نقشِ جاسوس روسیه در ایجاد اسرائیل
"گایلز ایسهام" مقام ارشد MI5 در فلسطین و رئیس سرویس امنیتی بیتالمقدس، در روز دوشنبه 22 ژوئیه 1946 به خارج از شهر رفته بود. در همان روز یکی از مرگبارترین حملات تروریستی قرن بیستم اتفاق افتاد و دفتر کار او منفجر شد.
فرادید | لندن- سنَدی کشف شده توسط "دیلی بیست" نشان می دهد که جاسوس شوروی "کیم فیلبی" تلاشهای همکاران اطلاعاتی خود برای شکستِ رژیم صهیونیستی را خنثی میکرد.
به گزارش فرادید به نقل از دیلی بیست، "گایلز ایسهام" مقام ارشد MI5 در فلسطین و رئیس سرویس امنیتی بیتالمقدس، در روز دوشنبه 22 ژوئیه 1946 به خارج از شهر رفته بود. در همان روز یکی از مرگبارترین حملات تروریستی قرن بیستم اتفاق افتاد و دفتر کار او منفجر شد.
این بمب قدرتمند ضلع جنوبی "هتل شاه دیوید" را نابود کرد و نودویک نفر کشته شدند. این هتل پایگاه بالقوه بریتانیا در فلسطین بود و درنتیجه تدابیر امنیتیِ این ساختمان در کل خاورمیانه بیمانند بود.
جناحهای رادیکال جنبش صهیونیستی که برخی از آنها آشکارا خود را تروریست مینامند، جنگ زیرزمینیِ بیامانی راه انداخته بودند تا انگلیسیها را از فلسطین بیرون کرده و دولت مستقل اسرائیل را تشکیل دهند. اما سازمانهای جریان اصلی که همین هدف را دنبال میکردند، بهظاهر وحشتزده بودند. در لندن "دیوید بن گوریون" رئیس آژانس یهودیان گفت که مسئولین این بمبگذاری "دشمنان مردم یهود" هستند. گفته میشد "خایم وایزمن" رئیس سازمان جهانی صهیونیسم از این رخداد "بهشدت عصبانی" بود.
در میان کشتهشدگان بمبگذاری انگلیسیها، اعراب و یهودیان (ازجمله بازماندگان هولوکاست) حضور داشتند و بدنهایشان متلاشیشده بود. آنقدر شدت انفجار زیاد بود که سر و احشاء و امعاء یکی از قربانیان بر روی دیوار ساختمان YMCA در روبروی هتل چسبیده بود.
ضلع غربی هتل بهطور کامل منهدم شد
شاید اگر گایلز ایسهام آنجا بود، نشانهای از این حمله را میدید و از آن جلوگیری میکرد و یا حداقل حوادث پس از حمله را موردبررسی و مدیریت قرار میداد.
کمتر از 24 ساعت قبل، گایلز یک دستور اعزام فوری دریافت کرده بود که خبر از توطئه تروریستی در بیروت میداد. اما معلوم شد که جعلی است. او در نامهای در سال 1972 ابراز تأسف کرد که متوجه جعلی بودن آن دستور نشد. گایلز شک کرده بود که برخی صهیونیستهای تندرو در این حمله نقش داشتند و برای خارج کردن او از شهر نقشه کشیدند.
آنچه نمیدانست و احتمالاً به ذهنش هم خطور نمیکرد، این بود که در ردههای بالای سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا MI6 یک جاسوس شوروی وجود داشت که نقش مهمی در منحرف کردن گایلز و کارکنانش ایفا میکرد.
در آن زمان نیز MI5 مسئول حفاظت از انگلیس، شهروندان انگلیس و منافع آنها در داخل و خارج از کشور و MI6 (سرویس اطلاعات مخفی) مسئول جمعآوری اطلاعات در خارج از کشور بود.
دیلی بیست از اسنادی که بهتازگی در آرشیو ملی بریتانیا از حالت محرمانه خارج شدند، فهمید که این جاسوس عمداً در کار گایلز ایسهام اختلال ایجاد میکرد. او گایلز را به تعقیب توطئههای جعلی میفرستاد و در غیاب او حملات تروریستی واقعی و بسیار مرگباری را ترتیب میداد.
