به استقبال انتخابات نظام پزشكي بايد رفت

به استقبال انتخابات نظام پزشكي بايد رفت
کد خبر : ۴۰۳۸۰
بازدید : ۹۶۸
به استقبال انتخابات نظام پزشكي بايد رفت
عباس عبدی تحلیل‌گر سیاسی در روزنامه شهروند نوشت:
جمعه، ٣٠تيرماه انتخابات سازمان نظام پزشكي ايران است. به‌نظر مي‌رسد كه مجموعه پزشكان به علل گوناگون اگر مهمترين صنف كشور نباشند، به‌طور قطع جزو دو يا سه صنف اصلي كشور هستند. اين صنف با ويژگي‌هاي مهمي از سايرين متمايز مي‌شود.
تعداد زياد آنان كه مجموعه اعضاي آنان بيش از ٢٠٠‌هزار نفر است؛ جايگاه معتبر قانوني براي نظام پزشكي كه كمتر صنفي واجد چنين جايگاهي است؛ قدرت مالي خوب اكثر پزشكان؛ سطح بالاي تخصصي آنان که حتي در مقايسه با كشورهاي توسعه‌يافته نیز بالاست؛ نياز مبرم جامعه (اعم از مردم عادی و دولتمردان) به خدمات آنان؛ ارتباط نزديك پزشكان با مردم و بالا بودن شاخص اعتماد اجتماعي به آنان و بالاخره وجود افراد سطح بالا چه از نظر مديريتي و تخصصي و چه از نظر فرهنگي و انساني. پرسشي كه مي‌توان يا بهتر است بگوييم كه بايد طرح شود، اين است كه چرا اين صنف بزرگ و معتبر هنوز نتوانسته است در حد شايستگي و ظرفيت موجود خود در سياست بهداشت و درمان كشور موثر باشد؟
چرا انتخابات آنان با مشاركت به‌نسبت پايين اعضا انجام مي‌شود؟ بخشي از اين مشارکت پایین به مسأله رد صلاحيت‌ها و كنار گذاشتن اقشار مهمي از جامعه پزشكي از امکان انتخاب شدن مربوط مي‌شود. اين علت اگرچه واقعي و مهم است، ولي مجوز عقلانی مناسب براي پزشكان منتقد را جهت کناره‌گیری از مشارکت مدنی فراهم نمي‌كند. هدف اين يادداشت توضيح همين نكته است.

واقعيت اين است كه ملاحظات و محدوديت‌هاي قانوني و فراقانوني، كمابيش در انواع و اقسام انتخابات وجود دارد. از مهمترين آنها گرفته كه انتخابات سياسي رياست‌جمهوري، خبرگان، مجلس و شوراهاست تا انتخابات در سطوح میانی چون انتخابات نهادهاي اصناف بزرگ و حتي در سطوح پايين مثل انتخابات در محيط‌هاي آموزشي و شغلي با چنين محدوديت‌هايي مواجه هستيم. با اين محدوديت‌ها در نامزد شدن، چگونه مي‌توان برخورد كرد؟
راه ساده‌ای كه در ابتدا به ذهن مي‌رسد، اين است كه چون نمي‌توانيم نامزد شويم يا نامزدهاي مطلوب ما رد صلاحيت مي‌شوند، پس ما نيز عطاي مشاركت را به لقاي آن مي‌بخشيم و در قول يا در عمل، انتخابات را تحريم مي‌كنيم و از شركت در آن سر باز مي‌زنيم. اتخاذ اين روش البته حق هر شهروندي است و اگر اين حق را هم از مردم بگيريم، آزادي آنان را سلب كرده‌ايم، ولي نتيجه اين ماجرا چه خواهد شد؟ آيا منجر به اصلاح نهاد مربوط مي‌شود؟ آيا ما را به هدف خود كه امكان حضور همه سلايق و گرايش‌هاست، نزديك‌تر مي‌كند؟ پاسخ اجمالي منفي است. چرا؟

وقتي كه چنين انتخاباتي يا هر انتخابات ديگر از سوي عده‌اي تحريم شود يا از مشاركت در آن پرهيز كنند، در عمل نهاد برآمده از آن انتخابات به دلیل کارکردهایی که دارد، به كار خود ادامه مي‌دهد و كم‌كم تحريم‌كنندگان به حاشيه رانده مي‌شوند و هنگامي كه چند دور شاهد چنين اتفاقي باشيم، متوجه مي‌شويم كه يك گروه مهم فقط به دليل عدم مشاركت خودشان، به دست خودشان و ناخواسته حذف شده‌اند و كمتر محل رجوع هم‌صنفان خود خواهند بود.
ولي نتيجه بدتر ديگري هم دارد كه با ذكر يك مثال نشان داده مي‌شود. فرض كنيد كه ٦٠‌درصد اعضاي صنف از اين حيث ناراضي هستند و تحريم را به شركت ترجيح مي‌دهند. از ميان ٤٠‌درصد باقيمانده ٢٥‌درصد افراطي و طرفدار رد صلاحيت ديگران هستند و ١٥‌درصد نيروهاي معتدل و خواهان مشاركت عمومي. وقتي كه آن ٦٠‌درصد كنار بروند، به‌طور قطع گروه ٢٥درصدي باقيمانده برنده مي‌شود و سياست‌هاي خود را بر نهاد مدنی تحميل مي‌كند و نيازي هم به آراي دیگر افراد حاضر در انتخابات ندارد.
آنان با تسلط بر نهاد صنف، اقدامات محدودسازي خود را گسترش مي‌دهند و صنف هر روز نسبت به قبل ضعيف‌تر مي‌شود و اين به ضرر همه اعضاي صنف است.

حالا فرض كنيد كه گروه ٦٠درصدي یا حتی نیمی از آنان وارد انتخابات شود. به‌طور قطع هر دو گروه ١٥ و ٢٥درصدي موجود سعي مي‌كنند كه آراي آنان را به خود جلب كنند، در نتيجه ايده‌ها و شعارهاي مناسب‌تر با خواست آنان را طرح مي‌كنند و در عمل نيز خواهند كوشيد كه رضايت اين افراد را جلب كنند و همين ظرفيت گرايش به سوي گروه ٦٠‌درصدی موجب تحول سياسي و اجتماعي نزد آن ١٥ و ٢٥درصدها نيز مي‌شود. در این شرایط گروه ٦٠ درصدي حق رأي خود را فعال و از آن به‌عنوان يك ابزار تغيير و اصلاح استفاده كرده است.

نگاهي به انتخابات مهم كشور نشان مي‌دهد كه مردم برخلاف نخبگان چندان در بند نگاه صفر و يك نيستند. به عبارت ديگر، انتخابات را صفر و يك نمي‌كنند كه در اين صورت در بیشتر موارد تعداد قابل‌ توجهی از مردم بايد كنار مي‌نشستند. بیشتر مردم نگاه خاكستري و نسبي دارند. در هر رويداد اجتماعي كه بتوانند مشاركت مي‌كنند و رنگ خود را بر آن انتخابات مي‌پاشند و اتفاقا هم موفق مي‌شوند.
به‌جاي آن‌كه حذف شوند و اراده حذف‌كنندگان را محقق كنند، خود را بر آنان تحميل مي‌كنند. متاسفانه نخبگان ايراني تحت‌تأثير يك سابقه نادرست هنوز با اين رفتار فاصله دارند. بايد اميدوار بود كه در انتخابات اخير نظام پزشكي شاهد سرريز رفتار مردم به اعضاي اين سازمان باشيم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید