روایتی از جام جهانی در کورههای آجرپزی
«اگر علیرضا جهانبخش میخواهد به بچهها لباس و توپ فوتبال و.. هدیه بدهد و چندتایی عکس یادگاری بگیرد که هیچ، اما اگر میخواهد در ساختن آینده این بچهها شریک شود باید بداند که مشکلات این بچهها خیلی مهمتر از توپ فوتبال و یک دست لباس است. با همان هزینه میشود کاری کرد که استعدادهایشان را پیدا کنند یا راحتتر از قبل به مدرسه بروند.»
کد خبر :
۵۹۵۸۰
بازدید :
۵۰۴۵
سید میلاد ناظمی | همه چیز از استوری علیرضا جهانبخش شروع شد. بهترین بازیکن لیگ هلند پس از حذف تیم ملی از رقابتهای جام جهانی، تصویری را در اینستاگرامش منتشر کرد که در آن کودکی محروم و خردسال توپ فوتبالی را در دستش گرفته و با کمک یک تکه کاغذ و ماژیک روی آن نوشته: «A Jahanbaksh» ستاره تیم ملی فوتبال ایران بالای این عکس نوشته بود: «تک تک عرقهایی که ریختم به خاطر شما بود. لطفا هر کسی میدونه، آدرس و مشخصات این فرشته دوست داشتنی رو برام پیدا کنه. دوستتون دارم.»
ما هم پس از دیدن این استوری برای پیدا کردن آن فرشته دوست داشتنی دست به کار شدیم و برای یافتنش به کورههای آجرپزی خاوران رسیدیم. جایی که فقر و آسیبهای اجتماعی بیداد میکند، اما با این حال متین ۵ ساله با رویای جهانبخش شدن، در زمینهای شنی این منطقه دنبال توپ میدود.
پشت صحنه یک عکس
داستان متین و عکس معروفش به روز قبل از بازی ایران و اسپانیا بر میگردد. متین و دوستانش همگی عاشق فوتبال هستند، اما از آنجایی که توپی ندارند معمولا نمیتوانند فوتبال بازی کنند. پس طبق معمول آن روز هم یک گوشهای نشسته بودند و خاک بازی میکردند.
کمی که میگذرد یک کامیون برای توزیع آب آشامیدنی وارد کوره میشود، راستی مردم اینجا آب آشامیدنی هم ندارند. مردم به سمت کامیون هجوم میبرند و راننده اش قبل از اینکه توزیع آبها را شروع کند توپ چهل تکه کهنهای را به سمت بچهها میاندازد.
بچهها که سر از پا نمیشناسند بلند میشوند و خیلی زود سنگهایی را به عنوان تیرهای دروازه میچینند. بازی شروع میشود. توپ کهنه است و زمین خاکی، بعضیها هم پا برهنه بازی میکنند، اما اینها هیچ تاثیری روی هیجان بچهها ندارد.
کم کم سر و صدایشان بیشتر میشود. نسترن دانه کار که از خیرین فعال در کورههای آجرپزی است وقتی شادی بچهها را میبیند، دلش طاقت نمیآورد و به سمتشان میرود. اولش چندتایی از آنها عکس میگیرد و بعدش ایده نابی به ذهنش میرسد.
دانه کار تصمیم میگیرد رقابتهای جام جهانی و بازی ایران اسپانیا را برای بچهها تداعی کند. به سمت اتاقی میرود که صاحب کوره برای کارهای خیریه در اختیارش گذاشته و با ماژیک و چند کاغذ پیش بچهها باز میگردد.
به بچهها میگوید که زیر پوشهای سفیدشان را بیاورند و برعکس بپوشند تا همگی مثل بازیکنان تیم ملی سفید پوش شوند. مرحله بعدی نوبت نوشتن اسم بازیکنان تیم ملی روی لباس بچهها است. دانه کار روی هر تکه کاغذ نام یک نفر را مینویسد.
کارلوس کی روش، بیرانوند، جهانبخش و... نام جهانبخش به یکی از کوچکترین بچه ها، یعنی متین ۵ ساله میرسد. متین مثل سایر بچهها خیلی فوتبالیستها را نمیشناسد و نمیداند نام بهترین بازیکن هلند روی لباسش چسبانده شده، اما همین که می داند جهانبخش بازیکن تیم ملی است و قرار است با اسپانیا بازی کند برایش کافی است.
متین دقیقا چه کسی است؟
همانطور که متوجه شدید، فرشته کوچکی که علیرضا جهانبخش در جست و جویش است، متین نام دارد. ۵ ساله است در منطقه ۱۵ تهران، در یکی از کورههای آجر پزی خاوران زندگی میکند. پدر متین مرد خوبی است، اما درگیر اعتیاد بوده و به خاطر همین سر کار نمیرود.
مادر او هم خانه دار است و خرجشان را برادر ۱۲ ساله اش میدهد. بله، برادر متین یکی از هزاران کودک کاری است که از سنین کم مجبور میشوند خرج خانواده را بدهند و پول در بیاورند.
البته برادر متین در بین گزینههایی که پیش رویش قرار داشته سراغ شریفترین شان رفته است. او برای امرار معاش خود و خانواده اش در بین زبالهها پلاستیک جمع میکرده تا آن را به بازیافتیها بفروشد.
نسترن دانه کار در مورد متین و خانواده اش میگوید: «خانواده متین خانواده خوبی هستند، اما مشکلات زیادی دارند. برادر متین با اینکه کلاس نرفته یا درس درست و حسابی نخوانده در زمینه نقاشی بسیار استعداد دارد، اما به خاطر مشکلات مالی به جای اینکه کلاس نقاشی برود یا درس بخواند مجبور است مدام دنبال پلاستیک کهنه بگردد.
نه تنها متین و خانواده اش؛ بلکه برخی افراد دیگر هم این شرایط را دارند. آنها آدمهای بدی نیستند، اما مشکلاتشان باعث شده به این روز بیفتند و بچه هایشان حیف شود. کسی هم نیست که به این بچهها کمک کند تا آینده شان را خودشان بسازند یا استعدادشان را پیدا کنند.»
نفر سوم یک عکس دو نفره!
داستان و شرایط زندگی متین و دوستانش تلخ و عجیب و غریب است. آنها مجبورند در جنوبیترین مناطق تهران و در کورههای آجرپزی زندگی کنند. درآمد آنها هم از دور ریز باقی مردم شهر تامین میشود.
منطقی است که این ناعدالتی و تلخیها باعث شود بچههایی مانند متین هیچ تصور سفیدی از زندگی نداشته باشند، اما در این میان افرادی هستند که زندگی خود را وقف این بچهها کرده اند تا آینده شان را خودشان بسازند. نسترن دانه کار که شاید مهمترین شخصیت داستان عکس معروف باشد، یکی از همین آدمها است.
دختر جوانی که ۴ سال پیش تصمیم گرفت همه تلاشش را برای شادی بچههای کورههای آجرپزی تهران انجام دهد. اولش از منطقه ۱۹ شروع کرد و پس از چند سال توانست به مردمان کورهها مناطق ۱۵ و ۱۸ هم کمک کند.
پخش ارزاق، معاینه پزشکی اهالی، توزیع اسباب بازی و... قدمهایی هستند که او به مرور در طول این ۴ سال طی کرده و حالا به مرحلهای رسیده است که توانسته سه اتاق در کورههای مناطق ۱۵ و ۱۸ و ۱۹ داشته باشد و از آن طریق به مردم و بچه هایشان کمک کند.
این دختر دهه شصتی در مورد فعالیتهایش میگوید: «حدود ۴ سال است که گروه جهادی حنیفا را راه انداختیم و واقعا به شکل جهادی برای اهالی کورهها آجر پزی و به خصوص بچه هایشان وقت میگذاریم.
خیلیها در این چند سال به ما کمک کردند، اما در حال حاضر گروه جهادی حنیفا فقط ۵ عضو دارد و با همین افراد کم سعی میکنیم بیشترین کمک را به این بچهها کنیم.
در حال حاضر سه اتاق در کورههای مناطق ۱۵ و ۱۸ و ۱۹ داریم و از آنها برای آموزش غیر مستقیم به بچهها استفاده میکنیم. یعنی کلاس درسی نداریم، اما مثلا زمانهایی را برای نقاشی، دیدن فیلم و مشخص میکنیم و در کنار انجام این مدل کارها بعضی از مسائل فرهنگی یا... را به بچهها آموزش میدهیم. در بعضی از موارد مانند برادر بزرگتر متین توانسته ایم استعداد بچهها را شناسایی و آنها را در مسیر درستش هدایت کنیم.»
علیرضا جهانبخش کمک واقعی کند!
وقتی با نسترن دانه کار برای تهیه گزارش و گفت و گو در مورد عکس متین صحبت میکردیم مدام از مشکلات مردم و بچههای کورههای آجرپزی میگفت. او نمیدانست علیرضا جهانبخش قرار است بعد از پیدا کردن متین چه کاری انجام دهد یا تا چه حدی میخواهد به کودکان کورههای آجرپزی کمک کند، اما میگفت: «اگر میتوانید به علیرضا جهانبخش بگویید که اگر واقعا قصد کمک دارد قبل از هر کاری با ما یک صحبتی کند.
اگر او میخواهد به بچهها لباس و توپ فوتبال و.. هدیه بدهد و چندتایی عکس یادگاری بگیرد که هیچ، اما اگر میخواهد در ساختن آینده این بچهها شریک شود باید بداند که مشکلات این بچهها خیلی مهمتر از توپ فوتبال و یک دست لباس است. با همان هزینه میشود کاری کرد که استعدادهایشان را پیدا کنند یا راحتتر از قبل به مدرسه بروند.»
صحبتهای نسترن دانه کار مهم و طولانی است، اما محدودیتهای ما اجازه انتشار تمام آنها را نمیدهد. فقط همین را بگوییم که صاحب کوره خاوران به او گفته اتاقی که در اختیارش بوده است را تخلیه کند، چون عکس متین و معروف شدنش ممکن است برای صاحب کوره دردسر شود.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