گلاره ناظمی؛ داور بینالمللی فوتسال
گلاره ناظمی داور شناختهشدهای است؛ داوری که عاشق کارش است و سخت تلاش میکند تا همیشه بهترین باشد. گلاره که خواهر کوپال ناظمی داور لیگ برتر است، از سال ۱۳۸۰ داوری را شروع کرد و از سال ۲۰۱۴ داور بینالمللی فوتسال و از ۲۰۱۵ هم به لیست الیت اضافه شد. گلاره ناظمی این روزها سخت در تلاش است تا به عنوان نماینده داوری ایران در المپیک بوینسآیرس بهترین قضاوتها را داشته باشد و مثل علیرضا فغانی برای کشورمان افتخار کسب کند.
کد خبر :
۶۲۸۸۹
بازدید :
۳۱۷۴
سمیرا شیرمردی | خیلی سال است که قضاوت میکند، اما حالا بیشتر از هر زمانی به چشم میآید. شاید به خاطر اینکه چندی پیش به عنوان داور زن محجبه توانست قضاوت مسابقات فوتسال مردان را به عهده داشته باشد. شاید هم به خاطر اینکه جزو ۲ داور زن آسیا است که برای مسابقات المپیک جوانان انتخاب شده.
در هر صورت حالا دیگر گلاره ناظمی داور شناختهشدهای است؛ داوری که عاشق کارش است و سخت تلاش میکند تا همیشه بهترین باشد. گلاره که خواهر کوپال ناظمی داور لیگ برتر است، از سال ۱۳۸۰ داوری را شروع کرد و از سال ۲۰۱۴ داور بینالمللی فوتسال و از ۲۰۱۵ هم به لیست الیت اضافه شد. گلاره ناظمی این روزها سخت در تلاش است تا به عنوان نماینده داوری ایران در المپیک بوینسآیرس بهترین قضاوتها را داشته باشد و مثل علیرضا فغانی برای کشورمان افتخار کسب کند.
چطور شد با اینکه در رشته بیولوژی درس خواندی، اما داور شدی؟
واقعیت این است که برادرم کوپال ناظمی که داور لیگ برتر است، وقتی متوجه شد کلاسهای داوری بانوان دارد برگزار میشود از من خواست در این کلاسها شرکت کنم. من هم پذیرفتم و رفتم. اول هم داور فوتبال بودم که سال ۷۸، ۷۹ اولین دوره را گذراندم. کلاً دنبال داوری نبودم، اما با تشویقهای برادرم در کلاسها شرکت کردم و به این رشته علاقهمند شدم.
چطور شد با اینکه در رشته بیولوژی درس خواندی، اما داور شدی؟
واقعیت این است که برادرم کوپال ناظمی که داور لیگ برتر است، وقتی متوجه شد کلاسهای داوری بانوان دارد برگزار میشود از من خواست در این کلاسها شرکت کنم. من هم پذیرفتم و رفتم. اول هم داور فوتبال بودم که سال ۷۸، ۷۹ اولین دوره را گذراندم. کلاً دنبال داوری نبودم، اما با تشویقهای برادرم در کلاسها شرکت کردم و به این رشته علاقهمند شدم.
اولین مدرس داوریام هم خانم فرخی بود که الآن دیگر در ایران نیست. بعد از آن هم وقتی در تستهای آمادگی جسمانی و داوری قبول شدم، انگیزه بالایی پیدا کردم و داور شدم. در واقع استعداد داوری داشتم و علاقه زیاد به آن، که باعث شد الآن ۱۷ سال در این رشته حضور داشته باشم. همانطور که گفتم اول داور فوتبال بودم و بعد علاقهمند به فوتسال شدم و به این رشته آمدم.
پس خانواده شما هم یک خانواده علاقهمند به داوری است...
دقیقاً. اتفاقاً چندی پیش یکی از روزنامهها تیتر زده بود «ژن قوی داوری» و در این مطلب در مورد من و کوپال نوشته بود.
بجز برادرت، فکر میکنم پدرت هم ورزشکار بوده...
بله، پدرم والیبالیست بوده، اما عامل اصلی حضور من در ورزش و داوری برادرم بوده که همیشه من را تشویق میکرد.
ظاهراً در مسابقات دانشجویان جهان قضاوت بازیهای مردان را به عهده داشتید. این کار سخت نبود؟
چرا، خیلی سخت بود، چون برای اولین بار بود که به یک داور زن ایرانی فرصت قضاوت مسابقه مردان را میدادند. به خاطر همین هم کار سختی داشتم و استرسم بالا بود. من در مسابقات مردان در قزاقستان که ماه گذشته برگزار شد و همچنین در مسابقات داخل سالن آسیا در ترکمنستان برای رقابتهای مردان داور بودم.
آن هم داور اول و دوم. معمولاً برای مسابقات مردان داور ۳ به زنان داده میشد که این بار داور اول و دوم بودم. در کل تجربه خیلی خوب، اما سختی بود، چون استرس زیادی داشتم.
آنهایی که شناخت زیادی از داوری فوتسال ندارند، حضور یک زن به عنوان داور این مسابقات را خیلی عجیب میدانند. مخصوصاً زنان مسلمان را. در حالی که شرایط سخت نیست. در این مورد بیشتر توضیح میدهی...؟
دقیقاً همین طور است و یکسری تصورات اشتباهی از قضاوت این مسابقات دارند. خیلیها میگویند چطور میشود داور بود و با بازیکنان برخورد نکرد؟ آنها داوری فوتبال را با فوتسال اشتباه میگیرند.
در حالی که داوران فوتسال کاملاً بیرون زمین هستند و هیچ برخورد و تماسی بین داور و بازیکنان وجود ندارد و اتفاق نمیافتد. ما در مسابقات ۲ داور باحجاب بودیم که بدون هیچ مشکلی مسابقات مردان را قضاوت کردیم و باعث افتخار است.
به خاطر اینکه نشان دادیم حجاب محدودیت نیست و اتفاقاً خانمهای ایرانی میتوانند بدون هیچ محدودیتی مثل بقیه خانمها کار و علاقهشان را دنبال کنند. شاید در کل دنیا خیلیها تصور کنند که ما نمیتوانیم با داشتن حجاب کار کنیم و در کشورمان یکسری سختگیری میشود، در صورتی که این طور نیست و ما با قضاوت در بالاترین سطح که فیفا است نشان دادیم هیچ محدودیتی نداریم و باحجاب میتوانیم علاقهمان را دنبال کنیم و در کنار داوران اروپایی، امریکایی و سایر قارهها قضاوت کنیم و از پس آن بربیاییم.
با توجه به اینکه در قزاقستان و ترکمنستان قضاوت مسابقات مردان را به عهده داشتی، فکر میکنی در المپیک بوینسآیرس هم بتوانی مسابقات فوتسال مردان را قضاوت کنی؟
انشاءالله، با توجه به شرایطی که وجود دارد اگر صلاح بدانند حتماً قضاوت میکنم. خودم خیلی امید دارم و باتوجه به اینکه این مسابقات بزرگترین رویداد فوتسال است تلاش میکنم بهترین قضاوتها را داشته باشم. بعد از المپیک جوانان، احتمالاً در المپیک ۲۰۲۰ هم فوتسال به مسابقات اضافه میشود که هدفم بیشتر این است که در این مسابقات بتوانم قضاوت کنم.
پس این روزها سخت در تلاش هستی که با آمادگی کامل به مسابقات بروی...
بله، مدام تمرین میکنم و به غیر از آمادگی جسمی، سعی میکنم با دیدن ویدئوتستها و مرور قوانین، خودم را به بالاترین سطح آمادگی برسانم.
بله، مدام تمرین میکنم و به غیر از آمادگی جسمی، سعی میکنم با دیدن ویدئوتستها و مرور قوانین، خودم را به بالاترین سطح آمادگی برسانم.
از آسیا کلاً ۵ داور برای المپیک جوانان انتخاب شد که شما جزو ۲ داور زنی هستی که قرار است به این مسابقات بروی...
بله، واقعاً حس خوبی است که بین ۵ داور برگزیده آسیا باشم. فکر کنید در آسیا داوران زن زیادی حضور دارند که در این میان فقط ۲ داور انتخاب شدند و یکی از آنها من هستم. این انتخاب، حس خیلی خوبی به من میدهد و انگیزهام را بیشتر میکند. امیدوارم بتوانم این روند را ادامه دهم.
با توجه به اینکه دیگر شرط سن در داوری برداشته شد، فکر میکنی تا چه زمانی میتوانی داوری را ادامه دهی؟
فکر میکنم فعلاً پتانسیل این کار را دارم و تا زمانی که توانایی قضاوت خوب را داشته باشم ادامه میدهم.
لیگ فوتسال ایران را چطور میبینی؟ قضاوت در این مسابقات سخت نیست؟
ما لیگ برتر خیلی خوبی داریم. البته امسال وضعیت لیگ چندان خوب نیست و اختلاف سطح تیمها زیاد شده. یکسری تیمها سطحشان خیلی پایین آمده و تعدادی هم بالا رفته. در کل لیگی داریم که به صورت منظم برگزار میشود و در فوتبال و فوتسال زنان در آسیا هیچ کشوری نیست که ۱۲ تیم داشته باشد و منظم کار کند، اما در ایران این اتفاق برای فوتسال افتاده که این مسأله میتواند خیلی تأثیرگذار باشد، چون به این صورت داوران در طول فصل میتوانند قضاوت بیشتری داشته باشند و آمادگی خود را برای مسابقات بینالمللی حفظ کنند.
تا به حال برای قضاوتهایت اتفاق بدی افتاده که نتوانی آن را فراموش کنی؟ مثلاً یک اعتراض خیلی شدید و عجیب...
خدا را شکر تا الآن چنین اتفاقی را تجربه نکردم. البته اعتراض همیشه هست. شاید این جمله کلیشهای باشد، اما واقعاً داوران مظلومترین قشر ورزشی هستند. تا زمانی که قضاوتها خوب است کسی سراغی از ما نمیگیرد، اما کوچکترین اشتباه باعث میشود همه بیایند سراغمان.
اگر داور در طول فصل خوب باشد هیچ مربی حتی یک بار صحبتی در مورد کار ما انجام نمیدهد، اما اگر اشتباه کنیم، همه مصاحبهها به این مسأله اختصاص پیدا میکند. در واقع معروفیت داوران زمانی است که مورد انتقاد قرار میگیرند. زمانی هم سراغ داوران میآیند که اشتباه کرده باشند. این بیانصافی است. من قبل از همه قضاوتهایم به تیمها میگویم ما هم قطعاً مثل شما اشتباه میکنیم. ما داوران هم تلاش میکنیم بهترین عملکرد را داشته باشیم، اما به هر حال انسان جایزالخطاست.
در کنار این سختیها، بدون شک لحظات خوبی هم تجربه کردی. شیرینترین آن چه بود؟
من فکر میکنم لذتبخشترین بخش زندگی ورزشی من این است که وقتی صحنهای را قضاوت میکنم و تصمیم سختی میگیرم، بعدش مطمئن شوم تصمیم ام درست بوده. تا الآن قضاوتهای مهمی که تعیینکننده قهرمانی یا سقوط تیمی بوده، زیاد به من رسیده. در این بازیها هر تصمیمی ممکن است سرنوشت یک تیم را عوض کند و کار واقعاً سخت است، اما وقتی میبینم تصمیماتم درست بوده حس خیلی خوبی به من دست میدهد و لذتبخشترین لحظات زندگیام رقم میخورد.
پس احتمالاً بعد از بازیها خیلی زود به سراغ فیلم آن میروی تا تصمیماتت را مرور کنی...
وقتی تصمیمی گرفتم و نگران بودم خیلی زود سراغ فیلم بازیها میروم. اگر میدیدم تصمیم ام درست است خوشحال میشدم، اما وقتی متوجه میشدم اشتباه کردم، نه تنها بدترین لحظه برای من رقم میخورد بلکه عذاب وجدان زیادی پیدا میکردم. آن هم به خاطر یک اشتباه سهوی.
تا حالا شده از تیمی که اشتباهت باعث شد ضرر کنند، عذرخواهی کنی؟
اگر پیش بیاید حتماً این کار را میکنم. متأسفانه یکی از مشکلاتی که ما داریم این است که فرهنگسازی خوبی در رابطه با عذرخواهی نشده. ظرفیت ما هنوز به آن حد نرسیده که اشتباه طرف مقابل را قبول کنیم. خیلی وقتها اشتباه میکنیم و متهم میشویم.
اگر بتوانیم عذرخواهی کنیم خوب است، اما شرایطش پیش نمیآید. اگر در این زمینه فرهنگسازی کنیم و ۲ طرف بپذیریم اشتباه ممکن است پیش بیاید و از همدیگر عذرخواهی کنیم خوب است. وقتی در آسیا به داوران ایرانی اطمینان میشود، یعنی کارمان را خوب انجام میدهیم کهای کاش در ایران هم بپذیرند که ما میتوانیم در کنار هم به پیشرفت ورزش کشورمان کمک کنیم.
بزرگترین دغدغه ورزشیات الآن چه چیزی است؟
(کمی فکر میکند) نمیدانم. شاید مصدومیت. من قبل از جام ملتهای آسیا نگران این بودم که مصدومیت سراغم بیاید، چون قبل از این مسابقات ۳ تا از تاندونهای پایم دچار پارگی و کشیدگی شده بود. این مسأله باعث شد نگران تستهایم باشم، اما من با وجود این مشکل تستها را گذراندم.
وقتی بعد از تست، یکی از داوران مچ پایم را دید که چقدر ورم دارد، باور نمیکرد من تمام تستها را گذرانده باشم. او میگفت: ما با پای سالم هم به زور تستها را گذراندیم، تو چطور با این پا تست دادی. خودم فکر میکنم عشق به داوری باعث شد بتوانم درد را تحمل کنم که بعد از آن هم ۶ بازی را قضاوت کردم.
بزرگترین آرزویت در داوری...
امیدوارم زنان هم جام جهانی داشته باشند تا بتوانم در این رقابتها حضور داشته باشم و قضاوت کنم.
در ایران رقیب هم داری؟
رقیب که نمیشود گفت. ما بیشتر رفیق هستیم، اما در ایران خانم فتحی و خانم پورجعفری داوران خیلی خوبی هستند که در کنار هم همیشه تلاش میکنیم به اهدافمان برسیم و موفق باشیم.
چندی پیش شهرزاد مظفر سرمربی تیم فوتسال کویت شد که خیلیها به این مسأله انتقاد داشتند، اما به نظر میرسد اتفاق بزرگی است که یک مربی ایرانی توانست لژیونر شود. الآن هم حضور شما در مسابقات المپیک همین قدر حس خوب به مردم میدهد. خودت چه نظری در مورد این اتفاقات داری؟
فکر میکنم از این اتفاقات باید حمایت شود. وقتی حمایت شود اتفاقات خوب و بزرگی رقم میخورد. رفتن مظفر به کویت باعث افتخار است و امیدواریم از این اتفاقات بزرگ زیاد بیفتد. در داوران هم از این اتفاقات خوب زیاد افتاد که امیدوارم همین مسائل باعث حمایت بیشتر از آنها شود. هم در خانمها، هم در آقایان.
گفته میشود در کنفدراسیون فوتبال آسیا مافیای عجیبی در داوری وجود دارد که این مسأله باعث شده داوران ایرانی به حقشان نرسند...
مافیای داوری فکر میکنم همه جا هست و مختص آسیا نیست. به هر حال این مسأله کمتر شده. من یادم میآید زمانی که داوری را شروع کردم اوایل به ما قضاوت نمیدادند و میگفتند داور ۳ باش، چون کارورز هستی. در حالی که داوری کارورزی ندارد. در آن سالها فقط یکسری داور مشخص بودند که قضاوت میکردند.
مافیای داوری فکر میکنم همه جا هست و مختص آسیا نیست. به هر حال این مسأله کمتر شده. من یادم میآید زمانی که داوری را شروع کردم اوایل به ما قضاوت نمیدادند و میگفتند داور ۳ باش، چون کارورز هستی. در حالی که داوری کارورزی ندارد. در آن سالها فقط یکسری داور مشخص بودند که قضاوت میکردند.
الآن شرایط بهتر شده و داوران بر اساس تواناییهایشان و تستهایی که میگذرانند قضاوت میکنند. دیگر نمیتوانند خرده بگیرند که چرا فلان داور قضاوت میکند و فلان داور قضاوت نمیکند. الآن دیگر همه چیز مشخص است، چون نمره ناظر وجود دارد و طبق فیلم میشود فهمید ناظر سلیقهای عمل کرده یا نه. در حالی که در گذشته سند و مدرکی نبود، اما الآن همه چیز شفاف است و چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد.
الگوی خاصی در داوری هم داری؟
داوران خوب زیادی داریم. مثلاً آقای فغانی که داور بزرگی است و بازی ردهبندی جام جهانی روسیه را قضاوت کرد یا آقای فنایی که در فینال جام جهانی حضور داشت، اما من بیشترین انگیزهام را از برادرم میگیرم.
از همدیگر ایراد هم میگیرید؟ مثلاً اینکه بازیهای همدیگر را تماشا کنید و ایرادها را به یکدیگر بگویید...
خیلی زیاد. برای این کار هم معمولاً شرط بندی میکنیم. مثلاً وقتی صحنهها را مرور میکنیم میگوییم هر کس اشتباه کرد باید یک کاری برای طرف مقابل انجام دهد. من خیلی وقتها شرط هایم را میبازم که معمولاً همه آنها را نمیدهم، اما وقتی برادرم میبازد همه آنها را از او میگیرم
(میخندد).
با توجه به اینکه هر ۲ مجرد هم هستید، به نظر میرسد روزهای جالبی در خانه داشته باشید...
دقیقاً. در کل من و برادرم ارتباط خیلی خوبی با هم داریم که شغلمان هم باعث شد این ارتباط بیشتر هم شود. الآن زندگیمان کلاً تحت تأثیر داوری قرار دارد.
بعضی وقتها داوران وقتی در نیمه اول اشتباهی دارند که نمیدانند تصمیمشان درست بوده یا نه، با نزدیکترین کسی که داوری میداند در بین دو نیمه تماس میگیرند تا در مورد آن تصمیم بپرسند. تا حالا شده کوپال با شما در این مورد تماس بگیرد؟
بین دو نیمه پیش نیامده، اما بعد از بازی، بارها بوده که زنگ زده و گفته فلان صحنه را دیدی؟ تصمیم من درست بوده یا نه؟ وقتی هم بازی حساس دارد میگوید با دقت ببین و ایرادهایم را بگو. خدا را شکر فصل گذشته کوپال کماشتباهترین داور انتخاب شد که به خاطر دقت و تمرکز بالایش در کار است.
صحبت از مظلوم بودن قشر داوری شد. فکر میکنم این مظلومیت در مورد داوران زن ایرانی بیشتر هم هست، چون ظاهراً حقالزحمه داوران زن خیلی کمتر از مردان است.
بله، در مورد بانوان این مظلومیت خیلی بیشتر است. البته درباره آقایان هم درآمدها کم است و واقعاً بیانصافی میشود، اما درباره داوران زن این حقالزحمه خیلی کمتر هم هست. در حالی که فرقی بین داوران زن و مرد نیست و به همان تعداد دقایقی که مردان داوری میکنند، زنها هم داوری میکنند و این طور نیست که بگوییم بازیهای زنان کمتر و کوتاهتر از مردان است. ضمن اینکه زنها مسئولیت خانه را دارند.
به خاطر همین جز عشق به داوری چیزی نمیتواند به آنها انگیزه دهد که در این رشته بمانند؛ وقتی آخر هفتهها خانواده خود را تنها میگذارند و به شهرهای دیگر برای قضاوت میروند. ضمن اینکه حقالزحمه داوری پارسال را هم نگرفتیم و همه هزینهها حتی هزینه رفت و آمد را از جیبمان دادیم. باور کنید فقط عشق داوری است که باعث شد به کارمان ادامه دهیم.
وقتی حقالزحمه را نگرفتید، با چه پولی هزینه رفت و آمدهایتان را میدهید؟ احتمالاً داوران مشکل مالی ندارند...
خیلیها از همسر یا پدرشان پول میگیرند که این مسأله واقعاً سخت است. برای همین است که میگویم مظلومترین داوران هم داوران زن ایرانی هستند که با مشکلات زیادی کار میکنند و در آسیا و جهان هم جزو بهترینها هستند. در حالی که در هیچ جای دنیا فرقی بین داوران زن و مرد وجود ندارد و همه چیز مساوی است. امیدوارم روزی برسد که در ایران هم شرایط به همین صورت باشد.
برای قضاوت هر بازی در لیگ چه مبلغی به داوران پرداخت میشود؟
برای هر بازی در لیگ ۱۲۰ هزار تومان. اگر با حق مأموریت باشد یعنی بازی در شهری دور برگزار شود، این مبلغ به ۱۷۰ هزار تومان میرسد که باید ۱۰ درصد آن را برای مالیات بدهیم. البته ظاهراً قرار است ۵۰ درصد به این مبلغ اضافه شود که فکر میکنم مثلاً ۱۲۰ هزار تومان به ۱۸۰ هزار تومان برسد که در این گرانی با پول یک فصل داوری، نمیشود یک جفت کفش هم خرید. در نظر بگیرید ۲۰ هفته داوری با میانگین ۱۵۰ هزار تومان، درآمدی ۳ میلیون تومانی دارد که این ۳ میلیون برای یک فصل واقعاً به هیچ چیز نمیرسد. ضمن اینکه ما کفشهای زیادی در این مسابقات خراب میکنیم.
مگر کفش را فدراسیون نمیدهد؟
نه، هر داوری خودش کفش را تهیه میکند. هزینه کفش هم بالا است و واقعاً پول یک فصل داوری هزینه یک جفت کفش هم نمیشود و عملاً پساندازی در کار نخواهد بود. امیدوارم روزی برسد که همه چیز برای زنان و مردان ایرانی مساوی باشد. من خودم مسئول لیگ هم هستم و میدانم شرایط زنان به خاطر تبلیغات نداشتن، سختتر است که همین مسأله هم باعث شده قراردادها کمتر باشد.
الآن داوران مرد برای هر بازی چقدر میگیرند؟
فکر میکنم هر قضاوت ۳۰۰ هزار تومان باشد.
پس اختلاف مبلغ زیاد است...
بله، همانطور که قبلاً گفتم. امیدوارم روزی برسد که همه چیز مساوی باشد. البته من معتقدم داوران مرد هم مبلغ کمی میگیرند. به هر حال قضاوت کار سختی است و هزینهها زیاد. داوری علاوه بر بار روانی، دوندگی، تمرینات سخت و... دارد که در برابر بازیکنان میلیاردی واقعاً قابل قیاس نیست.
شما که استعداد خاصی داری و البته تمرینات خوبی انجام میدهی، چرا بازیکن نشدی؟
من اول بازی میکردم، اما، چون برادرم علاقه خاصی به داوری داشت من را تشویق کرد که داور شوم. اول هم خیلی از این مسأله خوشم نمیآمد، اما بعداً عاشق داوری شدم. اگر علاقهمند نمیشدم با این شرایط نمیتوانستم ادامه دهم. با این مشکلات بدون شک خیلیها دلسرد میشوند، مگر اینکه عاشق باشند.
با این عشقی که به داوری و فوتبال داری، طرفدار کدام تیم هستی؟
کریس رونالدو. من فکر میکنم رونالدو علاوه بر بازیهای خوبی که انجام میدهد، توانمندیهای بالایی دارد که هر بازیکنی ندارد. کسی که بتواند این همه سال در بالاترین سطح آمادگی قرار داشته باشد واقعاً یک الگوی خوب است و میتواند انگیزه زیادی به طرفدارانش بدهد.
پس طرفدار رئال هستی... یا شاید هم یوونتوس.
بله، الآن طرفدار هر ۲ تیم هستم.
بله، الآن طرفدار هر ۲ تیم هستم.
یکی از مشکلاتی که داوران ایرانی برای قضاوتهای بینالمللیشان دارند، حقالزحمههایی است که نمیتوانند دریافت کنند. این مشکل حل شده؟
برای قضاوتهای آسیایی حل شده و کنفدراسیون فوتبال آسیا با توجه به شرایطی که ایران دارد، از مدتها قبل این مشکل را حل کرده و پول را نقدی پرداخت میکند، اما مسابقات جهانی و فیفا به این صورت نیست که این مسأله باعث شده آقای فغانی برای دریافت مبلغ قضاوتهایش مشکل داشته باشد.
هر داور خودش باید به کنفدراسیون فوتبال آسیا برود که مبلغ قضاوتهایش را بگیرد؟
نه، هر سال یک نماینده با نامهای معتبر به مالزی میرود و پول همه داوران را به صورت نقدی میگیرد.
پس برای المپیک مشکل خواهی داشت؟
من برای اولین بار است که برای فیفا قضاوت میکنم. در قزاقستان مشکل نداشتم، اما در المپیک احتمالاً مشکل دارم که امیدوارم زودتر این مشکلات حل شود.
منبع: روزنامه ایران
۰