راهی معجزه آسا برای مبارزه با سرطان و بیماری
تنظیم ساعت بدن میتواند در مبارزه با سرطان، محافظت از قلب، تنظیم زمان صرف غذا و افزایش هوش به ما کمک کند.
فرادید | تنظیم ساعت بدن میتواند در مبارزه با سرطان، محافظت از قلب، تنظیم زمان صرف غذا و افزایش هوش به ما کمک کند.
به گزارش فرادید به نقل از ایان، تمام همسترهایی که در قفسه آزمایشگاه "مایکل میناکر" استاد زیستشناسی در دانشگاه اورگان قرار داشتند، همسترهای معمولی بودند؛ بهجز یک همستر نر. همه همسترها ریتم فعالیت بدنی منظم و بیستوچهارساعته داشتند. اما همستر جهشیافته و فرزندانش چرخه روزانه سریعتر و کوتاهتری داشتند. این همسترهای جهشیافته با چرخه زیستی بیستساعته، در چرخههای بیستوچهارساعتهی نور و تاریکی زیاد دوام نیاوردند. آنها به دلیل تغییر و آشفتگی در چرخه خواب مردند. اما زمانی که در چرخه روزانه بیستساعته قرار گرفتند، کاملاً سالم و سرحال بودند. درواقع میتوان گفت خانهی این حیوانات زمین نیست. بهنوعی این موشها بیگانههایی از سیارهای دیگر هستند که در آنجا حرکت وضعی، چرخهی روزانه بیستساعته ایجاد میکند.
زندگی تمام موجودات بر روی یک سیاره به ساعت زیستی آنها وابسته است. تحقیقات کرونوبیولوژی اهمیت خواب سالم را برجسته کرده و مطالعات مؤثری در راستای درک بهتر چرخه خواب صورت گرفته است. اما اگر در همین نقطه متوقف شویم، نکته مهمتر را ازدستدادهایم: اینکه مرگ و زندگی بدن ما با تمام پیچیدگیهایش، تنها به چرخه زمانی وابسته است. چندین دهه است دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که تمام عملکردهای جسمانی تحت کنترل ساعت بدن است. بهعبارتدیگر، فیزیولوژی چهاربعدی است؛ یعنی ممکن است در روز و شب موجودات متفاوتی باشیم.
تحقیقات زیادی صورت گرفته اما کاربرد این پژوهشها، بهخصوص در زمینهٔ پزشکی، هنوز در اول راه است. یک رویکرد امیدبخش سعی دارد "زمان درمانی خواب" (کرونوتراپی) را به مراکز پزشکی بیاورد. در نگاه اول ممکن است کرونوتراپی نوعی تکنیک برای تنظیم ساعت زیستی به نظر برسد، اما درواقع بر عملکردی موزون در مداخلات پزشکی دقیق و حسابشده تکیه دارد. استفاده از کرونوتراپی و تنظیم ساعت بدن میتواند در مبارزه با سرطان، محافظت از قلب، تنظیم زمان صرف غذا و افزایش هوش به ما کمک کند.
اولین ساعت زیستی به دو میلیارد سال پیش و "رویداد بزرگ اکسیژنی" برمیگردد. در تمام گیاهان و حیوانات دیده میشود و تقریباً جهانی است. ساعت زیستی دو کاربرد مهم در تمام ارگانیسمها دارد. یکی از آنها اندکی از ارزشهای بقاء خود برای انسانها را ازدستداده است؛ دیگری هم با شیوه زندگی مدرن بهدرستی سازگار نشده و درنتیجه مشکلات بیشماری برای ما ایجاد کرده است.
ساعت درونی به موجودات زنده کمک میکند خود را برای رویدادهای روزانهای که برای ادامه حیات ضروری است، آماده کنند: همانند کانالی میان ارگانیسم و محیطزیست عمل میکنند. ساعت زیستی و درونیِ یک خفاش او را در هنگام غروب بیدار میکند و او بهموقع برای شکار حشرات "پگاه رو" از غار خارج میشود. تقسیم سلولیِ بسیاری از باکتریها در اواسط روز متوقف میشود تا از خود در برابر اشعه مضر UV محافظت کنند.
یک ارگانیسم زنده برای هماهنگی کامل با اکوسیستم، باید به "کنام های" {در دانش بومشناسی یک اصطلاح، در توصیف همه نقش گونه و یا جمعیت در اکوسیستم ، با دیگران، بهکاربرده میشود} خود تکیه کند که یکی از آنها یک کنام زمانیِ دقیق است. برای مثال خونگرمیِ اولین پستانداران به آنها اجازه داد در شب و تاریکی نیز دوام بیاورند. دو گونهی کاملاً متفاوت میتوانند فضای مشابهی را اشغال کنند؛ تنها اگر این کار را در زمانهای متفاوتی در روز انجام دهند. جامعه مدرن ما غذا، گرما و نور را در تمام طول روز در اختیار ما قرار میدهد و ما را از شکارچیان شب در امان قرار میدهد. در ظاهر ما از کنان خود در روز یا شب خلاص شدهایم. اما در حقیقت این ناهماهنگی و عدم انطباق مشکل متعددی ایجاد کرده است. نهتنها نیاز ما به یک سیستم زمانبندی درونی کم نشده است، بلکه همچنان شدیداً به آن نیاز داریم.
تمام مباحث ساعت بدن بر روی خواب ما تمرکز کردهاند و درنتیجه بهراحتی فراموش میکنیم که تمام فرآیندهای بیولوژیکی ما توسط ساعت زیستی تنظیم میشود. برنامه داخلی بدن ما هر روز کارهای زیادی برای انجام دارد. باکتریهای تثبیت نیتروژن سعی میکنند اکسیژن را از اینسو و آنسوی اتمسفر جمع کنند و برای ذخیره انرژی فتوسنتز میکنند. اما نمیتوانند هر دو کار را همزمان انجام دهند. بنابراین این کارها را نوبتی انجام میدهند. پستانداران فرآیندهای بسیار زیادی دارند که باید باهم هماهنگ شوند. و تقریباهمهچیز تحت کنترل شبانهروزی است؛ از سوختوساز بدن گرفته تا ترمیم دی ان ای. در انسانها، عملکرد صحیح ارگانها به یک هماهنگیِ سلسله مراتبی وابسته است: هماهنگی میان ریتم مولکولی در هر سلول، هماهنگی میان سلولها در هر عضو، و هماهنگی میان اعضای بدن. هماهنگی میان اعضا سبب میشود بدن علیه خود کار نکند.
در رأس تمام فعالیتهای بدن، یک ساعت برتر در هیپوتالاموس مغز قرار دارد که "هسته سوپراکیاسماتیک" (SCN) نام دارد و ریتم کلی بدن را تنظیم میکند. اما هر یک از اعضای بدن همریتم مختص به خود را دارند که بهصورت داخلی کار میکند. یک ساعت در وسیعترین مفهوم خود، شامل هر نوع نوسان منظم میشود و این ساعتها شکل یک چرخه را به خود میگیرند که هر بیستوچهار ساعت دوباره بازتنظیم میشود و بهجای اول خود بازمیگردد. ساعت ژنهای بدن فرآیندی را آغاز میکنند که باعث ترکیب پروتئینی میشود و زمانی که تمرکز این پروتئینها در سلول به آستانه بحرانی برسد، به هسته میروند و ساعت ژن که سبب تولید آنها میشود را خاموش میکنند. زمانی که پروتئینها تجزیه شدند، ساعت ژن دوباره روشنشده و چرخه آغاز میشود.
هرروز بدن ما ساعت خود را تنظیم میکند تا با نورِ روز هماهنگ باشد. گیرنده نوری در شبکیه چشم، تنها سطوح کلی نور را حس میکند و مستقیماً به ساعت برتر گزارش میدهد تا خود را ریست کند.
دیگر ساعتهای بدن نیز کارکردی مشابه با SCN دارند اما مستقل از آن عمل میکنند. آنها در میزان تنظیم خود با ساعت مرکزی بدن تفاوتهای زیادی باهم دارند و ممکن است تحت تأثیر عوامل دیگری قرار بگیرند. برای مثال ساعتهای کبد و لوزالمعده بهآسانی با غذا خوردن در آخر شب ریست میشوند، که سیگنال SCN در آن اندامها را لغو کرده و آنها را از چرخه هماهنگی با دیگر اعضای بدن خارج میکند.
ما میتوانیم همهچیز را زمانبندی کنیم؛ از ورزش و غذا خوردن تا کار و فکر کردن به حداکثرِ اثربخشی. اولین گام این است که خود را بشناسید. هر یک از ما سیستمی داریم که ما را با چرخش سیاره هماهنگ میکند. اما جایگاه شما در این حلقه دائمی کاملاً منحصربهفرد است. شیوهای که بدن شما چرخه خود را هماهنگ میکند کاملاً با زمانبندی بدن فرزند یا همسر شما متفاوت است. اول اینکه شبزندهدار یا سحرخیز بودن بدن شما یک واقعیت بیولوژیکی است. فعالیتهای فیزیولوژی این دودسته افراد کاملاً باهم متفاوت است. زیرا افراد سحرخیز ریتم شبانهروزی کوتاهتری دارند که باعث میشود زودتر بخوابند. اکثراً زنان سحرخیزتر از مردان هستند.
این رفتارها تا حد زیادی ژنتیکی است، اما با بالا رفتن سن هم تغییر میکنند. کودکان و افراد مسن به سحرخیز بودن تمایل دارند. اما در اواخر نوجوانی چرخه بدن ما مثلاً به اواسط روز تغییر میکند.
با افزایش تدریجی دمای بدن در طول روز، عملکرد ورزشی بهبود مییابد و درنتیجه با تقلای کمتری حرکات ورزشی را انجام میدهیم .بسیاری از رکوردهای ورزشی در ساعات آغازین عصر شکسته شده است که انقباضات عضلانی قویتر است و انعطافپذیری بیشتری دارند. ساعت زیستی بدن به ما میگوید چگونه وعدههای غذایی خود را زمانبندی کنیم. در ساعات آخر شب، چربیهای تری گلیسیرید از غذاهایی که در طول روز و بهخصوص شام خوردیم، تجزیه میشوند. یکی از دلایل همراه بودن دیابت و چاقی با خطر مشکلات قلبی این است که تری گلیسیرید در قلب جمع شده و انقباضات آن را مختل میکند. چربیای که در رانها جمع میشوند زیاد جای نگرانی ندارند؛ اما علاوه بر قلب، چربیای که در کبد جمع میشود به دیابت و اختلالات مختلف لیپید دامن میزند.
هنگامیکه افراد در ساعات آخر روز غذا میخورند (که کبد در حال استراحت است)، قندها و چربیها بهدرستی متابولیزه نمیشوند. بیست درصد از پروتئینهایی که در کبد تولید میشوند، شدیداً به ساعت زیستی بدن وابستهاند؛ بهگونهای که در ساعتهای اوج دو برابر میزان معمول و در ساعتهای نامناسب، نصف میزان معمول پروتئین ایجاد میکند. اگر ساعت ژنهای کبد برهم بخورد، حتی با یک رژیم غذایی کمچرب، باز هم در کبد چربی جمع میشود.
در مدرسه و محل کار، تأثیر ساعت زیستی غیر محسوس است. کاری که به حافظه کوتاهمدت مربوط شود، مانند به حفظ کردن یک شماره تلفن، در صبح و ساعات اولیه روز بهتر انجام میشود زیرا دمای بدن پایین است و محو شدن اطلاعات از ذهن را کُند میکند. صبحها معمولاً خوابآلودگی نیز کمتر است که باعث میشود تمرکز بهتری داشته باشیم. بسیاری از ما بهترین تحلیلها و استدلالهای منطقی و تفکر انتقادی را از ده صبح تا زمان ناهار انجام میدهیم. اما در ساعات عصر که به دلیل دمای بالای بدن سرعت تفکر بیشتر است، سرعت محاسبات نیز افزایش مییابد.
یادگیری مسئلهای است که زمان روز بهشدت در آن تأثیرگذار است. همان سلولهایی که اطلاعات را از طریق چیزهایی که میبینیم و میشنویم جذب میکنند، از ساعت زیستی برخوردارند که زمان یادگیری را تعیین میکنند. کلاسی که صبحها برگزار میشود را در نظر بگیرید. اگر امتحان این کلاس در عصر و یا خارج از محیط همیشگی برگزار شود، نتایج خوبی نخواهد داشت.
قابلتوجهترین تحقیقات درزمینهٔ کرونوتراپی درباره درمان سرطان است. اکنون بیش از سی سال است محققان به این نتیجه رسیدهاند که شیمیدرمانی در برخی ساعات روز مؤثرتر است. زیرا تومورها با یک برنامه ریتمیک و منظم رشد میکنند و این برنامه با زمان رشد سلولهای سالم فرق دارد. بنابراین ممکن است سلولهای سالم قربانی داروهای ضد سرطان شوند که بر تمام بدن اثر میگذارند.
یک انکولوژیست فرانسوی به نام "فرانسیس لوی" در این زمینه میگوید: " بهترین زمان برای استفاده از برخی داروهای ضد سرطان نیمههای شب است. کرونوتراپی میتواند برخی عوارض جانبی را تا پنج برابر در مقایسه با زمان نادرست تزریق بهبود دهد."
ما در مراحل ابتدایی کشف پتانسیل بعد چهارم در فیزیولوژی انسان قرار داریم. آیندهای را تصور کنید که هر نسخه درمانی یک تمبر زمانی دارد. حتی برنامههای ورزشی نیز دستورالعمل زمانی دارند. و مواد غذایی نیز برچسبی دارند که در مورد مصرف در ساعات آخر شب هشدار داده است.
منبع: aeon
ترجمه: وبسایت فرادید