زار زدن قباي تاريخ بر تن شهرزاد!
سري جديد مجموعه شهرزاد با تفاوتها و فراز و فرودهايي نسبت به فصل اول، به بازار شبكه خانگي آمد. شهرزاد به عنوان ملودرامي عاشقانه در بستر تاريخ، در فقدان مجموعههاي تلويزيوني در سال گذشته و دلزدگي مردم از مجموعههاي تركيهاي، در كنار رعايت تكنيكهاي اقتصاد هنر در برندسازي، تبليغات و كالاهاي فرهنگي توانست مخاطبان شبكه نمايش خانگي را با خود همراه كند.
کد خبر :
۴۱۷۲۹
بازدید :
۱۹۷۱
رويا سليمی | سري جديد مجموعه شهرزاد با تفاوتها و فراز و فرودهايي نسبت به فصل اول، به بازار شبكه خانگي آمد. شهرزاد به عنوان ملودرامي عاشقانه در بستر تاريخ، در فقدان مجموعههاي تلويزيوني در سال گذشته و دلزدگي مردم از مجموعههاي تركيهاي، در كنار رعايت تكنيكهاي اقتصاد هنر در برندسازي، تبليغات و كالاهاي فرهنگي توانست مخاطبان شبكه نمايش خانگي را با خود همراه كند.
اصالت عشق و نقد قدرت در مجموعه شهرزاد
شهرزاد در فصل اول با كودتاي ٢٨ مرداد ٣٢ شروع شد و حالا در فصل دوم با اندكي اغماض در اواخر دهه سي قرار ميگيرد. در شهرزاد قرار است در كنار مسائلي چون عشق، انتقام، چند همسري، طلاق، داستان ارباب و رعيتي و... به اتفاقات تاريخي و سياسي دهه سي و نقد قدرت هم پرداخته شود.
قدرتي كه پدرخواندهوار و مافياگونه در جسم و جان و رگ و ريشه رعيت مظلوم رسوخ كرده است. اما در اين ميان، يكي از صاحبان قدرت بلامنازع در تضادي تراژيك، عشقي را در دل ميپروراند كه با قدرت سازگاري ندارد.
ماجرايي كه از عشق پنهاني بزرگ آقا به شهرزاد شروع ميشود و تا اضمحلال تنها فرزند و وارث بزرگ آقا و نابودي خودش پيش ميرود. پس از آن قباد است كه براي نخستين بار عشق را با شهرزاد تجربه كرده است؛ و در فصل دوم تمام هم و غم خود را صرف به دست آوردن زني ميكند كه حالا شوهر دارد!
اما پدرخوانده مفلوكي چون قباد در فضاي روشنفكري و مدرني كه نغمه ثميني و حسن فتحي از تهران دهه سي ترسيم ميكنند، جايگاهي ندارد. نه قباد، اربابي از جنس ارباب مجموعه «پس از باران» است و نه فرهاد رعيتي در روستا! فرهاد به مانند نگاه سنتي ارباب و رعيتي، مايملك قباد محسوب نميشود.
شخصيت مستقلي دارد و به نوعي مبارز سياسي محسوب ميشود. فكر كردن به زن شوهرداري كه قباد عشق او را در دل ميپرواند، در منطق داستان جاي نميگيرد. مگر در منطق امتحان پس داده سريالهاي تركيهاي كه با راه رفتن روي خط قرمزهاي سنت، عرف و شرع مخاطب؛ به جذب تماشاگر ميپردازند و چهرهاي ديگر از انسان را ترسيم ميكنند كه ميتواند بيپروا، هر نوع احساسي را در دل بارور كند و محق دانسته شود.
سبك زندگي و تاريخ اجتماعي ايرانيان در مجموعه شهرزاد
در كنار درونمايه اصالت عشق فارغ از شرع و عرف؛ شهرزاد به خردهروايتهايي از تاريخ اجتماعي و زندگيروزمره ايرانيان در دهه سي ميپردازد كه از سويي در ملودرامي عاشقانه، نقش نامتعارف مقاله در داستان يا ميتينگ سياسي در جشن خانوادگي را دارد و از سوي ديگر با وقايع تاريخي و اجتماعي ايران تطابق ندارد.
پرداختن به مشكلات و مسائل زنان چون مردسالاري، حقوق زنان، طلاق، خيانت، حق حضانت فرزند، كار و تحصيل براي زنان آن هم در دهه سي! و كافه نشيني زن و شوهر آن هم در كافهاي كه با عكسهاي گوركي و برشت و همينگوي تزيين شده است!
از نمونههاي بارزي است كه معلوم نيست با چه منطقي در اين مجموعه گنجانده شده است. عكس گوركي بر ديوار كافه آن هم در زمانهايي كه حزب توده بهشدت سركوب شده و سرانش به كشورهاي بلوك شرق گريختهاند؛ همانند سخنراني دانشجوي پزشكي درباره زنان مطلقه در كلوپ زنان در دهه ٣٠ است!
از سوي ديگر در مجموعه شهرزاد، از ارباب تا كنيز و نوكر و مردم كوچه و بازار، گويا از دين خاصي پيروي نميكنند. در مناسكي چون عزاداري، تشييع جنازه، يادبود و حتي روضه؛ رفتار ديني و آداب مرسوم ايرانيان، ديده نميشود.
لوكيشن شهرزاد پر است از سينما، سالن تئاتر، كافه، پياله فروشي، مزون لباس زنانه، دفتر روزنامه و... در سبك زندگي شخصيتها مشروبخواري، آواز خواندن در حالت مستي، اصطلاحات لمپني و كوچه بازاري و از سوي ديگر كافهنشيني و ادبيات و دانشگاه و سخنرانيهاي شبهفمينيستي در كلوپهاي زنانه و... جاي امور زندگيروزمره مردم قرار ميگيرد.
درواقع ترسيم چهرهاي كاملا غربي از ايرانيان، ضعف شخصيتپردازي و تصويرسازي نادرست از جامعهاي است كه در دهه نود نيز همچنان دين و سنت مذهبي از مولفههاي اساسي هويت آن است.
با توجه به آنچه گفته شد؛ بستر شكلگيري حوادث و شخصيتپردازي تا طراحي صحنه، لباس، گريم، انتخاب لوكيشن، ادبيات محاورهاي و روزمره مردم، نحوه معاشرت، ازدواج، طلاق، فرزندآوري، مرگ، تشييع جنازه و مواردي از اين دست را ميتوان محصول تلاقي شناخت نادرست نويسنده از تاريخ اجتماعي ايرانيان و بازنمايي تعمدي از ايران و ايراني دهه سي و چهل دانست آنچنان كه سازندگان شهرزاد دوست دارند داستانش را تعريف كنند و مشتري را سرخط نگه دارند.
۰