(ویدئو) این نقشه پویا روند جنگ دو کره را از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ به تصویر می کشد
جنگ کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ بین کره شمالی و کره جنوبی رخ داد، با دخالت بینالمللی که شامل ایالات متحده، چین و اتحاد جماهیر شوروی بود. ریشههای این درگیری را میتوان در پایان جنگ جهانی دوم یافت که در نتیجه آن کره که از ۱۹۱۰ تحت اشغال ژاپن بود، آزاد شد. ق
کره شمالی و کره جنوبی امروز به عنوان دو کشور مستقل از هم با رویکردهای سیاسی و شرایط اقتصادی و فرهنگی کاملا متفاوتی از هم شناخته می شوند. اما جنگی که کره را تقسیم کرد و هر دو کشور مستقل جدید را در حالت همیشه جنگی قرار داد، چگونه پیشرفت؟ نقشه پویای زیر پر از آمار و نمایش حرکت نیروها و خطوط مقدم است.
چرا خطوط مقدم در ۲۰ ثانیه اول به سرعت و به شکل دیوانهواری حرکت میکنند و پس از مدتی در میانه شبهجزیره ثابت میمانند؟ چرا کره شمالی نتوانست کار را تمام کند، در حالی که به نظر میرسید جنگ را برده است؟ اگر هر پرچم نماینده ۱۰,۰۰۰ نیرو است، آنها از کجا آمدند و چرا برخی ناگهان از هر جهت به صحنه میآیند؟ ارقام تلفات چه چیزی در مورد این جنگ میگویند؟ در نهایت چه کسی جنگ کره را برد؟
جنگ کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ بین کره شمالی و کره جنوبی رخ داد، با دخالت بینالمللی که شامل ایالات متحده، چین و اتحاد جماهیر شوروی بود. ریشههای این درگیری را میتوان در پایان جنگ جهانی دوم یافت که در نتیجه آن کره که از ۱۹۱۰ تحت اشغال ژاپن بود، آزاد شد. قدرتهای متفق تصمیم گرفتند شبهجزیره را در امتداد مدار ۳۸ درجه تقسیم کنندو شمال توسط اتحاد جماهیر شوروی و جنوب توسط ایالات متحده، اشغال شد.
در ۱۹۴۸، هر دو کره شمالی و جنوبی خود را به عنوان کشورهای مستقل اعلام کردند و دولتهای جداگانهای تشکیل دادند. جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) به رهبری کمونیست کیم ایل سونگ و جمهوری کره (کره جنوبی) تحت حکمرانی رهبر طرفدار آمریکا، سینگمن ری بود. در دوره جنگ سرد، تنشها بین دو کره افزایش یافت و هر کدام میخواستند شبهجزیره را تحت ایدئولوژی خودشان متحد کنند.
در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰، نیروهای کره شمالی با حمایت اتحاد جماهیر شوروی و چین، حمله غافلگیرانهای به کره جنوبی انجام دادند و از مدار ۳۸ درجه عبور کردند. جامعه بینالمللی به رهبری سازمان ملل متحد، تجاوز کره شمالی را محکوم کرد و سریعا مداخله کرد. ایالات متحده تحت فرماندهی ژنرال داگلاس مکآرتور، پیشگام ائتلاف سازمان ملل متحد شد که نیروهایی از کشورهای مختلف مانند بریتانیا، کانادا و استرالیا بودند.
در مراحل اولیه قبل از اینکه ائتلاف سازمان ملل بتواند به طور کامل بسیج شود، نیروهای کره شمالی سریعا پیشروی کرده و سئول را تصرف کردند و نیروهای کره جنوبی و سازمان ملل را به پوسان در قسمت جنوب شرقی شبه جزیره راندند. اما حمله آبی خارج از انتظار نیروهای سازمان ملل به فرماندهی ژنرال مک آرتور در اینچئون در سپتامبر ۱۹۵۰، روند جنگ را تغییر داد. نیروهای سازمان ملل سئول را باز پس گرفتند و به سرعت به سمت شمال پیشروی کردند و نیروهای کره شمالی را مجددا از مدار ۳۸ درجه عقب راندند.
چین که تازه انقلاب کمونیستی به رهبری مائو تسهتونگ را تجربه کرده بود، در اواخر ۱۹۵۰ مداخله کرد و صدها هزار نیرو بدون سلاح برای کمک به کره شمالی فرستاد. این اقدام او منجر به درگیری طولانی و خشنی شد. خطوط مقدم در امتداد مدار ۳۸ درجه ثابت ماند و وضعیتی مشابه جنگ جهانی اول ایجاد شد.
جنگ به یک بازی شطرنج ژئوپلیتیک تبدیل شد، که هر دو آمریکا و شوروی از متحدان خود در کره حمایت میکردند. این درگیری تلفات عظیمی برای غیرنظامیان به همراه داشت. استفاده از قدرت هوایی و توپخانه توسط نیروهای سازمان ملل به ویژه باعث ویرانی گسترده شد.
مذاکرات برای آتشبس از ۱۹۵۱ آغاز شد، اما دو سال طول کشید تا به توافق رسیدند. توافقنامه آتشبس کره در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ امضا شد که منطقه غیرنظامیشدهای را نزدیک مدار ۳۸ درجه ایجاد کرد. آتشبس به درگیریها پایان داد، اما هرگز عهدنامه صلح رسمی امضا نشد. در نتیجه، به لحاظ فنی، کره شمالی و جنوبی همچنان در حالت جنگی باقی ماندهاند.
این درگیری تقسیم کره شمالی و جنوبی را تثبیت کرد، هر کدام سیستم سیاسی و اقتصادی مجزای خود را توسعه دادند. جنگ همچنین تاثیر عمیقی بر منظر ژئوپلیتیک داشت، به نظامیسازی جنگ سرد کمک کرد و سیاست خارجی آمریکا در شرق آسیا را برای دهههای آینده تحت تاثیر قرار داد.
منبع: روزیاتو