(تصاویر) بیوگرافی، عکس های شخصی و زندگی خصوصی ناپلئون هیل نویسنده و سخنران انگیزشی
ناپلئون هیل نویسنده و سخنران انگیزشی معروفی بود که به نوعی میشود گفت ادبیات موفقیت را بنیان گذاشت.
ناپلئون هیل در 28 اکتبر سال 1883 در ایالت ویرجینیا به دنیا آمد. او در یک خانواده به شدت فقیر بزرگ شده و همه آروزیش رهایی از خانهای بود که بنا به گفته خودش بسیار کثیف بود.
پدر ناپلئون هیل یک آهنگر ساده بود و درآمد بسیاری کمی داشت. این خانواده در یک خانه بسیار کوچک کارگری زندگی میکردند.
دوران نوجوانی تلخ
ناپلئون هیل در نوجوانی فردی بسیار سرکش و پرخاشگری بود و زمانی که نه سال داشت، مادرش بر اثر بیماری و تغذیه ناسالم از دنیا رفت.
او همیشه به کودکان هم سن و سال خود که لباس خوب میپوشیدند و خوراکیهای متنوعی میخوردند، با افسوس نگاه میکرد. بعد از مرگ مادر، زندگی برای ناپلئون سختتر شد، زیرا پدر بدون توجه به وضعیت مالی خود، دو سال بعد از مرگ همسرش ازدواج کرد و ناپلئون را به حال خود رها نمود.
با پدری که سر رشته زیادی از تربیت یک پسر بچه نداشت تنها ماند. مطمینا اینقدر بد نیست ناپلئون از آزار و اذیت همسایهها لذت میبرد.
آنچنان نترس بود که با خودش اسلحه حمل میکرد. او از جسی جیمز یاغی معروف آن زمان برای خودش یک بت ساخته بود. او خشنترین پسر منطقه به حساب میآمد و ازین لحاظ به خودش افتخار میکرد.
آغاز فعالیت در روزنامه
در کنار روحیه آسیب دیده ناپلئون هیل، او به ادبیات علاقه بسیاری داشت. همین علاقه باعث شد تا ناپلون در سن 14 سالگی به روزنامه محلی رفته و درخواست کار کند. او موفق شد به عنوان جوانترین نویسنده روزنامه محلی مشغول به کار شود. ناپلئون با کار در این روزنامه درآمد خود را پس انداز کرده و تصمیم داشت وارد دانشگاه شود.
درنهایت او با پول شخصی خود وارد دانشگاه حقوق شده و به عنوان یک دانشجوی مشتاق شروع به تحصیل کرد. اما به دلیل هزینههای سنگین درنهایت او مجبور به ترک دانشگاه شده و تصمیم گرفت زمان زیادی را صرف نویسندگی کند.
موفقیت بیشتر در نویسندگی
بعد از تمرکز بر روی نویسندگی، ناپلئون هیل مقالات بسیار خوبی را نوشته و در چندین روزنامه چاپ کرد. همین باعث شد تا ناپلئون هیل در یک مجله بسیار معتبر مشغول به کار شود. سردبیر این مجله خیلی سریع متوجه استعداد ناپلئون شده و به وی ماموریت مهمی را محول کرد.
ناپلئون هیل ماموریت یافت تا با افراد معروف و موفق زمانه خویش مصاحبه کند. وی در هنگام مصاحبه با افراد نامدار، از تجربیات آنها درس میگرفت و آن را در زندگی خود به کار میبرد. هیل با افرادی چون « توماس ادیسون »، «الکساندر گراهام بل»، «هنری فورد» و «ویلیام جنینگ برایان» مصاحبه کرد. او با دقت و ظرافت تمام، راز موفقیت این افراد را میپرسید و آن را یادداشت میکرد.
چاپ اولین کتاب
ناپلئون در سال 1928، کتابی با نام «قوانین موفقیت» نوشت که با استقبال خوبی روبرو شد. کتاب “قانون موفقیت” اثر ناپلئون هیل در سال 1925 نوشته شده است.
این کتاب در ابتدا بهصورت مجموعهای از 15 جزوه جداگانه منتشر شد و سپس به یک کتاب واحد تجمیع گردید. “قانون موفقیت در 16 درس” نسخه ویرایششدهی نخستین دستنوشته ناپلئون هیل است که تحت مشاوره چندین همکار بازنگری شده است.
