پیش‌قراول رشوه‌خواری

پیش‌قراول رشوه‌خواری
کد خبر : ۲۴۷۰۵
بازدید : ۲۱۵۷

رسواترین وزیر محمدشاه که در گرفتن رشوه و حقوق و مستمری از خارجیان پیش‌قدم دیگران بود، میرزا محمد علیخان شیرازی، همشیره‌زاده میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی است. او که در پایتخت زیر نظر ابوالحسن‌خان تربیت یافته بود، در گرفتن مستمری و حقوق و رشوه از خارجیان از دایی گرامی‌اش میرزا ابوالحسن‌ نیز پیشی گرفت.

در تمام مدتی که میرزا ابوالحسن‌خان از سفارت انگلیس ماهانه یک‌هزار روپیه حقوق دریافت می‌داشت، مبلغی نیز از بودجه حکومت هند مستمری می‌گرفت. پس از وفات میرزا ابوالحسن‌خان چون وزیر خارجه وقت انگلیس حاضر به پرداخت مقرری ماهانه وی در حق فرزندش نشد، میرزا محمدعلی که جانشین دایی خود شده بود به وزیر مختار انگلیس پیشنهاد کرد که ماهانه مبلغی دریافت دارد و در قبال آن، خدماتی را تقبل کند. به‌موجب اسناد وزارت خارجه انگلیس، در تمام دوران سفارت «جرج م . مک‌دونالد» سفیر وقت انگلستان در ایران، برای میرزا محمدعلی سالی 50 تومان مقرری معین و پرداخت شده است، علاوه‌بر دریافت این مقرری وی هرگاه خبر مهمی کسب می‌کرد و آن را به وزیر مختار انگلستان می‌داد، مبلغی نیز به‌عنوان (خبر مهم) از بودجه محرمانه سفارت به او تعلق می‌گرفت.

سرجان کمبل، سفیرکبیر انگلیس در ایران در تذکاریه سری و محرمانه‌ای که ضمیمه گزارش نمره هشت خود به وزارت خارجه دولت متبوع خویش فرستاده است، به مطلب مهمی اشاره می‌کند. این گزارش که به‌شماره 37/ 60 در بایگانی عمومی انگلستان ضبط شده، چنین است:

«... مک‌دونالد به میرزا محمدعلی که همشیره‌زاده میرزا ابوالحسن‌خان است، سالی پنجاه تومان می‌داد و میرزا محمدعلی کاملا تحت‌نفوذ دایی خودش (میرزا ابوالحسن‌خان) است.»

بعد از مک‌دونالد، من رویه او را تعقیب کردم، اما میرزا محمدعلی به ندرت نزد من می‌آمد و در نتیجه به علت اینکه مدت‌ها بود می‌دانستم وی در عداد طرفداران روس‌ها درآمده و در مراحل بحرانی اخیر پشتیبانی کامل خود را از منافع آنان علنی کرده است من هم اصراری نکردم.» میرزا محمدعلی که در شیراز در خانواده میرزا ابراهیم‌خان کلانتر اعتماد‌الدوله پرورش یافته بود، خط نستعلیق را به پای استادان خوش‌نویس می‌نوشت و از علوم قدیمه و الهیات نیز بی‌بهره نبود. او به دعوت میرزا ابوالحسن‌خان به تهران آمد و در وزارت امورخارجه نایب «عم‌اکرمش!) گردید. پس از اینکه میرزا ابوالحسن وفات یافت، سفارت انگلیس در تهران برای انتخاب او به وزارت امور خارجه ایران تلاش فراوانی کرد. گرچه شاه وقت قاجار او را لایق مقام (وزارت دول خارجه) نمی‌دید، ولی وقتی روس‌ها نیز با انتصاب او به این سمت موافقت کردند، وی را به این سمت منصوب کرد.در تمام دورانی که میرزا محمدعلی‌ خان مصدر امور دولتی بود، همه اسرار وزارت خارجه را در اختیار مک‌دونالد، وزیر مختار انگلیس می‌گذاشت.

مک‌دونالد طی گزارشی که در مدت ماموریت خود در ایران به وزیر امور خارجه انگلستان داده، درباره همکاری نزدیک و مشاوره دائمی که فی‌مابین او و میرزا محمد علی‌خان وجود داشته است، چنین می‌نویسد:

«... بدون تردید میرزا محمد علی‌خان آنچه را در قوه دارد برای من انجام می‌دهد. هر تصمیمی که می‌خواهد بگیرد، قبلا با من مشورت می‌کند و چنانچه من با مقاصد و کارهای او مخالفت کنم، او از انجام دادن آنها صرف‌نظر می‌کند. حتی بارها پیش‌آمده که تقاضاها و فعالیت‌های وزیر مختار روس را به من اطلاع داده است.

در مواقعی که ملاقات ما میسر نیست، او میرزا‌ یونس‌خان را که جوان زیرک و باهوشی است و گویا از خویشاوندان وی می‌باشد، به سفارت می‌فرستد و مرا در جریان امور می‌گذارد. آنچه که من به نام مقرری و مستمری به او می‌پردازم در مقابل کاری که انجام می‌دهد ناچیز است. به همین جهت سعی دارم از هدایا و پول‌های حکومت هند نیز هر چند گاهی به او چیزی برسانم، در حال حاضر میرزا محمد علی تلاش می‌کند که شاید مقرری حکومت هند را به دایی‌اش میرزا ابوالحسن‌خان، در حق او برقرار کنیم ولی من به او گفته‌ام که خواهش و تمنایش در این مورد به جایی نمی‌رسد؛ زیرا فعلا من مخارج سفارت را در تهران مستقیما از بودجه دولت انگلیس تامین می‌کنم.»

میرزا محمدعلی خان وقتی از برقراری ماهی یک هزار روپیه مقرری دایی خود، به خویش مایوس می‌شود سعی می‌کند برای فرزند خود میرزا عبدالوهاب که بعدها لقب (نایب‌الوزاره) گرفت مقرری مناسبی از جانب حکومت هند تعیین کند و به این منظور مدتی با سر جان کمبل در این باره مذاکره کرد.

سرجان کمبل که سروان ارتش انگلیس در حکومت هند بود و پیش از رسیدن به مقام وزارت مختاری جزو صاحب‌منصبان انگلیسی در قشون ایران خدمت می‌کرد، زبان فارسی را خوب می‌دانست و از آوریل 1833 تا نوامبر 1835 (از 1249 تا 1251 قمری) از طرف حکومت انگلیسی هند در ایران وزیر مختار بود و میرزا محمد علی که از مقام و منصب وی در حکومت هند و نفوذ کلام او در آنجا اطلاع داشت، کوشید به کمک وی مقرری مقصود را برای فرزند خود برقرار کند، ولی این مساعی به دشواری بزرگی برخورد. سرجان کمبل در گزارشی که در این‌باره به حکومت هندوستان فرستاده است می‌نویسد: «... میرزا محمد علیخان که سابقا خدمات فراوانی به سفارت تهران کرده و کمک‌های شایانی به مک‌دونالد سلف من نموده است، اکنون سعی دارد تا برای فرزندش میرزا عبدالوهاب مقرری تعیین کند، ولی من با تقاضای وی موافق نیستم؛ زیرا از وقتی که وی از پرداخت مقرری دایی‌اش به خود مایوس شده است، به‌طور خیلی پنهانی با روس‌ها تماس گرفته و وزیر مختار روس در تهران را در جریان کارهای این سفارت می‌گذارد.

من به علت آنکه او اکنون دسترسی به اخبار مهم ندارد و در اخذ تصمیمات صاحب‌ اختیاری نیست، با تقاضای او مخالفت می‌کنم. لکن با وجود این چنانچه عالیجناب نظر داشته باشند، در اجرای آن کوشا و مطیع خواهم بود...» میرزا محمد علی‌خان وقتی از پرداخت مقرری درباره فرزندش میرزا عبدالوهاب خان و همچنین پرداخت مقرری بیشتر درباره خودش مایوس شد، به سفارت روس روآورد و از آنها مستمری و مقرری طلبید و در این کار موفق هم شد و جالب آنکه با وجودی که کمبل وزیر مختار انگلیس از اعمال او باخبر بود، معهذا برای اینکه وی را به کلی مایوس نکند، بدون آنکه با میرزا محمدعلی تماس داشته باشد، کماکان سالی پنجاه تومان را به او می‌پرداخت.

جالب‌ترین ماجرای زندگی میرزا محمدعلی در دوران ماموریت وی به فرانسه پیش آمد. در سال 1262 دولت ایران تصمیم گرفت با دولت فرانسه نزدیک شود.

در آن زمان انگلیس‌ها ایران را رها کرده بودند و فرانسه نیز درصدد به‌دست آوردن متحدینی در شرق بود و به همین جهت کوشش داشت با کشور ایران که به عنوان دروازه هندوستان مورد نظر سیاستمداران فرانسه قرار گرفته بود، رابطه دوستانه و نزدیکی برقرار کند. با توجه به این تمایل، در ایران مدت‌ها بر سر انتخاب شخصی که به این ماموریت برود شور و مذاکره شد. سفارت انگلیس که متوجه همه افعال و اعمال دربار قاجار و دولت وقت ایران بود کوشید تا میرزا محمد علی خان به این سمت گمارده شود و سرانجام نیز در این تلاش موفق شد. انگلیسی‌ها که بیست سال به او مقرری داده بودند، برای اینکه نگذارند ایران با فرانسه رابطه‌ای برقرار کند، وی را به وسایل مختلف به شاه قاجار تحمیل کردند.

در نتیجه میرزا محمد علی خان در ربیع‌الثانی 1262 از اواچیق گذشته در راه فراکلیسا و ملاسلیمان با میرزا تقی‌خان، وزیر نظام ملاقات کرد و طی این ملاقات موفق شد اطلاعات جالبی از نظریات میرزا تقی‌خان درباره سرحدات ایران و عثمانی کسب کند. هنگامی که او از ارز روم وارد اسلامبول می‌شد، بنا به توصیه سفیر انگلیس در عثمانی با رشید پاشا، صدراعظم و رضا بیگ (باش کاتب) نیز ملاقات کرد و مذاکراتی به‌عمل آورد. رشید پاشا به او پیشنهاد کرد که با گرفتن مبلغی به خدمت دولت عثمانی درآید و میرزا محمد علی به فوریت قبول کرد، لیکن در آخرین روزی که می‌خواست به پاریس برود، وزرای مختار روس و انگلیس در عثمانی از او خواستند که دو ماه در اسلامبول بماند.

غرض آنها از این تقاضا آن بود که قصد داشتند با به تعویق انداختن مسافرت وی حکم تعلیق و مراجعت او را درتهران به‌دست آورند. آنها به دول متبوع خود گزارش داده بودند که تا سرحد امکان خواهند کوشید که از انعقاد قرارداد تجاری و سیاسی ایران و فرانسه جلوگیری کنند، در نتیجه این تقاضا میرزا محمدعلی به بهانه کسالت چند روزی در اسلامبول توقف کرد ولی به محض آنکه این خبر به گوش میرزا تقی‌خان، وزیر نظام رسید، وی نامه‌ای به میرزا نوشت و او را در حرکت به فرانسه و انجام دادن ماموریت محوله تشویق کرد و ضمنا خطراتی را که از توقف بی‌جای وی در عثمانی ناشی می‌شد، به او گوشزد کرد. میرزا محمدعلی که درعین حال از صدر اعظم عثمانی و سفرای روس و انگلیس پول گرفته بود، بعد از چند جلسه ملاقات و گفت‌وگو آمادگی خود را برای حرکت به فرانسه اعلام کرد و برای آنکه بهانه‌ای جهت سفر خود بتراشد به سفرای روس و انگلیس در عثمانی گفت که اگر از رفتن به فرانسه سرپیچی کند در مراجعت به تهران کشته خواهد شد و یقینا شاه شخص دیگری را به جای وی تعیین و به فرانسه اعزام خواهد کرد.

میرزا محمدعلی افزود: «بنابراین بهتر است که به این ماموریت بروم تا آنچه را که شما می‌خواهید انجام دهم و ضمنا ازکنه افکار و نیات فرانسویان نیز مطلع شوم و در مراجعت شما را در جریان این مقاصد بگذارم.» سفرای دو دولت ناچار موافقت کردند و در نتیجه میرزا محمدعلی بعد از سی و هفت روز توقف در عثمانی از راه بندر (تولون) به فرانسه عزیمت کرد. وی در مراجعت از فرانسه بار دیگر در اسلامبول توقف کرد و همه اسرار ماموریت خویش در فرانسه را به نمایندگان اربابان دوگانه خویش در عثمانی گزارش داد.

در این موقع محمدشاه قاجار به وسیله پیک مخصوصی که میرزا جواد نام داشت و غلام پیشخدمت شاه بود، عهدنامه ارز‌روم را که به‌توشیح خود وی رسیده بود برای میرزا محمدعلی در اسلامبول فرستاد، تا آن را با دولت عثمانی مبادله کند. این عهدنامه را میرزا تقی‌خان وزیر نظام تنظیم کرده بود. وقتی عهدنامه مذکور به دست میرزا محمدعلی خان رسید کارداران دولت عثمانی با وساطت وزرای مختار دو دولت روس و انگلیس درصدد برآمدند تغییراتی در مواد آن بدهند. میرزا محمدعلی از ترس حاجی میرزا آغاسی ابتدا حاضر نشد دست به چنین عملی بزند، لیکن وزرای مختار دو دولت به او قول و اطمینان دادند که نگذارند مورد غضب حاجی واقع شود و به علاوه رشید پاشا صدراعظم عثمانی نیز به او دویست هزار قروش که معادل چهار هزار تومان می‌شد رشوه داد و سرانجام میرزا با گرفتن این مبلغ راضی شد که تغییراتی در مواد عهدنامه بدهد. در تغییراتی که به این ترتیب در عهدنامه به وجود آمد شهر محمره به دولت عثمانی واگذار می‌شد و قسمتی از اراضی مرزی ایران نیز که از نقطه مرزی (بطائه) شروع و به نهر خین ختم می‌شد به دولت عثمانی واگذار می‌گشت. با همین تغییرات کوچک این نوکر سرسپرده و رشوه‌خوار قسمتی از خاک میهن خود را به قیمت چهار هزار تومان به بیگانگان فروخت و زحمات و تلاش‌های شبانه‌روزی رادمردی ایران دوست و ترقی‌خواه چون امیرکبیر را نقش بر آب ساخت.

برای اینکه خواننده گرامی بداند که تنظیم معاهده ارزنه‌الروم با چه دقت و مطالعه‌ای توسط میرزا تقی‌خان وزیر نظام (امیرکبیر) انجام شده بود قسمتی از نظرات دکتر فریدون آدمیت را در این باره نقل می‌کنیم:

«... چنان که گذشت سرحدات دولتین ایران و عثمانی را مواد دوم و سوم معاهده مشخص و معین می‌کند. به این معنی که محمره و لنگرگاه و جزیره الخضر و اراضی طرف چپ شط‌العرب و همچنین اراضی شرقی جبالیه زهاب به حکم صریح جمعا ملک ایران می‌باشد و ایران نیز از حقوق خود نسبت به سلیمانیه به کلی چشم می‌پوشد و دولتین تا تعیین خط سرحدی به موجب همان قرارداد باید «وضع موجود» (استاتوکو) را حفظ و رعایت نمایند. طی مذاکراتی که درخصوص فصول و مواد این قرارداد جریان داشته است، مدت‌ها برای برداشتن و تغییر کلمه «موقوف» گفت و شنود به میان آمد، تا عاقبت به جای آن کلمه «ترک» را گذاشتند تا هیچ گونه ابهامی باقی نگذارد که موجب سوء تعبیر شود و خود امیر در نامه‌ای که در جمادی‌الاول 1266 به مشیرالدوله می‌نویسد موضوع را چنین تشریح می‌کند:

«مدت پنج سال در ارزنه‌الروم نشستند و توسط ماموران دو دولت بزرگ واسطه فقرات تسعه را که فی‌الحقیقه ایضاحاتی برای عهدنامه مقرره بود در کمال توضیح و تصریح قرار دادند و از لفظی که جزئی ابهامی داشت به کلی اجتناب کردند چنانچه در باب لفظ «موقوف» عالیجاه قولونل ویلیمس استحضار دارد که دو سه ماه طرفین برای همین یک لحظه گفت‌وگو داشتند که شاید معنی دیگر ببخشد تا لفظ موقوف را برداشتند و به جای آن لفظ ترک گذاشتند.» باوجود دقت و مراقبت شدیدی که عاقد قرارداد حتی روی الفاظ کرده بود، با این حال میرزا محمدعلی شیرازی با گرفتن 200 هزار قروش آنچه را که دولتین انگلیس، روس و عثمانی خواستند، بدون داشتن اجاره‌نامه و کسب تکلیف از تهران به آن افزود.

منبع: حقوق‌بگیران انگلیس در ایران، اسمائیل رائین. انتشارات جاویدان 1347

عهدنامه ارزنه الروم
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید