درگیر جنگ و خشونت

درگیر جنگ و خشونت

زمانی که در سطح جهانی درباره پدیده شومی همچون جنگ و درگیری صحبت می شود، بیشتر نگاه ها معطوف به خشونت هایی می شود که در رسانه ها و مطبوعات مورد توجه قرار می گیرد. اما آنچه کمتر درباره آن سخن گفته می شود، فشارهایی است که به خانواده های درگیر در جنگ وارد می شود.

کد خبر : ۳۹۹۱۵
بازدید : ۱۷۸۰
با گذشت حدود شش سال از آغاز جنگ در سوریه زنان و دختران این کشور از این خشونت ها درامان نبوده اند. در این میان برخی با وجود تمام مشکلات سعی کرده اند در مناطق آرام تر یا کشورهای همسایه زندگی کنند؛ بعضی نیز راه رسیدن به کشورهای اروپایی را پیموده اند.

به گزارش هفته نامه جامعه پویا، زمانی که در سطح جهانی درباره پدیده شومی همچون جنگ و درگیری صحبت می شود، بیشتر نگاه ها معطوف به خشونت هایی می شود که در رسانه ها و مطبوعات مورد توجه قرار می گیرد. اما آنچه کمتر درباره آن سخن گفته می شود، فشارهایی است که به خانواده های درگیر در جنگ وارد می شود.

در این میان، زنان و دختران این خانواده ها متحمل خشونت هایی می شوند که ناشی از بروز شرایط جنگی است. با گذشت حدود شش سال از آغاز جنگ در سوریه زنان و دختران این کشور از این خشونت ها درامان نبوده اند. در این میان برخی با وجود تمام مشکلات سعی کرده اند در مناطق آرام تر یا کشورهای همسایه زندگی کنند؛ بعضی نیز راه رسیدن به کشورهای اروپایی را پیموده اند. متاسفانه تجربه نشان داده که این گروه ها هر دو خشونت هایی را تجربه کرده اند.

نام یکی از این زنان که به همراه خانواده اش در یکی از کمپ های آوارگان در مرز سوریه زندگی می کند، حمدا است. اگرچه او هنوز به میانسالی نرسیده، اما اتفاقات سال های اخیر او را کاملا شکسته کرده است، بر روی دست، صورت و بخش های دیگری از بدن حمدا آثار ضرب و جرح متعددی دیده می شود که تمام آنها توسط شوهرش به وجود آمده است.

زنان و دختران سوری، درگیر جنگ و خشونت

شوهر او که دلیل از دست دادن یکی از پسرانش در جنگ و همچنین نداشتن شغل کاملا به فردی عصبی تبدیل شده، برای خالی کردن فشارهای خود دائما حمدا را کتک می زند. گزارش های سازمان های حقوق بشری نشان می دهد حمدا در واقع یکی از ده ها زنی است که به واسطه جنگ سوریه چنین خشونت هایی را عمدتا از سوی شوهران یا نزدیکان خود متحمل می شوند.

آن طرف دیگر ماجرا زنان و دخترانی هستند که به امید یافتن زندگی بهتر راهی کشورهای اروپایی شدند؛ اما شاهد خشونت هایی بوده اند که هیچگاه تصورش را هم نمی کردند. سازمان عفو بین الملل چندی پیش با 40 نفر از زنان و دخترانی مصاحبه کرد که سوریه را ترک کرده و از طریق ترکیه به یونان و کشورهای حوزه بالکان رسیده اند. تمامی آنها به این مسئله اذعان داشتند که در طول سفر هر لحظه احساس تهدید و ناامنی می کردند.

تیرانا حسن، مدیر بخش بحران این سازمان در این رابطه می گوید: پس از زندگی در شرایط هولناک جنگی در سوریه، مردم جان خود و فرزندانشان را به خطر انداختند تا مکان امن تری برای زندگی پیدا کنند؛ اما از نخستین لحظه آغاز این سفر، خشونت ها و سوءاستفاده های متعددی را تجربه کردند.

زنان و دخترانی که تنها مسافرت کرده یا با فرزندان شان پای در این مسیر گذاشتند، در کمپ های آوارگان در مجارستان، کرواسی و یونان بیشتر تهدید شدند؛ زیرا مجبور بودند در برخی از موارد در محل هایی بخوابند که صدها مرد آنها را احاطه کرده بود. حتی برخی از آنها گفته اند در برخی از این کمپ ها سرویس های بهداشتی زنان و مردان مشترک بوده و در نتیجه آنها کمتر غذا می خوردند تا احساس امنیت بیشتری کنند.

یک زن باردار سوری که فرزند شیرخواری داشت، اگرچه همراه همسرش در این سفر بود، اما از اینکه دائما در محاصره مردان غریبه قرار داشت، احساس ترس می کرد.

برخی از این زنان به دلیل محدودیت های مرزی ایجادشده در تعدادی از کشورهای اروپایی، مجبور شده اند برای عبور از مرز به سمت قاچاقچی ها بروند. این افراد نیز با علم به اینکه زنان و دختران آسیب پذیرتر هستند، از آنها برای رد کردن از مرز سوءاستفاده می کنند. یکی از آنها دختری 23 ساله و اهل حلب به نام حلاء است که داستان خود را این طور تعریف می کند: در هتلی در ترکیه، یکی از قاچاقچی ها به من پیشنهاد داد تا در صورتی که چند ساعت را با او بگذرانم، سفر رایگان بوده یا کمتر خواهدبود. یکی از دوستان حلاء به دلیل امتناع از این کار، ماه هاست که ترکیه مانده و امکان سفر به یونان را ندارد.

زنان و دختران سوری، درگیر جنگ و خشونت

البته این تهدیدها و خشونت ها تنها محدود به قاچاقچیان نبوده و گاهی اوقات نیروهای امنیتی در گذرگاه های مرزی یونان، مجارستان و اسلوونی این زنان را مورد اذیت و آزار قرار می دادند.

ریم، دختر 20 ساله سوری که به همراه دخترعموی 15 ساله اش این مسیر خطرناک را طی کرده، می گوید: «هرگز این فرصت را پیدا نکردن که در اردوگاه های آوارگان بخوابم. همیشه ترس این را داشتم که فردی به من نزدیک شود. تنها جایی که می توانستم برای چند ساعت چشمانم را ببندم و بخوابم، اتوبوس هایی بود که برای تردد در مناطق مرزی استفاده می کردم.»

در کمپ های آوارگان این نوع خشونت ها علیه زنان به امری عادی تبدیل شده، اما آنها از ترس اینکه خللی در سفرشان به وجود نیاید، شکایتی نمی کنند. یک دختر 22 ساله عراقی نیز به گزارشگران سازمان عفو بین الملل گفت که در آلمان یکی از نیروهای مرزی با دیدن لباس های مندرس و کهنه اش به او پیشنهاد داد در ازای دریافت چند دست لباس تازه، چند ساعت را تنها با او بگذراند.

پس از عبور از مرزهای کشورهای اروپایی، آنها در کمپ های انتقالی اسکان داده می شدند که غذا بسیار محدود بود و بیشتر در اختیار مردان قرار می گرفت. در این میان شرایط برای زنان باردار به مراتب سخت تر بود و کمتر کسی از آنها حمایت می کرد. رانیای 19 ساله که باردار است، درباره تجربه اش در مجارستان می گوید: «پس از انتقال از کمپ های انتقالی ما را به مکانی بردند که به مراتب شرایط بدتری داشت. ما را داخل قفس هایی نگه داشتند که نفس کشیدن بسیار سخت بود. دو روز آنجا بودیم و هر روز تنها یک وعده غذا به ما داده می شد. در آن فضای محدود نیز از اذیت و آزار دیگر آوارگان مرد درامان نبودیم.»

بدترین صحنه ها زمانی اتفاق می افتاد که زنان تنها و بدون همراه مجبور بودند برای دریافت کمی غذا، به ماموران التماس کنند که کتک زدن و فحاشی تنها پاسخ آن ماموران بود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید