تبلیغات چطور فرهنگ ما را تغییر می‌دهد؟

تبلیغات چطور فرهنگ ما را تغییر می‌دهد؟

در اوایل قرن بیستم در آمریکا، بوی بد دهان مشکل چندان حادی محسوب نمی‌شد و افکار عمومی حساسیت چندانی نسبت به آن نداشت، اما مدیران شرکت لیسترین واژه «هالیتوزیس» را ابداع کردند که به عنوان بیماری بوی بد دهان شناخته می‌شود. آن‌ها در آگهی‌های بازرگانی خود نشان دادند که ابتلا به این بیماری می‌تواند به انزوای فرد منجر شود.

کد خبر : ۵۷۲۱۷
بازدید : ۱۸۰۸
چطور تبلیغات فرهنگ ما را تغییر می‌دهد؟
در اوایل قرن بیستم در آمریکا، بوی بد دهان مشکل چندان حادی محسوب نمی‌شد و افکار عمومی حساسیت چندانی نسبت به آن نداشت، اما مدیران شرکت لیسترین واژه «هالیتوزیس» را ابداع کردند که به عنوان بیماری بوی بد دهان شناخته می‌شود. آن‌ها در آگهی‌های بازرگانی خود نشان دادند که ابتلا به این بیماری می‌تواند به انزوای فرد منجر شود.

خیلی از شرکت‌ها تلاش می‌کنند یکی از نیاز‌های مصرف کنندگان را شناسایی کرده و برای رفع آن نیاز دست به کار شوند، اما شرکت‌هایی را هم می‌توان پیدا کرد که ابتدا و با استفاده از شیوه‌های بازاریابی، نیازی را در مصرف کنندگان ایجاد کرده و سپس برای رفع آن نیاز پیش قدم شده اند.
برای مثال شرکت‌های تولید کننده آب معدنی موفق شده اند فرهنگ استفاده از آب معدنی را ایجاد کنند در حالی که چنین بازاری پیش‌تر وجود نداشت؛ یا شرکت‌های تولید کننده تیغ از اوایل قرن بیستم تلاش کردند فرهنگ اصلاح موی زیر بغل را رواج دهند.
حتی جالب است بدانید که در دهه ۱۹۶۰ میلادی، دویدن در خیابان به عنوان فعالیتی ورزشی آنقدر پدیده‌ای عجیب بود که در مواردی پلیس افرادی که این کار را انجام میدادند دستگیر می‌کرد.
با این وجود شرکت‌های تولید کننده پوشاک ورزشی و به خصوص شرکت نایکی، با ایجاد فرهنگ دویدن در خیابان به عنوان ورزش، بازار محصولات خود را گسترش دادند. اما احتمالا یکی از جالب‌ترین نمونه‌های مربوط به شیوه‌های بازاریابی، به شرکت لیسترین مربوط می‌شود.
شرکت لیسترین تولید کننده دهان شویه است؛ محصولی که قرار است بوی بد دهان را از بین ببرد، اما جالب است بدانید که شرکت لیسترین همان قدر که برای اختراع دهان شویه تلاش کرد، در ایجاد نگرانی عمومی در مورد بوی بد دهان هم موثر بود. در واقع در اوایل قرن بیستم در آمریکا، بوی بد دهان مشکل چندان حادی محسوب نمی‌شد.
مشکلات مربوط به بوی بد دهان برای پزشکان شناخته شده بود، اما افکار عمومی حساسیت چندانی نسبت به آن نداشت. سپس شرکت لیسترین وارد بازار شد. مدیران شرکت واژه «هالیتوزیس» را ابداع کردند که به عنوان بیماری بوی بد دهان شناخته می‌شود. سپس شرکت تلاش کرد در آگهی‌های بازرگانی نشان دهد که ابتلا به بیماری هالیتوزیس تا چه حد می‌تواند به انزوای فرد در میان دوستان و در محیط کار منجر شود.
آگهی‌های قدیمی این شرکت، مادرانی را به تصویر می‌کشند که در میان فرزندانشان محبوبیت چندانی ندارند. روابطی را نشان می‌دهند که سرانجام خوشایندی نداشته اند و افراد تنهایی را ترسیم می‌کنند که دوستانشان از آن‌ها دوری می‌کنند. در همه این موارد بوی بد دهان یا همان بیماری هالیتوزیس مسبب اصلی مشکلات است.
البته تبلیغات شرکت این امیدواری را به مصرف کنندگان می‌دهد که با استفاده از دهان شویه می‌توانند مشکل بوی بد دهان و پیامد‌های مربوط به آن را رفع کنند. تبلیغات شرکت بسیار موثر بودند به طوری که درآمد شرکت طی تنها هفت سال از ۱۱۵ هزار دلار به بیش از هشت میلیون دلار در سال رسید.
روایت بازاریابی شرکت لیسترین به حدی مشهور است که برخی حتی ادعا می‌کنند که بوی بد دهان اختراع این شرکت است. ادعایی که البته چندان دقیق نیست، اما ابداع واژه هالیتوزیس برای بیماری بوی بد دهان را می‌توان در میان ابداعات شرکت لیسترین قرار داد. تلاش شرکت لیسترین برای رواج فرهنگ استفاده از دهان شویه بسیار موفق بود.
به طوری که نسل‌های بعدی مصرف کنندگان همچنان به استفاده از محصولات شرکت ادامه دادند. لیسترین اکنون بزرگترین تولید کننده دهان شویه در آمریکا است و فروش سالیانه انواع محصولات آن در سال ۲۰۱۶ از ۴۵۰ میلیون دلار هم فراتر برود. عادت‌هایی که شرکت‌ها رواج داده اند لزوما زیان بار یا بی فایده نیستند.
دویدن به سلامت شما کمک می‌کند و دهان شویه‌ها هم می‌توانند برای سلامت دهان و دندان شما مفید باشند، اما پی بردن به اینکه شرکت‌ها تا چه حد در شکل گیری فرهنگ عمومی موثر بوده اند، جالب و در برخی موارد غافلگیر کننده است.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید