تازههای نشر کتابپارسه
کد خبر :
۴۱۱۶۶
بازدید :
۱۱۲۹
به گزارش شرق، این نمایشنامه جنجالبرانگیز را برخی «وحشیانه و زننده» نیز خواندهاند. جورج برنارد شاو معتقد است «هیچ مردی نیست که شعور احساسی داشته باشد و در حضور زنی به تماشای این نمایش بنشیند و از آن تصویر خداگونهای که در شرطبندی آخر نمایش از مرد کشیده میشود و نطقی که در دهان خودِ زن (کاترینا) گذاشته میشود، عرق شرم نریزد.»
در آداب اهلیکردن
«رامکردن زن سرکشِ» ویلیام شکسپیر اثری است که تاکنون چندین ترجمه فارسی از آن منتشر شده است و اینبار ترجمهای از محسن قاسمی ح. در نشر کتابپارسه درآمده و از نکات قابل توجه اینکه، مترجم در مقدمه خود به ترجمههای دیگر نیز اشاره کرده است.
«رامکردن زن سرکشِ» ویلیام شکسپیر اثری است که تاکنون چندین ترجمه فارسی از آن منتشر شده است و اینبار ترجمهای از محسن قاسمی ح. در نشر کتابپارسه درآمده و از نکات قابل توجه اینکه، مترجم در مقدمه خود به ترجمههای دیگر نیز اشاره کرده است.
«این نمایشنامه را پیشتر مرحوم علاءالدین پازارگادی و خانم فریده مهدویدامغانی با عنوان رامکردن زن سرکش به فارسی برگرداندهاند، هرچند آقای کورش اسداللهی نیز ترجمهای بسیار متفاوت و امروزی از این نمایشنامه برای تئاتر بهدست دادهاند که شایسته تحسین است.»
در ادامه مترجم مینویسد که برای ترجمهاش از دو نسخه پیراسته آردن و کمبریج استفاده کرده و از توضیحات و یادداشتهای این دو نسخه بسیار بهره گرفته است. «رامکردن زن سرکش» را از نخستین کمدیهای شکسپیر دانستهاند، اگرچه تاریخ دقیق نوشتهشدن آن معلوم نیست. چنانکه در مقدمه آمده است این نمایش در تمام دوران اجراهای آن بحث و حدیثهای بسیاری بهراه میانداخت.
«از اواخر قرن نوزدهم، جنبش آزادیبخشی به زنان همان کاری را با رامکردن زن سرکش کرده است که واکنش به یهودیستیزی در عصر ما با بازرگان ونیزی.» پذیرفتهشدنِ برتری و سروری مردان در این نمایش قابل درک و هضم نیست. به همین خاطر کارگردانان در طول تاریخ هروقت سراغ این نمایش رفتهاند، متن را با دستکاری زیاد روی صحنه بردهاند و اغلب پایان آن را تغییر دادند تا خوشایندتر باشد.
از اینرو شاید بتوان گفت این نمایش بیش از دیگر آثار شکسپیر دچار تغییر و حتا چرخشِ محتوایی شده است. برخی کارگردانان و کسانی که در سینما از این نمایش اقتباس کردهاند دست به کاستن یا افزودن بر متنِ شکسپیر زدند و برخی دیگر با اتکا بر شیوههای بازیگری سعی کردند از زنندگی و تندی متن بکاهند. برخی هم این نمایش را بهشکل هجو اجرا کردند یا با دادن جوی شوخ و مسخره به نمایش خواستهاند مسئله زنندگی متن را کمرنگ کنند.
«رامکردن زن سرکشِ» شکسپیر نمایشی است در یک پیشپرده و پنج پرده. این نمایشنامه همراهِ دو نمایشنامه دیگر نوعی سهگانه میسازند. «کمدی اشتباهات» و «دو نجیبزاده ورونا» و «رامکردن زن سرکش» کمدیهای اولیه شکسپیر هستند.
علاوهبراین شکسپیر «از نمایشنامه پنداشتهای جورج گاسکوین در هر دو نمایشنامه کمدی اشتباهات و رامکردن زن سرکش بهره جسته است.» و بسیاری از منتقدان و شارحان شکسپیر تاکنون بر این شباهتها تاکید کردهاند.
این نمایشنامه جنجالبرانگیز را برخی «وحشیانه و زننده» نیز خواندهاند. جورج برنارد شاو معتقد است «هیچ مردی نیست که شعور احساسی داشته باشد و در حضور زنی به تماشای این نمایش بنشیند و از آن تصویر خداگونهای که در شرطبندی آخر نمایش از مرد کشیده میشود و نطقی که در دهان خودِ زن (کاترینا) گذاشته میشود، عرق شرم نریزد.»
از مهمترین تکههایی که در این متن جنجال بهپا کرد و ازقضا جورج برنارد شاو هم بر آن دست گذاشته است نطق آخر کاتریناست که بخشی از آن به این شرح است: «... زنی که به خشم آید چشمهای شوریده را ماند، گلآلود، ناپسندیده، تیرهروی، عاری از هرگونه زیبایی... شوی تو زندگی توست، نگهدار و سر و سرور توست؛ آنکه سایهاش بر سر توست...»
یک چالش بااحساس
«مرد خیلی راحت» با عنوان فرعی «یک چالش بااحساس» عنوان نمایشنامهای است از اریک امانوئل اشمیت که بهتازگی با ترجمه مرسده مهدیپور توسط نشر کتابپارسه بهچاپ رسیده است. اشمیت از سالها پیش در ایران شناخته میشد و تاکنون برخی از آثار او به فارسی ترجمه شده و چند نمایشنامه او نیز در ایران اجرا شده است.
یک چالش بااحساس
«مرد خیلی راحت» با عنوان فرعی «یک چالش بااحساس» عنوان نمایشنامهای است از اریک امانوئل اشمیت که بهتازگی با ترجمه مرسده مهدیپور توسط نشر کتابپارسه بهچاپ رسیده است. اشمیت از سالها پیش در ایران شناخته میشد و تاکنون برخی از آثار او به فارسی ترجمه شده و چند نمایشنامه او نیز در ایران اجرا شده است.
اشمیت نویسندهای فرانسوی است که در سال ١٩٦٠ متولد شده و امروز به عنوان نویسندهای شناختهشده در جهان بهشمار میرود و نمایشنامههایش به زبانهای متعددی ترجمه شدهاند. «مرد خیلی راحت» نمایشنامهای در دو پرده و با شش شخصیت است و ماجرای نمایشنامه نیز با تئاتر و مناسبات آن در ارتباط است.
«مرد خیلی راحت» به نقش شهرت و موفقیت در عرصه هنر نیز مربوط است. در یکی از دیالوگهای این نمایشنامه میخوانیم: «تسلیت دوست عزیز، فکر میکنم قضیه رو خوب متوجه شدید... موفقیت مشکوکه: روی پیشداوریها تاثیر خوبی میگذاره، کلیشهها رو به هم میزنه، جایی برای سوال باقی نمیگذاره، از پیشپاافتادگی رایج سود میبره، بدون اینکه یک اپسیلون اصلاحش کنه.
موفقیت سوگ خلاقیته، خیانت به توقعیه که آدم از خودش داره، انکار ایدهآلهاست. وقتی مردم میآن شما رو ببینند، از هر بلندپروازی صرفنظر میکنند، کوچکترین درکی از اینکه هنر چیه ندارند، فقط دوست دارند اوقات خوشی رو با یک مرد نازنین بگذرونند. نازنین... عذر میخوام، میتونم اینجوری بگم؟»
اشمیت در آثارش مفاهیم و مضامین مورد نظرش را در متن زندگی روزمره طرح میکند و البته عنصر تخیل نیز نقشی پررنگ در آثارش دارند. او در بسیاری از آثارش به ذهنیت آدمها و روابط میان آنها پرداخته است.
در یکی دیگر از دیالوگهای کتاب میخوانیم: «به خاطر موفقیتتون... ازتون خوششون میآد، خیلی هم خوششون میآد، هر قشری از مردم که بگید از شما خوششون میآد، دختر دبیرستانیها، مامانبزرگها، کارمندها، سرمایهدارها، نه تنها آدمهای عامی بلکه روشنفکرها هم رو اسمتون قسم میخورند.
یک فاجعه، بیماری مسری محض، یک نوع جوگیری که نگاه انتقادی رو از بین میبره. من حتی چند نفر رو میشناسم، اون هم با سلیقهای که نمیشه روش چشم بست، بله، اعضای گروه اول، سه تا آدم معتبری که بهشون اعتماد دارم و واقعا برای شما ارزش قائلند. باورتون میشه؟...» «خردهجنایتهای زناشویی»، «مهمانسرای دو دنیا»، «موسیو ابراهیم» و... ازجمله آثار اشمیتاند که شهرت زیادی دارند.
اشمیت به واسطه آثارش تاکنون جوایزی مثل جایزه تئاتر مولیر فرانسه، بهترین مجموعه داستان گنکور و آکادمی بالزاک را دریافت کرده است. اشمیت به جز نمایشنامه، به عنوان داستاننویس هم مطرح است و برخی از آثارش در حوزه ادبیات داستانیاند. «دو مرد از بروکسل» و «اسباب خوشبختی» ازجمله آثار داستانی اشمیت هستند که به فارسی هم ترجمه شدهاند.
۰