این افشای اطلاعاتی فصل جدیدی به کتاب خیانتهای "فیلبی" اضافه میکند و جنبه جدیدی از روابط پیچیده شوروی با اسرائیل را برملا کرد.
انگیزه جاسوس شوروی چه بود؟ تقریباً مطمئنیم که فیلبی علاقهای به اهداف صهیونیستها نداشت. در آن زمان هدف سرویسهای مخفی روسیه ایجاد تفرقه و بیاعتمادی میان دشمنان خود بود. یک سال از پایان جنگ جهانی دوم میگذشت و جنگ سرد آغازشده بود. حدود پنج ماه قبل وینستون چرچیل در سخنرانی معروف خود هشدار داده بود که یک "پرده آهنین" در سراسر اروپا فرود آمده و شوروی قصد دارد مانع از روابط آزاد کشورهای غربی غیر کمونیستی با دیگر کشورهای جهان شود.
تا تابستان 1946 بریتانیا در تلاش بود یک امپراتوری در حال فروپاشی را حفظ کند. یک سال بعد بالاخره دست از هند کشید. سلطه انگلیس بر فلسطین بعد از جنگ جهانی اول، بیشتر از آنکه به نفعشان باشد به ضررشان شده بود.
تمام این مسائل فرصت خوبی در اختیار روسیه گذاشت تا به کسانی که میخواهد آسیب بزند و به قول چرچیل با "گسترش نامحدود قدرت و آموزه شوروی، از آزادی و دموکراسی دفاع کند."
و مسکو برای تضعیف بریتانیا قدرتمندترین ابزار را در لندن داشت: "کیم فیلبی" جاسوس روسیه در بخش MI6 که شاید بتوان او را مؤثرترین عامل نفوذی در تاریخ جاسوسی در نظر گرفت.
***
"گراهام گرین" رماننویس معروف انگلیس که در طول جنگ جهانی دوم در MI6 خدمت کرده بود، فیلبی را میشناخت و "با اینکه از وفاداری او مطمئن نبودیم" اما خیلی دوستش داشت. خیانتهای فیلبی سبب مرگ تعداد زیادی از مأموران و عوامل بریتانیا شد. گرین پس از اطلاع از روشهای فیلبی و نحوه حذف رقبایش در سرویس اطلاعاتی مخفی، اقداماتش را "مانند فرورفتن قندیل یخ در قلب" توصیف کرد.
فیلبی علاقه دیرینه و پیچیدهای به خاورمیانه داشت. پدرش "سنت جان فیلبی" یکی از آخرین کاشفان بزرگ خاورمیانه بود. پدرش به اسلام تغییر دین داد و یکی از مشاوران مورد اعتماد "شاه عبدالعزیز ابن سعود" شد. او بنیانگذار عربستان سعودی و دشمن سرسخت صهیونیسم بود.
کیم در اوایل کارش در سال 1934، با فعالِ کمونیست یهودی به نام "آلیس لیتزی" ازدواج کرد. یکی از شاهدان حاضر در ازدواج آنها "تدی کولک" بود که بعدها شهردار شد. در طول سالهای 1940، کولک بهعنوان یک مقام ارشد در عملیات اطلاعاتی آژانس یهودیان معمولاً با MI5 در ارتباط بود و برای مقابله با عملیات تروریستی با آنها همکاری میکرد.
در ماه اوت سال 1945، کولک محل مخفی یک اردوگاه تروریستی یهودیان را پیدا کرد و پیشنهاد داد به این اردوگاه حمله شود که 22 تروریست دستگیر شدند.
"تدی کولک" قبل از اینکه شهردار اورشلیم شود، سالها بهعنوان یک افسر اطلاعاتی فعالیت کرده بود.
فیلبی از نقش مهم کولک آگاه بود. بدون شک میدانست که یکی از مخاطبین اصلی او گایلز ایسهام است. یکی از اهداف او بیاعتبار کردن گایلز و نحوه ارتباطش با آژانس یهود بود.
کولک گفت تا سالهای 1950 به فعالیت فیلبی بهعنوان جاسوس شوروی شک نکرد. آن زمان او را بهطور اتفاقی و در بازدید از یکی از مراکز سازمان سیا دید. کولک و فیلبی که قبلاً در مناطق کمونیستی وین باهم همکاری کرده بودند، هر دو با عوامل اطلاعاتی حاضر در فلسطین در ارتباط بودند.
در سال 1947، کولک رئیس سازمان اطلاعات یهودیان در جهان آنگلوساکسون (عمدتاً انگلیس و آمریکا) شد. بنابراین تمام افراد فعال در MI5 و MI6 را میشناخت. بدون شک کولک میدانست مردی که در مراسم عروسی او شرکت کرده، با چه محافلی در ارتباط است.
شاید کولک نمیخواست اطلاعات فیلبی را در اختیار MI6 قرار دهد و در عوض این موضوع را با یکی از مسئولان جاسوسیِ آمریکا در میان گذاشت. پس از دیدار تصادفی با او در سیا، "جیمز آنگلتون" رئیس بخش ضد جاسوسی را در جریان پیشینهی فیلبی قرارداد. اما تا جایی که میدانیم انگلتون توجهی به این موضوع نکرد.
***
مشخص شد که امضای فیلبی بر روی دستوری بود که از سوی مقامات ارشد اطلاعاتی به گایلز ارسال شد و دستور داد در روز حمله فلسطین را ترک کند.
در یک سند محرمانه مورخ 5 مه 1946، فیلبی یک مداخله شخصی و بسیار غیرمعمول کرد. از MI5 اجازه خواست به تمام پایگاههای منطقه یک گزارش اطلاعاتی بفرستد و آنها را از جزئیات برنامهی یک سرباز فرانسوی مطلع کند که قرار بود برای معامله با تروریستها با چتر در فلسطین فرود آید.
پروفسور "کریستوفر اندرو" مورخ رسمی MI5 به دیلی بیست گفت این اطلاعاتِ نادرست و غلط برای گمراه کردن همکاران در جامعه اطلاعاتی بریتانیا، نیتهای شوم فیلبی را برملا کرد.
طرح چنین برنامهای از جانب فرانسه اصلاً باعقل جور درنمیآمد. زیرا فرانسه روابط خوبی با گروههای زیرزمینی یهودی در بیروت و حتی پاریس داشت و ایدهی فرود یکی از چتربازان فرانسه در منطقه تحت کنترل بریتانیا کاملاً مضحک بود.
پروفسور "بروسهافمن" مدیر مرکز مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون با دیدن این مدرک اشاره کرد که شوروی تمایل داشت لندن را در مناطقی مانند فلسطین مشغول نگاه دارد تا انگلیس نتواند بر نبرد میان شرق و غرب تمرکز کند. او گفت: "نیت شوروی کامل معلوم است: به حاشیه کشیدن تمرکز انگلیس. پرداختن به مسائل تروریستی روش خوبی برای این کار بود."
***
امروزه در کلام سیاسی انگلیس و آمریکا کلمه "تروریست" در مورد صهیونیسم به کار نمیرود. اما در سالهای 1940، این کلمه برای دو سازمان به کار میرفت. یکی از آنها "اِتسِل" (سازمان نظامی ملی در سرزمین های اشغالی) بود که در بمبگذاری هتل شاه دیوید دست داشت و توسط فردی به نام "مناخیم بگین" هدایت میشد. دومین سازمان که از اتسل افراطیتر بود "لحی" نام داشت که مخفف عبری "مبارزان برای آزادی اسرائیل" بود. نام رهبر این گروه "آوراهام یائیر استرن" بود. استرن در سال 1942 توسط انگلیس کشته شد و "اسحاق شامیر" یکی از روسای عملیاتی این گروه شد.
بعدها هم "یگین" و هم "شامیر" نخستوزیرهای رژیم صهیونیستی شدند.
این دو سازمان بمبگذاریها و حملات تروریستی متعددی را علیه بریتانیا و متحدانش صورت دادند. در نوامبر 1944، گروه لحی "لرد موین" وزیر خارجه بریتانیا در کشورهای مستعمره را ترور کرد. تروریستها از سلاحهای روسی استفاده کردند.
لحی یکی از آخرین گروههایی بود که خود را بهطور علنی یک گروه تروریستی معرفی کرد. این گروه الهامبخش دیگر گروههای تروریستی بینالمللی بود که در دهههای آینده پدیدار شدند.
موش و گربه بازی میان شبکههای صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی انگلیس در جنگ جهانی دوم هم ادامه داشت. روسها برای دامن زدن به خشونت و ناآرامی چهکار کردند؟ فیلبی چهکار کرد؟
برای شروع، تا سال 1946 بسیاری از فعالان این جبهه از مناطق شوروی و یا تحت سلطه شوروی بودند. یادداشتی محرمانه از گروه لحی که توسط جاسوسان انگلیسی افشا شد، اکثر اعضای این گروه را "مهاجران بلوک شرق" معرفی کرده بود. تحلیلگران MI5 به این نتیجه رسیدند که اکثر اعضا "یهودیان لهستان، روسیه و بلغارستان" بودند.
این دو گروه در سراسر خاورمیانه، اروپا و آمریکا شبکه داشتند. هر دو سازمان شبکههای اروپایی خود را خارج از پاریس مستقر کرده بودند و هدایت آنها بر عهده افرادی بود که در اتحاد جماهیر شوروی متولدشده بودند.
با وجود شواهد بیشمار از حضور عوامل شوروی، وجود ارتباط میان کمونیستها و گروههای تروریستی برای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا تعجببرانگیز نبود.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، سفر در اروپا بسیار دشوار شد و مهاجرت به فلسطین تحت نظارت شدید بریتانیا صورت میگرفت. اما بازهم رهبران صهیونیست در شرق ناپدید میشدند و سر از انگلیس درمیآوردند.
"موشه اسنه" یک صهیونیست اهل لهستان بود که گویا در پیشرویهای ارتش سرخ دستگیرشده بود و بعدها از اردوگاه زندانیان شوروی فرار کرد. یکی از تحلیلگران نوشت: "مشخص نیست اسنه خودش فرار کرد یا فرار او توسط روسها و در راستای اهدافشان برنامهریزیشده بود."
اسنه بهتدریج به سمت رئیس "هاگانا" منصوب شد. هاگانا جناح شبهنظامی آژانس یهودیان بود. او پس از تشکیل رژیم صهیونیستی، به یک سیاستمدار کمونیست تبدیل شد.
تعداد مهاجران لهستانی در بلاروس افزایش یافت و اسنه توسط NKVD (کمیساریای خلق در امور داخلی) بهعنوان یک صهیونیست دستگیر شد. او بدون محاکمه مجرم شناخته و به هشت سال در گولاگ متهم شد. پس از فروپاشی پیمان نازی- شوروی در سال 1940، اسنه توانست به نیروهای مسلح لهستانی در شرق بپیوندد که در شوروی شکلگرفته بود و بودجهاش از مسکو تأمین میشد. استالین موافقت کرد که این ارتش با چهار هزار نیروی یهودی- لهستانی از ایران عبور کرده و به فلسطین بروند. زمانی که به خاورمیانه رسیدند، بگین را برکنار کردند و لحی قدرت گرفت.
یکی از هموطنان لهستانی او به نام "ناتان یلین- فریدمن" نیز از دست روسها فرار کرد و در فلسطین به یکی از رهبران لحی تبدیل شد. فریدمن نیز مانند شامیر شخصاً در توطئه ترور لرد موین دست داشت.
ارتش لهستان بههیچوجه مدیون مسکو نبود، اما تصمیم استالین در راهاندازی این ارتش و مجوز رفتن به خاورمیانه کمک بزرگی به گروههای زیرزمینی یهودی کرد. و اگر هدف ایجاد بیثباتی بود، ارتش لهستان بهخوبی هنرنمایی کرد.
نیروهای مسلح لهستان در شرق پر از افرادی بود که از بازداشت شوروی خارجشده بودند.
در سال 1947 موشه اسنه که تهاجمیترین فعالیتهای هاگانا علیه بریتانیا را رهبری کرد، در ستایش جماهیر شوروی سخنرانیهای زیرزمینی میکرد.
در نامهای لو رفته از "ساموئل لو هاکوهن" به "موشه کولودنی" رئیس اجرایی آژانس یهود در اورشلیم نوشتهشده بود: "این نامه بسیار محرمانه است و بعد از خواندن آن را پاره کن... با دکتر اسنه پس از بازگشتش از رومانی صحبت کردم. تمایل و گرایش او به روسیه در حال رشد است... به نظر میرسد رویای تشکیل یک حزب بزرگ و طرفدار روسیه را در سر دارد... فکر میکنم با این گرایش برای مدت طولانی در حزب عمومی صهیونیستی باقی نماند."
موشه اسنه اخیراً بهعنوان یکی از عوامل روسی در فایلهای مخفی کاگب نامگذاری شد.
***
فیلبی رئیس بخش نهم بود. بخش نهم مسئول امور ضد جاسوسی و کمونیسم شوروی بود. محافظت از فلسطین بخشی از دستور کار او نبود، اما به گفته گایلز ایسهام او در موقعیت ویژهای از قدرت و نفوذ قرار داشت که میتوانست بر تمام امور اطلاعاتی بریتانیا در سراسر جهان تأثیر بگذارد.
گایلز در نامهای درباره عدم حضور خود در روز حمله نوشت که به دنبال بررسی توطئه ترور در لبنان بود. او نوشت: "از من و یکی از همکارانم خواسته شد به بیروت برویم و به وزیر بریتانیا درباره یک توطئه تروریستی هشدار دهیم و راههای مقابله را با پلیس لبنان بررسی کنیم. میدانستیم که برخی از اعضای اتسل در بیروت هستند. "
گایلز در پاسخ نوشت: "به دلیل فقدان اطلاعات نمیتوانیم دراینباره مشاورهای ارائه دهیم." وزیر مسئول امور سوریه و لبنان از بیروت به لندن گزارش داده بود که تدابیر امنیتی افزایشیافته است و نیازی اقدامات احتیاطی بیشتر نیست.
اما فیلبی در مقام یک مسئول ارشد در لندن، به این موضوع توجه خاصی نشان داده بود و درنهایت گایلز و همکارش به بیروت اعزام شدند. درنتیجه در هنگام حمله به هتل حضور نداشتند.
جوامع یهودی در فلسطین و همچنین رهبران سراسر جهان این بمبگذاری را بهطور گسترده محکوم کردند. گروه اتسل (که تحت فرمان مناخیم بگین این حمله را صورت داد) انگلیس را مقصر دانست که هشدار را جدی نگرفتند و هتل را تخلیه نکردند.
گایلز سالها بعد نوشت: "شدیداً حس میکردم در دستور ارسالشده از وزارت امور خارجه، رد پایی از بگین وجود دارد."
سالهای قبل از اینکه "مناخیم بگین" نخستوزیر رژیم صهیونیستی شود، در مبارزه علیه کنترل بریتانیا بر منطقه دست داشت.
مورخان MI5 و MI6 اتفاقنظر دارند که فیلبی برای تخریب عملیات اطلاعاتی همکارانش تلاش میکرد. فیلبی یک جاسوس اطلاعاتی دوجانبه نبود که برای انگلیس کار کند و اطلاعات را در اختیار مسکو قرار دهد. او خودش بهطور فعال علیه عملیات بریتانیا فعالیت میکرد.
خودش گفت: "در تمام دوران کار، یک عامل نفوذی بودم که در راستای منافع شوروی فعالیت میکردم."
فیلبی تصور می کرد به دلیل مقام بالایش در سازمان اطلاعاتی کسی به او شک نمی کند.
هافمن گفت: "دلیل علاقه عجیب فیلبی به فلسطین مشخص نیست. شاید برای منحرف کردن تمرکز بریتانیا اهمیت داشت تا از فعالیتهای ضد کمونیستی جلوگیری کند."
انگیزه فیلبی هر چه که بود، اکنون مشخص شد که تلاشهای MI6 برای حفظ مناطق تحت کنترل بریتانیا در فلسطین، توسط یک عامل نفوذی شوروی خنثی میشد.
منبع: دیلی بیست
ترجمه: وبسایت فرادید