"مصادره" "به وقت شام" را گرفت
از فروش بالای این فیلم و کمفروشی فیلم حاتمی کیا تنها میتوان یک نتیجه گرفت و آن اینکه مردم ما از دیدن تکراریهای جنگی خسته شدند، مردم به دنبال شاد بودن و ساعتی بی خیال طی کردن لحظات خود هستند.
کد خبر :
۵۴۳۸۸
بازدید :
۱۶۶۳
فرادید | حالا که تقریباً ماه فروردین رو به پایان است، هنوز اکران سینماها تغییری نکرده و فیلمهای نوروزی هنوز بر پرده هستند. این فیلمها اغلب در جشنواره سال گذشته نمایش داده شدند و حالا با هم بر پرده سینماها رقابت میکنند.
به گزارش فرادید، آمار فروش این فیلمها تا روز ۲۲ فروردین به این شرح بود:
به گزارش فرادید، آمار فروش این فیلمها تا روز ۲۲ فروردین به این شرح بود:
مصادره مهران احمدی ۹۲۰۷۳۴۳۰۰۰ تومان
به وقت شام ابراهیم حاتمی کیا ۶۷۳۲۴۰۲۰۰۰ تومان
لاتاری محمد حسین مهدویان ۶۷۰۹۶۶۳۰۰۰ تومان
لونه زنبور بروز نیک نژاد ۴۹۳۷۹۸۳۰۰۰ تومان
فیلشاه هادی محمدیان ۱۶۱۱۵۶۴۰۰۰ تومان
فراری علیرضا داوود نژاد ۲۸۲۱۵۳۰۰۰ تومان
خرگیوش مانی باغبانی ۱۲۷۳۱۰۱۰۰۰ تومان
در میان این فیلمها فِراری داوود نژاد به دلیل قرار نگرفتن در رده سینماهای اول نتوانست فروش خوبی داشته باشد.
اما چرا مصادره بیشتر از به وقت شام فروخته است؟
سروصدایی که ابراهیم حاتمی کیا در روز اختتامیه جشنواره به راه انداخت میتواند یکی از دلایل کمفروش شدن فیلم آخرش باشد. از طرف دیگر استفاده از سوژه تلخ داعش که این روزها تمام دنیا را به شدت تحت تأثیر خود قرار داده و خروج حاتمی کیا از ژانر دفاع مقدس و جنگ ایران و اثرات آن، میتواند دلیل دیگری بر صدرنشین نشدن این اثر شده است.
سروصدایی که ابراهیم حاتمی کیا در روز اختتامیه جشنواره به راه انداخت میتواند یکی از دلایل کمفروش شدن فیلم آخرش باشد. از طرف دیگر استفاده از سوژه تلخ داعش که این روزها تمام دنیا را به شدت تحت تأثیر خود قرار داده و خروج حاتمی کیا از ژانر دفاع مقدس و جنگ ایران و اثرات آن، میتواند دلیل دیگری بر صدرنشین نشدن این اثر شده است.
عناوین مرتبط:
کدام فیلمها بیشتر دیده شدند؟
ابراهیم حاتمی کیا که در پرونده خود آثار تأثیرگذاری در تاریخ سینمای ایران داشته پیشازاین فیلم، در آخرین اثر خود بازهم اثرات باقیمانده از دفاع مقدس را بررسی کرده بود او در "بادیگارد" زندگی پس از سالهای جنگ یک فرمانده را بررسی میکند که حالا در نقش بادیگارد مقامات فعالیت میکند. حاتمی کیا هنر خود را در خوشساخت بودن فیلمهایش به نمایش میگذارد هرچند که سوژههایش دیگر تکراری و گاهی خستهکننده است.
ابراهیم حاتمی کیا که در پرونده خود آثار تأثیرگذاری در تاریخ سینمای ایران داشته پیشازاین فیلم، در آخرین اثر خود بازهم اثرات باقیمانده از دفاع مقدس را بررسی کرده بود او در "بادیگارد" زندگی پس از سالهای جنگ یک فرمانده را بررسی میکند که حالا در نقش بادیگارد مقامات فعالیت میکند. حاتمی کیا هنر خود را در خوشساخت بودن فیلمهایش به نمایش میگذارد هرچند که سوژههایش دیگر تکراری و گاهی خستهکننده است.
اما در فیلم آخر او سراغ داعش رفته و با تمرکز بر این گروهک فیلم خود را ساخته است. برخی معتقدند این فیلم هم فارغ از فیلمنامه اثر خوش ساختی است، ولی نباید در عید اکران میشد و این تنها به لطف کارگردان بود که توانست نوبت فیلم "چهارراه استانبول" مصطفی کیایی را از آن خود کند.
نکته مهم اینجاست که با همه این بازیها و جنجالهای روز اختتامیه بازهم حاتمی کیا نتوانست رکورد فروش را بشکند. او این بار زیر بار فیلمی طنز و تقریباً بیمایه له شد و این میتواند به همان دلایلی که در بالا گفته شد اتفاق افتاده باشد.
اما اینکه چرا مصادره مهران احمدی در صدر فروش قرار گرفته نشان میدهد که مردم برای رفتن به سینما به دنبال یک فضای باز و دیدن تصاویر شاد و گاهی شوخیهای خارج از عرف هستند تا ساعات تفریح خوبی را سپری کنند. چون دلیل دیگری برای در صدر بودن فیلم مصادره وجود ندارد. هر چقدر هم مردم برای اولین فیلم بودن کارگردانی که خود سالها در تم طنز بازی کرده یا برای دیدن هنرپیشه همیشگی سینمای طنز رضا عطاران، به سینما بیایند باز هم فیلمی با این سوژه سطح پایین و به عبارتی بدساخت نباید در صدر فروش سینماها از عید تا امروز قرار بگیرد.
مصادره فیلمی است که هیچ جایی برای حرف ندارد، نه فیلمنامه منسجم و جذابی دارد، ساخت خوبی دارد و نه نظم و هماهنگیای درصحنهها دیده میشود. تنها نکته این فیلم به سخره گرفتن کارمندان ساواک پیش و پس از انقلاب است که با پیوستن به تلویزیونهای بیمایه آن طرف آبی که این روزها مردم را سرکار گذاشتهاند سوژه خنده میشود.
مردی که در ساواک کار میکند و مسئول خرید اسباب شکنجه است، اما از وقوع انقلاب هم خبری ندارد. از سوی دیگر ادبیات و گاهی دیالوگهایی که بین پدر و پسر یا پسر و بازجو ردوبدل میشود میتواند کمی به جذابیت اثر کمک کند. نشان دادن تصاویر کافهها پیش از انقلاب با شبیهسازی خوانندگان آن سالها سوپاپ شادی است که مردم را ترغیب میکند برای دیدن این فیلم به سینما بروند، اما در نهایت با فیلمی بسیار شلوغ و در هم برهم و فیلمنامهای ضعیف و نادرست رو به رو میشوند که اگر بازی همیشه دلنشین رضا عطاران و نقش متفاوت هومن سیدی را از آن بگیرند این فیلم هیچچیز برای ارائه کردن ندارد.
عناوین مرتبط:
دردسرهای مُدگراییِ مخاطبان سینما
از فروش بالای این فیلم و کمفروشی فیلم حاتمی کیا تنها میتوان یک نتیجه گرفت و آن اینکه مردم ما از دیدن تکراریهای جنگی خسته شدند، مردم به دنبال شاد بودن و ساعتی بی خیال طی کردن لحظات خود هستند. به نظر میرسد همین که در دل شهر انقدر فاجعه در حال رخ دادن است و انقدر اتفاقهای ریز و درشت روزانه ذهن مردم را درگیر خود کرده برای این شهر خسته کفایت میکند که باز هم مردمش بخواهند در ساعات خلوت و تفریحشان به دیدن فیلمی بروند که سرشار از تلخی و سروصدا و جنگ و خونریزی است.
از فروش بالای این فیلم و کمفروشی فیلم حاتمی کیا تنها میتوان یک نتیجه گرفت و آن اینکه مردم ما از دیدن تکراریهای جنگی خسته شدند، مردم به دنبال شاد بودن و ساعتی بی خیال طی کردن لحظات خود هستند. به نظر میرسد همین که در دل شهر انقدر فاجعه در حال رخ دادن است و انقدر اتفاقهای ریز و درشت روزانه ذهن مردم را درگیر خود کرده برای این شهر خسته کفایت میکند که باز هم مردمش بخواهند در ساعات خلوت و تفریحشان به دیدن فیلمی بروند که سرشار از تلخی و سروصدا و جنگ و خونریزی است.
این تنها یک فرضیه است که شاید قابل رد شدن باشد، اما جواب آن زمانی داده میشود که این فیلمها از اکران خارج شوند و رقابت بین فیلمهای دیگر شروع شود. اگر فیلم "چهارراه استانبول" همزمان با "تنگه ابو قریب" که فیلم برتر جشنواره بود در کنار یک فیلم طنز ضعیف مثل "خجالت نکش" اکران شوند میتوان از آمار فروش آنها نتیجه گرفت که مردم ما به دنبال چه فیلمهایی هستند. تنها باید چند هفته صبر کرد تا نوبت به اکران باقی فیلمهای جشنواره برسد.
۰