارید.
علائمی که نشان میدهند تعداد اهداف شما بیش از حد است.
۱. همیشه احساس میکنید وقت کم دارید.
۲. نمیتوانید به خاطر بیاورید که چند هدف دارید.
۳. احساس سراسیمگی دارید.
علائمی که نشان میدهند تعداد اهداف شما بهینه است.
۱. میدانید که درحالحاضر روی چه چیزی کار میکنید و در مرحلهی بعد قرار است روی چه چیزی کار کنید.
۲. شما میتوانید همهی اهداف خود را برای دیگران به طور واضح توضیح بدهید و بیان کنید.
۳. هم سخت کار میکنید و هم خوب تفریح میکنید.
چه چیزی حتی از تعداد اهداف در زندگی نیز مهمتر است؟
پیش از خط "عدد بهینه" مانند نمودار اول، منحنی همچنان افت و خیز دارد، به این دلیل که فاکتوری مهمتر از عدد وجود دارد. اینکه چطور به اهدافتان پایبند باشید، یعنی برای رسیدن به آنها چهقدر تلاش بکنید. به طور کلی، هر چه تعداد اهداف ما بیشتر باشد (قبل از رسیدن به عدد بهینه) از زندگیمان راضیتر خواهیم بود. اما سطح رضایتمندی کمی نوسان دارد زیرا تعیین اهداف به معنای پایندی به اهداف یا رسیدن به آنها نیست. به خاطردارید که تا به حال چند بار فهرستی از تصمیمات سال جدید را نوشتهاید و آن را بعد از یک ماه فراموش کردهاید؟ اما سرخورده نشوید! این هم یک گام بزرگ است!
مهمترین عامل، سختترین عاملی است که باید عملی شود. در عین حال، چنانچه از نمودار نیز پیدا است، نتیجه امیدوارکننده است. هرچه قدر پایبندی ما به اهدافمان بیشتر باشد، رضایت از زندگیمان نیز بیشتر خواهدبود. چنین رشدی تصاعدی است زیرا آنچه ما بهدست آوردهایم کمک خواهد کرد که سریعتر جلو برویم و بنابرین در کسب رضایتمندیهای بیشتر تاثیرگذار باشیم.
توجه داشته باشید که شیوهی تعیین اهداف نیز بینهایت مهم است. زمانی که اهداف بیش از حد مبهم هستند، چندان توفیری با انگیزه ندارند، و این شما را به موقعیتی که در نمودار اول نشان داده شدهاست میرساند.
ممکن است بپرسید که چرا میگوییم "میزان پایبندی ما به اهداف" به جای این که بگوییم "تعداد اهدافی که به آنها نائل شدهایم." دلیل این امر این است که اهداف عمدتا به عنوان نقشهی مسیر یا سمت و سوی حرکت عمل میکنند و ما باید آنها را دنبال کنیم. همان پیشرفتهایی که به سمت هدف داریم، نوعی رشد و ترقی هستند که ما را شادتر میکنند.
تعیین اهداف
مطابق با مطالعهای که در ژورنال "روانشناسی اجتماعی-تجربی" منتشر شد، اهداف عینی جامعه-پسند بسیار بیشتر اهداف غیراجتماعی میزان شادی را در ما افزایش میدهد. میتوانید در زمان تعیین اهدافتان این نکته را در نظر داشته باشید.
منبع: لایفهک
ترجمه: بازده
توجه داشته باشید که این نمودارها برای اثبات برخی از ایدههای کلیدی استفاده شدهاند اما بر اساس علم یا همراستا با قوانین مطلق ریاضی نیستند.
ممکن است فکر کنید که هر کسی باانگیزهتر است، شادتر است و در نتیجه رضایت او از زندگی بالاتر است. هرچند، توجه داشته باشید که انگیزه فقط مرتبط با اشتیاق است، و کاری با برنامهریزی یا تعیین اهداف که قدمهایی اساسا مهم برای موفقیت هستند، ندارد. زمانی که انگیزه داریم، یا برای انجام بهتر کارها تشویق میشویم، یا در اثر هیجانی که با خود دارد کور میشویم. زمانی که شخص انگیزه دارد اما فاقد منطق و خط فکری روشن است، ممکن است با درهمشکستن و در شرایطی بدتر از داشتن انگیزهی کم، به پایان راه برسد. به همین دلیل است که منحنی رضایت از زندگی تا این حد در نمودار افت و خیز دارد. پر از انگیزه باشید یا خالی از انگیزه فرقی نمیکند، تعیین سطح رضایت از زندگیتان کار دشواری است.
پس شکاف بین انگیزه و رضایت از زندگی چیست؟ زمانی که اهداف تعیین شوند، معمولا عملکرد ما بهتر خواهدبود، و بنابراین راضیتر خواهیمبود.
نمودار زیر را دربارهی رابطهی تعداد اهداف و سطح رضایت از زندگی ببینید.
بدون داشتن اهداف مشخص، حتی انگیزهای عظیم نیز کافی نخواهدبود.اما آیا این بدان معنا است که ما باید تا آنجا که میتوانیم هدف داشته باشیم، یعنی هر چه بیشتر بهتر؟ نه! کمیت همیشه متناسب با کیفیت نیست. یک عدد بهینه وجود دارد. وقتی آن عدد فراتر برود، ممکن است به آسانی سرشکسته بشویم. ما تمرکزمان را از دست خواهیم داد و برای هر هدف واحد، تنها پیشرفتهای کوچکی خواهیم داشت. برای اینکه توانایی بالقوهی خود را به طور کامل به کار بگیرید، داشتن تمرکز ضروری است.
مرکز بر چند هدف در آن واحد، خوب محسوب میشود؟ هیچ پاسخ مطلقی برای این سوال وجود ندارد. بستگی دارد. برخی از آدمها میتوانند در یک برههی زمانی فقط روی یک هدف تمرکز کنند و برخی میتوانند به طور همزمان روی ۵ هدف تمرکز کنند.
علائمی که نشان میدهند تعداد اهداف شما بیش از حد کم است.
۱. جهت حرکت خود را نمیشناسید.
۲. نمیتوانید بگویید که در مرحلهی بعد قرار است چه کاری انجام بدهید.
۳. چیزی که توضیح میدهید به حدی مبهم است که خودتان هم نمیتوانید آن را به خاطربسپارید.
۴. دائم دربارهی مدینهی فاضله فکر میکنید و ندرتا قدمی برمیدارید.
علائمی که نشان میدهند تعداد اهداف شما بیش از حد است.
۱. همیشه احساس میکنید وقت کم دارید.
۲. نمیتوانید به خاطر بیاورید که چند هدف دارید.
۳. احساس سراسیمگی دارید.
علائمی که نشان میدهند تعداد اهداف شما بهینه است.
۱. میدانید که درحالحاضر روی چه چیزی کار میکنید و در مرحلهی بعد قرار است روی چه چیزی کار کنید.
۲. شما میتوانید همهی اهداف خود را برای دیگران به طور واضح توضیح بدهید و بیان کنید.
۳. هم سخت کار میکنید و هم خوب تفریح میکنید.
چه چیزی حتی از تعداد اهداف در زندگی نیز مهمتر است؟
پیش از خط "عدد بهینه" مانند نمودار اول، منحنی همچنان افت و خیز دارد، به این دلیل که فاکتوری مهمتر از عدد وجود دارد. اینکه چطور به اهدافتان پایبند باشید، یعنی برای رسیدن به آنها چهقدر تلاش بکنید. به طور کلی، هر چه تعداد اهداف ما بیشتر باشد (قبل از رسیدن به عدد بهینه) از زندگیمان راضیتر خواهیم بود. اما سطح رضایتمندی کمی نوسان دارد زیرا تعیین اهداف به معنای پایندی به اهداف یا رسیدن به آنها نیست. به خاطردارید که تا به حال چند بار فهرستی از تصمیمات سال جدید را نوشتهاید و آن را بعد از یک ماه فراموش کردهاید؟ اما سرخورده نشوید! این هم یک گام بزرگ است!
توجه داشته باشید که شیوهی تعیین اهداف نیز بینهایت مهم است. زمانی که اهداف بیش از حد مبهم هستند، چندان توفیری با انگیزه ندارند، و این شما را به موقعیتی که در نمودار اول نشان داده شدهاست میرساند.
ممکن است بپرسید که چرا میگوییم "میزان پایبندی ما به اهداف" به جای این که بگوییم "تعداد اهدافی که به آنها نائل شدهایم." دلیل این امر این است که اهداف عمدتا به عنوان نقشهی مسیر یا سمت و سوی حرکت عمل میکنند و ما باید آنها را دنبال کنیم. همان پیشرفتهایی که به سمت هدف داریم، نوعی رشد و ترقی هستند که ما را شادتر میکنند.
تعیین اهداف
مطابق با مطالعهای که در ژورنال "روانشناسی اجتماعی-تجربی" منتشر شد، اهداف عینی جامعه-پسند بسیار بیشتر اهداف غیراجتماعی میزان شادی را در ما افزایش میدهد. میتوانید در زمان تعیین اهدافتان این نکته را در نظر داشته باشید.
منبع: لایفهک
ترجمه: بازده
۰