چرا باید نگاهمان را به «جنگلکاری» عوض کنیم؟
تلاشهای جهانی که در مقیاس بزرگ برای کاشت درختان برای جذب کربن و سبز کردن شهرها انجام میشود، اگر از بازگرداندن اکوسیستمهای پایدار به شکل اولیهشان غفلت کنند، ممکن است بیشتر موجب ضرر باشند تا منفعت!
فرادید| یک کارشناس دانشگاه فلیندرز گفته که تلاشهای جهانی در مقیاس بزرگ برای جایگزین کردن درختان برای جذب کربن و سبز کردن شهرها، اگر از بازگرداندن اکوسیستمهای پایدار به شکل اولیهشان غفلت کنند، ممکن است بیشتر موجب ضرر باشند تا منفعت.
به گزارش فرادید، دکتر جیک رابینسون، بومشناس مرمت و احیا، در کتاب جدیدی به نام «Treewilding» دیدگاههای متنوعی درباره نیاز به درک و احیای روابط حیاتی ما با درختان ارائه کرده، از جمله نیاز به تمرکز روی زمینهای رویشپذیر و مشارکت جوامع برای جایگزینی میلیونها هکتار جنگل که در طول قرنها ویران شدهاند.
دکتر رابینسون از کالج علوم و مهندسی دانشگاه فلیندرز گفته: «در بحران جاری تنوع زیستی، بیماریهای همهگیر و تغییرات آب و هوایی، اولویت دادن به احیای اکوسیستمهای ارزشمند بسیار مهم است. تلاشهای احیای جنگل، جزء ضروری این هدف در سطح جهانی هستند. احیای جنگل یک فرآیند پیچیده بازسازی است که معمولاً از خاک به بالا شروع میشود و با استفاده از درایت سنتی و آخرین پیشرفتهای علمی انجام میشود. در طول تاریخ، انسانها ارتباطات عمیق مادی، فیزیکی و روانی با درختان و جنگلها برقرار کردهاند که ریشه در روابط معنوی باستانی دارد. در حال حاضر بسیاری از ما این ارتباطات را از دست دادهایم.»
نمونهای از فرسایش زمین
پیشبینی میشود بدون مداخلات مؤثر، ۹۵ درصد از زمینهای سیاره ما تا سال ۲۰۵۰ تحت تأثیر فرسایش قرار گیرند.
حدود ۱۰ هزار سال پیش، جنگلهایی با تراکمهای مختلف نزدیک به ۶۰ درصد از زمینهای قابلسکونت جهان را پوشانده بودند. از سال ۱۹۰۰ روند کاهش این جنگلها به سرعت افزایش یافته و امروزه میزان این پوشش به ۳۰ درصد رسیده است. بیش از ۱۰ میلیون هکتار جنگل هنوز هم هر ساله از بین میروند.
دکتر رابینسون، میکربشناس افزوه: «ما فرصت بیسابقهای برای احیای رابطهمان با جنگلها داریم. ما امروزه میدانیم جنگلها به همان اندازه که قابلمشاهده هستند، نامرئی هم هستند.»
«هر درخت میزبان تریلیونها میکروب است که به صورت همزیستی کار میکنند تا یک واحد اکولوژیکی کارآمد بسازند. درختان نیز دارای حواس و نوعی حافظه هستند، حتی ممکن است بتوانند اطلاعات را از طریق ابزارهای پسزایشی به فرزندانشان منتقل کنند.»
«ما میتوانیم با درک این دیدگاههای نادیده گرفته شده، حس جدیدی از تواضع و احترام به طبیعت را ایجاد کنیم.»
از جنگلهای چوبی تککِشت و «سبزشویی» (دوروئی انسانهای بظاهر دوستدار محیط زیست) شرکتها گرفته تا کمپین تریلیون درخت، جنبش کمربند سبز و «جنگلهای قرمز» چرنوبیل، این کتاب طیفی از بینشهای اکولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی و علمی درباره پیچیدگیها و راهحلهای احیای جنگلها ارائه کرده است.
یکی از دستاندرکاران این کتاب، مورخ بومیان استرالیایی، بروس پاسکو، گفته: «برای جهان، هیچ زمان مهمتری برای درک درختان وجود نداشته است».
او در این کتاب گفته: «مردم بطور کلی پیوند معنوی و فلسفی عمیقی با جنگل دارند. در اصل، ما زمین را مادر خود میبینیم و بر این اساس با او رفتار میکنیم. این فقط یک اعتراف نیست. رفتار با شهر و کشورمان به این شکل عمیقاً در ارزشها و اعتقادات قدیمی ما ریشه دوانده است.»
دکتر رابینسون میگوید: «جنگلداری بومشناختی شاید یکی از کلیدهای دستیابی به توازن هماهنگتر میان نیازهای انسان و حفظ اکوسیستمهای جنگلی باقیمانده باشد.»
«بخشهای وسیعی از زمین که ما آن را جنگل مینامیم، صرفاً سایههایی از اکوسیستمهای جنگلی هستند که در اصل باید باشند. برای مثال، بیشتر کلانکاشتهای درخت با یک هدف طراحی شدهاند: تولید الوار!»
«در نتیجه، این قبیل کلانکاشتها بسیاری از ویژگیهای اکوسیستمهای جنگلی شکوفا از جمله تنوع، پیچیدگی و انعطافپذیری را ندارند.»
گامهای درست دیگر به سوی آیندهای پایدارتر عبارتند از:
- تمرکز روی کاشت درختان و گیاهان بومی در «مکان درست» و استفاده از زمینهای رویشپذیر و نه حاشیهای برای احیای تنوع زیستی.
- تقویت ارتباط فرزندان و نسل بعدیِ نگهبانان جنگل با طبیعت و مشارکت دادن جوامع در پروژههای بازسازی.
- نگاه کردن به خود درختان به عنوان اکوسیستمهای پیچیده، نه صرفاً تزئینات خیابانی یا منابع چوب.
- حمایت از رهبری بومی و حقوق زمین، چون بیشتر تنوع زیستی جهان توسط مردمان بومی محافظت میشود.
- پذیرش سیستمها و رویکردهای غذایی جدید، مانند «دارکشتورزی سنتروپی» یا پرورش تنوع زیستی در حین رشد غذا.
مترجم: زهرا ذوالقدر