این نسخه در سال 1928 بهعنوان یک دورهی مکاتبهای چندجلدی منتشر شد و نسخههای بعدی مطالب را در یک کتاب واحد تجمیع کردند.
هیل بهطور مکرر به “معبد موفقیت” اشاره میکند و قوانین و درک جمعی آنها را بهعنوان دروازهای به معبد موفقیت ذکر میکند.
موضع نویسنده این است که تفکر، سازمانیافتهترین شکل انرژی است. 16 درس شامل قانون ذهن متفکر، هدف اصلی مشخص، اعتماد به نفس، عادت پسانداز، ابتکار و رهبری، تخیل، اشتیاق، خودکنترلی، انجام بیشتر از آنچه که برایش پرداخت شده، شخصیت دلپذیر، تفکر دقیق، تمرکز، همکاری، بهرهبرداری از شکست ، تحمل و قاعده طلایی میباشد.
ناپلئون سردبیر میشود
هیل از سال 1919 تا 1920 در مجله «قوانین طلائی هیل»، سردبیر بود و در سال 1930 کتابی در زمینه راهیابی به موفقیت نوشت. ناپلئون هیل در زمینه موفقیت و کسب ثروت به درجه استادی رسیده بود.
این مجله زیر نظر ناپلئون هیل به موفقیت گستردهای دست یافته و موفق شد به مجلات پُر فروش و معروف زمانه خود تبدیل شود. ناپلئون هیل تا سالها سردبیری این مجله را به عهده داشت.
مشاور رئیس جمهور
موفقیت پشت موفقیت باعث شد از سال 1933 تا سال 1935 مشاور «فرانکلین روزولت» رئیسجمهور آمریکا شد. فِرانکْلین دِلانو روزِوِلْت یک سیاستمدار و دولتمرد آمریکایی بود که از سال 1933 تا زمان مرگش در سال 1945 به عنوان سی و دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا خدمت کرد.
او یکی از اعضای حزب دموکرات بود و تنها رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است که بیش از دو دوره در این سمت حضور داشته است. دوره سوم و چهارم او تحت شعاع جنگ جهانی دوم قرار گرفته بود.
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
بیاندیشید و ثروتمند شوید کتابی است که توسط ناپلئون هیل در سال 1937 نوشته شده و درباره چگونگی بهبود بخشیدن شخصی افراد است.
او مدعی است که این کتاب با الهام از نیکوکار و تاجر مشهور آمریکایی اندرو کارنگی نوشته شدهاست.
گرچه عنوان و بیشتر متن کتاب درباره افزایش درآمد فرد است ولی نویسنده اصرار دارد که در کنار فلسفهای که در این کتاب آموخته میشود به فرد در موفقیت در هر زمینه شغلی کمک خواهد کرد، هرچیزی که فرد تصورش را بکند به آن دست خواهد یافت.
این کتاب اولین بار در زمان رکود بزرگ منتشر شد. تا زمان مرگ هیل در سال 1970، 20 میلیون نسخه از این کتاب فروخته شد. تا سال 2016 حدود 100 میلیون نسخه در سرتاسر جهان به فروش رفته است و یکی از پرفروشترین آثار هیل است.
دیگر آثار ناپلئون هیل
وی در سال 1937 در کتاب «رشد فکری و ثروت »، تمام راههای رسیدن به موفقیت را بیان کرد. کتابهای هیل هر روز بیشتر از روز قبل به فروش میرفت.
او در سال 1960 کتاب «علوم موفقیت» را نوشت که بیش از سی میلیون جلد از آن فروخته شد. یکی از جمله های کلیدی وی این بود: “لزوما همیشه قویترینها و سریعترینها پیروز نمیشوند؛ پیروز کسی است که فکر کند او میتواند پیروز شود.”
کتاب علوم موفقیت اثر ناپلئون هیل، پانزده قانون موفقیت شخصی و شغلی را آموزش میدهد که به شما کمک میکند تا رویکردی بسیار وسیعتر و ذهنی بازتر نسبت به زندگی و معنای آن داشته باشید.
ناپلئون هیل در کتاب علوم موفقیت اولین و کاملترین نسخهی قوانین موفقیت خود را ارائه و اصول و قوانینی را آموزش میدهد که عامل موفقیت شما در زندگی و کسب و کار خواهند شد.
او نتیجهی بیست و پنج سال مطالعات و تحقیقات خود را دربارهی دلایل موفقیت و ویژگی افراد موفق در مقدمهای مفصل تحت عنوان «ذهن مرکب» شرح میدهد، سپس پانزده درس کاربردی را در اختیار شما میگذارد.
همهی افراد دنیا هیل را با نام استاد موفقیت به یاد میآورند. او به عنوان یک نویسندهی آمریکایی در طول تاریخ بیش از هر فردی در موفقیت انسانها مؤثر بوده است. وی نمونهی بارز انسان موفقی محسوب میشود که از هیچ به همه چیز دست یافت. او از خبرنگاری به موقعیتی رسید که اظهار داشت دیگر هیچ آرزویی در زندگی ندارد.
نویسندهی این کتاب علاوه بر ثروت به شهرت و تمامی آرزوهای خود رسید و معتقد است که برای موفق شدن اول باید بدانید چه میخواهید؛ سپس بدانید چگونه میخواهید به آن دست یابید. از نظر وی داشتن یک هدف قطعی و مشخص، مهمترین شاه کلید موفقیت محسوب میشود.
این اثر زیربنای هر آن چیزی است که موفقیت نام دارد و برای افرادی نوشته شده که قصد دارند یک مطالعهی جدی را برای دستیابی به هدفی جدی داشته باشند؛ کسانی که میخواهند دست کم بخشی از ذهن و زمان خود را به موضوع موفقیت در زندگی اختصاص دهند. نویسندهی این اثر قصد نداشته است کتابی سرگرمکننده برای مردم بنویسد.
ازدواج و زندگی شخصی
ناپلئون هیل دو بار ازدواج کرد. همسر اول او، “موریل” نام داشت و آنها در سال 1903 ازدواج کردند. این ازدواج به دلیل مشکلات مالی و فشارهای زندگی به پایان رسید.
بعد از جدایی، هیل با چالشهای زیادی مواجه شد که بر روی کار و زندگی شخصیاش تأثیر گذاشت.
هیل سپس با “رُز” ازدواج کرد که او نیز در زندگیاش نقش مهمی ایفا کرد. این ازدواج به او کمک کرد تا در مسیر موفقیت خود پیشرفت کند.
هیل و رُز دارای چند فرزند بودند و خانوادهاش برای او اهمیت زیادی داشتند. او به عنوان یک پدر سعی میکرد ارزشهای مثبت و اصول موفقیت را به فرزندانش منتقل کند.
خانواده هیل نقش مهمی در زندگیاش داشتند. او به شدت به فرزندانش وابسته بود و سعی میکرد آنها را آموزش دهد تا اصول موفقیت را بیاموزند.
هیل در کتابهایش به اهمیت خانواده و حمایت عاطفی اشاره میکند و معتقد بود که خانواده میتواند منبع انگیزه و قدرت باشد.
در مجموع، زندگی شخصی ناپلئون هیل نشاندهنده چالشها و پیروزیهای اوست. او با وجود مشکلات متعدد، توانست به اهداف خود دست یابد و آموزههایش همچنان الهامبخش میلیونها نفر در سراسر جهان است.
بیماری
در طول زندگیاش، هیل با مشکلات سلامتی متعددی روبرو بود. یکی از بزرگترین چالشهای او بیماری قلبی بود که در اواخر عمرش او را تحت تأثیر قرار داد. این بیماری به همراه فشارهای روحی ناشی از مشکلات مالی و چالشهای زندگی، بر روی کیفیت زندگی او تأثیر گذاشت.
هیل همچنین در دوران جوانی با مشکلات روحی و روانی مواجه شد که به دلیل فشارهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از فقر و شرایط دشوار زندگیاش بود. او توانست با استفاده از فلسفهاش در مورد تفکر مثبت و قدرت ذهن، بر این مشکلات غلبه کند.
مرگ
ناپلئون هیل، نویسنده و سخنران معروف در حوزه موفقیت و خودسازی، در تاریخ 8 نوامبر 1970 در سن 87 سالگی درگذشت. مرگ او نتیجهی عوارض ناشی از بیماریهای قلبی و سایر مشکلات سلامتی بود که او در سالهای پایانی عمرش با آنها دست و پنجه نرم میکرد.
در سالهای آخر زندگیاش، هیل با مشکلات سلامتی متعددی روبرو بود. او به شدت تحت تأثیر بیماری قلبی قرار داشت و این موضوع بر کیفیت زندگیاش تأثیر گذاشت. هیل همچنین دچار مشکلات بینایی شد و این امر برای او چالشهای بیشتری را به وجود آورد. با این حال، او به نوشتن و تدریس ادامه داد و همواره به ترویج اصول موفقیت و تفکر مثبت متعهد بود.
هیل در خانهاش در “پالم بیچ” فلوریدا درگذشت. خبر مرگ او به سرعت در رسانهها منتشر شد و بسیاری از طرفداران و پیروانش را تحت تأثیر قرار داد. او در زمان مرگش، به عنوان یکی از مهمترین شخصیتها در حوزه موفقیت و خودسازی شناخته میشد و کتابهایش، به ویژه “بیندیشید و ثروتمند شوید”، همچنان محبوبیت زیادی داشت.
میراث ناپلئون هیل
مرگ ناپلئون هیل نه تنها پایان زندگی یک نویسنده بزرگ بود، بلکه آغاز یک دوره جدید برای آموزههای او بود. پس از مرگش، کتابها و دورههای آموزشیاش به طور گستردهای منتشر شدند و تأثیر عمیقی بر روی نسلهای بعدی گذاشتند. اصول موفقیت که هیل مطرح کرده بود، همچنان در سمینارها، کتابها و برنامههای آموزشی مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
ناپلئون هیل به عنوان یک پیشگام در حوزه تفکر مثبت و موفقیت، نه تنها زندگی خود را وقف آموزش دیگران کرد بلکه توانست پیام خود را به نسلهای آینده منتقل کند.
مرگ او به معنای پایان آموزههایش نبود، بلکه او به نوعی به یک نماد تبدیل شد که نشاندهنده قدرت تفکر مثبت و تلاش برای رسیدن به اهداف است. آموزههای او همچنان الهامبخش میلیونها نفر در سراسر جهان است.
لیست کتابها
- قوانین موفقیت (1928)
- آرزوها شما را پولدار نمی کنند
- نردبان جادویی به سوی موفقیت (1930
- بیندیشید و ثروتمند شوید (1937)
- گول زدن شیطان(1938)
- چگونه سبک زندگی خود را بفروشیم(1939)
- کلید اصلی ثروت (1945)
- چگونه درآمد خود را افزایش دهید (1953)
- موفیت از طریق نگرش ذهنی مثبت (با همکاری کلمنت استون) (1959)
- با آرامش خاطر پولدار شوید! (1967)
- از طریق متقاعدسازی موفق و پولدار شوید (1970)
- می توانید معجزه های خود را بسازید (1971)
چند جمله انگیزشی ناپلئون هیل
هر آنچه که ذهن انسان میتواند تصور کند و باور کند، میتواند به دست آورد.
موفقیت نتیجهای از تصمیمگیری صحیح و اقدام مستمر است.
ترس، بزرگترین دشمن موفقیت است. بر ترسهای خود غلبه کنید و به جلو بروید.
اگر میخواهید موفق شوید، باید به خودتان ایمان داشته باشید و هدفهای روشنی تعیین کنید.”
هر شکست یک فرصت برای شروع دوباره است، اما این بار با تجربه بیشتر.
شما میتوانید هر چیزی را که میخواهید به دست آورید، اگر به اندازه کافی به آن ایمان داشته باشید
موفقیت نتیجهی تفکر مثبت و اقدام مداوم است
به خاطر داشته باشید که هر موفقیت بزرگ ابتدا یک ایده بوده است.
افراد موفق، از مشکلات به عنوان فرصتهای یادگیری استفاده میکنند.
در زندگی، آنچه را که میکارید، درو خواهید کرد؛ پس مراقب افکارتان باشید.”
منبع: روزانه