استراتژی نقشه‌یابی در ثانیه‌های طلایی بحران

استراتژی نقشه‌یابی در ثانیه‌های طلایی بحران

همین چند‌سال پیش؛ آتش اَمان ساکنان «برج ستاره» را برید. دود‌زده‌ها قبل از خاموش شدن آتش مردند. ٢ زن و ٢ مرد بین ازدحام دودهای غلیظ، در خانه‌شان جان دادند. خیلی از سعادت‌آبادی‌ها آن شب را به یاد دارند که وقتی آتش‌نشانی رسید، شعله‌های آتش از ساختمان قدبلند خیابان نهم زبانه کشیده بود. در داخل ساختمان، چشم چشم را نمی‌دید؛ در کوچه هم همین‌طور.

کد خبر : ۷۶۴۷
بازدید : ۱۱۰۲
همین چند‌سال پیش؛ آتش اَمان ساکنان «برج ستاره» را برید. دود‌زده‌ها قبل از خاموش شدن آتش مردند. ٢ زن و ٢ مرد بین ازدحام دودهای غلیظ، در خانه‌شان جان دادند. خیلی از سعادت‌آبادی‌ها آن شب را به یاد دارند که وقتی آتش‌نشانی رسید، شعله‌های آتش از ساختمان قدبلند خیابان نهم زبانه کشیده بود. در داخل ساختمان، چشم چشم را نمی‌دید؛ در کوچه هم همین‌طور.

استراتژی نقشه‌یابی در ثانیه‌های طلایی بحران

آتش‌نشان‌ها هیچ تصوری از داخل ساختمان نداشتند؛ مانده بودند بین دود و آتش؛ ثانیه‌های طلایی در دست‌شان بود و سرآخر تنها با اتکا به توانایی و تجربه به دل آتش زدند.

بعد از خاموش شدن آتش ٤ نفر مردند و ٦ نفر راهی بیمارستان شدند که شاید اگر نقشه‌ای در دست مامورها بود، تعدادی‌شان زنده می‌ماندند و الان در شهر شهادت آن روزها را می‌دادند و این تنها حرف نیست که نظریه‌ای کارشناسی هم هست، چنانکه مجتبی حسین‌پور، قاضی این پرونده آتش‌سوزی عمدی هم سال‌ها بعد از بالا و پایین کردن نظریه‌های آتش‌نشانی و کارشناسان و متخصصان می‌گوید:

«دستگاه‌های قضائی، پلیس و نیروهای امدادی در زمان ورود به مکانی که دچار حادثه شده صددرصد به نقشه‌های داخلی ساختمان‌ها نیازمندند تا براساس استراتژی و برنامه‌ریزی در کوتاه‌ترین زمان، از عمق فاجعه کم کنند.»

این بازپرس دادسرای جنایی پایتخت که به واسطه شغلش، تجربه حضور در عملیات پلیسی را دارد و از بررسی پرونده‌های مشابه آتش‌سوزی مرگبار سعادت‌آباد، وجود نقشه داخلی ساختمان‌های بلندمرتبه و پرتجمع را برای مدیریت ریسک در زمان بحران لازم می‌داند، در این‌باره می‌افزاید: «بهمن‌ماه ‌سال ٩٢ یک مرد جوان برای انتقام گرفتن از خانواده همسرش پارکینگ آپارتمان ٦ طبقه آنها را به آتش کشید.

این آتش‌سوزی از طبقه منفی یک شروع شد و سپس دود از راه‌پله‌ها به طبقات بالاتر سرایت کرد. به همین خاطر ٤ نفر از ساکنان ساختمان هنگام فرار دچار دودگرفتگی شدند و به کام مرگ فرو رفتند.

هر چند که در این پرونده، یک آتش‌سوزی عمدی اتفاق افتاده بود و متهمانش نیز دستگیر شدند اما، یکی از دلایلی که می‌توان برای کشته شدن این ٤ نفر متصور شد این است که وقتی نیروهای امدادی به سر صحنه حادثه می‌روند چند دقیقه‌ای را برای شناسایی محل حادثه و آشنایی با مسیر‌های ورود و خروج ساختمان صرف می‌کنند.

این ثانیه‌ها شاید همان ثانیه‌های طلایی باشد، اما امدادگران مجبور هستند با تسلط به ساختمان عملیات خود را آغاز کنند. در صورتی که اگر نقشه ساختمان‌ها در دسترس نیروهای امدادی و حتی پلیس قرار بگیرد قطعا می‌توان شدت حادثه را کاهش داد.

به نظر من شهرداری یا سازمان مدیریت بحران که وابسته به شهرداری تهران است باید به‌عنوان مرجع اطلاعات نقشه‌های ساختمان‌ها را در یک پایگاه واحد ثبت کرده و در دسترس نیروهای امدادی یا مراجع قضائی قرار دهند. چرا که نقشه برج‌ها و مجتمع‌های عظیم با راهروها و مسیرهای دسترسی متعدد، صددرصد برای امدادرسانی و حتی دستگاه‌های قضائی و پلیس لازم است.»

از تولید تا نابودی نقشه‌ها
می‌روند دانشگاه، معماری و عمران می‌خوانند؛ نقشه‌کش می‌شوند و مهندس. طراحی می‌کنند؛ اِتود می‌زنند، خط‌به‌خط، مقیاس‌به‌مقیاس. بعد هم که نقشه‌شان تمام می‌شود، می‌روند سراغ پروژه بعدی.

نقشه‌های کشیده شده اما مسیرشان معلوم است، می‌افتند در چرخه گرفتن پروانه و اجرا و پایان کار.

مقصد آخر نقشه‌هایی که ساعت‌ها وقت و هزینه صرف کشیدن آنها می‌شود، بعد از تولد ساختمان کجاست؟ چه بر سرشان می‌آید؟ مثل دفتر مشق خط‌خطی کنار گذاشته می‌شوند یا ثبت می‌شوند در افتخارات مهندسان؟ تا هر ساختمانی بداند یک روز، آجر به آجرش چطور چیده شد؟ از کجا آمد و به کجا رسید؟

در مدیریت شهری و محیط ‌زیست که راهی برای زنده کردن کاغذهای باطله و بازیافت زباله‌های خشک وجود دارد؛ نقشه‌های داخلی ساختمان‌ها به هیچ کاری نمی‌آید؟ واقعیتش این است که اگر چه از بین نمی‌روند اما بی‌استفاده ماندن هم یک‌جور نابودی است. در حالی که نقشه‌های ساختمانی در زمان وقوع حوادث طبیعی یا انسان‌ساز، راهگشا هستند؛ درست مثل یک نقشه گنج.

چرخه ناقص نقشه‌ها از ابتدا تا انتها
«نقشه‌های طراحی شده ساختمان‌ها به‌طور کامل مرتبط با اداره کل معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران است.» اینها را «محمدابراهيم دادسرشت» معاون اداره كل تدوين ضوابط شهرداري تهران به «شهروند» می‌گوید؛ کسی که سال‌ها نقشه‌های کوچک و بزرگ ساختمان‌های تهران را بررسی و تایید کرده است.

او نظارت شهرداری، سازمان نظام مهندسی و آتش‌نشانی در صدور پروانه و مجوز ساخت‌وساز تا پایان کار را در ساخت‌وساز مهم دانسته و می‌افزاید: «در ادبیات مهندسی نقشه‌ها با عناوین مختلفی ازجمله نقشه‌های اَزبیلت، نقشه‌های اجرایی یا نقشه‌های تک‌خطی نامگذاری شده‌اند.

این نقشه‌ها درواقع منطبق با شرایط کار اجرا شده در پایان کار هستند و معادل فارسی آن نقشه‌های «چون‌ساخت» است. این نقشه‌ها تعریفی که دارند در مبحث دوم مقررات ملی ساختمان کشوری یک‌سری وظایف برعهده سازمان‌های نظام مهندسی استان‌ها گذاشته بر این مبنا که در فرآیند اجرای کار آن چیزی که اجرا می‌شود باید در یک چک‌لیست ثبت شده و بعد از آن تبدیل شود به نقشه، همان نقشه‌هایی که ما اسمش را گذاشته‌ایم نقشه‌های اجرا شده یا چون‌ساخت.

این نقشه‌ها باید به مرور زمان و در مراحل مختلف تهیه شود و به تایید مهندسان ناظر پروژه برسد و درنهایت در روز آخر توسط ناظر عالی سازمان نظام مهندسی استان تایید شود.

این نقشه‌ها که وضع موجود نقشه‌های اجرا شده را نشان می‌دهد متاسفانه با یک مشکل روبه‌رو هستند و درحال حاضر این چرخه نقص دارد. آن چیزی که به دست شهرداری می‌رسد نقشه فاز یک ساختمان‌ها است (نقشه‌هایی که برای صدور پروانه و عوارض در اختیار شهرداری قرار می‌گیرد)، نسخه‌های مختلفی از این نقشه‌ها نیز در دست شهرداری، مهندس ناظر و مالک ساختمان قرار می‌گیرد.

شهرداری نقشه‌های فاز یک را تا ‌سال ٩٠ تنها به‌عنوان یک کاغذ در بایگانی نگهداری می‌کرد اما از ٤‌سال پیش همه این نقشه‌ها به صورت یک فایل اتوکد در سیستم‌های شهرداری ٢٢ منطقه تهران وجود دارد و از بین نمی‌رود.

جزییات این نقشه‌ها مثل ورودی و خروجی‌ها، سیستم‌های گرمایش و سرمایش، نقشه‌های ایمنی، چاه‌ها و شفت‌های تاسیساتی و ... در زمان اجرا در نقشه ساختمان مشخص می‌شوند و آن چیزی که ما می‌بینیم در کشورهای اروپایی با عنوان یک نقشه ورود و خروج و تاسیسات، درواقع همان نقشه اجرایی است.

این نقشه باید هنگام کار توسط ٤ ناظر معماری، سازه، برق و مکانیک تکمیل شود و سپس در سازمان نظام مهندسی به تایید برسد. یک برج، یک ساختمان مرتفع یا یک مجتمع نیاز دارند که در زمان حادثه یک امدادرسان از راه‌های ورود و خروجش سر در بیاورد.

اما این چرخه ناقص و قطع شده است و درواقع نقشه‌های اجرایی با جزییات مشخص تولید نمی‌شوند، هر چند که سازمان آتش‌نشانی در زمان گرفتن مجوز یک ساختمان وارد عمل می‌شود و همه سیستم‌های ایمنی و تخلیه اضطراری ساختمان‌ها را چک می‌کند و نقشه‌ها را نگهداری می‌کند اما اینها هم درواقع همان نقشه‌های فاز یک هستند و در پایان ساخت تنها این سیستم‌ها را چک می‌کنند.

سازمان نظام مهندسی باید به کمک ٤ ناظر ساختمان، نقشه‌های اجرایی و نهایی برج‌ها را هم به‌طور کامل تهیه کند و این چرخه به دست آنها است و به همین خاطر ممکن است در یک برج تکمیل شود و در یک ساختمان بلندمرتبه دیگر تهیه نشود.»

ناهماهنگی سازمان‌ها در پس و پیش بحران
«لازم است، اما نداریم». نقشه‌های داخلی برج‌ها و ساختمان‌های عظیم تجاری، مسکونی و اداری در دسترس هیچ یک از سازمان‌های امدادی، پلیس، نیروی انتظامی و قضائی قرار ندارد.

نقشه‌های بلندمرتبه‌ها و ساختمان‌های پرتجمعی که گفته می‌شود از ‌سال ٨٠ به بعد با سختگیری بیشتری مجوز ساخت و تاییدیه‌های ایمنی گرفتند، وقتی به پای بهره‌برداری رسید، رفتند و تلنبار شدند در بایگانی. به این معنی که ما موفقیت را در راه‌اندازی پروژه‌ها می‌دانیم نه موفقیت پروژه.

به این معنی که وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد عدم دسترسی به نقشه‌های اجرا شده ساختمانی که مسیرهای ورودی و خروجی، طبقات، نقاط امن ساختمان، نقاط ضعف ساختمان و ... را مشخص می‌کند، می‌تواند با از دست رفتن زمان به یک بحران جدی تبدیل شود و در دسترس بودنش قطعا بر استراتژی نیروهای امدادی و پلیس تاثیرگذار است.

جدا از نگاه فرابخشی، نبود پایگاهی واحد که اطلاعات و داده‌های امکان شهری را حفظ و نگهداری کند تا در زمان وقوع حادثه در دسترس سازمان‌های امدادی و مسئول قرار بگیرد، چالشی بزرگ در مدیریت پیش از بحران محسوب می‌شود.

به‌طوری که سازمان هلال‌احمر، آتش‌نشانی، مدیریت بحران و حتی مراجع قضائی، به این موضوع واکنش نشان دادند. طرحی که نیازمند یک آیین‌نامه سراسری است تا بر این مبنا در دستورکار متولیان امر قرار بگیرد؛ با این حال شهرداری نیز سازمان‌های دیگری را مسئول می‌داند و همین هم عاملی است تا این چرخه، بر مدار ناهماهنگی بچرخد.

«مرتضی مرادی‌پور» مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر درباره لزوم تهیه نقشه‌های داخلی برج‌ها یا اَبر‌ساختمان‌های کلانشهر تهران که تخریب آنها در زمان وقوع حادثه‌هایی مانند زلزله می‌تواند مشکل را دو چندان کند، به می‌گوید: «متولی شهرداری و سازمان مدیریت بحران شهر تهران هستند.

در قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور مصوبه‌ای وجود داشت که هر مرکزی که روزانه ٢٥ نفر تردد‌کننده دارد، باید ساختار پاسخگویی به حوادث و سوانح را داشته باشد. بر این اساس سازمان مدیریت بحران با تشکیل تیم واکنش اضطراری، علاوه بر شناسایی این مکان‌ها، باید راه‌های تخلیه اضطراری و ایمنی ساختمان‌ها را نیز مورد بررسی قرار دهد تا از طریق آموزش به ساکنان این ساختمان‌ها هنگام وقوع حادثه مسئولیت هر کدام از ساکنان ساختمان با رسیدن نیروهای امدادی مشخص شود.

با این حال هیچ نقشه‌ای از داخل این مجتمع‌ها در دسترس ما نیست. نقشه‌های داخلی برای شرایط اضطراری باید وجود داشته باشد مخصوصا در برج‌ها، هر چند در سوانح شهری هلال‌احمر ورود پیدا نمی‌کند اما اگر سوانح ملی باشد مانند زلزله وجود این نقشه‌ها می‌تواند به نیروهای امدادی کمک کند؛ اما برای آتش‌نشانی و مدیریت بحران شهر تهران ضروری است.»

منطق حکم می‌کند برای کاهش تبعات یک حادثه باید به محیط مسلط بود. با این نگرش در زمان وقوع حوادث طبیعی یا انسان‌ساز مثل زلزله، آتش‌سوزی و حتی تروریسم می‏توان از طریق اعمال اصول پیشگیری و طراحی محیطی در برابر هرحادثه یا تهدیدی امن‏تر شد.

در این‌که تاکنون نقشه‌های اجرا شده ساختمان‌های تهران در یک سازمان یا پایگاه واحد، به منظور مدیریت بحران نگهداری نشده‌اند شکی نیست. «محسن پیرهادی» عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران هم از آن دست مسئولانی است که این ماجرا را نشنیده و نسبت به آن واکنش نشان داد:

«حتما در شهرداری و سازمان نظام مهندسی نقشه‌ها نگهداری می‌شوند، اما این‌که این نقشه‌ها در ستاد بحران هم وجود داشته باشد تا در لحظه وقوع حادثه در دسترس قرار بگیرند، چنین چیزی نیست.

به نظر من فراتر از این‌که باید به نقشه‌های داخلی ساختمان‌ها دسترسی داشت تا در زمان حادثه بتوانیم در کمترین زمان مدیریت صحیحی در بحران داشته باشیم، مشکل جدی‌تری که به راحتی نیز قابل حل نیست، سطح دسترسی نیروهای امدادی به واسطه گره‌های ترافیکی است.

با این حال صددرصد نیاز است تا نقشه ساختمان‌های بلندمرتبه و پرتجمع در اختیار نیروهای امدادی قرار بگیرد. به نظر من سازمان مدیریت بحران بالاترین مسئولی است که باید نقشه‌ها را در جایی متمرکز، ثبت و نگهداری کند تا در زمان وقوع حادثه نیروهای امدادی بتوانند با یک آدرس یا کد به مسیرها و نقشه ساختمان دسترسی پیدا کنند؛ این اصولی است که در همه کشورهای پیشرفته و نظام‌مند دنیا نیز رعایت می‌شود.

سازمان مدیریت بحران باید بالاترین اطلاعات یک شهر را مانند مسیرهای دسترسی، تاسیسات شهری، زیرساخت‌ها و ایستگاه‌های مترو داشته باشد تا در زمان وقوع حادثه بتواند بحران را تجزیه و تحلیل کند.»

برخی از حوادث انسان‌ساز بعد از وقوع هم پیشگیری می‌خواهند. باید استراتژی داشته باشیم. باید همیشه برگ برنده در دست ما باشد نه این‌که حادثه بر ما چیره شود و به خاطر نداشتن امکانات، تسلیم آن حادثه قریب‌الوقوعی که قابلیت تبدیل شدن به یک بحران را دارد، شویم. سید جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی نیز با تاکید بر ضرورت در دسترس بودن نقشه برج‌ها در زمان عملیات نیروهای آتش‌نشان می‌گوید: «داشتن نقشه‌های ساختمانی می‌تواند به سرعت عمل آتش‌نشانان کمک بیشتری کند و در زمان حادثه با تسلط بر محیط عملیات را با موفقیت‌ به پایان برسانیم.»

بحران مدیریت در تعریف وظایف سازمان‌ها
همه می‌گویند« باید باشد»؛ اما چه چیز؟ در کجا؟ ناهماهنگی بین سازمان‌های مختلف برای داشتن یک سامانه واحد، ملغمه‌ای است که اصول یکپارچگی سازمان‌ها در زمان بحران را در ‌هاله‌ای از ابهام می‌گذارد.

درحالی‌که هلال‌احمر و عضو شورای شهر تهران صراحتا پایگاه اصلی جمع‌آوری نقشه‌های داخلی ساختمان‌ها را سازمان مدیریت بحران می‌دانند، «غلامرضا احمدی» معاونت آمادگی و عملیات سازمان مدیریت بحران شهر تهران، تهیه نقشه برج‌ها و بلندمرتبه‌های پرتجمع را وظیفه معاونت شهرسازی شهرداری تهران و مدیر این ساختمان‌ها می‌داند و می‌گوید:

«قاعدتا سازمان مدیریت بحران به نقشه‌های داخلی ساختمان‌ها دسترسی ندارد و این نقشه‌ها در اختیار مهندسان ناظر قرار می‌گیرد، البته هنگام ساخت‌وساز سازمان آتش‌نشانی نیز کارشناسان آتش‌نشانی، از ساختمان بازدید کرده و تاییدیه اجرای دستورالعمل ایمنی را صادر می‌کنند.

با این حساب نقشه‌های ایمنی ساختمان‌ها باید در آتش‌نشانی وجود داشته باشد. ما فقط مدیریت بحران مکان‌های پرجمعیت و عمومی را داریم که از خودِ مردم استفاده می‌کنیم. یعنی ساکنان یک برج به صورت داوطلبانه آموزش می‌بینند تا در زمان وقوع حادثه بدانند باید چگونه ساختمان را تخلیه کنند.

موضوع یکپارچگی سازمان‌ها برای دسترسی به نقشه‌های داخلی این ساختمان‌ها به معاونت شهرسازی شهرداری مربوط می‌شود. در جلساتی که معاونت شهرسازی کشور با حضور معاونت شهرسازی وزارت راه و شهرسازی برگزار کرد، مطرح شد که نقشه‌ها در راهروها و سرسراهای ساختمان‌ها نصب شود و راه‌های تخلیه، خروج، تاسیسات برق، گاز و ... در آنها نشان داده شود.

درست است که سازمان مدیریت بحران وظیفه پیشگیری از حوادث را نیز دارد اما مگر برای پایان کار ساختمان‌ها و برج‌ها از ما استعلام گرفته می‌شود تا بتوانیم در این حوزه ورود پیدا کنیم؟ به نظر من سازمان مدیریت بحران چنین امکان و وظیفه‌ای را برای تهیه نقشه‌های داخلی ساختمان‌ها ندارد.

در رابطه با تهیه نقشه‌های ساختمان‌های بلندمرتبه قدیمی نیز مدیران ساختمان‌ها می‌توانند با دریافت یک حق شارژ ناچیز از ساکنان ساختمان، نقشه ساختمان را در کمترین زمان و به کمک مهندسان تهیه کنند.

با این حال این موضوع نیازمند اطلاع‌رسانی وسیع است و صدا و سیما می‌تواند این‌گونه مسائل را در قالب برنامه‌های آموزشی به مردم آموزش دهد.» احمدی در رابطه با این‌که آیا نقشه‌های ساختمان‌های بلندمرتبه باید در اختیار سازمان‌های امدادی قرار بگیرد یا خیر می‌گوید: «در اختیار سازمان مدیریت بحران یا آتش‌نشانی خیر، نیازی نیست. من به‌عنوان یک کارشناس اعتقاد دارم باید در ورودی‌های ساختمان‌ها تابلویی وجود داشته باشد و نقشه‌ها در این بُرد‌ها نصب شود. به این معنی که وقتی نیروهای امدادی سر صحنه حادثه رفتند با یک نگاه متوجه شوند این ساختمان چند در خروجی، پله فرار، آسانسور و ... دارد. نقشه‌ها باید در محل باشد زیرا هنگام بحران ممکن است نشود از پایگاه داده‌ها نیز استفاده کرد.»

همین چند‌سال پیش، اگر چرخه تولید نقشه‌ها ناقص نمی‌چرخید شاید هنوز آن ٤ نفر زنده بودند و اگر مدیریتی یکپارچه و هماهنگ بر داده‌های سازمان‌ها وجود داشت خیلی‌ها قربانی نمی‌شدند و نخواهند شد. مقصر کسانی هستند که هنوز استراتژی‌های یک بحران و نقشه‌های مدیریت ریسک را فقط در سطح کلان می‌دانند و با علم به نیاز یک نقشه ساده از اطلاعات داخلی ساختمان‌های بلندمرتبه، گامی برای تدوین آیین‌نامه‌ای سراسری برنمی‌دارند که اگر بردارند شاید بحران مدیریت سایه‌اش را از حوادث کم کند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید